بسیاری از والدین محبتکردن را بدون درنظرگرفتن محدودیت، در فضای خانه حاکم کردهاند؛ اولیایی که اغلب با نارضایتی کودکشان روبهرو هستند و با تعجب از خود سؤال میکنند: همهچیز برایش فراهم است، این نارضایتی از چیست؟ این درحالیاست که ریشه این نارضایتی را باید در رفتار اولیا جستوجو کرد نه کودکان. شاید تابهحال برای اولیا پیش آمده باشد که به این سؤال بیندیشند: چرا بچههای ما قانونگریزند؟ واقعیت امر این است که هر قانونگذاری در خانه در ابتدای امر با دافعه اعضای آن روبهرو میشود بهخصوص از طرف کودکان. این مسأله بسیار طبیعی است اما بخش مهم ماجرا این است که آموزش و اجرای قانون از اوایل دوران کودکی آغاز میشود و بعد از این دوره جا انداختن آن بسیار دشوار خواهد بود.
«اتاقت را مرتبکن، راس ساعت ۹ باید بخوابی، روزی یکساعت بیشتر حق استفاده از تبلت و تلویزیون را نداری و...» در نگاه اول همه این درخواستها نشان از ایجاد محدودیت برای کودکان دارد درحالیکه پشت این دستورات اهمیت پرورش شهروندی منضبط است. قانونمند و منضبطبودن رویهای است که باید از همان ابتدا بخشی از زندگی کودکان باشد. بنابر نظر صاحبنظران حوزه کودک، بهترین سن آموزش مهارتهای زندگی سه تا هشتسالگی است. درواقع اگر یکسری آموزشها را در این فاصله سنی به کودک بدهیم، میتوانیم مطمئن باشیم که زندگی فردی و اجتماعی سالمی در پیش خواهد داشت. اما ماجرای احترام به قانون و آموزش این مهم به گفته صاحبنظران این حوزه پنج تا هفتسالگی است. درحقیقت کودکان در این بازه زمانی پنج تا هفتسالگی، میتواند معنای قانون را با اعمال صحیح آن در خانه دریابد. شکایت یا تعجب از رفتار کودکان در میان اولیای نسل جدید بسیار به چشم میخورد؛ اولیایی که سعیشان پرورش کودکی است که از قافله رقابت در آسایش از همسنوسالانشان عقب نمانند. به این دست از اولیا باید گفت شما دچار مشکلات شناختی نسبت به فرزندان خود و شیوه تربیتی اعمالشده در خانه هستید. این اولیا تصور میکنند بچهها هستند که باید تغییر کنند، اما مدت زمانی نمیگذرد که درمییابند بسیاری از مشکلات آنها در نتیجه بیتوجهی به وضع قوانین مناسب در خانه و نبود آموزش مناسب و بهنگام در دوران کودکی رخ داده است.
پدرومادرها همیشه بهترینها را برای فرزندانشان میخواهند. شهروند منظم و قانونمند بودن، میتواند یکی از بهترینهایی باشد؛ بنابراین اگر میخواهید فرزند قانونمندی تربیت کنید در گام اول شیوه نظارت بر آنها را متعادل کنید؛ یعنی نه پدرومادر سهلگیری باشید و نه سختگیر. فراموش نکنید منضبط تربیتکردن فرزندان بهخصوص نوجوانان بسیار دشوار است. دوران نوجوانی دوران دستیابی به هویت و استقلال است، بنابراین قانونگذاری برای کودکان بهمراتب آسانتر از قانونگذاری برای نوجوانان است، پس از کودکی منضبطبودن را به آنها بیاموزید. و اما منضبط تربیتکردن نوجوانان؛ پدرومادر و مدرسه دو نقشآفرین این مقولهاند، بنابراین فراموش نکنید تا نوجوانتان در محیط خانه قوانین را نیاموزد در مدرسه هم معلم نمیتواند روی او نفوذ کامل داشته باشد.
«قدم دوم درقانونمندکردن کودکان مشخصکردن جریمه رعایتنکردن قانون است.» به گفته سمیرا طاووسی، جریمه درنظرگرفته باید در حد خطایی باشد که اتفاق افتاده است. اگر قانون میگذاریم در این خانه کسی حق دادزدن ندارد وقتی کودکمان این کار را انجام داد باید جریمهای متناسب با آن در نظر بگیریم. مثلا یک روز اجازه ندهیم گوشی دست بگیرد. البته باید به کودکمان توضیح دهیم که به خاطر زیرپاگذاشتن قانون دادزدن جریمه میشوی. به گفته طاووسی، در قانونگذاری مشکل نداریم، مشکل در درست اجراکردن آن است: «قانون زیاد خوب نیست، چون کودک قانونگریز میشود.» در مسیر قانونمندکردن کودکان باید این نکته را هم درنظرگرفت که خود والدین هم باید به قوانین وضعشده در خانه احترام بگذارند. در چنین شرایطی کودک هم تابع قوانین میشود: «چرا کودکان امروزی قانونپذیر نیستند و اغلب کنترل زندگی را در دست دارند؟ چون با جیغ و روی مخ والدین رفتن میتوانند کارشان را جلو ببرند.» این روانشناس کودک معتقد است که قاطعبودن والدین به معنای پرخاشگری نیست. آدم جدی فردی است که موضع خود را تغییر نمیدهد و نیاز به داد و فریاد و پرخاشگری ندارد: «والدین مجری قانون هستند، بنابراین با شفافیت و قاطعیت میتوانند بهراحتی کودکان منضبط و مسئولیتپذیر تربیت کنند. در چنین محیطی کودک میداند هر کار و تصمیمی عواقبی دارد، بنابراین مسئولیت کارهایش را به عهده میگیرد.»
قانونمندکردن کودکانونوجوانان یک نکته قابلتامل دارد، اینکه کودکان را میتوان از سنین پایین قانونمند کرد. یکی از روانشناسان کودک میگوید: در مسیر قانونمندکردن کودکان مهم این است که چطور این کار را انجام دهیم تا کودکانمان بدون مخالفت این قانونمندشدن را پذیرا باشند. به گفته سمیرا طاووسی، کودکان در این مسیر نباید احساس کنند اجباری در کار است. اگر این احساس را به کودکانمان منتقل کنیم بیشک آنها در این مسیر ما را همراهی خواهند کرد: «برای قانونمند و منضبطکردن کودکان باید شفاف باشیم. بهعنوانمثال باید قانون را بهطور شفاف به کودک توضیح دهیم. اگر میخواهیم برای فرزندمان هفتهای یک یا دو بار خوراکی بخریم باید به او توضیح دهیم که چه روزهایی میتوانیم خوراکی بخریم، چون در این شرایط کودک دیگر اصرار نمیکند که همه روزهای هفته این اتفاق تکرار شود. هرچند والدین در قبال اصرار کودکان نباید عصبانی شوند و مشاجره کنند. تنها راهکار توضیح قانون است.»
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد