کریدورهای اقتصادی مراکز اقتصادی را به هم پیوند میدهند و نقش مهمی در تسهیل فرآیندهای یکپارچگی منطقهای و جهانی ایفا میکنند. دراین گزارش به اهمیت کریدورهای اقتصادی و آینده تجارت جهانی پرداختهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
یکی ازعوامل اصلی برای توسعه کریدورهای اقتصادی گروه بریکس شامل پنج اقتصاد مهم درحال توسعه برزیل،روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است. کشورهای بریکس تأثیر قابل توجهی برموضوعات منطقهای و جهانی به ویژه در حوزه اقتصاد دارند. آنها گروهی متنوع هستند که در همه قارهها پراکنده شدهاند و جمعیتی بالا، مساحتی وسیع و منابع طبیعی فراوانی دارند.بریکس همواره به دنبال توسعه کریدورهای اقتصادی بوده است، زیرا این ابتکارات در راستای هدف کلی آن برای کاهش هژمونی غرب و ایجاد نظم جهانی چندقطبی است. دراین راستا،سه کریدور اقتصادی مهم شامل ابتکار کمربند وجاده(BRI)، کریدور شمال-جنوب (INSTC) و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEEC) بررسی قرار خواهند گرفت.
ابتکار چینی در نظم نوین
پروژه ابتکار کمربند و جاده طرح زیرساختی عظیمی به سرکردگی چین است. از زمان آغاز به کار پروژه در سال ۲۰۱۳، چین حدود یک تریلیون دلار در طرحهای آسیا، اروپا و آفریقا هزینه کرده است و احتمالا این رقم تا ۸تریلیون دلار افزایش خواهد یافت. ابتکار کمربند و جاده نه تنها شامل بعد اقتصادی از نظر گسترش تجارت و سرمایهگذاری بین قارهای، بلکه دارای مؤلفهای مبتنی بر ارزشهای ایجاد نظم بین منطقهای چین محور بوده که در راستای منافع پکن است.پروژه ابتکار کمربند و جاده ظرفیت بسیار بالایی برای براندازی هنجارهای جهانی کنونی و ایجاد نظم نوین دارد که میتواند فرصتهای جدیدی را برای بازیگران خاص ایجاد کند.
شتاب گرفتن شمال-جنوب
پروژه دوم، کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) است که روسیه، هند و ایران در سال۲۰۰۱ راهاندازی کردند. از دیدگاه هند و ایران، این پروژه به عنوان دروازهای به بازارهای آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه و اروپا عمل میکند.کریدور بینالمللی شمال-جنوب همچنین میتواند به ایران در دور زدن تحریمهای غرب که مانع جدی دربرابر توسعه اقتصادی آن بوده است، کمک کند. گرچه این پروژه در مقایسه با ابتکار کمربند و جاده بودجه بسیار کمتری دارد و در سالهای اخیر پیشرفت اندکی داشته است، اما بهدنبال جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲شتاب بیشتری گرفت.ایران از بنیانگذاران کریدور شمال-جنوب است، همچنین بخشی از کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا نیست و به دلیل پیچیدگیهای تحریمهای غرب بهوسیله ابتکار کمربند و جاده نسبتا به حاشیه رفته است.کشورهای کریدورهای اقتصادی وابسته به بریکس سهم فزایندهای از کل تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص میدهند، در مقابل گروه G۷ روند نزولی داشته است.همچنین، عضویت ایران در کریدور اقتصادی شمال-جنوب، آن را تقویت میکند.
آغاز پروژه هندی
سومین پروژه موردبررسی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپاست.ظهورکریدورهای اقتصادی مشروعیت سازمانهای چندجانبه مسلط پس از جنگ جهانی دوم را مانندسازمان ملل متحد، بانک جهانی،صندوق بینالمللی پول و ناتو به چالش کشیده است. یکی از تفاوتهای اساسی این دوساختار درسطح رسمی بودن است.جهان درحال تغییرازسازمانهای چندجانبه رسمی به کریدورهای اقتصادی و به تبع آن سازمانهای غیررسمی بین دولتی واشکال مختلف همکاری میان کشورهای محدود است. این تغییرات پرسشهایی را در مورد اینکه چگونه این پدیده میتواند محیط ژئوپلیتیک جهانی را متحول کند، ایجاد کرده است.
تغییر شیوه حکمرانی
کشورهایی که همکاریهای خود را بهوسیله کریدورهای اقتصادی تقویت کردهاند، شیوههای حکمرانی فرامرزی را تغییر میدهند. توافق نامههای زیربنای این حکمرانی جهانی داوطلبانه است و به اشکال دیگر همکاری رسمی مانند سازمانهای منطقهای مرتبط نیست.شاید برجستهترین برخورد قدیم و جدید (از نظر نهادهای رسمی چندملیتی در برابر کریدورهای اقتصادی غیررسمی) بهوسیله ایالات متحده و چین است، زیرا ایالات متحده در حال ازدست دادن هژمونی خود است.چین با بهرهگیری ازبریکس و ابتکار کمربند و جاده برای جذب شرکا استفاده میکند. برخلاف ایالات متحده وسایر کشورهای غربی، نظم جهانی به رهبری چین تأکید کمتری بر ارزشها، فلسفهها و قوانین مشترک دارد.درمقابل، تجارت سودمند و روابط قدرت را دراولویت قرار میدهد. به طور خلاصه، چین میخواهد جایگزین ایالات متحده بهعنوان قدرت هژمونیک مسلط شود، اما اقتصاد به جای ایدئولوژی، ژئوپلیتیک و سیستم چندقطبی جدید را کنترل میکند.