انگار زمان حضورش در خانه آنها خیلی سریعتر میگذشت و بعد دوباره باید به خانه سرد و خاموش خودشان بازمیگشت؛ خانهای پر از وسایل رفاهی، اسباببازیهای رنگارنگ و انواع و اقسام وسایل ورزشی، گیم و پلیاستیشن! وسایلی که خودش میدانست نمیتواند جای خالی خواهر و برادرهای نداشتهاش را پر کند و حتی پدر و مادرش هم میدانستند این وسایل جای همبازی را نمیگیرد!
رشد تولد فرزندان سوم و چهارم
تغییر الگوی باروری در کشور درحال رقم خوردن است، به این معنا که فرزندآوری از الگوی یک یا دو فرزندی در خانواده، برای تولد فرزند سوم به میزان ۲.۵درصد و برای فرزند چهارم و بیشتر، ۱۵درصد افزایش یافته است. درعینحال آخرین آمار جمعیتی کشور نشان میدهد همچنان موارد موالید افزایش نیافته است. این مسأله نشاندهنده آن است که خانوادههای ایرانی در حالت کلی نگاه مثبتی نسبت به فرزندآوری دارند اما چالشهای اقتصادی و فرهنگی، اصلیترین مانعی است که نمیگذارد آنها به داشتن فرزندان بیشتر فکر کنند.
هم مصلحت جمعی و هم مصلحت فردی
«فرزند کمتر زندگی بهتر»؛ این شعاری است که تا سالها بر فرهنگ جامعه ما حاکم شده بود و هر جا سر میچرخاندید با این شعار مواجه میشدید. تا اینکه این شعار به فرهنگ قالب خانوادههای ایرانی تبدیل شد و خیلی زودتر از چیزی که برنامهریزی شده بود، به کاهش چشمگیر رشد جمعیت دست پیدا کردیم. بعدترها این کاهش به گونهای پیش رفت که با بحران مواجه شدیم، حالا جمعیت، ابربحران کشور ماست. از وضعیت کشور که بگذریم و به داخل چاردیواری خانه بیاییم، متوجه میشویم تکفرزندی هم برای بچههای تکفرزند و هم برای خانوادهها، میتواند با چالشهای بعدی همراه باشد. درحالی که زندگی درخانوادههای پرجمعیت برای خانواده و بچههایی که درچنین خانوادههایی متولد میشوند، مزایای فراوانی دارد.
یکچهارم خانوادههای ایرانی با یک فرزند
براساس آمار استخراجشده از آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن، ۲۵درصد خانوادههای ایرانی سهنفره هستند. آخرین گزارشهای مرکز آمار هم نشان میدهد که تنها در شهر تهران حدود ۳۰درصد خانوارهای ساکن سهنفره هستند. البته پدیده خانوادههای تکفرزند، نه در ایران که در جهان هم روبه رشد است. در میان تمام خانوارهای دارای فرزند زیر ۱۵سال در دنیا، نسبت تنها یک فرزند در دهه گذشته افزایش یافته و از ۲۹.۱ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۳۰.۱درصد در سال ۲۰۲۱ رسیده، سهم مادران دارای یک فرزند در پایان دوره باروری هم دوبرابر شده و از ۱۱درصد به ۲۲ درصد رسیده است.
نخستین پایههای اجتماعی شدن در درون خانواده
اگر شما هم در خانوادهای بزرگ شدهاید که خواهر و برادرهایی دارید، بهطور یقین تصدیق میکنید زندگی در خانواده پر جمعیت، نسبت به خانوادههای تکفرزند و بدون خواهر و برادر، مزایای بیشتری دارد. همچنان که بخش مهمی از خاطرات خوش دوران کودکی ما به بازیها، تعاملات و حتی گاهی دعواهای کودکانهمان با خواهر و برادرها بازمیگردد. درواقع پیش از آنکه ما بخواهیم از کانون خانواده خارج شده، وارد اجتماع شویم، آموزشهای اولیه اجتماعی شدن را در ارتباطاتمان با خواهر و برادر خودمان فراگرفتهایم.
شکلگیری شخصیتهای معقولتر
تکفرزندها معمولا کانون توجه خانوادهاند. این توجه بیش از اندازه، گاهی اوقات به سختگیریهای بیشتر والدین منتهی میشود و گاهیوقتها به آزادیهای بیحد و حصر. خلاصه کلام اینکه تکفرزندها با چنین تربیتی دچار برخی چالشهای شخصیتی میشوند اما در خانوادههای پرجمعیت توجه و سختگیری والدین میان فرزندان تقسیم میشود و در نهایت بچهها از تعادل شخصیتی بالاتری برخوردار خواهند بود.
حامیان بیشتر
چالشهای فردی و اجتماعی برای همه ما پیش میآید. اما وقتی حامیان بیشتری داشته باشیم، عبور از این چالشها آسانتر خواهد بود و طبیعتا در یک خانواده گستردهتر با تعداد فرزندان و خواهر و برادر بیشتر، حامیان بیشتری هم خواهیم داشت و راحتتر میتوانیم از چالشها عبور کنیم.
افزایش اقتدار والدین
در خانوادههای پرجمعیت برخلاف خانوادههای تکفرزند با افزایش اقتدار و تثبیت بیشتر جایگاه والدین مواجهایم. بهاین معنا که پدر و مادر در روابط میان بچهها جایگاه داور و میانجی را دارند و توجه ومحبت آنها میان فرزندان تقسیم میشود. همین مسأله موجب میشود تا جایگاه و اقتدارشان تثبیت شود.
عصای پیری یکدیگر
خانوادههای پرجمعیت اغلب در دوران پیری و سالمندی پدر و مادر میتوانند در نگهداری از والدین کمکحال یکدیگر و به قول معروف عصای پیری والدین باشند. همچنین خواهر و برادرها با افزایش سن یا بیماری و مسائل اینچنینی که ممکن است هر فردی در طول زندگی درگیرش شود، همراه و همدل همدیگر بوده و یکدیگر را یاری میکنند.
افزایش روحیه همکاری
یکی از فواید فرزند زیاد، تقویت روحیه همکاری است. در خانوادههای پرجمعیت، افراد میآموزند در مواقع مشکلات به یکدیگر کمک کرده و در مسائل مختلف همکاری داشتهباشند. با وجود افراد دیگر در خانواده، نمیتوان فقط به خواستههای یک نفر توجه کرد و دیگران را نادیده گرفت. همه با کمک یکدیگر بحران را حل خواهند کرد و روحیه حمایتگری در آنان نیز تقویت خواهد شد.
وابستگی معقول به والدین
در خانوادههای پرجمعیتتر، بخشی از چالشهای بچههای کوچکتر بهواسطه خواهر برادران بزرگتر و در تعامل میان بچهها با یکدیگر حل و فصل میشود. همین مسأله هم موجب میشود وابستگی معقولتری میان والدین و فرزندان ایجاد شود. در حالی که این وابستگی در خانوادههای تکفرزند بسیار شدید است و میتواند چالشبرانگیز شود.
تجربه لحظههای خوشایند دورهمی
در خانوادههای پرجمعیت اغلب اوقات خوش میگذرد. جمع شدن اعضای خانواده دور یکدیگر، گفت و شنود و تعاملات میان اعضای خانواده، همیاری در سفرها و حوادث احتمالی، همراهی و سرگرم شدن اعضای خانواده در کنار یکدیگر، همه و همه در خانوادههایی با جمعیت بیشتر، امکان وقوع بیشتری دارد.
کاهش روحیه فردگرایی
بیتردید فردگرایی یکی از جدیترین آسیبهای زندگی امروز است. جامعهای که با رشد فردگرایی مواجه شود، دچار تنزل ارزشهای اخلاقی و انسانی شده، رو به زوال خواهد رفت. روحیه فردگرایی در بین تکفرزندان بیشتر دیده میشود. در مقابل ساختار خانوادههای پرجمعیت به گونهای است که اعضای خانواده میدانند برای دستیابی به اهدافشان، باید هوای همدیگر را داشته باشند و درنتیجه روحیه جمعگرایی در میان آنها تقویت میشود.