در این مستند مرکز خدمات درمانی طرح پیشگیری و کنترل بیماری را اجرا میکند که اجرای این طرح باعث کاهش بیماریها میشود. کشورهای دیگر نیز به تابعیت از ایران این طرح را اجرا میکنند اما در ادامه اجرای این طرح در دهه ۷۰ و با تغییر طرح اولیه به سود پزشکان؛ بیماری در کلانشهرها افزایش پیدا میکند. این مستند به واکاوی چرایی فاصله گرفتن ایران از مسیر الگو بودن عملکرد میپردازد. با این فیلمساز جوان گفتوگو کردهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
انگیزه و هدف شما از پرداختن به موضوع مستند «ریکاوری» که نظام سلامت و درمان کشور در آن محور قرار گرفته، چیست؟
ما این مستند را به پیشنهاد مرکز سفیرفیلم ساختیم و در ابتدا حدود سه یا چهارماه روی آن تحقیق کردیم و نظر کارشناسان صاحبنظر را در این زمینه پرسیدیم. موضوع ریکاوری در مورد نظام درمانی کشور است و بهطور کلی نظامهای درمانی در کشور به دو دسته پیشگیری و درمان محور تقسیم میشوند. نظام فعلی کشور ما نیز درمانمحور است، یعنی درآمد پزشکان از بیمار شدن افراد بیشتر از سلامتی آنهاست و این اتفاقی بزرگ در نظام پزشکی کشور بهشمار میآید که باعث تعارض منافع بسیاری میشود. ما در این زمینه تحقیق و مدلهای موفق دنیا را در این مسیر بررسی کردیم و مدنظرمان این بود روی کشوری تحقیق کنیم که مثل ما باشد؛ یعنی تحت تحریم بوده و از نظر اقتصادی شرایط مطلوبی نداشته اما از لحاظ پیشگیریمحوربودن و برخورداری از شاخصهای سلامت، کشور مطلوبی باشد تا اینکه به گزینه کوبا رسیدیم. روی کشور کوبا تحقیق کردیم و در این مستند هم بیشتر به آن میپردازیم که چه روالی داشته است. در همین مستند توضیح داده میشود که ما اوایل انقلاب توانستیم با پیگیری پیشگیریمحوربودن نظام درمان رکوردی جهانی را ثبت کردیم و در سازمان ملل هم مدل کاری ایران در مورد پیشگیری، بهعنوان الگویی موفق معرفی شد. ازدهه ۷۰ بهبعد، بهواسطه اتفاقاتی که درمجلس افتاد و لایحههایی که تصویب شد، این ورقبرگشت و اداره بیمارستانها دستپزشکان افتاد و پیشگیریمحوربودن نظام سلامت به درمانمحور تبدیل شد.
دلیل انتخاب قالب مستند کوتاه چه بود و آیا نمیترسیدید آنچه میخواهید بگویید بهطور شایسته در مستند بیان یا به مخاطبان آن منتقل نشود؟
قالب مستند بلند سینمایی جذابیتهای خاص خود را میطلبد که مخاطبان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند اما در حال حاضر مخاطبان مجازی به خوراکهای فرهنگی کوتاه مانند مستند کوتاه بیشتر عادت دارند و مخاطبان جوان شاید کمتر حوصله مستند بلند را داشته باشند؛ بنابراین سعی کردیم بهطور مطلوب در مدت کوتاه ۱۳دقیقهای به این موضوع بپردازیم تا مخاطبان حرف مهم مستند را که سرآغاز نوعی جریانسازی محسوب میشود، بشنوند. برای ساخت این مستند هم نگرانی خاصی نداشتیم و تلاشمان این بود که کار را در حد مطلوبی جلو ببریم. دلیل انتخاب قالب مستند کوتاه این است که حرف مستند ما میتواند شروعکننده یک جریان باشد و انتخاب کردیم که حتما کسی آن را ببیند و بازخورد آن را دریافت کنیم اما اینگونه مستندها با «رزیدنت» که باز هم به کمک سفیرفیلم ساخته شده و در جشنواره حقیقت حضور داشت، ادامه پیدا میکند.
فیلم ساختن در این حوزه نیاز به تخصص ویژهای دارد؛ چطور برای فیلمسازی در این حوزه به تسلط لازم رسیدید؟
رشته خودم مرتبط با پزشکی نبود و علاوه بر این جزو جوانترین فیلمسازان جشنواره با سن۲۱سال هستم و برای کار کردن در این حوزه نیاز داشتم که خیلی پژوهش را جدی بگیرم، بنابراین با پژوهشگران این حوزه صحبت کردیم. بهدلیل اینکه، این جریان چندان اصل نظام پزشکی را بررسی نمیکرد، نیاز به کاری تخصصی نداشت.
فکر میکنید چرا الگویی که ایران از دهههای پیش برای نظام سلامت پیش گرفت و درسازمان ملل هم ثبت شد، دیگر مانند گذشته ادامه پیدا نکرد؟
در نظام پزشکی کشورمان تعارض منافع واضحی وجوددارد که روند روبه رشد نظام درمانی کشور را دچار خلل کرده است. بهعنوان مثال در بخش پزشکی کشور ما شرایط بهگونهای است که مدیر بخش پزشکی یا مدیران بیمارستانها حتما باید پزشک باشند اما این در کل دنیا مرسوم نیست و مدیر بخش پزشکی نباید در قسمتی که فعالیت میکنند، منفعت داشته باشد و این تعارض منافع یکسری خلل ایجاد کردهاست.
فکر میکنید چه راهکارهایی میتواند این مشکلات را برطرف کند؟
در این مستند راهکار قطعی ارائه نمیدهیم اما افقها را روشن میکنیم که این مسأله کاملا قابلیت حلشدن دارد. یکی از کانالها برای حل این مشکلات برگزاری انتخابات مجلس پیشروست، چون طرحهای پزشکی که تصویب میشود، خیلی در این زمینه تأثیرگذار است. دیدگاه وزرا درباره این جریان افق کاملا روشنی است واینطور نیست که بگوییم دچار یأس و بنبست شدیم و نمیتوانیم این مشکل را حل کنیم.
پژوهش، تحقیق و ساخت این مستند چقدر زمان برد و چه چالشهایی پیش رو داشتید؟
ما مستند را از اوایل سال۱۴۰۲ ــ اوایل اردیبهشت ــ شروع کردیم و اواخر ماه مهر کار را به اتمام رساندیم. در مستندمان سه روایت داریم؛ یکی روایت امروز ایران، یکی روایت اول انقلاب و دیگری روایت کشور کوبا. برایم خیلی مهم بود که شرایط حاکم بر کشور کوبا را بدانم که مخاطبان امید به دست بیاورند که این جریان قابلیت حل شدن دارد. از طرفی بهدلیل کوتاه بودن زمان مستندمان دستمان برای پیدا کردن مصاحبهشونده باز نبود و از طرفی هم یکی از چالشهای خودم این بود بتوانم مصاحبه شوندهای پیدا کنم که اهل کوبا باشد و در این کشور زندگی کرده باشد اما الان قابل دسترسی باشد؛ بنابراین، دو مصاحبهشونده پیدا کردیم که هردوی آنها میتوانند برای مصاحبه سند باشند و یکی ازآنها دکتر مهدی مختاری، رئیس گروه بهداشت ودرمان مرکز پژوهشهای مجلس و دیگری هم شهروند کوبا بوده اما بهدلیل شرایط کاری در ایران زندگی میکند.
برآیند شما از حضورتان و دیدهشدن این مستند در جشنواره فیلم عمار چیست؟
این اولین کارم در سینمای مستند بود و تجربه دیگری در این زمینه نداشتم و مرکز سفیر مثل یک موتور محرک به جریان تولید فیلمم کمک کرد. به دلیل اینکه مرکز سفیر کار پزشکی ساخته بود، به من کمک کرد که بتوانم لینکهای متعددی برای ساخت اثرم پیدا کنم. مورد دومی که میتواند به من دلگرمی بدهد و در این جریان به من کمک کند، جشنواره عمار بود. بعد از اینکه کارمان را ارسال کردیم و متوجه شدیم در بخش مسابقه راه یافته، انگیزه مضاعفی پیدا کردیم تا بتوانیم گامهای بعدی فیلمسازی را محکمتر برداریم.