او در سال ۱۳۹۳ نمایش گروفالو را اجرا کرد که در این سالها بارها در جاهای مختلف کشور اجرا شده و جوایز بسیاری را از جشنوارههای مختلف کودک و نوجوان دریافت کرده است. حالا گروفالو این روزها در تالار شماره ۳ شهرزاد اجرا میشود و به بهانه فرارسیدن روز ملی ادبیات کودک و نوجوان با این کارگردان در رابطه با تئاتر و ادبیات کودک و نوجوان گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
پس از سالها حضور در فضای تئاتر کودک ارزیابیتان از این نوع تئاتر چیست، مخصوصا که به نظر میرسید این هنر با وجود توانمندی بسیار نتوانسته بر رشد و توسعه فردی و اجتماعی کودکان تاثیر بگذارد؟
تئاتر کودک و نوجوان میتواند تاثیرات فراوانی بر رشد و توسعه فردی و اجتماعی کودکان داشته باشد. یعنی این نوع تئاتر بهعنوان یک ابزار آموزشی، میتواند به تقویت مهارتهای زبانی، ارتباطی و خلاقیت کودکان در کل دنیا کمک کند، بهطور کلی تئاتر میتواند به انتقال فرهنگ و هویت ملی کمک کند. سخنی در مورد اهمیت تئاتر، منتسب به آرتور میلر، نویسنده و نمایشنامهنویس است با این مضمون که «تئاتر به طرز بیپایانی مجذوبکننده است؛ چراکه بسیار اتفاقی است، تئاتر بسیار شبیه به زندگی است». حال این اهمیت در زندگی کودکان ما بسیار مهم است و در عین حال، مهارتهای تحلیلی و ادراکی کودکان را تقویت میکند. بازی و نمایش در تئاتر کودک و نوجوان، بهعنوان یکی از شیوههای آموزش فعال میتواند به رشد مهارتهای ذهنی و خلاقیت کودکان کمک کند و آنها را در فرآیند یادگیری فعالتر سازد. نمایشهای خلاق و تعاملی که کودکان را به مشارکت در روند قصهگویی دعوت میکنند، میتوانند تجربهای غنی و ماندگار برای آنها ایجاد کنند و تئاتر ثابت کرده که راهکارهای جدید و خوبی برای هدفمند کردن مشکلات و اهداف کودکان و نوجوانان دارد. در نهایت، تئاتر کودک و نوجوان را نهتنها بهعنوان یک سرگرمی فرهنگی میتوان بهشمار آورد، بلکه یک ابزار آموزشی قدرتمند برای کمک به رشد شخصیتی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است که در تمام جوامع مورد بررسی و اهمیت قرار گرفته است.
چگونه میتوان در چنین وضعیتی همچنان کار کرد و موفق نیز بود؟
شرایط کار کردن تئاتر بهخصوص، تئاتر کودک و نوجوان همیشه دچار مشکل و چالش بوده و هست و متاسفانه هیچ پشتوانه مالی و کاری ندارد. به یاد دارم زمان کرونا بسیاری از بچههایی که اجرای نمایش داشتند، مجبور به کارهایی شدند که اصلا علاقهای به آن کار نداشتند و فقط و فقط میخواستند در آن شرایط نامناسب گذران زندگی کنند و بعد از کرونا فقط با عشقی که به این کار داشتند توانستند حرکت کنند. در وضعیت کنونی دوستان تئاتری اصلا شرایط مساعدی ندارند؛ زیرا با مسائلی از جمله کمبودن کمکهزینهها، کمبودن مبلغ بلیت، بالا رفتن هزینه تولید و... مواجه هستند. به نظر من یک هنرمند به فراخور نیاز جامعه اثری را خلق میکند و اتفاقا هنرمند وظیفه دارد در شرایط نامناسب اقتصادی یا جامعه دستبهکار شود. این موضوع را گفتم چون اعتقاد دارم که یا نباید وسط میدان آمد، یا وقتی آمدی باید با تمام شرایط اثر خودت را خلق کنی و البته سختی کار نمایش این هم هست که یک کار گروهی است و باید بهعنوان کارگردان بتوانی گروهی یکدست با خودت همراه کنی که به نظرم این مهم سختتر از کارکردن در هر شرایطی است. حال میرسیم به خلق اثری قابل تعمق و موفق که هم خودت را راضی نگهدارد و هم تماشاگر را، که این موضوع برمیگردد به نظر مخاطب و حساسیتهای کاری از جانب کارگردان. به نظرم اگر هر کارگردانی پشتوانه فکری، علمی و عملی داشته باشد، میتواند اثر موفقی را به اجرا برساند، یعنی با اندیشه یک نمایش را روی صحنه ببرد، نه اینکه اسم کارگردان را دوست داشته باشد و آن را یدک بکشد.
چطور شد پس از سه سال به فکر اجرای مجدد گروفالو افتادید؟
این فکر هر سال در ذهن من ایجاد میشود که گروفالو را روی صحنه ببرم. نمایش گروفالو برای چندمین بار است که اجرا میشود. این نمایش در سالنها و شهرهای مختلف ایران اجرا شده و قرار است با گروههای مختلف هم اجرا شود. تجربه سال ۹۳ که برای اولینبار این نمایش در تالار هنر اجرا شد و بازخوردهای خوب تماشاگر باعث اجرای چندینباره این نمایش شده است.
اما امروز این اثر در سالنی اجرا میشود که مبلمان آن برازنده حضور کودکان نیست.
سالنهای نمایشی در کل تهران کمتر بهصورت اختصاصی برای کودک و نوجوان طراحی شدهاند و این یکی از معضلات تئاتر کودکونوجوان است. سالن پردیس شهرزاد به دلیل اینکه در مرکز شهر قرار دارد و مخاطبهای تئاتری زیادی از این سالنها استفاده میکنند باعث شد دور جدید نمایش گروفالو را در پردیس شهرزاد ادامه دهیم.
گروفالو چگونه برای اجرای شما نوشته شد و تعامل شما با نویسنده چگونه بود؟
اولین بار سال ۹۱ متن توسط نویسنده این اثر آقای بهرام جلالیپور که از دوستان قدیم و کاربلد در این زمینه بود به بنده پیشنهاد شد. من بهدلیل فعالیت نمایشی خودم که از سال ۶۸ شروع شده و تا الان هم ادامه دارد و همچنین بیشتر فعالیت کاریم در حوزه کودک و نوجوان بود تصمیم گرفتم این نمایش را با نویسندهای که سالها در این عرصه فعالیت داشته و با آگاهی متن مینویسد شروع کنم. این متن برگرفته از کتابی به همین نام توسط نویسنده کودک، جولیا دونالدسون نوشته شده است. موضوع اصلی نمایش گروفالو تخیل کودک است که هم باید از دید بزرگترها جدی گرفته شود و هم به بچهها گفته شود تخیل خودشان را محدود نکنند.
تغییرات در تیم تولید برای کارگردانی سخت نبود؟
بله، خیلی سخت و دشوار بوده و هست، ولی بهدلیل اینکه خودم خیلی سخت توانستم در این عرصه فعالیت کنم، سعی میکنم حالا که میتوانم یک اثر نمایشی را تولید کنم این امکان را برای کسانیکه عاشق این حرفه هستند و تعهد دارند ایجاد کنم. یعنی اعتقاد دارم که باید در این عرصه با گروههای مختلف کار کرد تا از میانشان افرادی را انتخاب کنم که با تعهد، دلسوزی و حرفهای عمل کنند. برای مثال درحالحاضر گروهی دارم که در یزد ساکن هستند و سالهاست که برای اجراهای اکثر شهرهای ایران با من همراهی میکنند و البته یک گروه بینظیرند که هم تعهد و هم استعداد دارند و اجراهای موفقی را با این بچهها داشتهام.متاسفانه تعهد در بعضی بازیگرها در این عرصه زیاد خوب نیست، تعدادی فقط برای خودنمایی وارد این هنر شدهاند و حتی تحصیل کرده و به قول خودشان حرفهای هستند ولی نمیدانم توی این دانشگاهها به غیر از دروس تخصصی چرا در مورد تعهد کاری هیچ واحدی را دانشجو پاس نمیکند. چرا واحدی به نام حرفهای بودن، پاس نمیشود؟ بازیگر مراتب عالی تحصیلی را گذرانده ولی حتی بلد نیست روی صحنه چطور راه برود و دیالوگ بگوید ولی درخواست فلان مبلغ را میکند که کاملا مشخص است اصلا نمیداند هزینههای یک کار چطور تامین میشود یا برای تمرین دهها خواسته دارد که در شأن آن کار نیست. این موضوع در مورد بقیه عوامل هم صادق است ولی متاسفانه در بازیگری بیشتر به چشم میخورد.
در حال حاضر با یک گروه بسیار جوان کار کردهاید اینها چه حسن و زحمتی را همراه دارند؟
برای یک کارگردان معمولا اجرای یک کار جدید با انگیزه خیلی بیشتر همراه است و کمتر کارگردانی دیده میشود که یک نمایش را برای چندمین بار تکرار کند. بارها به خود من هم گفتهاند چرا اینقدر یک نمایش را به اجرا میبری ولی زمانی یک کارگردان با یک نمایش درجا میزند که تولید دیگری نداشته باشد. من همزمان که اجرای بعضی از کارهای قبلی را انجام میدهم در حال تولید اجراهای جدید نیز هستم. پس این اتفاق باعث میشود شما با تعدادی دوست و همکار جدید آشنا شوی و اجراها را پیش ببری، در حال حاضر نمایش گروفالو با تعدادی بازیگر مستعد و متعهد در حال اجراست که مطمئنم اگر با همین نظم و انضباط و دلسوزی و دانش پیش بروند قطعا موفق هستند و در کار خودشان میتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. من هم سعی میکنم فضایی را ایجاد کنم که بازیگر آزادانه فکر کند و با ایدههای نابی که در ذهن دارد آرام آرام جلو بیاید.
ایدههای خلاقانه طراحی در کار کودک و نوجوان اهمیت بسزایی دارد و میتوان بسیار ساده و کاربردی برای کودکان فضاسازی و آنها را به کشف دعوت کرد؟
با تجربه و دانش. یک کارگردان باید به روز فکر کند و از حال و احوال تئاتر دنیا با خبر باشد و در هر شرایطی مدام به کارگردانی یک نمایش فکر کند، با شنیدن یک ترک موسیقی، با دیدن یک تابلوی نقاشی، با دیدن یک فیلم، یک دیالوگ، یک ترکیب رنگی و حتی یک اتفاق ساده در زندگی، حالا با شرایط اقتصادی که بسیار در به اجرا بردن یک نمایش نقش بسزایی دارد، باید به طراحیهای ساده و کاربردی فکر کرد که هم جذاب و زیبا باشند و هم از نظر اقتصادی مناسب.
برای طراحی لباس چقدر جستوجو و تعامل داشتهاید؟
من خودم در دو رشته کارشناسی گرافیک و ارشد کارگردانی تحصیل کردهام، به خاطر همین رنگ و ترکیب بندی و کنتراست برایم خیلی مهم است، بالطبع از طراح لباسم هم این انتظار را دارم که به یک طراحی جدید فکر کند. در اکثر نمایشهایی که به اجرا بردم طراحی لباس را خانم مطهری انجام داده که هم دانش این رشته را دارد و تحصیل کرده و هم ایدهپرداز خوبی است و جوایز متعددی را در این عرصه از آن خود کرده است. سعی میکنم طراحی لباس فانتزی باشد و برای کودک و نوجوان آشنا، منظورم، که در اطراف خود این نوع طراحی را دیده باشد، بهطور کلی کاراکترهای نمایش من طوری بوده که بازخورد افراد بیرون جامعه هستند و سعی میکنم مثلا اگر در نمایشی از کاراکترهای حیوانی استفاده میکنم، آنها را درهیبت یک انسان ببینم تا ظاهر و خصوصیات آن حیوان را داشته باشد و در طراحی لباس آن، نماد انسانی به چشم مخاطب بخورد.این اتفاق برای بازیگر هم میتواندجذاب باشدکه نقش مثبت حیوانی را بازی میکندکه هیچ مشخصه ظاهری آن حیوان را ندارد و با بازی باید حس حرکت و رفتار آن را به نمایش بگذارد.
نور در کارهای کودک چگونه تاثیرگذار است و چقدر زمینه چنین نور و خلاقیتی را فراهم میکند؟
بسیار زیاد، نور یکی از عناصر اصلی نمایش برای من است. بهنظرم طراحی نور مثل دیگر عوامل اجرایی سهم بزرگی برای ایجاد یک درام دارد. نوع رنگ، ترکیب رنگی، کنتراست و...باعث میشود کودک و نوجوان و حتی بزرگسالی که همراه آنها به دیدن نمایش آمده بیشتر معنا و مفهوم صحنه ایجاد شده را درک کنند. البته موضوع نور در سالنهایی بیشتر مدنظرم است که نورگیر بوده و از آن به اندازه کافی استفاده میشود. به بعضی از سالنهای اجرا رفتم که فقط درحد روشن و خاموش شدن یک نور عمومی، امکان آن را در اختیار دارند.
مخاطبسازی در نمایش کودک
مخاطب امروزی مثل دهه ۶۰ یا ۷۰ فکر نمیکند و توقعش خیلی بالا رفته. کودکان رفتهرفته باهوشتر میشوند و بهراحتی نمایش را قبول نمیکنند. به نظر من با ایجاد اجراهای حرفهای و درست میتوان مخاطب را جذب کرد و امروزه باید نمایشها را محکم و درست اجرا کرد تا مخاطب با گروه و نمایش همراهی کند.