فرهاد قائمیان، بازیگر فیلم «غریب» در گفت‌وگو با «جام‌جم»:

فرهنگ مقاومت را باید نفس کشید

خسته نباشی حسام‌جان

چهره‌اش با سبیل و خط‌ ریش انگلیسی آن اوایل فیلم «خسته نباشید»(افشین هاشمی، محسن قرایی) وارد قاب می‌شود و با هیجان رو به رومن(جلال فاطمی) می‌کند و با لهجه شیرین کرمانی و با اشاره به مسابقه فوتبالی که از تلویزیون پخش می‌شود، می‌گوید: «بابو! چطو شوتی زد. دیدی مستر؟ Did you see?»
چهره‌اش با سبیل و خط‌ ریش انگلیسی آن اوایل فیلم «خسته نباشید»(افشین هاشمی، محسن قرایی) وارد قاب می‌شود و با هیجان رو به رومن(جلال فاطمی) می‌کند و با لهجه شیرین کرمانی و با اشاره به مسابقه فوتبالی که از تلویزیون پخش می‌شود، می‌گوید: «بابو! چطو شوتی زد. دیدی مستر؟ Did you see?»
کد خبر: ۱۴۰۶۵۸۳
نویسنده علی رستگار | روزنامه‌نگار

آخ که چقدر خندیدیم به بازی خوب و شیرین‌کاری‌های او به نقش مرتضی و فرزاد باقری (حسین) در این فیلم در سالن رسانه و هنرمندان جشنواره فیلم فجر و چقدر با این اثر مفرح حال‌مان خوب شد. حسام محمودی، بازیگر نقش مرتضی یکی از بهترین کشف‌های این فیلم بود و با آن قامت کشیده و صورت منحصربه‌فرد، نوید آینده‌ای روشن را می‌داد اما از آنجا که سینمای ایران کمتر اهل ریسک است و حاضر نیست روی چهره‌ها و صورت‌های دور از استانداردها و کلیشه‌های زیبایی سرمایه‌گذاری کند، محمودی هم چندان بخت بازی در نقش اصلی، جوان اول و کاراکتری محوری و تعیین‌کننده را در فیلم‌های سینمایی به دست نیاورد اما در همان نقش‌های مکملی که در ادامه به او سپرده شد، سعی می‌کرد جلوه‌ای به‌اندازه داشته باشد. روزبه در فیلم قدرنادیده «مرگ‌ماهی» (روح‌ا... حجازی) یکی از این نقش‌هاست که به‌دلیل بازی خوب بازیگر در فیلمی پرچهره برجسته و اثرگذار است، به‌خصوص حس و حال و آرامشش همان اول فیلم و موقع رانندگی در کنار کاراکتر فریده (طناز طباطبایی) نقش مهمی در دعوت مخاطب به جهان اثر و فضاسازی در قصه دارد.
تنها کارگردانی که در سینما به حسام محمودی اعتماد کرد و بدون ملاحظات تجاری مرسوم، نقش اصلی فیلمی را به او سپرد، کاوه صباغ‌زاده بود و محمودی موفق شد در همکاری دلپذیر با الناز حبیبی، نقش یک زوج هنرمند را بازی کنند. اگرچه نمایش این فیلم در سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر بیشتر تحت‌الشعاع درگذشت علی انصاریان، یکی از بازیگران اثر بود اما بازی‌های محمودی و حبیبی مخاطب را تا پایان قصه با خود همراه می‌کرد. محمودی اگرچه در داوری تا حدودی مورد بی‌اعتنایی قرار گرفت و مثل حبیبی، نامزد دریافت بازیگر نقش اول نشد اما بازهم بازی درست و به‌اندازه‌ای در نقش یک کارگردان سینما داشت و به‌خصوص توانست مقاطع مختلف زندگی یک شخصیت و گذر عمر از جوانی به میانسالی را به‌خوبی به تصویر بکشد. بازی محمودی دقیقا هماهنگ با محیط قصه، روی مرز باریک کمدی و درام حرکت می‌کرد. یکی از بهترین سکانس‌های او در نقش عماد لحظه آشنایی و دیدار با انصاریان (پدر طوبی) در جنگل بود که با تهدید نرم و صمیمانه پدر همسر آینده‌اش مواجه می‌شود و مسیر حرکت آن اسلحه شکاری با واکنش بامزه محمودی، قوام زندگی مشترک زوج قصه را تضمین می‌کند.
آخرین بازی‌های حسام محمودی را در جشنواره سال گذشته فیلم فجر دیدیم، یکی در «عطرآلود»(هادی مقدم‌دوست) و «غریب» (محمدحسین لطیفی)؛ دو نقش مکمل که محمودی سعی کرد زیر سایه بازیگرانی چون مصطفی زمانی و بابک حمیدیان به‌خوبی حق مطلب را درباره کاراکتر و قصه ادا کند. هرچقدر این اتفاق به دلایل مختلف ازجمله کوتاه‌شدن نقش در پروسه تولید و تدوین در غریب و در نقش سیدآقا میر رخ نداد اما در عطرآلود و در نقش طلاسازی به‌نام شمس، بازی خوبی داشت و به‌ویژه با طراحی صدای گرفته برای شخصیت، روی مرزی باریک و خاکستری حرکت کرد و کاراکتر علی (قهرمان قصه) در مواجهه با اوست که محکی جدی می‌خورد.
سارا بهرامی، راوی رمانتیسم و طوبی در جایی از فیلم گفته بود: «عجیبه که زندگی به روش‌های مختلفی خودشو به ما یادآوری می‌کنه.» چه بد که این‌بار این یادآوری و تلنگر با وداع تلخ و ناگهانی حسام محمودی عزیز رقم خورد.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها