به گزارش
جام جم آنلاین، همزمان با شروع جنگ تحمیلی، صدام درصدد برآمد تا در کنار حمله زمینی و اشغال بخشهایی از خاک ایران کنترل خلیج فارس و بویژه تنگه هرمز را به دست آورد، چون میدانست که این تنگه به عنوان نقطهای استراتژیک برای جمهوری اسلامی محسوب میشود و اگر عراق موفق به دستیابی به آن میشد می توانست ۹۵ درصد از صادرات ایران دچار اختلال کند، اما نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی که بخوبی تحرکات نظامی ارتش بعثی را رصد میکرد پیشبینیهای لازم را در این خصوص انجام داد.
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با گسترش ناآرامیها در مناطق مرزی و از نخستین روز آغاز جنگ با آمادگی کامل برای رویارویی با یگانهای دریایی دشمن آماده شد و در اولین گام با تشکیل قرارگاه عملیاتی در بوشهر با نام نیروی رزمی ۴۲۱ در ۳۰ شهریور ۱۳۵۹ یعنی یک روز قبل از آغاز حمله همه جانبه عراق به ایران، تمامی یگانهای دریایی در کنترل عملیاتی قرارگاه مذکور درآمدند تا وحدت فرماندهی و هماهنگی در اجرای عملیات دریایی حاصل شود. این نیرو بلافاصله با به اجرا گذاردن طرحهای مختلف گشت و شناسایی منطقه توسط بالگردهای نداجا و مأموریتهای مستمر گشت و پدافند از منافع ملی و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در آبهای خلیجفارس مراقبت و به مقابله با اقدامات احتمالی سطحی و هوایی دشمن پرداخت. به گونهای که در همان ماه اول جنگ چند فروند هواپیمای جنگنده و یگان شناور دشمن مورد هدف ناوها و ناوچههای ایرانی در منطقه شمال خلیجفارس قرار گرفته و منهدم شدند.
اقدام بعدی طراحی عملیاتی بی نظیر علیه نیروی دریایی ارتش عراق بود. برابر طرح تهیه شده، بالگردهای هوادریا، ناوچههای موشکانداز پیکان و جوشن، تیم عملیات ویژه، یدککش دلیر و جنگندههای F۴E و ۱۴F در عملیات شرکت داشتند. ناوچههای موشکانداز پیکان و جوشن وظیفه کنترل سطحی منطقه و پشتیبانی تیم عملیات ویژه را به عهده داشتند.
تیم عملیات ویژه که مشتمل بر ۷ نفر شامل فرمانده تیم، افسر مخابرات، افسر اطلاعات و ۴ نفر از کارکنان زبده تکاور دریایی بود بر اساس طرح مانور وظیفه داشتند به وسیله بالگرد روی سکو پیاده شده و آن را تسخیر کنند. سپس دیدهبانی دهانه خورعبدالله را برای اعلام موقعیت یگانهای دشمن که از پناهگاه خود خارج میشوند را انجام داده و از طریق نیروی رزمی ۴۲۱ به جنگندههای خودی اطلاع دهند. یدک کش دلیر عهدهدار حمل و انتقال تجهیزات، مهمات و آذوقه تیم عملیات ویژه به سکو بود که به دلیل خرابی موتور و رادار در سکوی نوروز متوقف و این وظیفه را ناوچه پیکان داوطلبانه به عهده گرفت. جنگندههای ۱۴ F با پرواز در ارتفاع بالا برفراز خورموسی مأموریت پوشش هوایی (TOP COVER) را به عهده داشتند وجنگندههای E ۴ F مجهز به موشک هوا به سطح ماوریک موظف بودند که با هدایت ناوچههای خودی به یگانهای سطحی دشمن حمله نموده و آنها را نابود کنند. از نکات مهم و برجسته این عملیات، همکاری و هماهنگی بسیار خوب نیروی دریایی و نیروی هوایی بود که موفقیت عملیات را به دنبال داشت.
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در همان آغازین لحظات عملیات مروارید که در نوع خود متهورانه محسوب میشد توانست هفت ناوچه مدرن و «اژدرافکن» عراق موسوم به «اوزا» را در حوالی سکوهای نفتی «البکر و الامیه» که جنبه اقتصادی مهمی برای دولت عراق داشت، به قعر دریا بفرستد.
در ادامه این عملیات، چند فروند دیگر از ناوها و قایقهای دشمن توسط ناوچه «پیکان» نابود شدند و تعدادی از هلیکوپترهای دشمن نیز که از ناوهای خود پشتیبانی میکردند، ساقط و چندین فروند از هواپیماهای جنگنده دشمن توسط خلبانان نیروی هوایی و ناوچه قهرمان پیکان سرنگون شدند و بسیاری از نفرات دشمن که بر روی ناوها و ناوچههای جنگی خود مستقر بودند، کشته شدند و بسیاری خود را تسلیم نیروهای ایرانی کردند.
در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق «بندر امالقصر» که خارج از اروندرود است، انجام میگرفت و صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نامهای «البکر» و «الامیه» واقع در «مصب» اروندرود عملی میشد، اما در جریان عملیات مروارید سکوهای نفتی «البکر» و «الامیه» به دست نیروی دریایی ایران افتادند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع شد.
همچنین ناوچه «پیکان» در حوالی محل اصلی درگیری توانست دو فروند هلیکوپتر و یک فروند هواپیمای «میگ» عراقی را در دریا سرنگون کند. در ادامه این عملیات، نیروهای ایرانی به آخرین منطقه شمال خلیج فارس یعنی «خورعبدالله» در سواحل و مرز دریایی عراق حمله و بیش از ۹۰ درصد از یگانها و نیروهای پشتیبانی کننده ناوگان درگیر دریایی عراق را منهدم کردند.
سرانجام پس از ساعتها نبرد بیامان، هنگام ظهر، در حالی که دلاورمردان نیروی دریایی، آخرین گلولههای خود را به سوی دشمن نشانه میرفتند، «ناوچه پیکان» مورد اصابت چند موشک قرار گرفت و با پرسنل شجاع خود در شمال خلیج فارس و در دل آبهای گرم و نیلگون آن جای گرفت.
صدام در روز دهم آذرماه ۱۳۵۹ در جلسهای با حضور فرماندهان جنگی در دفتر کارش به مسئولان حمله کنندهاش در بخش شمال خلیج فارس گفته بود که شنیدن خبر واقعه هفتم آذر و عملیات مروارید و کسب پیروزی قاطع ایرانیها در این عملیات، بدترین خبر در طول زندگی وی بوده است.
نتیجه این نبرد آنچنان در روحیه نیروی دریایی دشمن اثر گذاشت که تا پایان جنگ، حرکت چندان مهمی در دریا از آن مشاهده نشد و در طول جنگ نیز فعالیت دریایی دشمن، با استفاده از هواپیماها و تجهیزات اهدایی شرق و غرب، از جمله جنگندههای «میراژ»، محدود به حمله علیه هدفهای غیرنظامی و بیدفاع از جمله کشتیهای تجاری و نفتکشها شده بود.