در سینه نیاکان ما البته چه بسیار حکایتها از اتفاقات تلخوشیرین عبرتآموز تاریخی است که موج میزند و در چند سده اخیر، با دستاندازیهای استعمارگران قدیم و نوین از پرتغالیها، اسپانیاییها، انگلیسیها، روسها، آمریکاییها و... پرماجراتر از پیش شده. قیام ضدانگلیسی تنگستانیها که سالروز شهادت رهبر جوان 34 سالهاش مبدأ و بهانه نامگذاری روزی تحت عنوان «روز ملی مبارزه با استعمار» در تقویم مناسبتهای ملی شده، تنها یکی از مناظر طمعورزی قدرتهای بزرگ به آب و خاک اجدادی ماست.
صفحات تاریخ کشورمان، پیش و پس از آن، شرح ناگوار انعقاد عهدنامههای ننگین گلستان و ترکمانچای، تحمیل قرارداد پاریس به ناصرالدین شاه و جدایی هرات از ایران، قرارداد 1919 و توافقنامههای 1907 و 1915 بین انگلیس و روسیه که منجر به تقسیم ایران میانشان شد، بروز قحطی بزرگ و مرگ چند میلیون ایرانی و... را در خود دارد که با رویکار آوردن رضاخان و غارت نفت ایران ادامه یافت و با سقوط رضاشاه در شهریور 1320 به جانشینسازی محمدرضا پهلوی انجامید؛ دشمنی ریشهدار و روند مصرانهای برای تسلط بر منابع ایران که تا پای راهاندازی کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت مصدق و ناکام کردن نهضت ملی شدن نفت نیز پیش رفت و... .
حالا هم عجیب نیست اگر میبینیم این رویه در طول سالهای قبل و بهخصوص پس از انقلاب، با جدایی بحرین از خاک ایران، تحمیل جنگ هشتساله و... انواع توطئهها علیه ملت ایران استمرار پیدا کرده و هرچند اکنون دیگر چهره گشوده و بینقاب اعمال نمیشود، به تمامی برآمده از همان خوی استیلاطلبانه کهن جهانگشایان اروپایی است.
صداوسیما نیز در طول سالیان سپری شده از پیروزی انقلاب اسلامی، توان خویش را بهکار بسته تا با تولید آثار متنوع، ابعاد مختلف این پدیده شوم تاریخی را واکاوی کند و با بهرهگیری از قالبهای گوناگون هنری، دست به تبیین آن بزند. با نگاهی به مناسبت 12 شهریور و سالروز شهادت رئیسعلی دلواری، زعم نگارنده آن است که پیشینه مبارزات ضداستعماری ملت شریف ایران آنچنان غنی و پربار است که میتواند دستمایه تولیدات تلویزیونی بسیار شود و آنچه تاکنون محقق شده، با همه ارجمندی، تنها گوشهای از این تاریخ توأمان عبرتانگیز و افتخارآمیز را بازنمایانده است.
در این نوشتار، به گوشهای از کارنامه صداوسیما دراینباره و بخشهایی از موضوعات و زمینههای نیازمند و مناسب پردازش اشاره خواهیم داشت.
تنگستانی ها در تاریخ جاودانه شدند
در فاصله سالهای 1350 تا 1352، کنکاش کوتاه دوربین همایون شهنواز در مبارزات احمد تنگستانی و سپس، شرح مبسوط، جذاب و دیدنی نبرد دلیرانه رئیسعلی دلواری و یارانش با متجاوزان انگلیسی در جنوب ایران، نقش سریالی را زد به نام «دلیران تنگستان».
شهنواز، فیلمنامه این اثر را در قالب برداشتی آزاد از کتاب دلیران تنگستان نوشته محمدحسین رکنزاده، همچنین 11 کتاب ترجمه شده، هفت کتاب ترجمه نشده و مطالب دو روزنامه «حبلالمتین» و «عصر جدید» و یادداشتهای رهبران و بازماندگان نهضت تنگستان نگاشت؛ ضمن اینکه 110 قطعه سند و 1800 عکس نیز از منابع اصلی او برای پیوند ذهنی با فضای زمانی و مکانی و شخصیتهای داستان بهشمار میرفتند. این سریال بهتهیهکنندگی ملک ساسانویسی برای تلویزیون تولید و ابتدا در اسفند سال 1354 بود که پخش شد.
شرایط برهه تولید این اثر و ویژگی ترسیم مبارزات ملی میهنی با رنگ و بوی دینی و تأکید بر پیوستگی بین نهضت تنگستانیها با روحانیت و علمای دینی، گرچه در زمان تولید، کار سازندگان را دشوار کرد، برونداد نهایی سریال طوری بود که پس از انقلاب هم چند بار از آنتن سیما پخش شد.
مصاف «آتش و باد»
اهالی هنر و رسانه این سریال را با نام «جشن سربرون» میشناختند؛ سریالی که طرح اولیهاش را مجتبی راعی نوشت و با قلم منصور براهیمی و عبدالرسول گلبن تبدیل به فیلمنامهای شد که تولیدش با تهیهکنندگی حسن نجاریان از سال 1398 شروع شد و سرانجام نوروز 1402 از شبکه 3 سیما به پخش درآمد.
فارس و سرگذشت مردمانش، بهخصوص عشایر این استان خاستگاه حوادث داستان «آتش و باد» است که در کوران تحولات مشروطه در ایران رخ میدهد. گویی برای سیاه کردن روزگار این مردم، ستم خوانین سامان فارس و خاندان قوام کافی نیست و استعمار انگلیس و نقشههای شومش برای غارت نفت ایران هم باید افزوده شده تا بار مصائبشان کمرشکن و طاقتفرسا شود.
در این میان، در نقطه مقابل استعمارگران و اذناب و نفوذیهای داخلیشان، شخصیت بهادر و همسرش، بیبی کتا بهعنوان نماد عزت و استقلالطلبی با پرداخت باورپذیر و دور از قهرمانسازیهای اغراق شده بهخوبی جا میافتند و رابطه عاطفی لطیفشان بر دوستداشتنی بودنشان میافزاید. آتش و باد در عین درونمایه کاملا سیاسیاش، از یک حسن مهم نیز برخوردار است که در قامت بازنمایی مردمشناسانه سنن و خلق و خو و ویژگیهای اصیل عشایر فارس نمودار شده و مبارزات سرسختانه آنان برابر بیگانگان و فریبکاریهایشان را در دل داستان، در کمال ظرافت و هنرمندی با این پدیدارشناسی قومیتی ریشهدار در جنوب ایران درهم تنیده است.
سریال راعی هم نشانههای آشکاری از پیوند جنبش ضداستعماری مردمان موضوع سریال با روحانیت دارد؛ شخصیتهایی که گرچه همه منطبق با تاریخ نیستند، در دل تارخ جاریاند و با قصههایشان آتش و باد را در شمار آثار ارزشمند تلویزیون قرار دادهاند.
رژه غمانگیز «کیف انگلیسی»
«کیف انگلیسی» عاشقانه سیاسی خاطرهانگیز تلویزیون در اواخر دهه 70 است؛ سریالی که بهرغم غلبه رمانس زیبای آن، سررشته مضمون سیاسیاش را هم گم نکرد و التهابات ناشی از باز شدن فضای سیاسی جامعه ایران در دهه 20 را به نمایش گذاشت.
منصور ادیبان که بهتازگی از فرنگ برگشته و در اولین تجربه شرکت در انتخابات مجلس شکست خورده، در سایه ارتباطات و موقعیت اجتماعی و خانوادگی دختری از طبقه اعیان تهران به نام مستانه، نماینده مجلس میشود؛ درحالیکه از درک عشق پنهان مستانه به خودش غافل و در عوالم دیگری غرق است. آنچنان غرق در دنیای سیاست و بازیهای کثیفش که منصور ادیبان انگیزهمند روز اول تبدیل به بازیچه انگلیس و سلسلهجنبانان منویات بریتانیای کبیر میشود و در پایان نه فقط گوی زندگی و موفقیت در صحنه سیاست را میبازد که بازگشت برای یافتن عشق گمشدهاش، مستانه هم فرجامی تلخ مییابد.
طلاییترین سکانس کیف انگلیسی با آن همه قابهای کارتپستالی زیبا و شورانگیز و عاشقانه، صحنهای از قسمت ماقبل آخر سریال را در خود دارد که منصور ادیبان و جماعت نمایندگان به سمت مجلس پانزدهم میروند؛ در حالیکه همه کیفهای انگلیسی به دست دارند تا در اتحادی آیکونیک، غلام حلقهبهگوشبودنشان مقابل سفارتخانه فخیمه انگلیس را مثل یک گروه سرود بیصدا فریاد بزنند. هنرمندی کارگردان آنجا به اوج میرسد که روی این صحنه صدای سرود «ای ایران ای مرز پرگهر» را میگذارد تا نفاق سیاستمداران تحت سلطه بیگانه را آشکار کند و هشدار بدهد چگونه مدعیان وطنپرستی به ورطه وطنفروشی میغلتند.
کیف انگلیسی یکی از چند مجموعه داستانی به یادگار مانده از کارگردان و نویسنده فقید سینما و تلویزیون ایران، سیدضیاءالدین دری است.
در ستایش «بانوی سردار»
تلویزیون با ساخت سریال «بانوی سردار» به شخصیت و مبارزات بیبیمریم بختیاری، بانوی مبارز دوران مشروطهخواهی و یکی از پرچمداران مهم مقابله با دیکتاتوری قاجار ادایدین کرد؛ بانوی شجاع و دلاوری که در طول جنگ جهانی اول با انگلیسیهای متجاوز جنگید و سپس مقابل ظلم رضاخانی ایستاد.
پرویز شیخطادی، کارگردان بانوی سردار از این رهگذار، ضمن روایت هنرمندانه برشی پرتنش از تاریخ معاصر ایران و نگاهی داستانپردازانه به نقشآفرینی ایل غیور بختیاری در تحولات کشور، نامش را در فهرست کارگردانان سیاسی – تاریخیساز تلویزیون ثبت کرد.
بانوی سردار اثری محترم و برخوردار از قوت مضمون، اجرای موفق و بازنمایی ظریف شخصیت و جایگاه زن در جامعه ایرانی، بهمثابه نیروی پیشبرنده آرمانهایی فراتر از نقشهای پیشانگاشته سنتی برای زن بود.
و چه بسیار راههای نرفته
ملکالشعرای بهار جایی میگوید:
قبله عالم تو شاهی یا سفیر انگلیس تو اجیر ملت استی یا اجیر انگلیس
مهره شطرنج کمتر باش ای شاه جهان کم به ساز شوم استعمار آوازه بخوان
و از این دست اشعار و گزارهها و نمودهای فرهنگی و ادبی و... در گنجینه میراث نسلهای متمادی ایران زمین بسیار است. کم نیست داستانهای واقعی از شخصیتهای واقعی که گاه در نهایت گمنامی، لابهلای سطور کتابهای تاریخی یا نقلهای به خاموشی گراییده و مغفول مانده مردمان این مرزوبوم، پنهان و نادیده و ناخوانده و ناشنیده ماندهاند؛ گوهران کمیابی که هر یک قابلیت آن را دارند تا دستمایه تولید محصولات فرهنگی و هنری نفیس و ماندگار شوند و شور و شعور آمیخته در وجدان و باورشان را آینهگی کنند.
با اینکه آنچه در این مجال کوتاه برشمردیم، تنها نمی از دریای تولیدات تلویزیون در چارچوب بازتاب ایستادگی ایرانیان مقابل استعمارگران بود و نه فقط در تلویزیون و آثار داستانی که در قالب مستندهای جذاب و پویانماییها و...، حتی ترانه و سرود نیز پرداخته شده و در رادیو نیز با نمایشهای شنیدنی و دیگر قالبهای برنامهسازی شنیداری طنینانداز شده و میشود، هنوز هم جا برای کار درباره قهرمانان ملی مبارزه با استعمار وجود دارد و راه زیادی تا رسیدن به منتهای این تلاش شایان باقی مانده است.
حالا شاید بیش از هرچیز دیگر، کار برای تعمیق بینش و نگاه کودکان و نوجوانان به مسائل پیرامون و آگاهکردنشان از ریشههای تاریخی و در یک کلام، سالم به ساحل رساندنشان از کشاکش توفان بحران هویت است که اهمیت دارد. حالا همه آنان که دستی بر قلم دارند و توان شکل دادن روایت را، باید به کودک و نوجوان ایرانی بگویند در مهد چه تمدن عظیمی قرار دارند و استقلال و عزت و استواری امروزشان به چه بهایی بهدست آمده و این لقمه چرب و نرم و وسوسهانگیز برای استعمارگران دیروز و قدرتهای مداخلهجوی جدید چگونه از چنگ و دندان حریص آنان ربوده شده است.
تصویر رئیسعلی دلواری و رئیسعلیهای دلواری این ملک اگر در قالب آثار هنری متعهد، هنرمندانه، واقعی و جذاب بازنمایی شود، آینده ایران باشکوه تضمین خواهد شد و بیشتر از هر بخش دیگری این رسانهملی است که میتواند در این عرصه مؤثر و موفق ظاهر شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد