با این تفاسیر اگر بخواهیم کمی دقیقتر وزارتخانه آموزش و پرورش را زیر ذرهبین قرار دهیم، متوجه میشویم طی دهههای اخیر اصلا وضعیت خوبی نداشته و نتوانسته حتی ابتداییترین امور را به کودکان و نوجوانان آموزش بدهد. این موضوع در تغییر مکرر سیستم آموزشی و سبز شدن انواع مدارس غیرانتفاعی و کمبود مدارس دولتی کارآمد به چشم میخورد.
***
معضلات کمبود فضای آموزشی و تراکم بالای دانشآموزان بر کسی پوشیده نیست. به طور قطع افزایش تراکم دانشآموزان ضمن اختلال در روند آموزش، موجب کاهش کیفیت یادگیری میشود و معلم هم در فضای شلوغ کلاس درس امکان رسیدگی به تمام دانش آموزان را ندارد.
از سوی دیگر طی سالهای اخیر کرونا موجب شده بود تا خانوادهها بیش از گذشته نگران فرزندان خود در محیط آموزشی مدارس شوند، چراکه مسئولان بهداشتی، کانونهای تجمعی را یکی از عوامل شیوع بیماریها عنوان کرده بودند. این مسأله باعث شد آموزش و پرورش در سالهای گذشته تحصیل را با پروتکلهای جدیدی پیش ببرد و حتی بخشی از شبکه آموزشی مدارس به صورت مجازی در آید.
مشت نمونه خروار
در حالی که بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، حداکثر تراکم دانشآموزی در مقطع ابتدایی تا ۲۶ نفر، در مقطع متوسطه اول و متوسطه دوم تا ۲۸ نفر و در هنرستانها تا ۱۸نفر اعلام شده اما همزمان با آغاز سال تحصیلی گذشته در گرگان که بهعنوان محرومترین و فقیرترین شهرستان از لحاظ سرانه فضای آموزشی مطرح است، تراکم کلاسها به ۴۰ تا ۴۵ نفر رسید!
حالا که سال تحصیلی به پایان رسیده و چنین تصور میشد برای رفع این معضل برنامهای در دست باشد اما باز هم مسئولان این شهر میگویند کمبود شدید فضای آموزشی در این منطقه بیداد میکند.
محمد امین وارسته، کارشناس حوزه آموزش با بیان اینکه معضلات کمبود فضای آموزشی از چند جهت قابل بررسی است و متأسفانه مدارس دولتی و غیردولتی هرکدام مشکلات خاص خود را دارند، به جامجم میگوید: «معمولا در شهرستانها بیشتر مدارس دولتی، ساختمانهای شخصی بودند که مناسب مدرسه نیستند از سوی دیگر برخی از خانوادههای متمول، فرزندان خود را به مدارس غیرانتفاعی میفرستند تا از کیفیت آموزش بهتری بهره ببرند اما این مدارس هم فضای فیزیکی کافی در اختیار ندارند.»
وی ادامه میدهد: «بیشتر مدارس غیرانتفاعی ساختمانهایی بدون حیاط هستند و چند اتاق به نام کلاس طراحی دارند و این مدارس با آموزشهای خاص و فوق برنامه به جذب خانوادهها میپردازند. در این مدارس هم بسیاری از دانشآموزان از کمبود فضایی که به آنها اختصاص داده میشود در مضیقه هستند و برای ورزش و کارهای فرهنگی مشکل دارند. با توجه به رشد جسمی، دانشآموزان برای نشستن روی میز با مشکل مواجهند و از طرفی فضای ورزشی کافی برای تحرک در اختیار ندارند. ضمن اینکه در مدارس دولتی با توجه به تراکم بالای دانشآموزان و کمبود فضای آموزشی سطح یادگیری و انگیزهشان افت میکند.»
با گذری به روستاها مشخص میشود در مدارس دولتی با توجه به تراکم پایین دانشآموزان، مشکلات کمبود فضا کمتر است ولی از آنجا که در روستاها کیفیت آموزش پایینتر از شهرهاست لذا برخی والدین، فرزندان خود را به مدارس شهر میفرستند و همین مسأله تراکم آنها را بیشتر میکند.
در حال حاضر یکی از مدارس دولتی گرگان ۷۵۰ دانشآموز دارد که تعدادشان در هر کلاس درس به ۴۵ نفر رسید. این امر کنترل کلاس را برای معلم بسیار سخت کرده و نمیتواند زمانبندی درستی برای همه دانشآموزان داشته باشد.
استانها چشم انتظار اعتبارات
در برخی استانها مثل خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و خراسان شمالی و جنوبی و چند نقطه دیگر قرار است مدارسی ساخته شود تا بخشی از کمبودها مرتفع و سرانه فضای آموزشی افزایش یابد.
اما تا زمانی که بودجه مشخصی برای این کار در نظر گرفته نشود، نمیتوان برای به نتیجه رسیدن آن خوشبین بود.
ساخت هر مدرسه چند سال طول میکشد و برای آگاهی از وضعیت ساختمانهای نوساز در این زمینه به چند سال عقبتر برمیگردیم. در لایحه بودجه سال 97 از میان 9ردیف دستگاههای تابعه آموزش و پرورش به اضافه اعتبارات استانی بیشترین افزایش مربوط به وزارت آموزش و پرورش(60.69 درصد) و کمترین مربوط به سازمان نوسازی، تجهیز و توسعه مدارس (33.54 درصد) بود.
البته این 60 درصد افزایش وزارتخانه مربوط به بودجه ملی بوده، نه ستادی. در این رقم اعتبارات مدارس خارج از کشور 50 درصد رشد داشت، تغذیه و ایاب و ذهاب مدارس شبانه روزی تا 180درصد رشد کرد و مواردی از این دست که به نام بودجه ستادی آمده بود. در واقع بودجه ستادی 1.8درصد رشد داشت، نه بیشتر.
بیتوجهی در بودجهها
چند سال بعد یعنی در ۱۵ اسفند۱۴۰۰ مجلس ضمن بررسی بودجه تصویب کرد که 5000 میلیارد تومان برای ساخت، تجهیز، تکمیل و بازسازی فضاهای آموزشی وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم اختصاص داده شود. براساس بند (ی) تبصره ۵ اصلاحی ماده واحده لایحه بودجه ۱۴۰۱ کل کشور هم به دولت اجازه داده شد که مبلغ ۳۰هزار میلیارد ریال اوراق مالی اسلامی منتشر کند تا جهت احداث، تکمیل و تجهیز فضاهای آموزشی، پرورشی و ورزشی وزارت آموزش و پرورش(سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور) با اولویت مدارس عشایر (با هماهنگی سازمان امور عشایر) با اولویت مدارس روستاهای بدون مدرسه یا دارای مدرسه کانکسی و دانشگاه فرهنگیان به مصرف برسد. این اوراق خارج از سقف پیشبینیشده در جدول شماره(۴) ماده(۷) قانون برنامه ششم توسعه بود و براساس ابلاغ اعتبار و تخصیصهای صادرشده باید به مصرف میرسید.
در اردیبهشت 1401 وزیر وقت آموزش و پرورش با بیان اینکه افزایش جمعیت دانشآموزی عاملی برای مشکل کمبود مدرسه است، گفته بود که خیرین سهم ۵۰ درصدی در تامین فضای آموزشی داشتند و به سمتی میرویم که مدارس نیمه تمام باید تکمیل شوند.
وزیر آموزش و پرورش در گفتوگوی دیگری هم عنوان کرده بود که ۲۰درصد مدارس کشور فرسوده هستند.
باید دید که این میزان بودجه میتواند بحران کمبود مدرسهای را که وزیر به آن اشاره کرده، حل کند یا کمبود معلم و کمبود مدرسه دست در دست هم خواهد داد تا شاهد افت کیفیت آموزشی در سال تحصیلی جدید باشیم.
علاوه بر این موضوع، تعارض منافع و موانعی که سر راه توسعه مدارس دولتی ایجاد میشود هم مشکلی است که نباید از آن غافل شد، چراکه تعارض منافع میتواند زمینهساز فساد و نشتی بودجه به سمت مدارس غیردولتی و طبقاتی شدن آموزش و پرورش شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد