قصه فرزندآوری در کنار همه پیامدهای منفی و ناگوارش، از مصیبتهای اقتصادی که به همراه دارد و تولید کشور را دچار اختلال میکند گرفته تا پیامدهای حتی امنیتی آن به توازن جنسیتی در ایران هم ضربه میزند؛ به تنهایی نسلی میانجامد که ذهنیتی از داشتن اقوام ندارند، نسل دایی و خاله و عمو را منقرض میکند. این پیامدها حالا نزدیکتر از آن چیزی است که همواره به آن هشدار داده میشد. همین چند روز پیش وزیر بهداشت و درمان از آمارهای هولناک رشد جمعیتی پرده برداشت. او گفته :«متاسفانه رشد جمعیت ما کاهشیافته و از رشد چهاربرابری که داشته اکنون به یکبرابر رسیده و یک فاجعه است.»
هفته گذشته هم مرکز ثبت احوال ایران اقدام به انتشار آمار سالانه خود درباره میزان موالید سالانه در ایران کرد که آن آمار هم آوردههای تلخی به همراه دارد، چراکه نشان میدهد در سال گذشته با تولد یک میلیون و ۷۵هزار نفر صاحب کمترین میزان موالید در ۴۰ سال گذشته بودهایم. اما خطری که شاید بیش از همه این موارد به ما نزدیک باشد آن چیزی است که در پوستر مجتبی رسولی که به این مطلب کوتاه پیوست شده هم نمایان است. سالمندی نیرویی که نیاز به جوانی دارد. تصور این موضوع هم میتواند هولناک باشد، چراکه آنچه در این تصویر هم به مخاطب عرضه شده، تنها یک دهه با سالمندی نیروی کار فاصله داریم، به این معنا که با توجه به پیری جمعیت بالای ایران در سال ۱۴۲۰ زیرساختهای لازم نظام سلامت را برای آن نخواهیم داشت، ضمن اینکه نیرویی هم برای مراقبت و درمان این جمعیت نخواهد بود. اینها پیشگویی نیست و فقط بدیهیاتی است که با توجه به دادههای کنونی واضح به نظر میرسد. در سوی مقابل هم البته باید به اقدامهای اجرای سیاستهای جمعیتی اشاره کرد. سیاستهایی که هر چند دیر به اجرای آن اقدام شد اما همین اقدام نیمبند هم با موانع بسیاری روبهروست. عملا سیاستهای مشوقی برای فرزندآوری چندان کارکردی نداشته و همان معدود تسهیلات در نظر گرفته شده هم با سنگاندازیهای عجیب بانکها مواجه میشود. گرچه همچنان ذهنیت غالبی در بدنه نظام مدیریتی است که باور دارد ریشه و اساس عدم ترغیب به فرزندآوری مباحث اقتصادی نیست از جمله انسیه خزعلی که هفته گذشته به آشکاری گفته بود: «عدم رغبت به فرزندآوری دلایل اقتصادی ندارد.»
هرچند میتوان به این موضوع نگاهی تاملی داشت اما مخالفانی هم وجود دارند که اساسا ریشههای فرهنگی عدم رغبت به فرزندآوری هم نشأت گرفته از دلایل اقتصادی است. همچنان اما به نظر میرسد قوانین موجود در رابطه با سیاستهای جمعیتی برای مجریان وجهی تزئینی دارد، اینکه موزههای ایران به خانوادههایی که فرزند سوم خود را به دنیا بیاورند، تخفیفی ۳۰ درصدی اهدا میکند بیشتر از آنکه اجرای درستی از یک سند بالادستی نظام باشد به سخره گرفتن آن است. همین حالا در نظام سلامت و همچنین در نظام آموزش این چالش، بحرانهایی را شکل داده که برای حل آن چارهای نداریم. بسیاری از صندلی دانشگاهها خالی است و آن هرم جمعیتی که اوایل دهه۶۰ به ایران اضافه شده بود حالا از نیاز به فضای آموزش عالی عبور کرده و همه زیرساختهای دانشگاهی بدون استفاده مانده، نتیجهاش هم شده ورشکستگی دانشگاههایی که قرار بوده از جمعیت پر باشند. همین موضوع به نوعی دیگر در نظام سلامت ایران خودش را نمایان کرده است، از کمبود دسترسی به پزشک عمومی در مناطق مختلف ایران گرفته تا عدم رغبت به تحصیل در رشتههای پزشکی تخصصی برای داوطلبان که موجب شده به گفته سازمان نظام پزشکی ایران تا چند سال دیگر مجبور به واردات پزشک از کشورهای دیگر باشیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد