تا اینکه بالاخره رفتم سراغش و دیدم خبری از اون همه آدم ریز و درشت و شهر و جنگلی که نشونم میداد، نیست؛ انگار یه سطل آب یخ ریختن رو سرم و فقط ترس و آه نصیبم شد چون فکر کردم آدمهای جعبهجادویی گوشه خونمون فرار کردن و دیگه هیچوقت قرار نیست ببینمشون تا پدرم که روحش شاد، بهم فهموند اصل ماجرا از چه قراره...
ماجرایی که شاید بتوان گفت از دهه ۷۰ به بعد مأموریتش برای من و همنسلیهام بیشتر روشن شد و اون دوره طلایی رو براش رقم زد تا حدی که همچنان یکسری هنرمند و طراح، میخوان ایده اون قصهها رو کپی کنن تا بلکه در این غوغای رسانه دوباره مردم رو بنشونن پای سریالها و اون خاطرات نوستالژیک رو بازنمایی کنند.
اداره این آینه جهاننما که با یک دکمه روشن میشه هم حکایت عجیبیه؛ حتی فکر کردن به اینکه باید نظر این همه مخاطب رو تو فراز و فرودهای مختلف سیاسی و اجتماعی و رقابتهای نابرابر رسانهای جلب کنی هم سخته چه برسه به اینکه بخوای اجراش کنی!
شخص اول مملکت در حکم ابلاغی به پیمان جبلی، سازمان صداوسیما را قرارگاه آگاهی و امید دونستند و سکان این سازمان عریض و طویل فرهنگی با چهار اولویت هدایت فرهنگی، افزایش هبستگی ملی، ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی و تقویت روحیه ملی را به مدیری واگذار کردند که کار رسانه رو از پله نخست آن یعنی خبرنگاری شروع و خوانهای مختلفی رو طی کرده بود تا به این جایگاه مهم فرهنگی برسه. برای همین میشه گفت رئیس وقت رسانهملی شناخت واقعبینانهای از ظرفیت و ظرافت رسانه دارد.
پیمان جبلی که در همین مدت کوتاه ریاستش حواشی زیادی را پشت سر گذاشته، مهرماه 1400 با حکم رهبر انقلاب رئیس سازمان صداوسیما شد درحالی که پیش از این معاونت برونمرزی سازمان را به عهده داشت؛ عضویت در هیات علمی دانشگاه صداوسیما و حضور در تونس به عنوان سفیر ایران از دیگر سوابقش است. رئیس رسانهملی از چهرههای عدالتخواه قدیمی این سازمان که حضورش در صداوسیما مسیر تحولی رو رقم زد که تفاوتهای محسوسی را با قبل داره؛ از بازنمایی فریمهای حضور انقلابی مردم در روستاهای کشور در مناسبتهای ملی تا نحوه ورود و پرداخت به مسائل حساسی مثل ماجرای هکشدن پمپبنزینها یا بلوای پاییز 1401 که در نوع خودش بیسابقه بود.
جام پلاس در اولین برنامهاش، سوالات مهمی را بدون ملاحظه و پیش فرض خاص از رئیس رسانهملی پرسید و مصاحبهشونده با سعهصدر و رویگشاده ــ که مطمئنا ریشه در صبغه رسانهایاش داشت ــ به آنها پاسخ داد.
سیر مصاحبه از موضوعات شخصی و خانوادگی آغاز شد و به طرح مسائل مهمی مثل عملکرد صداوسیما در موضوعات بحرانی، پشتپرده جریان سازیها برای ضربه زدن به رسانهملی، ماجرای هک، اختلافات ساترا و شبکه نمایش خانگی، مهسا امینی، جریان نفوذی و بهایی، خودروهای رانتی و... رسید.
شما میتوانید فیلم کامل این گفتوگو را از طریق سایت و شبکه های موبایلی جام پلاس مشاهده کنید.
آنچه در ادامه از نظرتان میگذرد، نسخه مطبوعاتی گفتوگوی امین صبحی با رئیس رسانه ملی است:
گفت وگو را با موضوعات شخصی شروع میکنم. وقتی در فضای مجازی درباره حضرتعالی و خانواده شما جستوجو انجام میشود، اطلاعات خاصی درباره همسر و فرزندانتان وجود ندارد. در این خصوص توضیح بفرمایید که هرکدام از این افراد به چه کاری مشغول هستند.
از شما و همکارانتان در روزنامه جامجم تشکر میکنم که این فرصت را برای بنده فراهم کردید. خانواده من هم مثل هر خانواده ایرانی مشغول فعالیتهای جاری هستند و همان فعالیتهای شهروندان دیگر را دارند. خانم من سالهاست معلم است و یکی از پسرهایم کارشناسی ارشد میخواند و دیگری دانشجوی کارشناسی است. دخترم هم فرزند سومم است که دانشآموز است.
شخصیتم را محدود به جریان سیاسی خاصی نکردهام
تا قبل از اینکه ریاست سازمان صداوسیما به شما محول شود از جنابعالی بهعنوان یک شخصیت مستقل فراجناحی که وابستگی خاصی به جریانات سیاسی ندارد، یاد میشد. اخیرا انتقادهایی مطرح میشود مبنی بر اینکه از زمانی که آقای جبلی سکان این سازمان را برعهده گرفته یکسری جهتدهیهای خاصی در رسانهملی اجرا کرده. این موضوع را قبول دارید؟
خیر، همچنان به اعتقادی که همیشه داشتم، پایبند هستم و هیچگاه خود و شخصیتم را محدود به جریان سیاسی خاصی نکردهام و با اعتماد به نفس میگویم خود را مستقل از همه جریانات سیاسی به معنای معمول حزبی میدانم و مادامی که انسان از قدرت تفکر و تحلیل برخوردار است، میتواند با تشخیص، مسائل را تحلیل و بررسی کند.
به نظرم میرسد به لحاظ شخصی به این امر پایبند هستم اما اینکه قضاوتهای بقیه چطور است، نمیدانم. برخی از افراد یا جریانات میخواهند از منظر آنچه هستند به بقیه نگاه کرده و همهچیز را از منظر و عینک مبتنی بر خط، جناح و گرایش خود دیده و تحلیل کنند. هر کسی آزاد است، شکر خدا در جمهوری اسلامی آزادی بیان وجود دارد و هرکسی میتواند درباره هر چیزی که میخواهد هرطوری فکر کند و آن را بیان کند اما به این معنا نیست که ما دنبال گرایش، جریان یا حزب خاصی هستیم. عهد و پیمانی که با همکارانم دارم و به آن پایبند هستم این است که در خدمت کشور، مردم و انقلاب اسلامی باشم و برای صاحبان اصلی رسانهملی که مردم هستند، فعالیت کنیم.
شما کار رسانه را از خبرنگاری شروع کردید. قطعا زمانی که خبرنگار بودید، آرزوها و خواستههایی داشتید. الان که ریاست سازمان صداوسیما را عهدهدار شدید تا چه حد توانستید به آن آرزوها جامه عمل بپوشانید؟
همانطور که اشاره کردید در طول بیش از سه دههای که افتخار حضور در سازمان صداوسیما را دارم، همه مراحل و سطوح را طی کردهام، بنابراین شناخت تقریبا کاملی نسبت به سازمان دارم اما طبیعی است آمال و آرزوها در یک لحظه، در یک شب و روز و حتی یک سال و چند سال دستیافتنی نیست. خداوند بهترین فرصت و امکان را در اختیار شخص من قرار داده تا در قالبهای مختلف خبر، فرهنگ، هنر و تولید محتوای سرگرمی و... در رسانهملی خدمتگزار باشم و از این طریق نهتنها آمال و آرزوهای شخصی بلکه بهتدریج آمال و آرزوهای همه مردم را که ارتقای فرهنگ عمومی و جامعه است، برآورده کنم. بنده و همکارانم باید حتما قدر این توفیق بزرگ را بدانیم تا بتوانیم این وظیفه را به نحو احسن اجرا کنیم.
پاکسازی صداسیما فعل فیزیکی نیست
نقل قولی مطرح بود که یکی از ماموریتهای حضرتعالی در رسانهملی، خارج کردن سازمان از چنگال ضدانقلاب بود و به نوعی جریانهای نفوذی و بهایی را که در سالهای گذشته توانسته بودند به عناوین مختلف در سازمان ورود کنند، پاکسازی کنید. این نقل قول را قبول دارید؟ در اینخصوص چه اقداماتی انجام دادید؟
قرار گرفتن صداوسیما در مسیر درست و متناسب با آرمانها و ارزشهای جامعه جزو اهداف سند تحول بود. ما به مسأله پاکسازی صرفا بهعنوان فعل فیزیکی نگاه نمیکنیم. گرچه ممکن است در برخی موارد لازم باشد که از نظر فیزیکی مراقبتهای بیشتری صورت گیرد اما بیشتر خود را موظف میدانیم که جریانهای فکری منحرف و وابستهای که در طول دههها و سالها در برخی از لایههای محتوایی رسانهملی و بقیه دستگاههای فرهنگی ریشه دوانده است را قطع کنیم. بحث محدود به این نیست که جلوی کسی را که روی آنتن حرف نامربوط میزند، بگیریم یا اینکه مانع هک شویم. همه این موارد در جای خود مهم و ضروری است اما اقدام اساسی، جلوگیری از نفوذ فکری و محتوایی خزندهای است که در طول سالها در بدنه فکری برخی فعالان حوزه تولید محتوای رادیو و تلویزیون شکل گرفته و رخنه کرده است. تلاش ما این است که این نفوذ را از بین ببریم.
جلوی نفوذهای بسیار جدی در صداوسیما گرفته شد
چند وقت پیش تصویری منتشر شد که نشان میداد یکی از شبکهها هک شده؛ آیا ساختار رسانهملی اینطور است که هک شود؟
نه صداوسیما، بلکه هر مجموعهای که فعالیتهای آن براساس تکنولوژی اطلاعات و IT و بر مبنای انتقال فایل دیجیتال شکل گرفته در معرض خطر هک است. زمانی بود که محتوای صداوسیما با سیستم نوار و کاغذ پخش میشد. نوار مغناطیسی یا بتاکم به استودیو منتقل و کاغذ هم بهصورت برگه خبر در اختیار مجری قرار داده میشد. از زمانی که فناوری دستگاهها فایلمحور شده، در رادیو و تلویزیون هم سیستم دیجیتال بر مبنای انتقال فایل از یک نقطه به نقطه دیگر کار میکند؛ درنتیجه ضربهپذیری از ناحیه هک مبتنی بر سیستم IT بیشتر شده است. دستگاههای مختلف ازجمله صداوسیما تمام تدابیری که مانع نفوذ و هک میشود را بهکار گرفته اما واقعیت امر این است که زیرساختهای ما باید قویتر و بهروزتر باشد تا در مقابل این نفوذها آمادهتر باشیم. درحالحاضر تلاش ما این است که زیرساختهای فنی و مبتنی بر IT را در سازمان صداوسیما ارتقا دهیم. اتفاقاتی که میافتد، تلخ است اما رویدادهای اینچنینی ما و همکارانمان در حوزه فناوری اطلاعات را نسبت به مخاطرات هشیار کرده و زمینه آمادهسازی تدابیر لازم را فراهم میکند، البته این امر مختص صداوسیما نیست و شبکههای رادیو و تلویزیونی کل دنیا حتی کشورهای پیشرفته در معرض این نفوذ و هک است. وقوع این اتفاقات همیشه هم سیاسی نیست، برخی مواقع گروهها یا افراد ماجراجو میخواهند با ورود به این سیستمها توانمندی خود را اثبات کنند.
آیا عامل داخلی موجب این اختلال شده بود یا هک از بیرون سازمان اتفاق افتاده بود؟
امکان ورود عنصر ناشناس به مجموعه فرآیند انتقال فایل باید از هر طریق و مسیری مسدود شود. در طول ماههای اخیر اقدامات خوبی در مجموعه زیرساخت سازمان اتفاق افتاده و همکاران عزیز در حوزه معاونت توسعه فناوری تدابیر خوبی را در اینخصوص اتخاذ کردهاند تا امکان ورود و دخالت عناصر ناشناس به مجموعه فرآیند انتقال فایل به سازمان گرفته شود.
حملات ناموفق هم بوده است؟
صددرصد! در همین ایام عید نوروز در مناسبتهای مهم، جلوی نفوذهای بسیار جدی گرفته شد که الحمدلله اتفاقی نیفتاد و با نفوذ مقابله شد.
با هر رویداد و بحرانی باید متناسب با آن مقابله شود
اشاره داشتید ممکن است هک در جاهای دیگر هم اتفاق بیفتد و لزوما سیاسی نیست. چند وقت پیش شاهد هک شدن پمپبنزینها بودیم که رسانهملی بهخوبی در این خصوص ورود کرد و روایت اول را داشت. در بحث حقوقهایی که در شهرداری مطرح شد، در قصه آب اصفهان هم یکی از اقدامات مفیدی که باعث شد اغتشاش و اعتراض بهخوبی مدیریت شود، عملکرد رسانهملی بود؛ چرا این روند دیگر تکرار نشد. برخی مطرح کردند بعد از اقدام رسانهملی در حوزه آب اصفهان، تذکراتی به حضرتعالی داده شد. چرا این روند تداوم نداشت؟ چرا صداوسیما در اعتراضات و ناآرامیهایی پاییز سال گذشته دست به عصا رفت و مثل قبل روایت اول را ارائه نکرد؟
بنده به همه دیدگاهها و تحلیلها احترام میگذارم ولی الزاما با آن موافق نیستم. با هر رویداد و بحرانی باید متناسب با آن مقابله شود. اتخاذ یک شیوه واحد و مشابه برای همه موارد جوابگو نیست.
در ماجرای هک پمپبنزین جلوی تبعات بحران را گرفتیم
در ماجرای هک سامانه های سوخت با شرایطی مواجه شدیم که مردم وسط روز دچار مشکل سوختگیری شدند و ممکن بود در آن لحظه هجوم بالقوهای به سمت پمپبنزینها رخ دهد، با بررسیای که در همان دقایق اول صورت گرفت، مشخص شد پمپبنزینها هک شده است. بلافاصله با مراجع امنیتی هماهنگی بهعمل آمد تا اطلاعرسانیهای لازم در اینخصوص انجام شود. بهترین، مناسبترین و دقیقترین شیوه برای مقابله با این بحران استفاده از ظرفیت رادیو بود، چون عموما مردم در خودروها رادیو گوش میدهند، بنابراین تمام شبکههای رادیو، موظف به تبیین و اطلاعرسانی در اینخصوص شدند.
بهنظرم نخستینبار بود که رسانهملی درباره هک سامانههای سوخت بهعنوان یک اقدام خرابکارانه هدفمند اطلاعرسانی کرد و مردم را بهصورت واضح و شفاف در جریان قرار داد و به این ترتیب جلوی تبعات این بحران گرفته شد.
در ماجرای فتنه پاییز، نخستین و ضروریترین اتفاق اطلاعرسانی بهموقع و دقیق از ماجرا بود تا جلوی اتهام دروغین کشته شدن خانم مهسا امینی بر اثر ضرب و شتم گرفته شود و لازم بود تصاویر دوربینهای مداربسته مرکزی که ایشان به آنجا رفته بود بلافاصله در اختیار رسانهملی قرار گیرد. مدیریت بحران باید قابل باور، قابل استناد و قابل اتکا باشد. ممکن است اقناع با صرف گفتن و ادعا کردن اتفاق نیفتد. به نظر ما در این ماجرا نمایش تصاویر دوربینها، بهترین وسیله برای قانع کردن افکارعمومی جریحهدار شده بود اما شاید بهدلیل اینکه دیر اتفاق افتاد، رشته کار از دست مجموعه رسانههای نظام خارج شد.
نکته مهمی را بیان کردید. راهکار رسانهملی برای اینکه مجدد دچار چنین چالشی نشویم و روایت اول دست نظام باشد، چیست؟ شما سابقه حضور در بخش رسانه شورای عالی امنیت ملی را داشتید و با این بحرانها آشنا هستید.
سال گذشته با یک جنگ ترکیبی تمامعیار مواجه بودیم و نظام مظلومانه آماج حملات داخلی و خارجی بود. همافزایی دستگاههای مختلفی که در چنین مواقعی نقشآفرین هستند، بسیار ضروری است. امیدوارم اتفاقی که در ماجرای فتنه پاییز گذشته رقم خورد درس عبرتی برای مجموعه دستگاهها باشد تا در لحظه از امکاناتشان برای جلوگیری از وقوع بحران استفاده کنند. بهنظر ما دوربین یکی از ابزارهای مهمی است که میتواند در تبیین، روشنگری و بیان واقعیتها بهکار آید. ما پیگیریهای بسیار دامنهداری انجام دادیم تا نیروی انتظامی بتواند از دوربینهایی که در اختیارش است بهخوبی استفاده کند و حتی پیشنهاد دادیم که اگر در اینخصوص با مشکل کمبود منابع بودجه مواجه هستند، رسانهملی در اینخصوص پیگیری و مطالبه کند تا این امکانات در اختیارشان قرار گیرد زیرا منابع تصویری برای اثبات یا رد برخی ادعاها که از طرف دشمن مطرح میشود بسیار ضروری است. در بسیاری از موارد رسانه به اطلاعات صحیح دسترسی ندارد بنابراین سرعت عمل دستگاهها در بیان روایت دقیق و درست و همچنین در اختیار گذاشتن این اطلاعات به رسانه امر مهمی است. دستگاههایی که این اطلاعات را در اختیار دارند باید فورا آن را به رسانه بسپارند تا با اتکا به آن بتوان با شایعه یا جنگ رسانهای مقابله کرد. بهنظر میرسد این هماهنگی و همافزایی بعد از اتفاقات تلخ پاییز سال گذشته رشد و بهبود پیدا کرده است اما بهنظر ما در نقطه ایدهآل نیستیم و باید تلاش کنیم تا همه دستگاهها خود را در این حوزه موظف و مسئول بدانند. کسی که مشت اول را بزند، دعوا را میبرد، یعنی هرکسی زودتر وارد عرصه شود، میتواند سررشته افکارعمومی را بهدست گیرد.
مسئولیت امروزم بسیار سخت است
حضرتعالی مقطعی سفیر ما در تونس بودید و امروز هم در رسانهملی فعال هستید. کار در سفارتخانه بهتر بود یا اینجا؟ اینها در چه پارادایمی قرار میگیرند؟ آیا اشتراکی بین این دو شغل وجود دارد؟
نمیتوان اینگونه پاسخ داد که کدامیک راحتتر است. هر کسی در هر جایگاه، مقام و مسئولیتی که فعالیت میکند باید تمام توان، انرژی، امکانات، ظرفیت و استعداد خود را صرف کند تا آن جایگاه را به حداکثر کارآمدی برساند. شما در جایگاه نماینده دیپلماسی کشور و در قامت یک سفیر طبیعتا نمایندگی کل نظام جمهوری اسلامی را عهدهدار هستید، نه فقط یک دستگاه و یک مجموعه! لذا وظیفه بسیار سنگینی دارید و باید تمام تلاش خود را کنید تا اهداف کشورتان در جنبههای مختلف در آن مقصد ماموریت به نتیجه برسد. گرچه سه حوزه دیپلماسی، رسانه و امنیتی در همهجای دنیا سهضلع مثلثی هستند که همواره با هم تعامل دارند اما جایگاه رسانهملی، موقعیت متفاوتی با جایگاه دیپلماسی دارد و بهنظرم مسئولیتی که در حال حاضر در رسانهملی برعهده دارم بسیار سختتر، پیچیدهتر و مشکلتر از همه مسئولیتهایی است که تاکنون برعهده داشتم.
شاهبیت تحولی را که در رسانهملی قرار است صورت گیرد، چطور تبیین میکنید؟ با توجه به مدت مسئولیتی که داشتید تا چه حد توانستید در این عرصه موفق باشید؟
از روز اول بر تحول در سه حوزه محتوا، رویکرد و سازوکارها تاکید کردم؛ هدف ما بهعنوان بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور این است که بتوانیم در مجموعه بههم پیوسته رسانهای و به قول معروف ابر و باد و مه و خورشید و فلک را که در رسانه در کار هستند نقش هدایت فرهنگی را بهخوبی ایفا کنیم.
در حکمی که مقام معظم رهبری برای شما در نظر گرفتند رسانهملی را قرارگاه آگاهی و امید تبیین کردند و ضمن تشریح جایگاه رسانهملی، اولویتها و راهکارهایی داشتند. فکر میکنید در این مسیر تا چه حد موفق بودید؟
در کنار این امر، سه جایگاه بسیار مهم دیگر بیان کردند؛ آسایشگاه بهرهمندی چشم و دل از زیبایی هنر، دانشگاه نشر اطلاعات و معارف، آوردگاه مواجهه با تحریف و فتنهگری. عنوان «قرارگاه پراکندن امید و نشاط» یکی از مهمترین وظایف یا شاید سختترین رسالتی است که برعهده ما در رسانهملی گذاشتهاند. بهصورت طبیعی و منطقی وظیفه ما این است که امید به آینده را بهویژه در نسل جوان و نسلهایی ـ که آینده کشور در دست آنهاست ـ تقویت کنیم. وظیفه ماست که ظرفیتها، توانمندیها، داشتهها و افتخارات کشور را بیان و در قالب تصویر عرضه کنیم. ما خود را موظف میدانیم دستاوردهایی که فرزندان این ملت به بار آورده و به ثمر نشاندند، بیان کنیم. در نهایت تلاش کنیم کارآمدی نظام مقدس جمهوری اسلامی، توانمندی کشور پهناور ایران و ظرفیتهای فراوانی که ملت بزرگ ایران در عرصههای مختلف دارند را نمایش داده و به چشم و زبان بیاوریم تا از این مسیر، امید و نشاط را در جامعه ایجاد کنیم. سختی کار از این جهت است که شاید شرایط جامعه، اقتضای این محتوا را نداشته باشد زیرا شرایط معیشتی، مشکلات اقتصادی، تورم و... چالشهایی را در حوزه معیشتی و اقتصادی مردم فراهم کرده است که با آن دست و پنجه نرم میکنند و تصور غالب در برخی اقشار بیشتر ناامیدی است تا امیدواری! و همین مسائل، کار را قدری سخت میکند اما حتما اهمیت این حوزه را مضاعف میکند. همه جوامع، کشورها و ملتها برای دستیابی به رشد و پیشرفت، دورههایی را با سختی گذراندهاند. اگر ما بهعنوان کشوری مستقل و توانمند، با هزاران سال سابقه تاریخی، تمدنی، فرهنگی و استعدادهای منحصربهفرد در میان ملتهای جهان میخواهیم پیشرفت کنیم، قطعا باید موانع بسیاری را پشتسر بگذاریم.
عبور از این موانع سختیهای متعددی دارد و باید امکانات و افق روشن آینده را برای خودمان و جامعه ترسیم کنیم. از این جهت فکر میکنم یک کار سخت ولی بسیار مهم و ضروری را در پراکندن امید و نشاط باید دنبال کنیم. تلاشمان این است از شیوههای مختلف برای دستیابی به این هدف استفاده کنیم.
عدم توفیق مطلوب دستگاهها در امیدآفرینی
اگر بخواهید نمرهای به خود بدهید، چند است؟
شاید تا الان نمره بالایی نباشد یعنی کارهای بسیار زیادی را باید انجام دهیم، توانمندیهای متعددی در کشور وجود دارد که هنوز به قاب تصویر درنیامده است. عقبماندگی تاریخی زیادی در دیدهنشدن این امکانات و توانمندیها وجود دارد و ما موظفیم در این خصوص اقدامات لازم را انجام داده و ظرفیتهای کشور را به نمایش بگذاریم.
نشان دادیم روستاها از اجزای فعال و پویای کشورند. مثالی که خیلی از مواقع بیان میکنم این است که وقتی به نمایش توانمندی روستاها در مناسبتهایی مثل 22 بهمن، شبهای ماه مبارک رمضان و... پرداختیم و نشان دادیم که روستاها یکی از اجزای فعال و پویای کشور هستند. برخی شاید باور نمیکردند این حرکت، فعالیت و نشاط در روستا وجود داشته باشد. نکته اینجا بود که ما بهعنوان رسانه سالهای سال نتوانسته بودیم این حقیقت را به مردم نشان دهیم. بنابراین باید با عقبماندگیهایی که در رسانهملی و بقیه دستگاههای فرهنگی کشور وجود دارد، مقابله کنیم و آن را پشت سر بگذاریم. به نظر میرسد در حال حاضر نه ما و نه هیچیک از دستگاههای مسئول کشور نمره چندان درخشانی در امیدآفرینی کسب نکردهاند و تلاش میکنیم ظرفیتها، امکانات و توانمندیهای موجود را برای بازخوانی دستاوردهای بزرگی که تاکنون در کشور وجود داشته شناسایی و خدمات بسیار بزرگ نظام مقدس جمهوری اسلامی را به مردم، تاریخ و فرهنگ را بازنمایی کنیم. در همین راستا اقداماتی را به منظور بازخوانی، شناسایی و بازنمایش آغاز کردهایم که اگر فرصت شود برخی مصادیق را بیان خواهم کرد.
پیرو این فرمایش یکی از چالشها بحث ساترا و نمایش خانگی است. اینطور که عنوان میشود ساترا در کار نمایش خانگی سنگاندازی میکند، بالاخره میشود به طریقی از ظرفیت شبکه نمایش خانگی برای تولید محتوای سرگرمکننده سالم استفاده کرد؛ این چالش را چطور تبیین میکنید؟
از همین جمله آخر شما استفاده میکنم اتفاقا ساترا وظیفه بسیار سنگینی برای گسترش فعالیتهای فرهنگی سالم در حوزه نمایش خانگی بهعهده دارد و آن هم حمایت از تولیدات فاخر و سالم و متناسب با نیازهای فرهنگی جامعه است. البته جلوگیری از سوءاستفاده از ظرفیت نمایش خانگی هم یک وظیفه اصلی ساتراست و به عبارتی ساترا بهعنوان یک نهاد تنظیمگر حاکمیتی باید مراقب محتوا و سلامت فضای تولیدات فرهنگی در نمایش خانگی باشد. بارها این را بیان کردم که مبانی قانونی تنظیمگری سازمان صداوسیما که به نام ساترا معروف شده، کاملا مشخص و روان است و قانون به استناد همین مبانی، وظیفه تنظیمگری حوزه نمایش خانگی را به صداوسیما واگذار کرده است. این اختیار و وظیفه طبق قانون اساسی، دستور صریح و موکد مقام معظم رهبری، ابلاغیه رئیس وقت قوهقضاییه و دستورالعملهای مرتبط ــ که ساترا و سازمان صداوسیما را تنظیمگر حاکمیتی معرفی کرده ــ به سازمان صداوسیما واگذار شده است. بدون شک تولیدات فرهنگی علاوه بر حمایت، نیازمند کنترل، نظارت و مراقبت است و این سؤال پیش میآید که کدام دستگاه باید این اقدام را انجام دهد؟ دستگاههای دولتی یا اجرایی وابسته به دولت که متناسب با تغییر دولتها، ممکن است رویکردها و اراده آنها تغییر کند یا یک نهاد حاکمیتی که استانداردها و قواعد آن با تغییر و رفتوآمد دولتها تغییر نمیکند، باید عهدهدار این وظیفه خطیر باشد؟ همانطور که مطلعید در قانون اساسی هم نام صداوسیما بهعنوان تنها رسانهملی در کشور ذکر شده است و طبیعتا باید عهدهدار این وظیفه حاکمیتی باشد.
اما بیرون از سازمان اینطور مطرح است که رسانهملی، شبکه نمایش خانگی را رقیب خود میداند. همچنین اشاره به بحث نظارت برای سالمسازی محتوا داشتید اما ما شاهد هستیم برخی برنامههایی که تولید میشود فرای دیالوگهای جنسی، دارای محتوای تصویری ناسالمی هستند. استانداردهای مبتنی بر ممیزی چگونه تبیین میشود؟
برخی از انگیزهها یا منافع غیرفرهنگی که در ورای فعالیت برخی از سکوهای تولید محتوای نمایش خانگی مطرح است، سعی میکند با فرافکنی، تهمتزدن یا طرح ادعای غلط جلوی این مسیر را بگیرد. ما در این دوراهی قرار داریم که اولویت تولیدات فرهنگی کدام است؟ سود سرشار مادی یا سلامت فرهنگی جامعه؟ طبیعتا مجموعههایی که در اندیشه کسب سودهای سرشار مادی و درآمد چرب و نرم در این حوزه هستند و با تنظیمگری براساس معیارهای فرهنگی جامعه مخالفت میکنند. مطمئنا اگر تنظیمگری صحیح اتفاق بیفتد محتوای نابههنجاری که به آن اشاره کردید اجازه انتشار نخواهد یافت.
رسانه ملی در اختیار تولیدات فاخر شبکه نمایش خانگی
بنابراین مجموعههایی که از تولیدات فرهنگی حوزه نمایش خانگی بهعنوان یک منبع درآمد و سود سرشار نجومی برای خود استفاده میکنند حتما مخالف این روند و این فرآیند هستند و دستگاه تنظیمگر را متهم به رقابت با حوزه نمایش خانگی کرده و آن را مانعی بر سر راه تولیدات فرهنگی معرفی میکنند. حدود 400 مجوز برای رسانههایی که در حوزه صوت و تصویر فراگیر در حال فعالیت هستند یا درخواست فعالیت دارند صادر شده است. بررسی و اعلام نظر درخصوص طرحهای تولید مجموعههای نمایشی در کوتاهترین زمان ممکن از سوی سازمان صداوسیما و ساترا صورت گرفته و مجوزهای لازم صادر میشود. حتی گاهی مواقع فرآیندهایی که در داخل صداوسیما برای بررسی و اعلام نظر برای طرحهای مجموعههای نمایشی طی میشود خیلی طولانیتر از فرآیندی است که برای نمایش خانگی طی میشود. مجموعه این واقعیتها نشان میدهد سازمان صداوسیما نهتنها قصد رقابت با حوزه نمایش خانگی را ندارد، بلکه عمدتا بحث حمایت و پشتیبانی و حتی بهعبارتی همافزایی با این حوزه را در پیش گرفته است. بارها تاکید کردم در صورتی که مجموعههای نمایش خانگی و سکوهای تولید محتوای نمایش خانگی، درصدد تولید محتوای فرهنگی فاخر و سالم برای جامعه و خانوادهها باشند، نهتنها از آنها حمایت میکنیم، بلکه میتوانیم در فرآیند تولید با آنها مشارکت کرده و از آنتن رسانهملی حمایت ویژهتری از آنها بهعمل بیاوریم. از بین دهها و صدها سکو و فعال فرهنگی صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، فقط یکی دو مجموعه و سکو دائما در حال تهمتزدن به ساترا و سنگاندازی در مسیر حمایت و صیانت از تولیدات در فضای مجازی هستند؛ این امر نشان میدهد که آنها احتمالا انگیزههای دیگری غیر از انگیزههای فرهنگی را مدنظر قرار دادهاند.
قصد نادیده گرفتن بخشی از جامعه را نداریم
اتخاذ سیاستهای دوگانه در برخی مناسبتهای ملی، از انتقاداتی است که به رسانهملی میشود. منتقدان میگویند رسانهملی در این ایام تصویری از برخی بانوانی که شاید حجاب مناسبی نداشته باشند، پخش میکند، ولی در مقاطع دیگر رویکرد متفاوتی دارد. نظر شما درخصوص این استاندارد دوگانه چیست؟
این مقاطع دیگر که در جمله آخر شما بود، یعنی چه زمانی است؟ یعنی ما جایی سانسور میکنیم؟
وقتی انتخابات میشود یا در مناسبات ملی و مذهبی اتفاق میافتد با زمانی که گزارش عادی تهیه میشود که درخصوص گرانی است، از خانمی که شاید حجاب مناسبی نداشته باشد ...
این تصور برای سه چهار سال پیش است. حضرت آقا واقعیتی را درباره افراد مختلفی که تحت عنوان ضعیفالحجاب یا عناوین دیگری که درباره آنها صدق میکند، فرمودند و ما بر همین اساس به عموم جامعه به عنوان مردم این سرزمین نگاه میکنیم. در تمام مناسبتها یا گزارشهایی که در مناسبتهای انقلابی مثل راهپیمایی 22 بهمن، روز قدس، مناسبتهای دینی همچون مراسم شبهای قدر، مناسبتهای ملی مثل عید نوروز، گزارشهای خبری، میدان میوه و ترهبار و ... از رسانهملی پخش میشود، رویه ما همینطور است. اگر گزارش مربوط به مترو را که اخیرا پخش شد ملاحظه کنید، متوجه رویکرد ما میشوید. ما قصد نادیده گرفتن یا قلم کشیدن روی بخشی از جامعه را نداریم؛ چون خود را رسانهملی میدانیم و بر همین اساس حتما باید متعلق به کل جامعه باشیم. البته در کنار این موضوع حتما تبیین اهمیت حجاب و عفاف در قالبهای مختلف برنامهسازی در دستور کار ما است.
پرونده سریال سرزمین کهن به کجا رسید؟
ظاهرا قرار شد با یکسری اصلاحات پخش شود. آخرین اطلاعاتی که از دوستان در مجموعه سیما گرفتم، این بود که ابهامات یا ایراداتی که به این مجموعه گرفته شد و وارد هم بود، برطرف شده و امیدوارم در آینده نزدیک بتوانیم از این اثر استفاده کنیم.
ولو یک ریال را هم به خزانه دولت واریز کردهایم
ابهاماتی درخصوص بحث دستمزد مجریان در ایام جامجهانی و هزینههای بازرگانی مطرح بود که آیا این پول به خزانه دولت واریز شده یا خیر و اصلا هزینه چقدر بود؟
طبق قانون موظف هستیم هر درآمدی که داریم، ولو یک ریال را به خزانه دولت واریز کنیم. طبق اسناد و رویه موجود، نهادهای نظارتی، سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات، نظارت کاملی بر اجرای قوانین در سازمان صداوسیما دارند. بنابراین از لحاظ قانونی و شرعی موظف هستیم درآمدهای واصله را به خزانه دولت واریز کنیم. این درآمد میتواند درآمد بازرگانی یا از طرق دیگر باشد که فعلا محدود به بخش آگهیهای بازرگانی است. از سوی دیگر هزینههایی نظیر قراردادهای منعقدشده با تهیهکنندگان برای تولیدات مختلف که به صورت شفاف و با درنظر گرفتن استانداردهای تولید و ارزش کار به لحاظ هزینهبری، انجام میشود. طبیعی است که خود تهیهکننده با مجموعهای از عوامل قرارداد میبندد. مثلا طبق رویه موجود، صداوسیما برای تولید یک مجموعه نمایشی با تهیهکننده قرارداد میبندد و وی با دهها یا شاید صدها نفر دیگر به عنوان بازیگر، تصویربردار، صدابردار، عوامل صحنه و غیره قرارداد دارد. قراردادهایی که بین تهیهکننده با عوامل است، بین مجموعه خود آنهاست و صداوسیما مداخلهای در آن ندارد.
باتوجه به اینکه عید نوروز و ماه رمضان را پشتسر گذاشتیم، عملکرد رسانه ملی در این ایام را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید این را از مردم و مخاطبان عزیز رسانهملی بپرسید اما من به عنوان خادم رسانهملی، به عنوان یکی از همکاران، از همه عزیزان که مجموعهها و برنامههای نوآورانهای را در ماه مبارک رمضان بهویژه امسال تدارک دیده و پخش کردند، تشکر میکنم. به نظر میرسد برنامه محفل یکی از مصادیق این برنامهها با طراحی نوآورانه بود. بقیه کارهایی هم که در ساعات و لحظات تحویل سال و ماه مبارک رمضان از شبکههای مختلف صداوسیما پخش شد، حرکت ملموس سازمان صداوسیما به سمت تحول بود که به تدریج در حال نمایان شدن است و امیدواریم بتوانیم همین مسیر را ادامه دهیم.
به محفل اشاره کردید که یکی از برنامههای پرمخاطب بود. برنامه صبح روز بعد، حسینیه، زندگی پس از زندگی برنامههای خیلی خوبی بودند که با اقبال مردم مواجه شدند. سازمان چه برنامهای برای حمایت و تولید برنامههای جدید این حوزه که کپیکاری نباشد، دارد؟
استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و هنری یکی از محورهایی است که در سرفصلهای تحولی که در دستور کار داریم، مورد توجه قرار گرفته و در این ساز و کار بنا داریم استعدادهایی را که در بدنه جامعه وجود دارد، فعال کنیم و فقط محدود به نیروهای توانمند و هنرمندان صداوسیما نشویم. در همین زمینه کارگروههای تخصصی ـ که زیر نظر قرارگاه محتوایی سازمان فعالیت میکنند ـ ارتباطات بسیار خوبی را با مجموعههای فعال، افراد، هنرمندان و نهادهایی که توان و استعداد تولید محتوای فاخر را دارند، برقرار کردهاند تا به کمک نهادها، اشخاص و افراد خلاق و نوآور در حوزه تولیدات فرهنگی و رادیویی و تلویزیونی که صاحب ایده هستند، به همافزایی برسیم. به نظر میرسد این ظرفیت بسیار بیشتر از آن مقداری است که تاکنون با آنها آشنا شدهایم و مطمئنا بسیاری از این توانمندیها در صورت تعامل با مجموعه سازمان صداوسیما، منجر به همافزایی و استفاده از خلاقیت و نوآوریهای بیشتر در مسیر تحول میشود.
چهرههای مشهور، به امانت فرهنگی وفادار باشند
یکی از اقدامات خوبی که در زمان ریاست شما بر رسانهملی انجام شدهاست، بحث حذف سلبریتیسالاری است. البته برخی معتقدند این افرادی که به مدد رسانهملی توانستهاند جایگاهی بین مردم کسب کنند، جزو سرمایههای سازمان محسوب میشوند. میخواستم بدانم برنامهای به منظور حفظ و بازگشت برخی چهرهها که حذف شدهاند، دارید؟
بله، همینطور که اشاره کردید محبوبیت این چهرهها نتیجه سالها سرمایهگذاری و کار مشترک این افراد و رسانهملی است. نمیخواهم حق هیچیک از دو طرف را انکار کنم. رسانهملی این ظرفیت، فرصت، امکان و آنتن را در اختیار آنها قرار داده و آنها نیز از همه توانایی و استعداد هنری خود برای دیده شدن برنامهها استفاده کردهاند؛ بنابراین مکمل یکدیگر هستند. طبیعی است که هر دو طرف باید برای حفظ این سرمایه کوشا باشند؛ هم رسانهملی باید مراقب این ظرفیتها، استعدادها و سرمایههای خود باشد و هم چهرهها باید از شخصیت حقیقی و ظرفیتی که سازمان صداوسیما به عنوان رسانهملی در اختیار آنها گذاشته تا در جایگاه افراد مستعد و مشهور قرار گیرند، مراقبت کنند.
از طرف خودم اعلام میکنم در دوره جدید تلاش میکنیم رابطه تنگاتنگی را بین رسانهملی، همکاران و چهرههایی که بهواسطه صداوسیما امکان بروز دادن استعدادهایشان را پیدا کردند، فراهم کنیم. از طرف مقابل هم باید به این ترتیب باشد؛ اگر چهره، فرد یا برندی به واسطه فرصتی که رسانهملی در اختیار او قرار داده تبدیل به چهره محبوب شد باید این امانت را بهجای خود استفاده کند. طبیعتا رسانهملی از هنرمندان و چهرههایی که خود را متعهد و وفادار به این امانت فرهنگی میدانند حمایت کرده و فرصتهای بیشتری را در اختیار آنها قرار میدهد کما اینکه این امکان تاکنون در اختیار آنها بوده است. ما در رسانهملی امانتدار فرهنگ جامعه، سلامت فرهنگی جامعه، آرمانها، ارزشها و مقدسات مردم هستیم و طبیعتا آن را امانت سنگینی بر دوش خود میدانیم و موظف به صیانت از آن هستیم و اگر افراد و چهرههایی هستند که نمیخواهند از این فرصت و امانت برای خدمت به فرهنگ جامعه، مردم و آرمانها و هنجارهای فرهنگی کشور استفاده کنند، انتخاب با خودشان است و صاحباختیار هستند.
عوامل «پایتخت» گفتند میخواهیم صداوسیما حمایت کند
به استفاده از این ظرفیت اشاره کردید. بعد از اینکه اعلام کردید بحث سریال «پایتخت» به اختلافات درونگروهی برمیگردد یکی از بازیگران این سریال با انتشار تصویر دستهجمعی، توپ را در زمین سازمان انداخت. بالاخره قصه سریال پایتخت چیست و چه تدبیری دارید که سریال خوب و پرمخاطب «نونخ» هم دچار این چالش نشود؟
وارد این موضوع و جزئیات آن نشویم. بهصورت طبیعی ممکن است بین تولیدکنندگان یک مجموعه هنری که چند فصل کار ارزشمند را تولید کردند، اختلافنظراتی ایجاد شود و ما هم به این موضوع احترام میگذاریم. آن جملهای که بیان کردم اتفاقا در راستای حمایت از تداوم این کارها بود و قصد نداشتیم در اختلافات طبیعی که ممکن است بین عوامل هر مجموعهای ایجاد شود، دخالت کنیم اما میتوان اسم این فضاسازی را کملطفی به حسننیت سازمان صداوسیما دانست. ما نمیخواستیم و اصلا صلاح نیست وارد جزئیات شویم و بگوییم کدام فرد با کدام فرد اختلاف دارد. اختلاف آنها طبیعی است و میتوانند اختلافات خود را برطرف کنند. نمیخواهم به این موضوع اشاره کنم که بعد از این صحبتها، برخی از این عزیزان مراجعه کرده و گفتند درست است اختلافنظر داریم اما میخواهیم صداوسیما از این کار حمایت کند. روزهای اول شروع مسئولیتم شخصا با کارگردان محترم صحبت کردم. یک بار دیگر هم بیان کردم این روزها مشغول رایزنی با کارگردانهای بزرگ هستیم. اخیرا میزبان آقای جعفریجوزانی بودم و هفته گذشته آقای لطیفی اینجا بودند. با بیشتر کارگردانان بزرگ، مطرح و توانمند سیما و سینما دیدار داشته و اعلام آمادگی کردم که صداوسیما از کارهای فاخر و ارزشمند آنها حمایت و استفاده میکند. در این میان شیطنتهای رسانهای برای ضربه به این حسننیت اتفاق میافتد که علل آن را باید جای دیگری تحلیل کرد. داستان از این قرار بود.
از زمان حضور حضرتعالی، جریانی عامدانه کمر به تخریب رسانهملی و شخص شما بسته است. این تیم چه پشتپرده و هدفی دارد؟
ما مسئول پیداکردن پشتپردهها نیستیم و حتما نهادهایی وجود دارند که پشتپردهها را مشخص کنند. ممکن است مسیر تحولی که در هر دستگاهی دنبال میشود، خوشایند برخی نباشد. شاید درجا زدن رسانهملی برای آنها منافعی را به دنبال دارد. شاید تغییر مسیر و ریلگذاریهای جدید که به تثبیت جریان تحولی منجر میشود منافع عدهای را به خطر بیندازد. نهفقط منافع مادی بلکه در عرصه دیدگاههای فرهنگی و اجتماعی هم مسیرهای سابق را میپسندیدند. رویکرد تحولی سازمان صداوسیما و ایجاد شرایط فعلی، زمینهای را فراهم کرده که برخی احساس میکنند میدانی برای عرضه گرایشهای قبلی ندارند و طبیعی است که مخالفت و سنگاندازی کنند. ما خود را برای این مسیر آماده کردیم. مطمئنا ریلگذاری و اقدامات تحولی جدیدی که در صداوسیما بهعنوان بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور در حال رخدادن است، حتما با یک بزرگراه آسفالت و صاف مواجه نیست و مسیر سنگلاخ خواهد بود و سنگاندازی میشود. ما از قبل خود را آماده کرده بودیم.
سهلانگاری زیادی در حوزه فرهنگ وجود داشته
به دیدار با برخی کارگردانان اشاره کردید. از سریالهای فاخری که قرار است ساخته شود چه خبر؟ قرار بود سریالی درباره حاجقاسم سلیمانی ساخته شود. درباره این توضیح بفرمایید.
علیرغم پیگیریهای زیادی که انجام دادیم مجموعه نمایشی مرتبط با شهادت سردار سلیمانی سال گذشته آماده پخش نشد اما تیم سازنده به ما قول داد این مجموعه امسال و در چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی آماده ارائه شود. بین آثار نویسندگان و فیلمنامهنویسان کار فاخر بسیار زیاد است و با گنجینهای از فیلمنامههای ارزشمند و فاخر روبهرو هستیم که سالهای سال خاک میخورد و در فرآیند تولید قرار نگرفته است. کارهای بسیار ارزشمندی که اگر بخواهم مثال بزنم میتوان به همین کاری که با همت رئیس سابق سازمان صداوسیما بهنام مجموعه «سلمان فارسی» کلید خورده است اشاره کرد. 30 سال است که فیلمنامه این اثر توسط آقای میرباقری نوشته شده و آماده تولید بود. الان بسیاری از کارهای فاخری که وجود دارد و خاک میخورد منتظر فراهمشدن شرایط تولید است. فیلمنامه بسیار فاخر «پوریای ولی» را آقای جعفریجوزانی سالهای سال است که نوشته و آماده فرآیند تولید است و کارهای ارزشمند و فاخر دیگری که مطمئنیم مورد اقبال مخاطب قرار میگیرد و باید از آن حمایت شود تا بتوانیم آنها را به جریان تولید بیندازیم.
تولید کار فاخر احتیاج به حمایت فاخر دارد
متاسفانه در گذشته سهلانگاری زیادی در حوزه فرهنگ در سطح دستگاههای مختلف بهویژه در حوزه بودجهریزی فرهنگی وجود داشته و بخش عمدهای از آن به غفلت از تولید محتوای فاخر در حوزه مجموعههای نمایش تلویزیونی برمیگردد و این مسیر را دچار مشکل کرده است و ما تلاش میکنیم که این نگاه اصلاح شود اما با این حمایت ناقص بودجهای که از سازمان صداوسیما به عمل میآید، تولید انبوه کارهای فاخر ارزشمند نمیگویم محال است اما قطعا کار بسیار سختی است. تولید کارهای فاخر احتیاج به حمایت فاخر دارد. در غیر اینصورت تولیدات محدود به کارهای کمهزینه، سبک و دمدستی میشود که بههیچوجه نمیخواهیم خود را در معرض فرآیند تولید چنین محصولاتی قرار دهیم. از یکسو با هزینههای زیاد در تولید مواجه هستیم که روزانه هم بالاتر میرود و از سوی دیگر کارهای فاخر ارزشمندی را میبینیم که سالیان سال است آماده است اما توانایی تولید آن را نداریم. همچنین نیاز و عطش جامعه را برای تولید این کارها میبینیم. تمام توان خود را صرف میکنیم تا بتوانیم ضمن صرفهجویی در هزینههای صداوسیما، بتوانیم از منابع مالی محدود که در اختیار ماست، برای تولیدات فاخر استفاده کنیم.
بنا بر نظر منتقدان، با توجه به درآمد رسانهملی از محل آگهیها، به نوعی 90 درصد بازار را در دست دارد اما گاهی شاهدیم از برخی شبکههای موبایلی یا برخی رسانههای خارجی عقب میماند. نظر شما در این خصوص چیست؟
سازمان صداوسیما یک دستگاه عریض و طویل با بیش از 150شبکه تلویزیونی سراسری، محلی، استانی، برونمرزی و رادیویی است و یک مجموعه عظیم چند 10هزار نفری از کارکنان را در اختیار دارد. هزینههای جاری این مجموعه و هزینههایی که برای نگهداری زیرساخت فنی اعم از زیرساختهای فنی زمینی یا ماهوارهای مورد نیاز است را نمیتوان نادیده گرفت. در هر مرکز استان یک شبکه رادیویی و تلویزیونی داریم که برنامه پخش میکند. نمیخواهم الان در خصوص لزوم یا عدم لزوم گسترده شدن سازمان صداوسیما ارزشگذاری کنم. اگر بر اساس معیار رسانههای حاکمیتی یا حتی رسانههای عمومی دنیا بخواهیم محاسبه کنیم، تمام نیازهای ما برای تولیدات رسانه فاخر و اداره این مجموعه باید توسط حاکمیت و دولت تامین شود. شاید دانستن این نکته برای مخاطبان روزنامه شما جالب باشد؛ با توجه به اینکه سازمان صداوسیما مثل شرکتهای تولیدکننده یاکارخانه تولیدکننده برخی مواد، درآمد ندارد در ادبیات برنامهریزی و بودجهریزی، یک شرکت زیانده محسوب میشود، بنابراین بودجهای که دولت به صداوسیما اختصاص میدهد، بودجه جبران زیان محسوب میشود، نه بودجه تولیدات! ادبیات دولتی و برنامه و بودجهای میگوید شما یک شرکت زیانده هستید و باید درآمد ایجاد کنید.
آگهی تنها درآمد صداوسیماست
صداوسیما فعالیت تجاری و بنگاهداری ندارد و تا اطلاع ثانوی آگهی بازرگانی تنها درآمدی است که صداوسیما میتواند روی آن حساب کند اما روال برنامه و بودجه کشور، سازمان صداوسیما را موظف میکند سالانه بخشی از هزینههای خود را از طریق ایجاد درآمدهای اینچنینی جبران کند. صداوسیما یک رسانه حاکمیتی است و بر همین اساس خدمات و برنامههای خود را بهصورت رایگان به مردم ارائه میکند پس مدل مطلوب و ایدهآل این است که هزینه تولیدات و ماموریتهایش توسط نظام، دولت و حاکمیت تامین شده و تمام هزینههای سازمان صداوسیما به عنوان یک دستگاه حاکمیتی که وظیفه آن تولید فرهنگ است در بودجه کشور دیده شود. اگر بخشی از این منابع به منابع درآمدی متناسب با ادبیات و گفتمان تجاری و اقتصادی و بنگاهداری تبدیل شود قطعا ضربه به فرهنگ خواهد بود لذا تمام تلاش ما این است که اهمیت این ماموریت را در دستگاههای برنامهریز و تصمیمگیر حوزه بودجه جا بیندازیم که صداوسیما دستگاه فرهنگی و تولیدکننده فرهنگ است، نه تولیدکننده لاستیک یا مواد اولیه یا نظیر آن که انتظار سودآوری داریم.
سودآوری با فرهنگ فاخر
سودآوری ما زمانی دیده میشود که فرهنگ فاخر در جامعه نهادینه شود. پس زمانی باید زیانده محسوب شویم که نتوانیم با تولیدات فاخر به ارتقای فرهنگ کمک کنیم. زیاندهی و سودآوری ما در زیاندهی فرهنگی و سودآوری فرهنگی است و در حال حاضر نگاه غالب این نیست.
در دوران تحولی روش ما مچگیری نیست
برخی معتقدند صداو سیما، حمایت بیقید و شرطی از دولت مستقر دارد و این مسأله را برخلاف شعار حضرتعالی میدانند که گفته بودید رسانهملی نباید روابط عمومی دستگاهها باشد؛ ریشه این مسأله را هم به بحثهای مالی بودجه مرتبط میکنند. بهعنوان مثال در ماجرای استیضاح اخیر، رسانهملی به حمایت ویژه از آقایفاطمی امین متهم شد. در مجلس بحث خودرو و استیضاح بود، اینجا هم بحث بودجه وسازمان؛ چه پاسخی در این خصوص دارید؟
من به دیدگاههای مختلف احترام میگذارم ولی اینطور نیست که موافق موضوعات طرح شده باشم. بنده معتقدم صداوسیما سعی دارد وظیفه خود را در خصوص موضوعات جاری کشور و وظایفی که بهعهده دستگاههای مختلف است، درست انجام دهد و در صورت مشاهده مشکل و خطا در نهادها و سازمانهای مختلف حتما تذکر داده و موضوع را پیگیری میکند.
البته شیوه نقد ما در دوران تحولی روش مبتنی بر سیاهنمایی یا مچگیری نیست. معتقدیم در مسیر حل مشکلات کشور قوانین بالادستی و اسناد موجود به اندازه کافی وجود دارد تا موانع را مرتفع کند، لذا ملاک و معیار ما در پیگیری مطالبه از دستگاههای مختلف، استناد به اسناد بالادستی است. بنابراین اگر دستگاهی در مسیر تحقق اسناد و قوانین بالادستی و منویات نظام کوتاهی کند ما حتما مسأله را پیگیری میکنیم و این یکی از اصولی است که در مطالبهگری بهدنبال تحقق آن هستیم. اصل دوم رعایت انصاف است؛ به همه همکاران ابلاغ شده که اگر کوتاهی یا ترک فعلی در دستگاه و نهادی صورت گرفت و این تعلل و کم کاری مطالبه خاصی را در جامعه ایجاد کرد، ما موظف به ورود هستیم و در گام نخست نظر آن دستگاه را جویا میشویم و یکطرفه به قاضی نمیرویم. سازمان صداوسیما اصول حرفهای و اخلاقی را در مطالبهگری رعایت میکند اما مطمئنیم مطالبهگری و ایستادگی روی مسیر منصفانه و مبتنی بر قانون و اسناد ممکن است مورد پسند و پذیرش برخی از مجموعهها و دستگاهها نباشد.
برخی معتقدند رویه معمول، خلاف این اظهارات است و این موارد در رسانهملی رعایت نمیشود. اخیرا یکی از نمایندگان مجلس تصویری از متن یک نامه منتشر کرده و مدعی شده که صداو سیما بدون نوبت 1000دستگاه خودرو گرفته و از رسانهملی به عنوان یک مجموعه ورشکسته یاد کرده است.
از افرادی که خود ورشکسته هستند و به دلیل اتکا به منافع نامشروع برخی مجموعههای پیدا و پنهان کشور، توانستند به جایگاهی برسند، اسم نمیبرم اما باید پاسخ دهند.
رابطه مستقیم تخریب با مطالبهگری
این موضوع ادعایی کذب و جالب است هر دو باری که این ادعا مطرح شد، زمانی بود که صداوسیما به صورت جدی در خصوص واگذاری غیرقانونی خودرو به برخی دستگاهها مطالبهگری و شفافسازی کرده است. این ادعا نخستین بار سال گذشته مطرح شد و توضیحات لازم را در این خصوص ارائه دادیم که در این دوره حتی یک دستگاه خودرو بهصورت غیرقانونی به صداوسیما واگذار نشدهاست.
هیچ خودروی غیرقانونی به صداوسیما واگذار نشد
طبق فرآیندهایی که از قبل وجود داشت بخشی از صداوسیما، مکاتبهای را با یکی از شرکتهای خودروساز انجام داده بود که به محض اطلاع از این کار اقدامات لازم برای ممانعت از آن صورت گرفته و به مجموعه خاطی تذکر داده شد و حتی یک دستگاه خودرو به صورت غیرقانونی به سازمان صداوسیما واگذار نشد. این ادعا در همین ایام که رسانهملی به منظور شفافسازی در خصوص پیگیری ادعای واگذاری خودرو به برخی از نمایندگان مجلس وارد میدان شد برای دومین بار مطرح و روابط عمومی صداوسیما اعلام کرد این فضاسازیها برای این است که صداوسیما در مطالبهگری قانونی مردد شود. مطمنا با این دست از فعالیتها، فضاسازیها و جریانسازیهای غیرمنصفانه نمیتوان صداوسیما را از مطالبهگری منصرف کرد.
رهبر معظم انقلاب انتقادی در خصوص عملکرد رسانهها داشتند که در بحث روایتگری و بیان تاریخ کوتاهی صورت گرفته. سازمان چه اقدامی در این خصوص انجام دادهاست؟
این نقد حتما شامل حال صداوسیما هم میشود و رسانهملی حتما باید تلاش بیشتری در این راستا کند. بخش عمدهای از دستاوردها، حتی در دوران معاصر برای نسل جوان ناپیدا و ناآشناست. کار بسیار بزرگی در صنعت هستهای، صنعت موشکی، نانوتکنولوژیها، بیوتکنولوژی و عرصههای مختلف تولید علم اتفاق افتاد اما متاسفانه این توفیقات برای عمده مخاطبان و افکارعمومی بهویژه نسل جوان، مجهول است. تبیین دستاوردها، توفیقات و افتخاراتی که فرزندان ملت ما در طول این سالها خلق کردهاند از وظایف رسانهملی است. ما در صنعت هستهای کاری کردیم که دنیا آن را ناممکن میدانست. فارغالتحصیلان جوان دانشگاههای کشور اتفاقاتی را در صنعت هستهای رقم زدند که از نگاه موسسات بینالمللی یک نوع جادو محسوب میشد حتی اسم یک رآکتور را در مجموعه UCF اصفهان رآکتور جادویی گذاشتند، چون فکر نمیکردند ایرانیها توانایی این کار را داشته باشند. ما میکوشیم این دستاوردها و اقداماتی را که برای پیشرفت کشور انجام میشود به نمایش بگذاریم. دهها پروژه ملی، طرح کلان ملی که حتما منافع زیادی برای کشور در بر خواهد داشت، در حال اجراست. سادهترین کاری که میتوان انجام داد، این است که این تلاشها را به تصویر کشید. مثلا در فلان استان، فلان طرح ملی به اجرا درمیآید و مردم از طریق برنامههای رسانه میبینند که چه کارها و خدماتی انجام میشود. کنار گوش ما در استان تهران، یک پروژه عظیم به نام آزادراه تهران ــ شمال احداث میشود که از لحاظ مهندسی کار بسیار بزرگ، فاخر و ارزشمندی است و باید به نمایش گذاشته شود تا بتوانیم دستاوردهای ملی خود را که در بسیاری از رتبهها بالاتر از سایر کشورها و در جهت رشد و پیشرفت میهنمان انجام میشود به قاب تصویر درآوریم.
آیا برنامه مشترکی را در راستای دیپلماسی رسانه با کشورهای همسایه انجام دادهاید؟
بله. یکی از مصادیق کار مشترک رسانهای ساخت سریالی با عنوان «حبیب» بود اما راه طولانی در پیش داریم تا بتوانیم چفتوبستهای همکاری رسانهای را با یکدیگر هماهنگ کرده و جلو ببریم. بالاخره دیدگاههای متفاوت فرهنگی متناسب با فرهنگ کشورها وجود دارد و اتصال اینها به همدیگر شاید کار آسانی نباشد کما اینکه تولید مجموعههای مشترک از دو خاستگاه متفاوت فرهنگی زمانبر است اما در برخی کارها تجربههای بسیار موفقی وجود داشته. نمونه آن کاری است که آقای میرباقری میسازند و طیف عظیمی از هنرمندان، هنرپیشگان و بازیگران کشورهای مختلف از شمالآفریقا تا اروپا، آسیا و کشورهای عربی و ... در این مجموعه ایفای نقش کردهاند و وقتی این سریال آماده پخش شود تمام این کشورها که بهنوعی در تولید این کار شریک بودند، خود را صاحب این اثر میدانند و از آن استقبال خواهند کرد. مطمئنا حضور عوامل هنری و توانمند کشورهای مختلف در تولیدات رسانهای ما، آن کار را به پروژه منطقهای و بینالمللی تبدیل میکند و این فعالیت یکی از مسیرهای تقویت دیپلماسی رسانهای است.
با توجه به اینکه در حوزه برونمرزی فعال بودید و ارتباطات شما فراگیر بود، نظر شما در خصوص بحث فیلترینگ چیست؟ فیلترینگ چه چالشی در اطلاعرسانی صریح و دقیق ایجاد کردهاست؟
اگر منظور شما کار با فضای بینالمللی است به نظر میرسد منعی برای استفاده از شبکههای اجتماعی خارجی وجود ندارد و تا آنجا که مطلع هستم، دولت این امکان را برای فعالان رسانهای در عرصه بینالمللی فراهم کرده است. فکر میکنم سؤال شما ناظر بر تعامل با حوزههای بینالمللی برای استفاده از شبکههای اجتماعی است؟
بله.
در حوزه داخلی تدابیری برای سالمسازی فضای کشور مد نظر است و تصمیماتی که برای گسترش فناوریهای بومی در حوزه شبکههای اجتماعی و عرصههایی که به شبکه ملی اطلاعات مربوط است، اتخاذ شده تا ضمن ارتقای توانمندیهای ملی، از شیوع آسیبهای فرهنگی و امنیتی که شبکههای اجتماعی خارجی درصدد اشاعه آن هستند، جلوگیری شود. تدابیری که اتخاذ شده در حوزه داخلی است و به نظر میرسد برای استفاده از این ظرفیتها در فضای بینالمللی مانعی وجود ندارد.
برنامههای انتخاباتی رسانه ملی
برنامههای رسانهملی برای انتخابات پرشور چیست؟
ستاد انتخابات رسانه ملی حدودا از یک ماه پیش به طور رسمی تشکیل شده و رسمیت پیدا کرده، طبق تصمیمات این ستاد، جلسات و همفکریهای منظم، منسجم و فشردهای در بخشهای داخلی سازمان بین حوزههای مختلف صداوسیما و استانها، خبر و فضای مجازی برگزار شده است. البته برنامهها و تعاملات متناسب با تصمیمات ستاد انتخابات در دستور کار قرار گرفته و مقرر شده جلسات به صورت فشرده برگزار شود تا مطالبات رهبر معظم انقلاب در این زمینه تحقق پیدا کند؛ مشارکت، رقابت، سلامت و امنیت در انتخابات چهار راهبردی است که معظم له مورد تاکید قرار دادند و ما تلاش میکنیم راهکارهای اجرایی و دقیقی را برای دستیابی به این مهم مصوب کنیم؛ بنابراین ستاد انتخابات را موظف کردیم هدفگذاری خود را با این چهار راهبرد تطبیق دهد.
روزنامه «جامجم» مؤثر و فعال است
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید اگر نکتهای مدنظرتان است و از قلم افتاد، بفرمایید.
من به همکاران عزیز در موسسه جامجم بهویژه روزنامه جامجم تبریک عرض میکنم که 23 سال پرافتخار را پشت سر گذاشتند. این روزنامه در عرصه رسانهای کشور حضوری شناخته شده، مؤثر و فعال دارد و از جایگاهی محترم و وزین برخوردار است. این مایه افتخار همه همکاران عزیز ما در روزنامه است. امیدوارم خداوند به همه ما توفیق دهد تا بتوانیم به وظایف خود عمل کنیم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد