نگاهی به سریال حکایت‌نامه که مثل‌های ایرانی و روایات کهن را به‌تصویر کشید

سفری به تاریخ با حکایت‌های لبخنده

نگاهی به حضور شخصیت‌های خیر و شر در قصه‌های تلویزیونی

تقابل سریالی فرشته‌ها با شیاطین

از کودکی و به هر باوری که بودیم، در خانواده و مدرسه درباره فرشته‌ها و تاثیرشان در زندگی این دنیا و آن دنیا شنیده‌ایم. از زمانی که پای فرشته‌های نیکی و بدی به قصه‌های تلویزیونی باز شد، قریب دو دهه گذشته است. در این سال‌ها بازیگران معدودی داشتیم که تجربه پوشیدن رخت این شخصیت‌ها را در تلویزیون داشتند. نقشی که می‌تواند تجربه‌ای متفاوت و خاص در کارنامه کاری هر بازیگر محسوب شود.
کد خبر: ۱۴۳۲۵۴۹
نویسنده صدف قصاب‌زاده - روزنامه‌نگار
 
چهره
الیاس؛ فرستاده‌ای برای امتحان

زمان پخش سریال اغما یعنی رمضان سال۱۳۸۶، جو جالبی میان مخاطبان ایجاد شده بود. همه درباره شخصیت الیاس گمانه‌زنی می‌کردند و سعی داشتند سر از کار او در بیاورند. خاطرتان باشد، حسابی هم از دست خوش‌باوری‌های دکتر طاها پژوهان حرص می‌خوردند. الیاس، این جوان ظاهرالصلاح در آخر نمادی از شیطان از آب درآمد. نقش شیطان در قامت الیاس را حامد کمیلی بازی می‌کرد. این بازیگر تا مدت‌ها با ایفای این نقش شناخته می‌شد و بسیاری با نام الیاس او را به خاطر می‌آوردند. این بازیگر درسریال اغما گریمی متفاوت داشت و به این خاطر بسیاری را برای تشخیص شخصیت واقعی الیاس به شک می‌انداخت. 

مکث
پیش به سوی ملکوت

ازبازیگرانی که رخت فرشته‌ها را بر تن کرد، کوروش تهامی است. در سریال ملکوت که این بازیگر در آن ایفای نقش داشت، برخلاف بسیاری از سریال‎های ماورایی، خبری از شیطان نبود اما فرشته‌ا‌ی از عالم بالا با یکی از شخصیت‌های قصه ماجراهایی را رقم می‌زدند. این بازیگر با ظاهری سپیدپوش و موهای سپید، نمادی از پاکی مطلق بود. تهامی درمصاحبه‌ای درباره این نقش گفته بود: این نقش، یک نقش ماورایی است که ایفای آن، مشکل است؛ چون در فرهنگ ما مسلمانان، احترام خاصی برای این شخصیت‌ها قائل هستند و بنابراین بازیگری که ایفاگر چنین نقش‌هایی است، در اجرای نقش خود آزاد نیست و فقط باید از روی متن، بازی کند.

رخ
دلدادگی به شیطان

شاید بتوان گفت اولین سریالی که با آن پای شیطان به قصه‌های تلویزیونی باز شد، «او یک فرشته بود» باشد که رمضان سال ۱۳۸۴ از شکبه دو سیما پخش شد. شخصیت شیطان در این قصه از دریچه‌ای به زندگی فرد نفوذ می‌کند که او بر ایمانش غره می‌شود، در این سریال هم راه نفوذ شیطان به شخص از همین دریچه بود. یکی ازبه یادماندنی‌ترین نقش‌های شیطان درتلویزیون را بهاره افشاری درهمین سریال بازی کرد. این شخصیت یک وجه مردانه هم داشت که گاهی درقصه با بازی مرتضی ضرابی دیده می‌شد. ضرابی درمصاحبه‌ای بیان کرد: نقش شیطان در سریال او یک فرشته بود، مرا بدبخت کرد. یکی از دلایلی که کم‌کار هستم، این است که بعد از آن هرنقشی که می‌خواستند آدم بخورند، آدم بکشند یا کسی را بدزدند به من پیشنهاد می‌دادند! 

درنگ
شیطانی در قامت دوست
می‌گویند همیشه شیطان راه را برای ورود خود به زندگی بشر بازمی‌کند واتفاقا راه‌هایی را می‌یابد که کمتر به آن فکر می‌کنیم. این مامور آزمایش انسان در شمایل‌های متفاوت به آدمی نزدیک می‌شود و حتی می‌تواند خود را در قامت دوست جا بزند. مهرداد صدیقیان از بازیگرانی است که در تلویزیون سابقه ایفای نقش شیطان را دارد. این بازیگر درسریال سقوط یک فرشته درسال۱۳۹۰ در نقش پسری دیده شد که با نزدیک شدن به یک دختر، سعی دارد او را به سقوط اخلاقی برساند. شخصیت نیما با بازی مهرداد صدیقیان، نمادی از شیطان بود؛ شیطانی که ممکن است هرکدام از ما در زندگی‌مان با آن مواجه شویم اما بی‌اطلاع باشیم. صدیقیان درآن زمان درباره شک مخاطبان به شیطان بودن نیما بیان کرد: نشانه‌های شیطانی نیما بیشتر ازبقیه است. صدای متن دارد قصه ما را تعریف می‌کند. بازی ما وصدای متن مکمل یکدیگر است. ما باید کاری کنیم که بیننده به هر کدام‌مان به یک اندازه فکر کند. بیننده باید شک کند که فلانی شیطان هست یا نه.

پنجره
احضار شیطان

برای انتخاب بازیگر نقش شیطان، احتمالا گزینه‌های مختلفی در ذهن کارگردان مرور می‌شود. یکی از متفاوت‌ترین انتخاب‌ها درسریال احضار رقم خورد؛ چون این بازیگر در ابتدای قصه در نقش شخصیتی مثبت دیده می‌شود و سپس شیطان با ظاهر او خود را نشان می‌دهد. میلاد میرزایی که او را درسریال شرم هم دیده‌ایم دراین سریال نقش کامرانی را بازی می‌کرد که با ظاهری که دراین سریال برایش تعریف شده بود، به‌سختی می‌شد حدس زد شیطان باشد. این بازیگر درباره واکنش‌های مخاطبان به این نقش درگفت‌وگویی عنوان کرد: مردم ما واقعا خلاق‌اند و بامزه شوخی می‌کنند اما عده‌ای واقعا این قضیه را جدی گرفته‌اند و فکر می‌کنند میلاد میرزایی، می‌تواند یک‌سری کارهای ماوراء‌الطبیعه کند. حتی چند تا خانم سالخورده این درخواست را ازمن درخیابان داشتند که من‌مشکل‌شان را به این‌وسیله برطرف کنم. خیلی برایم جالب‌بود آن‌قدر همذات‌پنداری کردند که برخی به من می‌گفتند پدر و مادرمان فوت کرده‌اند‌، ای‌کاش می‌شد شما بیایید از آنها برای ما خبر بیاورید. واقعا برای ایفای این نقش سعی خودم را کردم که نقشی از خودم به یادگار بگذارم که غیرقابل پیش‌بینی باشد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها