ایران، عراق، ترکیه، پاکستان و انگلستان در سال ۱۹۵۵ میلادی / ۱۳۳۴ شمسی با انعقاد پیمانی هشت مادهای که به پیمان بغداد معروف شد در یک اتحادیه نظامی منطقهای وارد شدند. هدف از انعقاد پیمان بغداد که به ابتکار آنتونی ایدن و آیزنهاور، وزرای خارجه وقت بریتانیا و آمریکا بنیان گرفته بود، ایجاد کمربندی دفاعی و امنیتی بر ضد توسعهطلبیهای اتحاد جماهیر شوروی، حفاظت از ذخایر نفت و گاز منطقه خلیج فارس و جلوگیری از گسترش اندیشه کمونیسم در میان کشورهای نفتخیز منطقه بود. این پیمان قرار بود مکمل پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در اروپا باشد. این پیمان در ابتدا میان عراق، ترکیه و با توافق نوری سعید، نخستوزیر عراق و عدنان مندرس، نخستوزیر ترکیه و با حمایت انگلستان منعقد شد. به فاصله کمی از این توافقات، ایران، پاکستان و انگلستان به طور رسمی در بغداد به آن ملحق شدند و این پیمان به نام پیمان بغداد به ثبت رسید.
هدف از انعقاد پیمان بغداد که به ابتکار آنتونی ایدن و آیزنهاور وزرای خارجه وقت بریتانیا و آمریکا بنیان گرفته بود، ایجاد کمربندی دفاعی و امنیتی بر ضد توسعه طلبیهای اتحاد جماهیر شوروی و نهایتا حفاظت از ذخایر نفت و گاز منطقه خلیج فارس و جلوگیری از گسترش اندیشه کمونیسم در میان کشورهای نفت خیز منطقه بود.
ایران مرکز کمربند امنیتی پیرامون شوروی در حاشیه آن کشور بود و آن را با کمک پیمان سنتو در چارچوب سیاست جلوگیری از توسعه و پیشرفت شوروی مستحکم مینمود، چراکه ضعیف گشتن ایران و خلیجفارس، سبب تسلط شوروی بر اروپا و شرق آسیا میشد.
ریچارد نیکسون، ریاست جمهوری امریکا، کفته بود که اگر خطی ژئوپولتیک میان خاورمیانه رسم شود، آن خط مستقیماً از عربستان، ایران، امارات و تنگه هرمز عبور خواهد کرد؛ تنگهای استراتژیک که چهل درصد از نفت جهان آزاد از آن میگذرد و روزی بیست میلیون بشکه نفت، به قرار ساعتی هشتصدهزار بشکه، از آن عبور خواهد کرد.
ایران همچنین وظیفه اتصال ناتو را به پیمان سنتو بر عهده داشت. این زنجیره دفاعی به منظور سد نفوذ کمونیسم، از اروپای غربی و شمال مدیترانه شروع، و در کنار هم به منتهی الیه جناح شرقی در ترکیه ختم میشد و از طریق ایران و پاکستان به جنوب شرقی آسیا منتهی میشد.
این پیمان قرار بود مکمل پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در اروپا باشد. این پیمان در ابتدا میان عراق و ترکیه و با توافق نوری سعید نخست وزیر عراق و عدنان مندرس نخست وزیر ترکیه و با حمایت انگلستان منعقد شد. به فاصله کمی از این توافقات، ایران و پاکستان و انگلستان به طور رسمی در بغداد بدان ملحق شدند و این پیمان بنام پیمان بغداد به ثبت رسید. آمریکا اگر چه بخش اعظم کمک لجستیکی و مالی پیمان بغداد را برعهده داشت اما، به دلیل اجتناب از رویارویی مستقیم با شوروی هیچ گاه به طور رسمی بدان نپیوست.
هدف محمدرضا شاه از پیوستن به پیمان بغداد، کسب اعتبار بینالمللی و بهره گرفتن از کمکهای مالی غرب و حفاظت از ایران در برابر هجوم احتمالی ارتش سرخ شوروی بود. تجربه دو بار نقض بیطرفی ایران در طی دو جنگ جهانی و اشغال کشور به دست نیروهای بیگانه، باعث شد که ایران به دنبال هم پیمانانی قدرتمند در جهان بگردد و در همین راستا بلوک غرب را برگزید و با عضویت در پیمان بغداد رسماً وارد بلوک غرب شد و در زمره اقمار و متحدان آن جای گرفت. البته این اقدام ایران در میان دولتمردان کشور مخالفانی داشت و آنها عقیده داشتند که پیوستن ایران به این پیمان باعث آزردگی خاطر همسایه قدرتمند شمالی را فراهم خواهد آورد و این در نهایت به نفع ایران نخواهد بود.
شوروی پس از اطلاع از پیوستن ایران به پیمان بغداد، بیانیههای شدیداللحنی صادر کرد و در آنها بر مخالفت خود با حضور ایران در این پیمان تاکید ورزید و آن را یک پیمان آشکارا تجاوزگرانه خواند که هدفش، ضربهزدن به صلح و امنیت منطقه و جهان است. شوروی عقیده داشت که با ورود ایران به پیمان بغداد، مرزهای جنوبی آن کشور محل رفت و آمد کارشناسان نظامی و جاسوسان آمریکایی و بریتانیایی قرار خواهد گرفت که این امر، برضد منافع و امنیت ملی شوروی خواهد بود. روسها به همین بهانه و برای نشان دادن اعتراض خود به این اقدام ایران از سفر یک هیئت ۷ نفره از موسیقیدانان روس به ایران جلوگیری کرده و از تحویل گرفتن محموله برنج صادراتی ایران به آن کشور ممانعت کردند.
در سال ۱۹۵۸ م/ ۱۳۳۷ ش، گروهی از افسران کمونیست ارتش عراق که آشکارا تمایلات شورویدوستی داشتند، برضد ملک فیصل دوم پادشاه آنگلوفیل عراق کودتا کرده و وی و نظام سلطنتی را سرنگون کردند. متعاقب این کودتا و تحولات ناشی از آن در آن کشور، سران حکومت جدید عراق که خود را نزدیک به شوروی احساس میکردند، برای نشان دادن حسن نیت خود به شوروی، از پیمان بغداد خارج شدند. در نتیجه مقر این پیمان از بغداد به ترکیه منتقل شد و نام آن نیز به سنتو تغییر یافت.
در سالهایی که پیمان بغداد یا سنتو وجود داشت تلاشهایی برای پیوستن لبنان، سوریه و مصر به این پیمان صورت گرفت که در نهایت و به دلیل مخالفتهای شوروی و حمایتهای مالی و تسلیحاتی شوروی از ارتشهای سوریه و مصر در برابر تجاوزات اسراییل، هرگز مورد قبول آن کشورها قرار نگرفت و حتی باعث شد برای مدتی رابطه ایران و مصر در زمان جمال عبدالناصر رییس جمهور مصر که به شوروی نزدیک بود، پر تنش شود.
از طرفی تحولات عراق باعث ترس ایران، پاکستان و ترکیه شد به طوری که آنها مسرانه خواهان پیوستن آمریکا به پیمان سنتو شدند. اما آمریکا با توجه به ملاحظاتی که شرح آن آمد از پیوستن به پیمان خودداری کرد و در عوض به این کشورها پیشنهاد کرد که با آنها پیمان دوجانبه دفاعی ببندد که به موجب آن چنانچه هر یک از طرفین مورد تجاوز کشور ثالثی قرار گرفتند، کشور دیگر به کمک آن بشتابد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ در ایران، این کشور رسما از پیمان سنتو خارج شد و چندی بعد ترکیه و پاکستان هم از آن خارج شدند و بدین ترتیب پیمان سنتو در سال ۱۹۷۹ رسما منحل شد و آرزوی خروشچف که در واکنش به پیمان بغداد گفته بود شوروی آنقدر صبر میکند تا این پیمان مانند کف صابون محو شود، به حقیقت پیوست.