پس اگر برای زندگیمان برنامه خاصی نداشته باشیم، گذر زمان فقط سپری شدن لحظهها، روزها و فصلهاست و دستاورد ما از این گذر زمان هیچ است. به همین دلیل میتوان از هر فرصتی برای برنامهریزی، تغییر و رشد استفاده کرد و بهره برد. سال تازه و فصل بهارهم یکی ازبهترین فرصتهایی است که میتوان آنرا بهانهای کرد برای تغییر وبهترشدن اما برای بهتر شدن و موفقتر عمل کردن در جنبههای مختلف زندگی باید برنامههایی هدفمند داشت و به این برنامهها پایبند بود. در غیر این صورت هر سال با فهرست بلندبالایی از اهدافی مواجه خواهیم بود که هیچوقت به آنها نخواهیم رسید! اینبار اما بیایید اراده کنیم و خودمان را محک بزنیم و از فرصت سال۱۴۰۳ و بهار برای یک برنامهریزی خوب و دقیق و ازهمه مهمتر واقعبینانه و قابل پیادهسازی داشته باشیم؛ برنامهای که درپایان سال وقتی به فهرست هدفها وبرنامههایمان نگاه میکنیم نفس عمیقی بکشیم وباخودمان بگوییم «آخیش به بخش قابلتوجهی از اهدافم درسال۱۴۰۳ رسیدم»!
دستهبندی اهداف
شاید نخستین گام برای یک برنامهریزی یکساله دستهبندی اهداف مورد نظرمان باشد. بهطور نمونه میتوانیم اهدافمان را در گروه اهداف آموزشی و تحصیلی، اهداف سلامتی وورزشی،اهداف درآمدی و اقتصادی، اهداف معنوی و اهداف ارتباطی تقسیمبندی کنیم و ذیل هریک از این سرفصلها گزینههایی را طراحی و اجرایی کنیم.
مشخص و دقیق بودن
اهداف باید مشخص و دقیق باشند تا بتوانید بهخوبی آنها را اندازهگیری کنید. مثلا اگر میخواهید ادامه تحصیل بدهید باید مشخصا در چه رشتهای تا بتوانید در همان مسیر برنامهریزی و تلاش کنید.
واقعگرایی
اهداف باید واقعگرایانه باشد، به این معنی که باید قابل دستیابی و قابل تحقق باشد. بهطور مثال شما میتوانید در طول یک سال به وزن دلخواه برسید اما اگر اضافه وزن زیادی دارید، غیرممکن است یکی دو ماهه ۲۰ کیلو وزن کمکنید!
اهداف کوتاهمدت و بلندمدت
بهتر است اهداف کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشید. اهداف کوتاهمدت به شما کمک میکنند تا پیشرفت خود را در طول زمان پایش کنید و اهداف بلندمدت به شما هدف و جهت داده میشود. با توجه به این نکات، تعیین اهداف خود را با دقت انجام داده و برای دستیابی به آنها برنامهریزی کنید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا به بهترین شکل ممکن برای سال جدید آمادگی داشته باشید.
ویژگی هدفهای قابل تحقق
هر هدفی قابلیت دسترسی و تحقق ندارد. اصلا برخی از اهدافی که ممکن است در ذهن ما وجود داشته باشد هدف نیست! هدفهایی که ما برای خودمان تعیین میکنیم باید ویژگیهای خاصی داشته باشند تا بتوانیم به آنها دست پیدا کنیم وگرنه ممکن است با عدم تحقق اهدافمان مواجه و بیشتر سرخورده شویم.
انعطافپذیری
برنامهریزی زمان باید انعطافپذیر باشد. ممکن است در طول روز با تغییرات غیرمنتظره روبهرو شوید، بنابراین باید قادر باشید برنامه خود را بهروزرسانیکنید.
زمانبندی
باید زمان مشخصی برای دستیابی به اهداف خود تعیین کنید.به عنوان مثال، اگرمیخواهید زبان انگلیسیتان را تقویت کنید لازم است بدانید درچه بازهای قراراست این اتفاق بیفتد. بنابراین، تعیین یک زمان مشخص برای دستیابی به این هدف میتواند به شما کمک کند.
مرور کارنامه عملکردی
هیچکس مانند خود ما نمیتواند کارنامه عملکردمان رابررسی ونقاط قوت وضعفمان را شناسایی کند. اگر شما در برنامهریزیهای قبلیتان موفق نبودهاید و به اهدافتان نرسیدهاید، خودتان بهتر ازهرکسی میتوانید دریابید کجا راه رااشتباه رفتهاید وکجا باید خودتان یا مسیرتان را تغییر دهید. از تجربیات گذشته خود استفاده کنید تا در برنامهریزی برای سال جدید، بهبودهای لازم را اعمال کنید.
تعادل زندگی
حفظ تعادل در زندگی شخصی، حرفهای واجتماعی نقش مهمی درموفقیت شما دارد.مطمئن شوید که دربرنامهریزی خود زمان کافی برای همه جوانب زندگی خود در نظر گرفتهاید. تعادل در زندگی به معنای داشتن تعادل و توازن بین ابعاد مختلف زندگی انسان است که شامل ابعاد فیزیکی، روحی، اجتماعی و حرفهای میشود. این تعادل به شما کمک میکند تا زندگیتان را به بهترین شکل ممکن تجربه کنید و از هر جانب بهترین نتیجه را بگیرید.
تعیین اولویتها
قطعاهدفهای ما اولویتهای متفاوتی دارند و این اولویتها به شرایط زندگی، علائق و امکانات موجود در زندگی ما بستگی دارند. برای دستیابی بهتر و راحتتر به اهدافتان باید اولویتبندی داشته باشید. این به شما کمک میکند تا وظایف و کارهای مهمتر را در اولویت قرار دهید و به آنها اولویت بیشتری بدهید.
پشتکار و انگیزه
پشتکار داشته باشید. هیچ راه میانبری برای رسیدن به اهداف وجود ندارد و باید تلاش کرد و پشتکار داشت. پشتکار و انگیزه از عوامل مهم در دستیابی به اهداف است. اطمینان حاصل کنید که همواره با انگیزه و پشتکار به دنبال دستیابی به اهداف خود هستید.
برنامهریزی زمانی
پس از تعیین اهداف، نیاز است که زمان خود را برای دستیابی به آنها برنامهریزی کنید.میتوانید یک برنامه هفتگی، ماهانه یا سالانه تهیه کنید و زمان خود را بر اساس آن تقسیم کنید. مدیریت زمان یک مهارت حیاتی برای دستیابی به اهداف است. با تعیین زمان مناسب برای هر فعالیت و وظیفه، مطمئن شوید که وقت خود را به بهترین شکل ممکن استفاده میکنید.
تعیین زمان استراحت
برای رسیدن به اهداف ما نیاز به استراحت و تمرکز داریم و تحقق اهدافمان با کار پیوسته و بدون استراحت امکانپذیر نیست. حتی با چنین رویکردی ممکن است ما خسته و نا امید و برای ادامه راه مردد شویم. برنامهریزی زمان نباید فقط شامل کار و وظایف باشد، بلکه باید زمان مناسبی برای استراحت و تفریح نیز در نظر گرفت. استراحت مناسب به شما کمک میکند تا بازدهی خود را افزایش دهید.
نوشتن اهداف و تهیه چکلیست
حتما فهرستی از اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود تهیه کنید و بر اساس اولویتهای مد نظرتان، اهداف را در چکلیستی بنویسید و این نوشته را جایی قرار دهید که جلوی چشمتان باشد. علاوه بر این میتوانید کارهایی را هم که باید انجام دهید، بنویسید و تعیین کنید. استفاده از لیست وظایف به شما کمک میکند تا وظایف خود را به خوبی مدیریت کنید. میتوانید وظایف خود را در یک لیست نوشته و به ترتیب اولویت قرار دهید.
امروز و فردا نکنید
«از شنبه» شروع کردنها را کنار بگذارید! همه روزها روز خدا هستند و شما هر روزی که اراده کنید میتوانید برای اهدافتان تلاش کنید. امروز و فردا کردن و کار را به تعویق انداختن فقط میتواند مسیر را برای ما طولانیتر کند و راه را سختتر.با توجه به این نکات، برنامهریزی زمان مهارت مهمی است که میتواند به شما کمک کند تا زمان خود را بهینهتر مدیریت کرده و به اهداف خود دست یابید.این فرآیند نیاز به عادات قوی، پیگیری مستمر و تعهد دارد، اما با تمرین و تلاش، میتوانید این مهارت را بهبود دهید و به بهترین شکل ممکن از زمان خود استفاده کنید.
بهدنبال تحقق رویاهایت باش
همه ما در ذهنمان رویاهایی داریم و بر مبنای این رویاها و ایدهآلها هدفهایی را طراحی میکنیم. در واقع انسان بیهدف و بیانگیزه نمیتواند زنده بماند و زندگی کند. بنابراین ممکن است هریک از ما اهداف کوچک یا بزرگی را دنبال کنیم اما بیتردید، بیهدف نیستیم. بزرگی و کوچکی اهداف ما به ایدهآلها، جهانبینی و نگاه ما به زندگی برمیگردد اما قدر مسلم هریک از ما به نوعی بهدنبال رشد و تعالی هستیم. حتی اگر مسیر و تعریفمان از این رشد و تعالی با یکدیگر متفاوت باشد.صرفنظر از جزئیات اهدافی که میتواند به تناسب هر شخصی متفاوت باشد اما لازم است تا برای هدفهایمان برنامهریزی داشته باشیم و به این برنامهها پایبند باشیم. یقینا وقتی بتوانیم یکییکی فهرست اهدافمان را تیک بزنیم و به آنها دست پیدا کنیم حس بهتری نسبت به خودمان خواهیم داشت و این یعنی رضایت بیشتر از زندگی و رسیدن به آرامش.کار و تلاش در مسیری که از نظر شخصی برای ما جذاب و ارزشمند است، در مقایسه با تلاش برای خواستهای که آزادانه انتخاب نشدهاند، به احتمال بیشتری برای ما شادمانی خواهد داشت.تحقیقات متعددی نشان داده که در میان فرهنگها و نژادهای گوناگون، افرادی که اهداف اصلی زندگیشان ذاتا و از درون برایشان ارزشمند و دارای اجر است، از پیگیری و دنبال کردن آنها لذت و رضایت بیشتری دارند.حقیقت این است که دنبال کردن اهداف درونی مارا شادمانتر میکند. بخشی به این خاطر است که آنها بهطور نسبی الهامبخشتر و لذتبخشتر هستند و بخشی دیگر احتمال دارد که روی آنها سرمایهگذاری کنیم، حفظشان کنیم و در آنها موفق شویم.محققان نشان دادهاند که دنبال کردن هدفهای درونی به فرد برای ارضای نیازهای اساسی روانشناختی کمک میکند.به همین خاطر است که اغلب افرادی که به خواسته والدین یا اطرافیان خود در رشته تحصیلی خاصی تحصیل میکنند یا به شغل خاصی روی میآوردند در شغل یا تحصیلشان چندان موفق نیستند. برخی از این افراد که بیشتر خودشان را دوست دارند و از عزت نفس بالاتری برخوردارند حتی از میانههای مسیر هم که شده برمیگردند و بهدنبال اهداف و علایق خود میروند و میتوانند موفقیت را در آغوش بگیرند اما آنهایی که جرات تغییر ندارند یا موفق نمیشوند یا به آرامش درونی نمیرسند.