انگیزه و علل این دست قتلها از دو جهت قابل بررسی است. دسته اول بحث قتلهای اتفاقی که در پی خشونت موجود در خانوادهها به وجود میآید که در بسیاری اوقات یک درگیری ساده وبه دنبال آن یک ضرب و جرح و زد و خورد عادی وبدون هیچ انگیزه قبلی اتفاق میافتد که متهم هیچگاه حتی به فکرش هم نمیرسیده این درگیری ممکن است منتهی به قتل شود. دراین دست درگیریها آلت قتاله معمولا همان وسایل خانه است مانند چاقو، قیچی و اجسامی که هنگام یک درگیری خانگی پرتاب میشود یا از آن بهعنوان جسم سخت و نوکتیز برای آسیب رساندن به مقتول استفاده میشود. در دسته دوم ما با قتلهایی مواجه هستیم که با طرح نقشه قبلی و با انگیزههای روشن به مرحله اجرا میرسد.این دست قتلها معمولا درپی رابطه نامشروع همسروافشا شدن آن نزد دیگری اتفاق میافتد. بیشتر خانوادههایی که زندگی آنها در این گزارش به تصویر کشیده میشود، انسجام ندارند. طلاق و پراکنده زندگی کردن اعضای یک خانواده خیلی معمولی به تصویر کشیده شده و بهنوعی مسأله طلاق عادی به نظرمیرسدحال آنکه تمام اینها خود ضدتبلیغهایی بسیار تأثیرگذار برای مخاطبان این آثار به شمار میآید. سوءتفاهمها، سازههای ذهنی وباورهای غلط به همراه تفکرات غیرمنطقی نیز میتواند در ایجاد انگیزه ارتکاب به همسرکشی در بین زوجین مؤثر واقع شود. ازسویی نقش نهادهای فرهنگی دیگر که از ابتدای زندگی هرفرد، دخیل هستند باید مورد توجه قرار گیرد.نقش فرهنگسازی نهادهای آموزشی مانند مدارس و مساجد و بخش فرهنگ والبته ازسویی دیگرنقش ورسالت فرهنگی مراکزمشاوره برای رسیدگی به مشکلات زوجین خیلیمهم است.
جنایت آتشین به خاطر چای سرد
در جنایتی دیگر، مرد خشن به خاطر سرد بودن چای روی همسرش بنزین ریخته و او را زنده زنده سوزاند. پرونده قتل این زن سیاهبخت دو سال قبل تشکیل شد و مأموران که با گزارش حراست بیمارستانی در تهران در محل حاضر شده بودند، زن جوان به نام لیدا را تحت بازجویی قرار دادند. این زن به پلیس گفت شوهرش روی او بنزین ریخته و اوراسوزانده است. لحظاتی بعد از این گفتهها بودکه زن جوان براثرشدت سوختگی جانش را از دست داد.پلیس، تحقیقات خود را آغاز کرد ومتوجه شد بین لیدا و همسرش محمود از سالها قبل اختلاف وجود داشته و آنها از زوجهای ناسازگار بودهاند.محمود که ابتدا مدعی بود زنش خودسوزی کرده، در بازجوییهای تکمیلی به قتل اعتراف کرد و گفت: من و لیدا سالها قبل با هم ازدواج کردیم. از همان ابتدا با هم اختلاف داشتیم و درگیر بودیم اما لیدا باردار شد و ما تصمیم گرفتیم به این زندگی ادامه بدهیم. وقتی دخترمان به دنیا آمد، هرچند انتظار داشتیم زندگیمان تغییر کند و بهتر شود اما اینطور نشد و درگیریهای ما ادامه داشت.من و لیدا بارهادرگیر میشدیم ولی در آخر همهچیز با آشتی تمام میشد؛ تا اینکه روز حادثه لیدا برایم چای آورد. چای سرد بود، عصبانی شدم و گفتم عوضش کند. سر همین موضوع با زنم جروبحث کردیم. وقتی لیدا جوابم را داد، بیشتر عصبانی شدم و اینطور بود که روی او بنزین ریختم. بعد فندک زدم. یکدفعه لیدا شعله گرفت. بلافاصله پشیمان شدم وسعی کردم آتش را خاموش کنم. بعد از اینکه آتش خاموش شد، دیدم شدت سوختگی زیاد است، بلافاصله او را به بیمارستان بردم و ساعاتی بعد هم جان داد. اتفاقی که افتاده، بهشدت من را تحت تأثیر قرار داده است. خیلی ناراحتم و از کرده خودم پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم.
همسرکشی به خاطر رب
در جنجالیترین و عجیبترین انگیزه همسرکشی، مردی در تبریز زنش را به خاطر استفاده زیاد ازرب به قتل رساند. مجتبی جمال، بازپرس جنایی تبریز میگوید: هنوز هوا کاملا تاریک نشده بود که مرگ مشکوک و دلخراش زنی جوان در یکی از مناطق اطراف تبریز گزارش شد. بهدنبال این گزارش به همراه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تبریز سریع به محل حادثه رفتیم تا به علت مرگ مشکوک این زن جوان پی ببریم. وقتی به محل جنایت رسیدیم با پیکر بیجان زنی جوان مواجه شدیم که غرق در خون خود روی زمین افتاده بود و به گفته همسرش وی در اقدامی هولناک،خودکشی کرده وبرای همیشه به زندگیاش پایان داده اما با توجه به صحنه جرم،گفتههای شوهر را باورنکرده ودستور دستگیری او را بهعنوان تنها مظنون پرونده به کارآگاهان صادرکردیم. بعد از دستگیری مشخص میشود متهم اصلی پرونده همین شوهر جوان است و او برای گمراهکردن بازپرس، پس ازقتل زنش با اسلحه شاتگان طوری صحنهسازی کرده بود که انگار زن جوان خودکشی کرده است.علت این اقدام هولناک مرد جوان، عدم رضایت او از نحوه آشپزی و استفاده زیاد از رب گوجهفرنگی در تهیه انواع غذاها از جمله املت بوده است. این زوج جوان دارای یک فرزند دختر پنجساله نیز هستند.
دهان همسرم بو میداد، کشتمش
تحقیقات جنایی در این پرونده پس ازگزارش قتل نوعروس۱۷سالهای بهنام فرناز در خانه پدرشوهرش آغاز شد. مأموران پلیس به ساختمان مورد نظر رفتند و رسیدگی به پرونده را آغاز کردند.شواهد نشان میداد فقط چند روز از عقد فرناز وجعفر۲۸ساله گذشته بود و نوعروس برای مهمانی پاگشا به خانه پدرشوهرش رفته بود که با ضربههای چاقو از پا درآمد. تازهداماد بازداشت شد و به قتل همسرش اعتراف کرد. او گفت:زنم راکشتم چون خیلی شلخته بود.بهدنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. درآن جلسه مادر فرناز برای دامادش حکم قصاص خواست و گفت: دخترم پدر نداشت و او را بهتنهایی و با رنج و سختی زیاد بزرگ کرده بودم. دخترم را با هزار امید و آرزو عروس کردم اما این مرد، دخترم را بیرحمانه کشت. وقتی متهم روبهروی قضات ایستاد، گفت: من فرناز را نمیشناختم. مادرم بهطور اتفاقی او را در خیابان دیده و به من معرفی کرده بود. اولینبار که فرناز را دیدم از اوخوشم آمد و خیلی زود به خواستگاریاش رفتیم. فرناز و مادرش هم با این وصلت موافقت کردنداماشرط گذاشتندمراسم عقدبهسرعت انجام شود.متهم ادامه داد:شش روزپس از خواستگاری، من و فرناز به عقد هم درآمدیم.چند روز بعد مادرم، فرناز و مادرش را پاگشا کرد. وقتی با زنم تنها شدم،تازه فهمیدم او دختر شلختهای است و دهانش بو میدهد.من که احساس میکردم سرم کلاه رفته وزندگیام تباه شده است،ازکوره دررفتم وزنم راکشتم.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. این حکم دردیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد.
درگیری مرگبار سر پخت غذا
ساعت ۱۴بیستوهشتم اسفند سال گذشته مأموران پلیس مشهد در جریان قتلی هولناک درمحله ۱۷شهریور قرارگرفتند. تیم جنایی وقتی در محل جنایت حاضر شدند، با جسد زنی جوان روبه رو شدند که آثارجراحت شدید روی سروصورتش دیده میشد. در ادامه مشخص شد، مرد۴۳ساله پس از درگیری با همسرش و درمقابل چشمان دو کودکش،روی سینه زن جوان نشسته و آنقدر سرش را به زمین کوبیده بود که باعث مرگ او شد.این مرد درتحقیقات اولیه اعتراف کرد:امروز ظهر برسر پخت غذا باهمسرم درگیرشدم. عصبانی بودم و کنترلی بررفتار نداشتم و او راکشتم.خانواده متهم به قتل در تحقیقات مدعی شدند او مبتلا به اختلالات روانی است.
دوری همسرم سخت بود
سال گذشته مأموران پلیس در جریان قتل زنی در غرب تهران قرار گرفتند. تیم جنایی پس از حضور در محل با جسد زنی میانسال روبهرو شدند که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بود. فرزندان مقتول شاهد این جنایت بودند و پدرشان را بهعنوان قاتل معرفی کردند. متهم به قتل خیلی زود دستگیر شد و گفت: مدتی بود به موادمخدر اعتیاد داشتم و صدایی در سرم میپیچید و میگفت همسرم به من خیانت میکند. من عاشق زنم بودم. روز حادثه با او دعوا کردم و تهدید کرد طلاق میگیرد. این حرفش مرا عصبانی کرد. بدون او نمیتوانستم زندگی کنم. به همین خاطر با چاقو کشتمش تا از من جدا نشود!
مخالف سفر همسرم به ایران بودم
در آخرین روزهای سال گذشته مأموران پلیس آگاهی تهران درجریان سقوط مرگبار زن تبعه افغانستان از پشتبام خانهای قرار گرفتند. آنها با حضور در محل، تحقیقات خود را آغاز کردند.شوهر این زن مدعی بود همسرش خودکشی کرده اما شواهد، روایت دیگری داشت.به همین خاطر این مرد بازداشت شد وپس ازچند روزسکوت به قتل اعتراف کرد و گفت: یک سالونیم قبل با همسرم در کشور افغانستان ازدواج کرده و خیلی زود با مشکلاتی روبهرو شدیم و پس ازمدتی همسرم باخواهرش وبهصورت مخفیانه و غیرقانونی به ایران آمدند. از همسرم خواستم تا به خانه برگردد اما مخالفت کرده و به همین خاطر چهار ماه قبل به ایران آمدم و در شهرهای اصفهان ودماوند کارگری کردم تاهمسرم را پیدا کنم.سراغش رفته وباهم درگیرشدیم. او دوست داشت در ایران باشد، به همین خاطر درگیری به پشتبام کشید و او را به پایین هل داده و با صحنهسازی سعی کردم مرگش راخودکشی نشان دهم.