دراین میان برخی چهرههای شناخته شده هم نسبت به این اتفاقات واکنش نشان داده و در حد بضاعت خود تلاش کردند کاری انجام بدهند و در این زمینه تاثیرگذار باشند. در این میان میتوان به فرزاد جمشیدی اشاره کرد؛ مجری برنامههای مذهبی که این روزها در مجموعه «بیست کووید» بهعنوان بازیگر حضور دارد و با این سریال، بازیگری را هم به تجربیات دیگرش اضافه کرده است. او در گفتوگو با جامجم پیشنهادی هم برای هنرمندانی دارد که دغدغهمند هستند و بهراحتی از این وقایع عبور نمیکنند. فرزاد جمشیدی در پاسخ به این سؤال جامجم که هنر در ماجراهای فلسطین امروز چه کاربردی دارد و هنرمند چگونه میتواند حمایتش را از مردم غزه اعلام کند، میگوید: من تصور میکنم این سؤال دقیقا میتواند مثل این باشد که آیا ما میتوانیم نفس نکشیم یا نفس بکشیم. موضعگیری یک هنرمند در قبال نهتنها اتفاقات جامعه خودش بلکه جامعه جهانی یک نوع تنفس است؛ یعنی هنرمند نمیتواند بیتفاوت باشد. شاید عدهای بگویند ما سیاسی نیستیم یا اینکه قصد نداریم جانبداری کنیم. به نظر من اصلا هنرمند بدون جانبداری در جهان وجود ندارد. بالاخره از یک جبههای جانبداری میکند اما چون هنر از طرفی خیلی متصل به آسمان است و از طرف دیگر خیلی متصل به مردم و عاطفه مردم است، حتما هنرمند باید در این زمینه یک جبههگیری مشخصی داشته باشد.
وی میافزاید: من در این مدت که اتفاقات نگرانکننده و ناراحتکننده در غزه رخ میدهد، سر کلاسهای آموزشی خودم به مجریان مدام به این قضیه تذکر میدهم که از هررسانهای که میتوانید اعتراض خودتان را نسبت به این ظلم اعلام کنید. البته نه فقط با بیان، بلکه بهصورت عملی هم اگر جبههای وجود داشت که بتوانید شرکت کنید، حتما این کار را انجام بدهید. اصلا میتوانم بگویم بخشی از کلاسهای من به این موضوع اختصاص دارد و اینکه نه صرفا از وجه شعار و شعارزدگی، بلکه میگویم که با وجه عملگرایی وارد این مقوله غزه شوند. چون هرکدام تریبون مهمی را در اختیار دارند.
هنرمند سنگر مردم را خالی نمیگذارد
وی ادامه میدهد: من چند روزی است که مجریان نمازجمعه تهران را آموزش میدهم و برایشان گفتهام که شما در نماز جمعه بهعنوان یکی از بزرگترین و عبادیترین رسانهها میتوانید با مردم درباره غزه صحبت کنید. البته منظورم صرفا حرف زدن و سخن گفتن نیست. من بهعنوان یک مجری از رسانهای که در اختیار دارم، میتوانم سخن بگویم. اگر هم بنا شد که بهعنوان گزارشگر من را انتخاب کنند و به غزه سفر کنم، در آنجا بتوانم سلاح دیگری در دست میگیرم. حتما هنرمند بهدلیل اینکه ماهیت خودش را از مردم میگیرد، نمیتواند جبهه و سنگر مردم را خالی بگذارد. اتفاقا در چنین مواقعی است که هنرمند واقعی و مردمی از هنرمند پوشالی مشخص میشود. همین حالا به بنده بگویند بهعنوان گزارشگر به غزه برو، که البته خودم داوطلبانه این موضوع را مطرح کردهام، اگر بتوانم کاری برای مردم غزه انجام بدهم یا خبری را مصور کنم، حاضرم انجام بدهم.
وی دربخش دیگری درباره تاثیرگذاری چهرهها در زمینههای مختلف عنوان میکند: چهرههای شناخته شده بهشدت میتوانند تاثیرگذار باشند؛ یعنی میتوانند مردم را به یک وحدت مشخصی دعوت کنند. متاسفانه اینکه بعضی از هنرمندان در قبال این قضیه خاموش ماندهاند و سکوت کردهاند، فکر میکنم یا باید روی وجه هنریشان تجدیدنظر کنند یا روی دیدگاهشان.
جمشیدی همچنین درباره فعالیتهایی که میتواند در این زمینه انجام بدهد هم میگوید: این اواخر چند برنامه اجرا کردم که مرتبط با غزه و اتفاقات اخیر بود. در زمینه نویسندگی هم فعالیتهایی در اینباره انجام دادم. پلاتوهایی را در اختیار همکارانم قرار دادم. آنچه که در تلویزیون از سمت مجریان ما اتفاق میافتد بهنظرم موضعگیری درستی درباره غزه نیست. ما اگر جامعه صنفی خوبی داشتیم، میتوانستیم در جبهه غزه حضور موثری داشته باشیم؛ چون تلویزیون بخشی از گزارشگران خودش را اعزام کرده است. وی میافزاید: ما هرچقدر که میتوانیم باید به نظام سیاسی کشورمان ورود پیدا کنیم. یعنی در کنار سیاستمردان و کنار کسانی که مبارزه میکنند، باشیم و آنها را تنها نگذاریم.
جبهه حق نیاز به طرفداری دارد
جمشیدی درباره احساسش از دیدن صحنهها و تصاویر کشتار کودکان و زنان و جنگی که در غزه به راه افتاده، بیان میکند: نمیخواهم احساس خودم را عرض کنم. وقتی یک قناری هم در قفس میمیرد یا به قول زندهیاد فریدون مشیری یک برگ هم که از درخت میافتد، عاطفه انسان به غلیان و خروش درمیآید. چطور میشود درباره مرگ این همه معصومیت و مرگ این همه کودک آدم خاموش بماند و به خروش نیاید. عرضم این است که باید یک اتفاق عملی رخ بدهد. ایکاش میشد اگر مسئولان صلاح بدانند کاروانی از هنرمندان را به غزه اعزام کنند تا ببینیم در این لبیک جامعه جهانی در برابر دفاع از مظلومیت و معصومیت چند نفر دست خودشان را بالا میبرند. من شنیدم که در یکی از کشورهای اروپایی چند نفر نوازنده و چند نفر نقاش کنار هم جمع شدند و آثار هنری خودشان را به فروش گذاشتند فقط برای اینکه به نفع مردم غزه کاری را انجام داده باشند. من هم اگر آنتن زندهای داشتم، واقعیت غزه را از طریق برنامه خودم اعلام میکردم. بنابراین پیشنهاد میکنم کاروانی از هنرمندان تشکیل شود و هرکسی در هر زمینهای که کار میکند، مثلا نویسنده، بازیگر، خبرنگار یا موزیسین هر کاری که از دستش برمیآید برای مردم غزه انجام بدهد؛ به این دلیل که هنرمند تنها یک نفر نیست بلکه یک قبیله و یک عشیره است. وقتی وارد میدان شود، طرفداران خودش را هم به میدان میآورد. ما که نباید فقط در مورد اتفاقات سیاسی داخلی مثل انتخابات یا درگیری که عدهای جانبداری میکنند، کاری انجام بدهیم. جبهه حق نیاز به طرفداری دارد. وی ادامه میدهد: من شنیدهام زمان انقلاب میگفتند:«سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن». الان هم در این شرایط هر کسی خاموش بماند به انسانیت خیانت کرده است.
رادیو و تلویزیون، غزه را تنها نگذاشت
فرزاد جمشیدی در پایان این گفتوگو درباره عملکرد و پوشش رسانهای صداوسیما در به تصویر کشیدن حقایق و حمایت از مردم غزه هم میگوید: بهنظر من رسانه خیلی خوب همپایی کرد. رادیو و تلویزیون واقعا جبهه غزه را تنها نگذاشت. بخشی از برنامههای زنده خودش را به این موضوع اختصاص داد و در کل اطلاعرسانی خیلی خوب و بسامانی کرد، بدون اینکه بخواهد وسط بازی و طرفیت کند. واقعا یار مردم مظلوم غزه است. با این حال عرض من این است که فقط با نشان دادن یکسری تصاویر و برنامه اجراکردن و کلمات شعاری نمیتوان کاری کرد. به همه کسانی که در این زمینه میتوانند کاری انجام بدهند باید گفت: این گوی و این میدان. کسی از جبهه هنرمندان حاضر است اعزام شود و برای غزه کاری انجام بدهد؟ من خودم اولین نفری هستم که از این کار استقبال میکنم.