برای این منظور از همه دولتهایی که در جهان میتوانستند در طراحی جدیدی جغرافیایی سیاسی کشورهای غرب آسیا به آنها کمک کنند یاری گرفتند و نقشه تازهای را به نام خاورمیانه جدید یا خاورمیانه آمریکایی ترسیم کردند.
در این نقشه، قرار بر این بود که همه کشورهایی که دارای جغرافیای وسیع و جمعیت زیاد هستند بر اساس خطوط اختلافی بین قومیتها و مذهبها و هر گونه درگیری احتمالی که میتوانست حداقل در ۵۰ سال آینده ملتها و دولتها را دچار اختلافات مرزی، اعتقادی و قومی کند تقسیم بندی شوند.
در واقع مطابق این طرح، در غرب آسیا دیگر کشوری بالای ۲۰ میلیون جمعیت وجود نخواهد داشت و بر همین اساس، براساس به عنوان نمونه کشور عراق، به سه بخش شیعی، سنی و کرد تقسیم میشد. طرحهایی هم برای هفت اقلیم عربستان گرفته بودند و همچنین برای جمهوری اسلامی ایران و سوریه و دیگر کشورها نقشههایی کشیده بودند.
به عبارت دیگر، آمریکاییها همه اقدامات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی کشورهای تازه تاسیس را در قالب نقشه خاورمیانه آمریکایی پشت آکواریوم عریان و شفافی قرار میدادند تا دیگر هیچ کشوری نتواند بگوید من براساس جمعیتم میتوانم بدنبال استقلال و جدایی از اقمار ایالات متحده شوم و یا هیچ کشوری نمیتوانست بگوید که من با داشتن انرژی میتوانم خارج از اراده آمریکا به زیست سیاسی خود ادامه دهم و یا هیچ کشوری نمیتوانست بگوید که من به جهت داشتن بنیه دفاعی قوی نیازی برای پیروی از سیاستهای آمریکاییها در منطقه نخواهم داشت؛ بنابراین این نقشه روی میز مقامات ارشد آمریکا و جریان سایه و اداره کننده واقعی ایالات متحده قرار داشت تا زمانی که جنگ ۳۳ روز در سال ۲۰۰۶ رخ داد.
بعد از وقوع این اتفاق و بعد از مشورتهای فراوان و بررسیهای صورت گرفته درباره تلاش برای تجزیه میان لبنان، ایران، عراق و سوریه قرعه به نام لبنان افتاد و قرار شد که با حمله به این کشور مقدمات اجرایی کردن این طرح را فراهم کنند.
در پانزدهمین روز جنگ ۳۳ روزه، کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت ایالات متحده این نقشه را در بیرون آشکار کرد و گفت که ما در پی تشکیل خاورمیانه جدید هستیم و این آه و ناله و خونریزی که از کشته شدن مردم لبنان حاصل شده زایش جدیدی به نام خاورمیانه آمریکایی را بدنبال خواهد داشت و بدین طریق به مردم دنیا اعلام کرد که نگران این کشتار جمعی از مردم لبنان نباشند، چون قرار است اتفاق بزرگی در ژئوپلتیکترین منطقه جهان یعنی غرب آسیا بوجود بیاید. اما بن بستی که آمریکا و رژیم صهیونیستی با آن روبرو شدن ایستادگی مردم و مقاومت لبنان بود.
ادامه این اقدامات در سوریه و عراق آغاز شد و با وجود شکست این نقشه شوم برای مردم غرب آسیا، اما آمریکاییها هیچگاه از تلاش برای اجرایی کردن این طرح دست برنداشتند که مورد آخر آن موضوع جنگ غزه بود که میتوانست شروعی برای اقدامات بعدی مطابق با نقشه جدید جغرافیای سیاسی برای منطقه غرب آسیا باشد.
البته با توجه به اینکه در طول ایام گذشته آمریکاییها شکستهای مستمری را در سوریه، لبنان، عراق و غزه متحمل شدند رهبر انقلاب اسلامی امروز تاکید کردند که موضوع تغییر جغرافیایی سیاسی در غرب آسیا به بن بست رسیده و این طرح کاملا شکست خورده است و این نشاندهنده توجه رهبر معظم انقلاب به همه ملتهای غرب آسیا برای مراقب از آیندهای است که ممکن است آمریکاییها به شکل و شیوهای دیگر به دنبال اجرایی کردن این طرح و نقشه باشند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد