جایگاه پلاسماتراپی را در کشورمان و در دنیا با توجه به کاربردها و نو بودن این رشته، چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه مهم و لازم است برای آیندگان مطرح کنیم این است که بدانیم پلاسما از چه زمانی در دنیا برای حوزههای مختلف مطرح شد. پلاسما فرم چهارم مادهای است که در طبیعت وجود دارد. مثلا هوا تقریبا ۷۸درصدش نیتروژن است؛ ۲۰.۹درصد آن را اکسیژن و بقیه آن هلیوم، آرگون، نئون، گازکربنیک و بخارات آب تشکیل میدهد. بنابراین اگر ما میگوییم هوا یک ساختار طبیعی برای بشر دارد حرف درستی زدهایم. ما وقتی هوا را تنفس میکنیم ۷۸درصد اکسیژن میگیریم. پلاسما از سال۱۹۲۷ توسط یکی از دانشمندان حوزه پلاسما در صنعت مطرح شد. اولین گام با صنعت آغاز و در نتیجه در این حوزه استفاده شد. آقای لانگ مایر در سال۱۹۲۸ مصرف این فناوری را در صنعت مطرح کرد، بهگونهای که پلاسما را بهنوعی برای استفاده از روشهای گندزدایی و ضدعفونی کردن سطوح میتوانستند استفاده کنند. زمانی که پلاسما کشف شد عملا از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ در حوزه کشاورزی ورود پیدا کرد. به این دلیل که در حوزه کشاورزی با روشهای مختلف محصولاتی که نگهداری میشوند ممکن است آسیب ببینند. مثلا قارچ از مواردی است که به گندم، ذرت و برنج آسیب میرساند. اگر محیطی با پلاسما داشته باشیم با دمایی بالاتر از۸۰درجه گاما میتواند تغییراتی درکیفیت مواد غذایی دردرازمدت ایجاد کند. محصولات پزشکی را هم با گاما استریل میکنیم. ویروسهای روی کالاهای پزشکی با گاما از بین میروند. اما آنچه ثابت شده این است که پلاسما با عناصری مثل هلیوم و آرگون به محیطزیست و محصولات کشاورزی آسیب نمیرساند. پس مضر نیست. بنابراین ما عنصری به نام هلیوم را تبدیل به پلاسما میکنیم و شکلی جدید از ماده ایجاد میشود. پلاسما در واقع الکترونها و نوترونهای آزاد است و به نوعی اتم یونیزه شده است. با قرار دادن آرگون و هلیوم در محیطی الکترومغناطیسی، اتم را یونیزه میکنند. این فناوری ناشی از انرژی الکترومگنتیک است که ماده گاز خنثی هلیوم و آرگون را تبدیل به یونهای آزاد میکند. این شکل از ماده که همان پلاسماست را در حوزه پزشکی استفاده میکنیم.
از چه سالی بهرهبرداری از پلاسما در حوزه پزشکی مطرح شد و چگونه؟
در حوزه پزشکی و سلامت بهرهبرداری از پلاسما، هلیوم و آرگون بسیار جدید است. از ۲۰۱۰ به بعد بهرهبرداری از پلاسما شروع شد. بدیهی است پلاسما در بدن نفوذ نمیکند. مثلا وقتی گاز اکسیژن را بر بیمار میتابانیم فقط از طریق سیستم تنفسیاش میتواند جذب مویرگها و غشای ریه شود و در نتیجه پس از آن وارد خون شود. اما نیتروژن، هلیوم و آرگون همراه با بازدم دفع میشود. شکلهای پلاسمایی هلیوم که به پوست تابانده میشود، قدرت نفوذ ندارد. یعنی از پوست ما جذب بدن نمیشود، مثل اکسیژن. اما شکل پلاسمایی آرگون و هلیوم چون یون آزاد است؛ یونها انرژی زیادی دارند و در داخل خودشان است و ما آن را احساس نمیکنیم. دمای پلاسمای سرد ۳۵ تا ۳۷ درجه سانتیگراد است. در این دما پلاسما به پوست تابانده میشود؛ پوستی که مثلا مقداری افتادگی دارد. مانند زیر پلک یا چینوچروکی که اطراف چشم است.این پوست در اثر تاباندن پلاسما مقداری قوام پیدا میکند. بافت کلاژنی زیر پوست ما در اثر تاباندن شکل پلاسمایی هلیوم مدلشان جوان میشود و بازآرایی مییابد. کسانی که در حوزه سلامت، پلاسما را استفاده کردهاند معتقدند میتواند در کارهای پوستی هم تأثیرگذار باشد. اولینبار پلاسما برای کارهای زیبایی استفاده میشد و نه فقط برای زخم. اما وقتی پلاسما را به پوست میتابانیم؛ پوستی که آزرده شده است، به طبع روی پوست مملو از عوامل عفونی است. وقتی پوستمان زخم میشود و آزرده میشود؛ عفونتهای اطراف سریع روی پوست سوار میشوند. وقتیکه عفونت روی پوست سوار میشود؛ بدن سالم سریعا با سلولهای ایمنی و آنتیبادیها و عروقی که دارد عوامل دفاعی را به این عفونت میرساند و زخم را محدود میکند اما وقتی ایمنی و عوامل انتقال ایمنی بدن ما از بین رفته است، بهگونه دیگری عمل میکند. مثل بیمار دیابتی که هم بهنوعی زخمش عفونی است و هم ایمنی بدنش کم است. چون سرعت افزایش قند بالاست وقتی گلوکز خون بالا میرود، سلولهای تولیدکننده عوامل ایمنی ضعیف میشوند. بالطبع وقتی بیمار زخم پیداکرد ایمنیاش ضعیف است و رگها و مسیرهایی که خون را باید برسانند مشکل دارند؛ به آن وسکلوپاتی میگویند. شاهراههای عوامل دفاعی هم مشکل دارند. پس دو عامل وجود دارد و مانع است؛ هم بیمار عامل دفاعیاش ضعیف است، یعنی رگی برایش نمانده که بتواند خون را برساند. به اصطلاح بیمار دیابتی هم سربازش کم است و هم لجستیکش ضعیف است. دشمن که باکتری است، دخالت کرده وزخم را بدتر میکند. ما درعلومپزشکی و سلامت میخواهیم دشمن رادرنطفه خفه کنیم. اولین کار این است که زخم را در منطقه دبرید(تمیزسازی زخم) تمیز میکنیم. این همان پهپاد است. لایه زخم عفونی را برمیداریم و به زخم تمیز میرسیم؛ یعنی اینجا دیگر دشمنی نیست و همه خودی هستند ولی آسیب دیدهاند. بیمار اندکی احساس بهبودی میکند در عین حال آنتیبیوتیک هم به بیمار میدهیم و باید آن را همزمان با درمان بخورد. این باید از طریق رگ به خون برسد. اما رگ مشکل دارد. درصورتیکه هر روز هم شستوشو میدهید. ولی این اقدامات اگر قرار بود مؤثر باشد باید در علم پزشکی قطع عضو وجود نداشت. پس چرا حالا قطع عضو داریم؟ این نشان میدهد روشهای درمان ما برای زخم دیابتی کافی و مطلق نیست. آمار قطع عضو در ایران سالانه ۱۰۰۰نفر است؛ یعنی افرادی که پایشان به خاطر دیابت قطع میشود. در بیمارستان خودمان چهار بیمار داشتیم؛ ۵۰ساله، ۶۰ساله، ۴۸ساله. اینقدر حمله باکتری زیاد بود، ما دیگر حریف نشدیم. یا فرد هزینه درمان را نداشت یا اینکه زخمش آنقدر زود پیشرفت میکرده که واقعا با درمانهای رایج ما حریف نمیشدیم. در نتیجه منِ پزشک طبیعتا مجبورم از نوآوریهای جدید استفاده کنم. بنده در این داستان تحقیق کردم. تحقیقات بنده این را نشان میدهد که پلاسما میتواند در سطح حداقل، گندزدایی کند. کما اینکه در گندزدایی آب فاضلاب مراکز صنعتیمان از پلاسما استفاده میکنیم. میدانم که دانشگاه شریف و خود انرژی اتمی وارد این داستان شده است که به آب قابل مصرف در کشاورزی دست پیدا میکنند. پس میدانیم پلاسما بر اساس یافتههایمان میتواند سطح یک زخم آلوده را بر اساس پروتکل درمان مناسبی، عاری از باکتریهای عفونتزا در زخم کند؛ عملا میتواند به داد بیمار رسیده و زودتر درمانش را انجام میدهد.
پلاسمای طبیعی حالتی از ماده است که در طبیعت وجود دارد؛ این پدیده چه تأثیری بر روند محیطزیست دارد و آیا این موضوع پل ارتباط علم پزشکی با طبیعت قلمداد میشود؟
پلاسما دوستدار محیطزیست است. به لحاظ اینکه مادهای که از پلاسما میگیریم در طبیعت و محیطزیست نمیتواند اثر سوء داشته باشد. بنزین، مادهای صنعتی است؛ ترکیبی است که از نفت و در اثر فعلوانفعالات شیمیایی به دست میآید. خود نفت اگر قرار بود برای محیطزیست مفید باشد در سطح زمین بود. پس نفت آلودهکنندهترین ماده علیه محیطزیست است. قرار نیست هر چه کشف میکنیم و روی زمین است، به سود ما باشد. آرگون جزئی از عناصر موجود در هواست که ما آن را تنفس میکنیم. هلیوم هم همینطور. بالطبع اگر هلیوم عارضهدار باشد در اثر تنفس ما دقیقهای مثلا ۱۵تا و در ساعت ۹۰۰ تا دم انجام دهیم؛ ۲۲هزار بار هلیوم وارد ریه ما و بالا و پایین میشود. این هلیوم را در پلاسما به شکلی از ماده تبدیل میکنیم؛ همان ماده است و کاربریاش تغییر کرده است. پس به ضرر محیطزیست نیست و برای انسان نیز بیضرر است. آب درهرحالت چه مایع وچه گاز وچه پلاسما برای محیطزیست بیضرر است. شما نمیتوانید بگویید هلیوم که در محیطزیست وجود دارد نباید بیش از آن وجود داشته باشد. مثلا یکدهم درصد گاز هوایی که ما استنشاق میکنیم، هلیوم است. اگر ما چیزی از روی زمین بیاوریم و تبدیل به هلیوم کنیم این مضر است. درخت را میسوزانیم، تبدیل به زغال میکنیم آیا به محیطزیست آسیبزدهایم؟ خیر. اگر از کیلومترها در زیر زمین نفت را روی زمین بیاوریم، به محیطزیست ضرر رساندهایم. یا گازکربنیک در درخت است اما اگر سرب را در بنزین زیاد کنیم به هوا آسیب زدهایم و سرب محیطزیست را نیز افزایش دادهایم. فناوری پلاسما فقط مادهای که در محیطزیست است را از حالتی به حالت دیگر تبدیل میکند که آن حالت دیگر نه بر وزنش اضافه و نه از آن کممیشود. فرم ماده عوض میشود. بررسیهای میدانی و تحقیقاتی نشان میدهد پلاسما آلودهکننده محیطزیست نیست. این را همه دانشمندان فیزیک، زیستشناسان و پزشکان پذیرفتهاند. شکلی از ماده است و اگر آن شکلی از ماده که در طبیعت است را استفاده کنید، بیضرر است. درست مثل انرژی اتمی. از انرژی اتمی برق تولید میکنیم و انرژی حاصل از آن برق، پاک است. درست مثل باد است. اگر اینطور نبود اروپاییها به سمتش نمیرفتند. ۷۰درصد برق فرانسه از انرژی اتمی است. پلاسما هم همینطور است. موضوع دیگر اینکه ما در طول سال مگر چقدر رعدوبرق داریم که ایجاد پلاسما میکند. رعدوبرق جریانی الکتریکی است که اگر فردی در جریان آن قرار بگیرد ممکن است آسیبزا باشد اما برق در محیطزیست ایجاد آلودگی نمیکند. یا لامپهای نئون و فلورسنت همهشان پلاسما هستند و ایجاد اشکال در محیطزیست نمیکند. نفت، فسیل و زغالسنگ و بنزین است که وقتی میسوزانید و از اعماق زمین روی سطح زمین میآورید، میزان گازکربنیک محیطزیست را زیاد کرده و شما را به بیماریهای قلبی و عروقی دچار میکند. پس بهنوعی میتوانیم بگوییم که شکل چهارم ماده است که با محیطزیست سازگار است.
از نظر هزینهبر بودن، نگرانی بیماران مبتلا به زخمهای دیابتی بهوسیله درمان با پلاسما کاهش مییابد؟
لازم به توجه است درحالحاضر برای زخم، درمانهای مرسوم خودمان را انجام میدهیم. شستوشو، تمیزکاری، تراشیدن و پانسمان زخم و آنتیبیوتیکهای آنچنانی. آیا آنتیبیوتیک برای بشر مفید است یا مفید نیست. آنتیبیوتیک را میتوانید با نسخه پزشک یک هفته استفاده کنید. دارویی صنعتی برای بشر که برای محیطزیست یقینا خوب نیست. به چه دلیل فاضلابهای بیمارستانی را استریل میکنیم، چون آبی که در بیمارستان در زمین ریخته میشود زمین را آلوده میکند. اگر کاری میکنیم که مصرف دارو را کم کنیم به محیطزیست کمک کردهایم. ما درحال انجام درمانهای رایج زخم هستیم. در نهایت میبینیم اگر در سالهای ۱۳۰۰شمسی و ۱۹۳۰و۱۹۵۰میلادی میزان قطععضوها یک درصد جامعه دیابتی بود، الان با درمانهای مرسوم به ۰.۵درصد کاهش یافته؛ اما صفر نشده است. به همین جهت ما باید تلاش کنیم آن ۰.۵درصد را به ۰.۱درصد برسانیم. برای اینکه بتوانیم ۰.۴درصد از قطععضوها پیشگیری کنیم. ما ادعا میکنیم پلاسما این کار را انجام میدهد. نمیتوانیم بگوییم پلاسما ریشهکن میکند. پلاسما در بیمارانی که دیدهایم آرامش را حتی در جلسه اول برگرداند. اگر بیماری حتی دیر به پزشک مراجعه کند، میتواند احساس بهبود کند. نکته اینجاست که پلاسما تولید بومی کشور ماست. یعنی وقتی شما دستگاهی دارید که ماده را تبدیل به پلاسما میکند، درواقع پلاسما را دارید. هلیوم و آرگون موادی هستند که در هوا وجود دارند و میتوان از آنها پلاسما درست کرد. به خاطر دارید که در دوره کرونا ماسک هم به ما نمیدادند و مافیا شده بود. حسن این داستان آن است که ما خودمان میتوانیم هلیوم را به پلاسما تبدیل کنیم. انرژی اتمی این کار را انجام داده و میتواند اندازه دریا به ما پلاسما بدهد. اگر بتوانیم در بررسیهایمان به این واقعیت دستیابیم که اثربخشی پلاسما نسبت به درمانهای رایج بیشتر است، همیشه میگوییم علم ادامه علم است. علم را دارید و روی آن کار کرده و علم ایجاد میکنیم. علم از دل جهل برنمیخیزد. من معتقدم ما پلاسما را بهنوعی به یاری درمانهای رایجمان آوردهایم. اگر در طول سال قطععضو ۴۰۰ نفر را در کشور حداقل به تأخیر بیندازیم، همراه با بهبود زندگیشان باارزش است. بله، هزینهبردار است اما در اختیار خودمان است. وقتی ببینیم این درمان به نظام سلامت کمک میکند، وقتی نظام سلامت مشاهده میکند که با هزینهکردن میتواند استفاده از آنتیبیوتیک، سرم شستوشو و... را کمتر کند و بهنوعی درمانی اثربخش پیشرو دارد، به این روش روی میآورد و از سویی هزینهها را بیمه متقبل میشود. این فناوری به اندازه خودش هزینه دارد. همیشه بحث هزینه- فایده در حوزه سلامت مطرح میشود. زمانی بیماری داریم که مغزش خونریزی وسیعی کرده و سطح هوشیاریاش خیلی کم شده است، این روش درمانی برای او ارزشی ایجاد نمیکند. ما میدانیم که این شایدها در درمان وجود ندارد، در برخی موارد آزمونوخطا انجام نمیدهیم. اگر از زمان لازم گذشته است، دیگر کاری انجام نمیدهیم. ولی وقتی بیمار ۲۴ ساعت قبل بطنهایش پرخون شده و تمام مراکز حیاتیاش از کار افتاده و برگشتپذیر نیست، درمانهای در آن شرایط را انجام میدهیم. در حوزه زخم اگر بدانیم پایی قرار است قطع شود، اگر امروز قطع نشود فردا بیمار فوت میکند، پلاسما به بیمار نمیدهیم. پلاسما وقتی به کار میآید که نیازی به قطععضو نباشد. یکی از پروتکلها این است که بیمار در همان روزهای اول که احساس کند پایش زخم است با چند جلسه بیماری درمان شده و زخم بهبود پیدا میکند. عامل زخم عامل شفایابندهای نیست. دیابت را ما درحالحاضر درمان نمیکنیم. بیماری دیابت در هیچ جای دنیا قطعا درمان نشده است، کنترل میشود. فرض بر این بگیریم که در کشور ما دیابت علاجپذیر نیست و فقط میشود کنترل کرد. این مورد از خیلی از حملات بیماری جلوگیری میکند. اگر فردی ۲۰ سال بعد از ابتلا به دیابت، زخمی پیدا کرد و با سه جلسه درمان با پلاسما خوب شد، نمیتواند بگوید دیگر دچار زخم نمیشود. به این علت که بیماری هنوز سرجایش هست. آن بیمار باید همکاری کند و دچار زخم نشود. وظیفه ماست به بیماران اعلام کنیم دو ماه بعد از ترمیم زخم باز هم به ما مراجعه کنند و اقدامات پیشگیرانه را انجام دهند. ما میتوانیم با استفاده از کاهش هزینههای جانبی هزینههای پلاسما را تأمین کنیم و در دسترس مردم قرار دهیم. دانش مردم را نسبت به کنترل زخم بالا ببریم. بیمار مبتلا به زخم را رها نمیکنیم. البته امکانات ما در حد جوابگویی همه بیماران مبتلا به زخم نیست. هزینه تهیه کپسول هلیوم برای ما سنگین است. با وجود این ما تعدادی از بیماران را درمان میکنیم. بعد از آنکه از نظر نیروی انسانی و تجهیزات پزشکی و تهیه کپسولهای هلیوم با کمک انرژی اتمی تأمین شدیم؛ انشاءا... بیماران دیگر را هم تحت درمان قرار میدهیم.
علم پزشکی در کنار فناوری پلاسما چند درصد موفقیت درمان با پلاسما را میتواند به جامعه نوید دهد و در چه صورتی نویدبخش خواهدبود؟
در حوزه سلامت و درمان در کشور ما و در جامعه دانشگاهی هنوز آنچنان که باید و شاید کار آکادمیک روی پلاسما انجام نشدهاست. بر اساس اطلاعاتی که دارم، در این مرکز در مورد پلاسما یک کار درمانی - تحقیقاتی را بهنوعی رقم زدهایم. ما بهعنوان عضوی از جامعه پزشکی که توان استفاده از پلاسما برایش فراهم شدهاست، موظفیم این کار را انجام دهیم. اینجا اولین پایگاه در ایران است که میخواهد اطلاعات مناسبی برای میزان مصرف پلاسما در طول مدت درمان، میزان اثربخشی و رضایتمندی و حتی عوارض جانبیاش به دست بیاوریم، هزینه فایده و تمام متغیرهای حوزههای کلینیکال ترایال را مدنظر داریم. کد اخلاق پزشکی ما را امروز فردا به ما میدهند و ما توانستهایم اقدام پزشکی قابل قبولی از سوی وزارت بهداشت انجام دهیم. علت اینکه بنده وارد این فاز شدم این بود که این فناوری را در حوزه درمان بیماریهای قلب و عروق وارد کنم. بنده به دنبال این هستم با استفاده از پلاسما مشکلات قلبی را حل کنم. بنابراین در ورامین با کمک انرژی اتمی و عنایت خداوند کار با پلاسما را آغاز کردهایم. اثر و درمانش را روی بیماران زخمهای دیابتی به شکل خیلی آکادمیک ثبت و تحلیل میکنیم. الان بیماران بعد از پر کردن فرم رضایت، پزشک مرکز را میبینند. ما و تیم پلاسما با بیماران صحبت میکنیم. مستندات و رضایتمندیشان را دریافت میکنیم. همان بیماران به موضوع درمان امیدوار شدهاند. بنده توقع دارم از همکاران در دانشگاه شهیدبهشتی بهعنوان قطب علمی کشور و یکی از پیشروترین دانشگاهها و دانشگاهی از نسل چهارم که استانداردهای روز را دارد، در این پروژهها استفاده شود. باید انرژی اتمی در این زمینه کمک کند. چیزی که بسیار آشکار است درمان زخم با استفاده از پلاسماست. این درمان عارضهای برای بیمار ندارد. او با کمک مادهای که از طبیعت است درمان میشود. نه به طبیعت اضافه میکند و نه از آن کم میکند. آب به اعماق زمین میرود؛ باکتریها در اعماق زمین راه پیدا میکنند. باکتری در محیطزیست و محیط زمین نمیتواند زندگی کند. ما میتوانیم پلاسما را که نه کم شود و نه زیاد از یک حالتش در بیاوریم. عفونتی را که میتواند خطر ایجاد کند، کم کنیم. خود پلاسما خطری برای جامعه ایجاد نمیکند. من معتقدم باید مراکز علمی و قطبهای علمی به کمک بیایند و کمک کنند ما بتوانیم این کار علمی را به یک بسته علمی ثابت شده مؤثر در درمان زخمها بهویژه زخم دیابت تبدیل کنیم. بنده بهعنوان کسی که اینجا پیشقراول درمان است؛ از انرژی اتمی، وزارت بهداشت و همچنین دانشگاه علومپزشکی این توقع را دارم. یقینا دیکته ننوشته غلط ندارد وقتی کار شروع میشود و سر سفره سلامت مردم میرود؛ مشخص میشود.
بحث آینده فناوری پلاسما و بیماریهای قلبی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سال ۱۳۸۸ درمان قلب کودکان را شروع کردم. یکی از نگرانیهای ما نوزادانی هستند که وقتی متولد میشوند انسداد عروق دارند. البته یکی از خدمات خوبی که جامعه قلب کودکان ارائه میکند، این است که با تشخیص در هفته ۱۷،۱۸ جنینی مشکل این نوزادان را تشخیص میدهند. بعضا دستور سقط آنها را صادرمیکنند. مثلا بیماری درهفته ۱۶ و ۱۷ شناسایی و تشخیص داده میشود خروجی او بسته است ودریچه ندارد یک بطن هم بیشتر ندارد. معلوم است این نوزاد به دنیا بیاید، بچهای نیست که روی زمین برای خانوادهاش بماند. این نوزاد بهمحض تولد کاملا سیاه است و خون به ریهاش نمیرسد. از همان کودکی در دو سالگی باید عمل شود و معمولا تا سن ۹-۸ سالگی ازبین میرود. خیلی از مراکز میگویند کاری نمیشود انجام داد و بهتر است سقط شود. الان اکوکاردیوگرافی قلب جنین از تولد نوزادان با بیماریهای پیچیده قلبی پیشگیری میکند. اما نوزادانی به دنیا میآیند که مشکل قلبیشان پیچیده نیست. ما روزهای اول در حوزه قلب کودکان به دنبال این راه بودیم که آیا میشود از روشهای سادهتری برای درمان تنگیهای قلبی استفاده کرد. یکی از تفکرات و ایدههای من این بود که با استفاده از لیزر میتوانیم به قلب برویم و مراحل عمل کودک را کم کنیم. با لیزرتراپی آن دریچه را سوراخ کنیم و او را کمتر به اتاق عمل ببریم. خدمت دکتر صالحی در انرژی اتمی رفتیم؛ صحبت کردیم که یک آزمایشگاه به ما بدهند که در آن با استفاده از لیزر بافت را سوراخ کنیم. یک چیزی شبیه دریچه رگهای حیوانی. دانشگاه موافقت نکرد. ما هم دیگر نتوانستیم. یکی از دلایلی که موافقت نشد این بود که لیزر خودش میتواند به چشم فرد اپراتور آسیب بزند در حالی که میتوان با عینکهای مخصوص ازآن جلوگیری کرد.من ازآن زمان به بعددنبال چاقویی برای درمان بیماران قلبی کودکان و بزرگسالان بودم که آن چاقو فیزیکی نباشد و نامرئی باشد. یعنی اگر بیماری داریم که درگوشهای از قلبش رگی تنگ شده به این فکر افتادیم با استفاده از لیزر بدون اینکه قلب را باز کنیم به داخل رگ برویم و با استفاده از لیزر آن تنگی را آب کنیم. الان با استفاده از پلاسما میتوانیم این کاررا انجام دهیم. هم لیزر درکشور ما فراوان است و هم پلاسما. ما با استفاده از این دو، تنگیهایی را درعروق بیماران آب کنیم و این شدنی است. این ایده من بسیار کمعارضه و کمهزینه است. در بیماریهای قلبی و مادرزادی و نوزادی، نارساییها، سکتههای قلبی را کم کرده وآمار نیمهعمر بشررابه مقدار قابلملاحظهای کاهش میدهد.
به عقیده شما تعامل جامعه پزشکی در ارتباط با پلاسماتراپی در حال حاضر چگونه ارزیابی میشود؟
جامعه پزشکی دنبال پویایی بحث است و دنبال تخریب نیست. جامعه پزشکی میخواهد فایده کاری که برای بیمار انجام میشود بیش از عارضهاش باشد. دلم میخواهد وزارت بهداشت و حوزه نظام سلامت از کاری که من انجام میدهم رضایت داشته باشند و آن را تایید کند. سؤالات حتی اگر خشن هم باشد باید پاسخگو باشیم. مهمترین سؤال از سوی جامعه پزشکی ممکن است این باشد که اثربخشی درمان را در آزمایشگاه و در محیط بیمار به من ثابت کنید تا آن را بپذیرم. نظر، توصیه، پیشنهاد و حتی تذکر و شکایت در حوزه پزشکی از این کار باید حتما پذیرفته و بررسی و پاسخ داده شود. به این دلیل که مقابل ما بیماران دردمند هستند. باید به جامعه پزشکی ثابت کنیم روش ما بیعارضه است و فایده دارد. هزینه گزافی هم ندارد و همیشگی است. فایدهاش از عارضهاش کمتر است. باید به محیطزیست ثابت شود؛ همانگونه که تاکنون ثابت شده است. من این کار را شروع کردهام و اعتقاد دارم، ما میتوانیم.