با تمام اینها اما این واقعه آنچنان بزرگ و باعظمت است که همچنان میتوان پیرامون آن تحقیق و بررسی کرد و درباره امام حسین و نهضت قیام عاشورا نوشت. کتاب «چگونگی و چرایی نهضت امام حسین(ع)» نوشته سید علی گرامیان، به موضوعاتی مانند مقام و شخصیت امام حسین (ع)، روز خونین عاشورا، آغاز قیام امام حسین (ع)، صفات و خلقیات مردم کوفه، مرگ معاویه، به حکومت رسیدن یزید و ... میپردازد.
معرفی مقام و شخصیت امام حسین (ع): حضرت اباعبدا..الحسین در روز پنجشنبه سوم شعبانالمعظم سال چهارم هجرت در مدینه منوره متولد شدند. مادرشان فاطمه زهرا سیدة النساءالعالمین، پدرشان حضرت علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین، جدشان حضرت محمد رسول خدا و خاتم النبیین، جدهشان حضرت خدیجه کبری، برادرشان حضرت امام حسن مجتبی(ع)، فرزندانشان ۹ تن یکی بعد از دیگری پیشوایان مسلمانان، انتخاب شده از ناحیه خداوند سبحان، آخرینشان حضرت بقیها... صاحب الامر امام زمان (عج) که خداوند به وسیله ظهور ایشان جهان را پر از عدل خواهد فرمود. هیچکس در عالم از چنین نسب شریف و عزیزی برخوردار نیست، همانگونه که در مقام شهادت هیچکس از چنان مقام و جایگاهی که حضرت حسین (ع) دارد، برخوردار نیست.
کتاب چگونگی و چرایی نهضت امام حسین (ع) مناسب چه کسانی است؟
این کتاب برای افرادی که میخواهند هدف اصلی قیام امام حسین (ع) را بدانند، مناسب است. همانطور که میدانید امام برای به دست آوردن حکومت قیام نکرد، همچنین شهادت هم برای او مقصود نبود. پس غرض امام از قیام چه میتواند باشد؟ این کتاب در پی آن است که به این چرایی پاسخ دهد.
خطبههای حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و دیگر گفتههای اهل بیت، بذر آگاهی در میان مردم پاشید تا آنجا که بسیاری یزید را لعنت میکردند و از او و کارهایش تبری میجستند. یزید تصمیم گرفت اسرا را آبرومندانه به مدینه برگرداند. یزید دستور داد محملهای زرنگار آماده کنند، زینب فرمود ما عزادار و مصیبت زدهایم، محملهای ما را سیاهپوش کنید، کاروان اهل بیت به سمت مدینه حرکت کرد، سر دو راهی مدینه و کربلا راه کربلا را انتخاب کردند. زمانی به کربلا رسیدند که جابر بن عبدا... انصاری همراه رفیقش عطیه عوفی، در حال زیارت قبر ابی عبدا... بودند و این به روز اربعین امام حسین(ع) بود.
عطیه میگوید وقتی به کربلا رسیدیم، جابر با آب فرات غسل کرد و ردایی به دوش انداخت که به شکل افراد محرم درآمد و با قدمهای کوچک به سمت قبر مطهر ابی عبدا... حرکت کرد. در راه همواره زبانش به ذکر خدا مشغول بود، وقتی به قبر ابی عبدا... رسید خود را به روی قبر انداخت و بیهوش شد، چون بههوش آمد سه مرتبه از پرده دل فریاد کشید «حَبِیبِی یا حُسَینُ» اما جوابی نشنید، گفت «حَبِیبٌ لَا یجِیبُ حَبِیبَهُ» آنگاه گفت، چه توقع جواب داری از کسی که تنش زیر خاک و سرش را چهل منزل بر نیزه کردند و دیار به دیار گرداندند. ناگاه صدای زنگ کاروان بلند شد فرمود، عطیه ببین چه خبر است؟ عطیه رفت و برگشت، گفت آقا کاروان حسینی وارد شدند. (اکنون که این مطالب را مینویسم، نیمه شب اربعین است، از روز عاشورا شروع کردهام و اکنون که سپیده دم اربعین است به بیان اربعین شهیدان کربلا رسیدهام.)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد