واقعیت این است که ارتقای فنی سینمای ایران در چند سال اخیر هم فارغ از ضعف و قوت فیلمنامهها، روی ساختار فیلم کوتاه هم تاثیر گذاشته و حالا دیگر کمتر فیلم کوتاهی را میبینیم که درعرصههای صدابرداری، صداگذاری، فیلمبرداری و ... مشکل عمدهای داشته باشد. به همین دلیل اگر فیلمنامه کوتاه با کیفیتی جلوی دوربین برود و کارگردان مستعدی هم روی صندلی کارگردانی بنشیند، محصول تلاش پدیدآورندگان اثر در زمره آثار برتر فیلم کوتاه ایران قرار میگیرد؛ اتفاقی که در چند سال اخیر بارها رخ داده و کارنامه تولید فیلم کوتاه در سینمای ایران را پربارتر کرده است.
وقت اکران فیلم کوتاه حرفهای
ارتقای فیلم کوتاه و تولید فیلمهایی با ایدهها و پرداخت جذاب و پرکشش، شرایطی را بهوجود آورده است که حالا دیگر پس از چندین سال تاکید روی این موضوع مهم، میتوان این انتظار بهحق فعالان عرصه فیلم کوتاه و تهیهکنندگان کارآمد این عرصه را بار دیگر تکرار کرد که هماکنون موقعیت مناسبی برای طراحی بستههای فیلم کوتاه برای نمایش عمومی فراهم آمده است تا نمایش فیلمهای کوتاه برتر، صرفا محدود به ارائه در جشنوارهها نشود و لااقل پس از نمایشهای جشنوارهای موفق، مجالی برای نمایش عمومی آنها ایجاد شود. خوشبختانه مدتی است که گروه هنر و تجربه در این زمینه پیشقدم شده و نمایش بستههای فیلم کوتاه داستانی در دستور کار قرار گرفته است. بدون تردید نمایش عمومی فیلمهای کوتاه با کیفیت استاندارد، به مرور مخاطبان واقعیاش را پیدا خواهد کرد و فرهنگسازی صورت گرفته در این زمینه، موجب ارتقای بیشتر سطح کیفی فیلم کوتاه در عرصههای رقابتی و اقبال بیشتر تهیهکنندگان بخش خصوصی به سرمایهگذاری در این زمینه میشود.
کشف استعدادها
تجربههای سالهای اخیر نشان داده است که بسیاری از فیلمسازان جوان سینمای ایران توانستهاند پس از تولید چند فیلم کوتاه حرفهای و پرمخاطب، ورود موفقی به عرصه تولید فیلم بلندداستانی داشته باشند. فیلم کوتاه داستانی ضمن حفظ استقلال و ارزشهای ویژه خودش، توانسته کاشف استعدادهای برتر درعرصه فیلمنامهنویسی، کارگردانی و دیگر عرصههای تولید فیلم داستانی باشد. حضور بازیگران و عوامل حرفهای سینما در عرصه تولید فیلم کوتاه در دهه اخیر چشمانداز روشنی را در مقابل علاقهمندان فیلم کوتاه قرار داده است. گسترش معقولانه ساختار حرفهای در تولید فیلم کوتاه میتواند با کشف استعدادهای تازهای که به آن اشاره شد، موجب ارتقای استانداردهای حرفهای در سینمای ایران باشد و اهمیت آن به حدی برسد که در درازمدت به ندرت شاهد ایرادات پیش پا افتاده و غیرحرفهای در ساختار سینمای داستانی ایران باشیم.
خلاقیت در طراحی بسته فیلم کوتاه
بسته فیلم کوتاهی که با عنوان «سیمرغ» در اکران هنر و تجربه به نمایش درآمده، حاوی چهار فیلم کوتاه برنده سیمرغ بلورین فیلم کوتاه از جشنواره فیلم فجر است که در اقدامی ارزشمند به ابوالفضل جلیلی، کارگردان صاحبنام سینمایی ایران تقدیم شده است؛ فیلمسازی که گرچه غالبا با کمترین امکانات و به صورت مستقل ایدههای شخصیاش را به فیلم برگردانده است و در نمایش عمومی آثارش با مشکلات بسیاری مواجه بوده، هیچگاه دست از انتقال تجربه برنداشته است. قبل از شروع هریک از فیلمهای کوتاه بسته سیمرغ، دقیقهای از یک فیلم بلند جلیلی به نمایش درمیآید، ایدهای متفاوت از طراحان بسته برای ایجاد جذابیت و نوآوری در ارائه فیلم کوتاه داستانی. ضمن اینکه در پایان هر فیلم کوتاه هم دقایقی از پشت صحنه آن به نمایش درمیآید که بهخوبی گواهی بر ارتقای تکنیکی فیلم کوتاه در سینمای ایران است.
ارفاق؛ سایه روشن آدمهای خاکستری
مهمترین و بهترین فیلم بسته سیمرغ «ارفاق» ساخته رضا نجاتی است که توانسته سیمرغ بلورین بهترین فیلم از چهلمین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند. ارفاق یک فیلم کوتاه نمونهای در سینمای چند سال اخیر است و گواهی بر اهمیت ایده و پرداخت فیلمنامه در کنار اجرای حرفهای و جذاب آن در عرصه فیلم کوتاه. دنیایی که ارفاق در فضایی تاریک و روشن در یک مدرسه میسازد، با همه فراز و فرودهای داستانیاش در قالب یک فیلم کوتاه ۱۸ دقیقهای، مجموعهای است از آدمهای خاکستری که هرکدام با دغدغهها و دلمشغولیهاشان مخاطبان اثر را در موقعیتهای مختلف حسی در مقام داوری قرار میدهد. معلمی که قرار نیست همیشه تصمیمهای درست بگیرد و دانشآموزان ومدیری که هرکدام در شرایط دشوار تصمیمگیری به راهی میروند که فکر میکنند درستترین راه منتهی به نتیجه مورد نظر است،موقعیتهای دراماتیک ویژهای را در این فیلم کوتاه ایجاد میکنند؛ موقعیتهایی که هم جذاب و تکاندهنده هستند و هم در دقایقی کوتاه مخاطب را به چالشی گیرا درباره مفاهیم آشنای اخلاقی دعوت میکنند. قصه ارفاق قرار است شخصیتهای اصلیاش را با بهای سنگین اشتباهاتشان روبهرو کند وبدون آنکه بخواهد در جستوجوی یافتن مقصر باشد، با پرداخت درست روایت و شخصیتها درموقعیتهای دشوار تصمیمگیری، بدون هرگونه قضاوت صریح تماشاگر را در معرض تصمیمگیری قرار میدهد. اتفاق مهمی که درارفاق بهعنوان فیلم کوتاه برگزیده رخ میدهد، وسواس فیلمساز در استفاده درست و موثر از امکانات حرفهای در اختیارش بوده است. ازبازی زیرپوستی و تاثیرگذار هوتن شکیبا در نقش معلم تا فضاسازی درست و قاعدهمند محیط مدرسه که آگاهانه به کمک نورپردازی وطراحی صحنه،به گسترش ایده اصلی وتاثیرگذار آن کمک میکند. آن هم بهعنوان نمونهای از فیلم کوتاه که کارگردانش میداند چگونه باید قصه کوتاهش را شروع کند و جلو ببرد و بدون افتادن به ورطه پرداخت شعاری و سیاهنمایی، حواسش به جذابیتهای پرداخت دراماتیک، حتی در قالب یک فیلم کوتاه ۱۸ دقیقهای باشد.
شریف؛ مرگ آگاهی خاکآلود
در دومین فیلم کوتاه بسته سیمرغ؛ «شریف» باز هم شاهد تجربهای موفق در عرصه ایدهپردازی در فیلم کوتاه هستیم. در شرایطی که فیلمساز سعی میکند در طراحی خط اصلی قصه، قواعد قصههای کوتاه با پایان غیرمنتظره را رعایت کند، حضور ناگزیر و گسترده مردم در متن قصه، کار فیلمساز را برای تمرکز روی ایده اصلی به دور از شاخ و برگهای اضافی دشوار کرده است. شریف، شخصیت اصلی قصه که سالهاست وقتی قبری را حفر میکند، مردم روستا آن را نشانه مرگ قریبالوقوع یکی از اهالی میدانند، حالا پس از سالها یکبار دیگر قبر میکند. مردم وقضاوتهایشان بهویژه در جاهایی که دستهجمعی در کنار شریف قرار میگیرند با ایجاد فضای نمایشی که رنگی از تصنع به خود میگیرد فیلم را تا اندازهای ازایده اصلیاش دور میکند اما فیلمساز برای جبران این نقیصه به سراغ استفاده خلاقانه از امکانات سینما میرود. او با درک صحیح از نقش خاک در کلیت اثر و ایده اصلی که به نوعی شریف در آغاز و پایان قصه با آن درمیآمیزد، درطراحی رنگ و نور نماها با غلبه رنگ قهوهای و خاکستری خاک و استفاده از چهرهپردازی متناسب با مضمون اثر، پایان تکاندهنده فیلم را برای مخاطبانش موثر و جذاب میکند. فیلمساز در شریف با نگاهی ماورایی به ارتباط آدمها بهویژه در زمانی که دوستیهایی برپایه و اساسی مستحکم شکل میگیرند، ایده جذابش را بر بستری از وقایع دوران دفاعمقدس گسترش میدهد.
برنو؛ بازخوانی ارتباط عاطفی بر بستر نقد سنت
«برنو» در فضایی متفاوت از ارفاق و شریف، درامی روانکاوانه را درقالب ایدهای کوتاه ولی قابل گسترش پرداخت میکند و با پایانی شبههفانتزی،نگاه منتقدانهاش رابه سنتهای رایج درارتباطات قومی وعاطفی تلطیف میکند.قباد و مریم، دو دانشجوی پزشکی مراسم عروسیشان را در زادگاه قباد و با احترام به آیینهای محلی برگزار میکنند. یک رسم رایج عشایری در شب عروسی، بهانهای است برای نوعی بازگشت به خود و بازخوانی یک ارتباط عاطفی در کشمکش سنت و مدرنیته. تلفیق نوعی نگاه شاعرانه به فرجام اولین شب زندگی مشترک قباد و مریم با پایانی باز که نوعی فانتزی رقیق و اندیشمندانه را در خود دارد، نشان میدهد که فیلمساز علاوه بر تعریف قصهای جذاب با مایههایی رقیق از ملودرام، صاحب دغدغههایی است که بر بستر تعریف قصهای آشنا بیان میشود. ورود دو جوان تحصیلکرده در مهمترین شب زندگی مشترکشان به محیطی سنتی که بهویژه برای مریم تجربهای خوشایند نیست ــ نگاه کنید به بخش ظاهری آن، که در سنگینی دستوپاگیر لباس عروسی به تصویر کشیده میشود ــ با ترکشهایی از زندگی اجتماعی دانشجویی، اصل رابطه عاطفی را تهدید میکند اما فیلمساز و فیلمنامهنویس با طراحی پایانبندی مبتنی بر شاعرانگی و فانتزی سعی میکند تلفیقی از نگرانی و امید را در سرنوشت زوج قصه فراروی مخاطب قرار دهند. همین نگاه هوشمندانه هم برنو را به اثری برگزیده در عرصه فیلم کوتاه تبدیل میکند.
دابر؛ روایت درونی اضطراب
«دابر» روایتی تلخ و موثر از قطع ارتباط عاطفی یک زوج و دنیای پر از نگرانی و اضطراب دختری نوجوان است که در آستانه مواجهشدن با اتفاق تازه و تجربهنشده، دشوارترین شرایط روحی و روانی را در حضور پدری آشفته و بههم ریخته تجربه میکند. روایت این لحظات پراضطراب در قالب فیلم کوتاه جادهای در فضای خلوت برفی به اتفاق دراماتیک متن اثر، معنایی بهشدت درونی و البته قابل درک برای مخاطب میدهد. کارگردان دابر هم مانند بقیه کارگردانان بسته فیلم کوتاه سیمرغ، هم در ایدهپردازی موفق است، هم در معرفی و پرداخت شخصیتهایش بدون افتادن به ورطه سانتیمانتالیسم رایج.
الگویی برای نمایش عمومی فیلم کوتاه
اکران عمومی فیلمهای کوتاه به همراه نمایش دقایقی از پشت صحنه فیلمها و تقدیم آثار به فیلمسازان باتجربهای که سوابق ارزشمندی در عرصه فیلم کوتاه تجربی دارند، اتفاق تازه و باارزشی است که میتواندمخاطبان فیلم کوتاه را خارج از فضای نمایش جشنوارهای فیلمها با آثار برگزیده فیلم کوتاه ایران آشنا کند.ساختار حرفهای وجذاب فیلمهای کوتاه انتخاب شده برای بسته فیلم سیمرغ که حاوی آثار برگزیده فیلم کوتاه در جشنواره فیلم فجر است، میتواند الگوی درخور تاملی برای استفاده از فضای بهوجود آمده برای نمایش عمومی هرچند محدود فیلم کوتاه باشد. در بسته فیلم کوتاه سیمرغ شاهد نمایش آثاری هستیم که ایدهپردازی مناسب، پرداخت آمیخته با جزئیات شخصیتها به همراه استفاده از عوامل حرفهای تولید در آنها، مجموعهای غنی و جذاب برای آشنایی با فضای کلی تولید فیلم کوتاه در سینمای امروز ایران فراهم آورده است.