بهطور مثال اگر ما محافل و مجالس مذهبی را فقط برای گروههای خاص در نظر بگیریم که در آن همه، فقط مذهبیون و متدینین را فرهنگی میدانند یا اگر محیطهای هنری (سینما، موسیقی، تئاتر و...) را فرض کنیم که فقط فعالان و علاقهمندان این حوزه خود را موثر و متاثر از فرهنگ میدانند یا اگر محیطهای دانشگاهی آشنا به امور علمی و تاریخی و اساطیری یا مدرنیزه را در نظر بگیریم که فرهنگ را مختص خود قلمداد میکنند؛ پس تعاریف ارائهشده از فرهنگ، چگونه باید در جامعه بدون آنکه مختص گروه خاصی باشند خود را نمایان کنند؟ و چگونه فرهنگ باید پویا و سیال باشد؟ و چگونه فرهنگ، هویت گذشته، حال و آینده یک جامعه را در نهاد خود پرورش و گسترش بدهد؟ و...
اگر شرح بههمتنیدگی و پیوستگی مجموعهای از باورها، ارزشها، اعتقادات، عادات، رسوم، تاریخ، هنر و... را که در تعاریف فرهنگ موجود است، مرور کنیم، خواهیم دید که تغیر ذائقه و تاثیرگذاری بر فرهنگ، راهبرد مشخص و خط رسانهای تمام رسانههای فارسیزبان و معاند با ارزشها و فرهنگ ایران و انقلاب اسلامی است که از اواخر دهه ۶۰ به بعد به انحای مختلف روزبهروز رنگ جدیدتر با دایره تاثیرگذاری بیشتری به خود گرفتهاند و در اغلب مواقع، کارشناسان فرهنگی و اجتماعی آگاه به ابعاد این نوع جنگ، عناوین مختلفی مثل شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی یا ناتوی فرهنگی را مطرح کردهاند و عموما اتفاقنظر بر این سناریو داشته و دارند که دشمن مترصد تغییر هویت و فرهنگ جامعه است و این مهم را با شیوههای نوین، جذاب و چشمنواز رسانهای میخواهد به سرانجام مطلوب خود برساند.
تجهیز رسانه به سلاح خلاقیت
اغلب کارشناسان که رویکرد جنگی این نوع تقابل را با اصطلاحهایی مثل جنگ نرم به کار میگیرند، حراست و محافظت از فرهنگ ایرانی اسلامی و هویت وابسته به این فرهنگ را تنها راه چاره و ابزار مقابلهای با جهان غرب و حتی با سایر مکاتب نوظهور میدانند که هرکدام مخاطراتی به اندازه مثنوی ۷۰من دارند و شرح آن به یک یادداشت در یک ستون نمیگنجد اما! این یک حقیقت غیرقابلانکار است که غرب و شرق همواره در تقابلی سخت، متداوم و پیچیده برای سلطه فرهنگی بر هم تلاش خستگیناپذیر دارند و این تقابل در جغرافیای زمینی، خاکی، فکری و اندیشهای کشوری مثل ایران، علاوه بر نمود بیشتر، ویژگیهای خاصتری نیز به همراه دارد که این ویژگیها هرکدام ضمن استقلال وجودی، تکیهگاهی برای یکدیگر نیز هستند؛ به همین دلیل، گاهی تقویت یا وارد شدن آسیب به یکی از این ویژگیها موجبات تقویت کلی و یا آسیب جبرانناپذیر به سایر ارکان فرهنگی را نیز به وجود میآورد.
در نوک پیکان این تقابل فرهنگی، ابزاری به نام رسانه ایفای نقش دارد که به هرامکان ممکن، باید خود را مسلح و تجهیز کند و ایبسا که باید بتواند از همان ابزاری که دشمن بهره میبرد؛ یعنی جذابیت و خلاقیت و نوآوری، او نیز استفاده مفید و موثر داشته و با رویکردی آگاهانه و دانشمحور، اهداف خود را پیش ببرد.
حضور موثر در کارزار فرهنگی
دین و مذهب که بخشی لاینفک و از اجزای بسیار موثر فرهنگ محسوب میشوند، بهدلیل ماهیت شکلگرفته جهان غرب معاصر از اهداف مسلم آنها برای تغییر بافت فرهنگی جوامع و بهویژه ایران محسوب میشوند که به هر طریق ممکن باید با این تخاصم و تهاجم جهت حفظ هویت، مبارزه کرد و رسانه با رویکردهای متنوع و شیوههای نوین بیان مفاهیم و معارف، ابزار تعیینکننده و نتیجهساز این کارزار فرهنگی است.
شبکه سه با ساخت برنامه حسینیه معلی موفق به ایجاد تحولی شگرف در ارائه مفاهیم دینی و جذب مخاطب طی دورههای قبل این برنامه شد که پایه و محور آن، برنامههای سوگواری ایام محرم با حضور گروهی از مداحان سرشناس بود و بعد از آن حتی به برنامه قرآنی نیز تعمیم پیدا کرد و بهطور بالقوه توانست جایگاه فصلی و مناسبتی در کنداکتور برنامههای شبکه سه به دست آورد.
دورههای قبل که بر اساس مناسبت محرم، مردم شاهد تنوع برنامهسازی در تلویزیون بودند، انتظاراتی را بیان کردند که جزو دیدگاههای متولیان تولیدکنندگان برنامه حسینیه معلی و سیاستگذاران و مدیران شبکه سه نیز محسوب میشدند. مردم انتظار داشتند همانگونه که به وجه و مفهوم آیین سوگواری توجه شده، به نشاط و شادی معنوی نیز توجه خاصی صورت بگیرد و ایام اعیاد ماه شعبان بهترین فرصت برای تحققبخشی به این منظور است.
بر همین مبنا محسن شاکرینژاد، رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما و محسن برمهانی، معاون سیما اشارهای داشتند درباره استقبال مخاطب از حسینیه معلی که عنوان پرمخاطبترین برنامه معارفی تاریخ تلویزیون را به این برنامه دادند و عنوان کردند که حسینیه معلی تمام رکوردهای مربوط به برنامههای دینی را شکسته و حتی از برنامههای سرگرمکننده نیز مخاطب بیشتری به دست آورده است.
روحیه طنز مداحان
رویکرد نوآورانه و نوپدید این برنامه، ایجاد شادی و نشاط با استفاده از عوامل اجرایی، داوران و کارشناسان برنامه، در واقع مداحان هستند که بهطور معمول و غالب، مخاطب آنها را در مراسم عزاداری میبیند و بهسختی میتواند باور کند که این مداحان دارای چنین روحیه و خلق و خوی طنز و شادی باشند و مهمتر از آن اینکه آنها بتوانند این روحیه شاد را به جامعه منتقل کنند.
انتقال نشاط و شادی به جامعه از اهداف بالادستی این برنامه با ارائه مفاهیم و معارف دینی است که حالا بهاصطلاح، خاری در چشم دشمنان مردم ایران و رسانههای فارسیزبان معاند شده و از قضا برنامه حسینیه معلی حتی مورد توجه خود این رسانههای معاند نیز قرار گرفته و به بهانههای مختلف این برنامه را با رویکرد تخریبی مورد نقد و بررسی قرار میدهند که این موضوع نشان از عمق راهبردی و تاثیرگذار برنامههای نوآور و خلاقانه مبتنی بر مفاهیم و معارف دینی و مذهبی و فرهنگی دارد. باید تصریح کرد که درواقع حسینیه معلی از آن دست برنامههایی است که دشمن نمیخواهد ساخته شود تا با خلاء وجود چنین برنامههایی خود را بیشتر نشان بدهند.
عزیزا... محمدی - گروه رسانه