کتابخانه وقفی «مرحوم احمد مهدوی» را که نزدیک محل سکونتمان بود، نشان کردم و در فرصتی مناسب راهی شدم. فضای بزرگ و نور کافی و قفسههای صفکشیده مرتب، اولین دریافتم از آنجا بود. میز متصدی کتابخانه که کتابهای متعدد برگردانده شده، دومینووار روی هم چیده شده بود، از زنده و فعالبودن کتابخانه حکایت داشت و قطعا اگر کنکور تمام نشده بود این سکوت و آرامش در سالن ورودی حاکم نبود. با این حال طی چند دقیقهای که منتظر کتابدار ایستاده بودم چند نوجوان و چند جوان دختر و پسر از قرائتخانه طبقه بالا آمدند و رفتند. با دیدنشان یاد حرف جوان راننده تاکسی اینترنتی شهرشان افتادم که شاکیطور میگفت: در زنجان بیشتر از پارک و شهربازی و مکان گردشی مناسب؛ کتابخانه و هیات هست!
با آمدن کتابدارجوان، سراغش رفتم تاگفتوگویی داشته باشیم؛ طی سالیان رفتوآمدم به کتابخانههای مختلف، معمولا کتابدارهایی را دیدهام که همیشه عجله داشته و مدام با نگاهشان تو را هل دادهاند که زودتر کتابت را انتخابکن، ثبتکن و برو!
«شهاب محمدی» اما با روی خوش و چهره خندانش معادلات ذهنی من را به هم زد. فهمیدم میشود کتابدارهایی باشند که درگیر روزمرگیهای زندگی نشده باشند و همچنان پویا و فعال در بین کتابها زندگی کنند و زکات معلوماتشان؛ تعامل و گفتوگوی صمیمانه و بیچشمداشت با نسل مهجور جوان باشد...
شهاب محمدی هستم؛ کتابدار و علاقهمند به مطالعه، در مقطع کارشناسیIT و در مقطع ارشد فلسفه را دنبال کردم و در حال حاضر فعالیت آکادمیک ندارم و مشغول مطالعات فلسفی و ادبی به شکل خودخوان هستم، سینما را هم میپسندم؛ به گمانم بحق عنوان هنر هفتم را به آن دادهاند چرا که ترکیبی از هنرهای متعالی بشر است. من تقریبا ۱۰سال است که کتابدارم و در کتابخانههای مختلفی مشغول کار بودهام، کتابخانه مهدوی هشتمین کتابخانهای است که در حال حاضر در آن مشغول هستم.
کتابخانه مهدوی ۱۲بهمن۸۷ افتتاح شد. این کتابخانه حاوی بیش از ۳۰هزار نسخه کتاب در رده سنی کودک، نوجوان و بزرگسال است؛ همچنین دو سالن مطالعه مخصوص برادران و خواهران، بخش کودک، بخش پژوهش و مهمانسرا بخشهای دیگر کتابخانه را شامل میشود. فعالیتهای فرهنگی کتابخانه طبق برنامهریزی فرهنگی نهاد کتابخانههای عمومی کشور اجرا میشود، مانند کتابخوان ماه، کتابخوانی رضوی، حضور مشاور خانواده برای مادران، کلاس قصهگویی برای کودکان و مهارتآموزی برای نوجوانان. در کتابخانه مهدوی شاید با یک بررسی تخمینی بتوان گفت بیش از ۵۰درصد کتابهای امانتی در حوزه رمان هستند و ۳۰درصد کتابهای درسی و باقی کتابهای با موضوع دیگر. از لحاظ مخاطبین بیشتر سنین ۷ تا ۱۶ سال و از طرفی سنین بعد بازنشستگی مشغول مطالعه کتب غیر درسی هستند و تمرکز باقی گروههای سنی بیشتر روی مطالب آکادمیک است. به گمانم با یک تحلیل واقعگرایانه جوانان در صورتی که دغدغه شغل و مدرک نداشتند قطعا مطالعه غیر درسی برای آنان بسیار جذاب بود ولی مساله اساسی در اینجا بحث آینده اقتصادی در زندگی فردی است که باعث میشود مطالعه غیر درسی خروج از مسیر درست تلقی شود، به گمانم ریشه اساسی و پایدار در تحول اقتصادی است، البته به عنوان راهحل مقطعی میتوان به الگوی برنامههای کتابی تلویزیون اشاره کرد که تأثیر آن در مبحث معرفی نویسنده و کتاب و مطالعه انکارناپذیر است. به عقیده من کتاب اهمیت اساسی در شکلگیری هویت اجتماعی و فردی را دارد و این دو مقوله اساس هر نوع پیشرفت علمی و فکری قابل تصور در جوامع مدنی هستند. درواقع باید نیاز به مطالعه را در ذهن جوانان ایجاد کنیم تا در مرحله بعد جوان برای رفع عطش ذهنی سراغ کتاب برود این مساله در فلسفه ژیل دلوز با عنوان مهندسی میل مطرح شده و در ادبیات فارسی این مصرع از مولوی به همین موضوع اشاره دارد: آب کم جو تشنگی آور به دست...