سینمای مستقل داریم؟ نداریم؟

احتمالا در خبر‌های هفته گذشته خوانده یا شنیده‌اید که «برلیناله» آخرین پروژه خانم «رخشان بنی‌اعتماد» به نام «فرود مه سرخ» را با مبلغ ۴۰ هزار یورو مورد حمایت قرار داده است. البته قبلا هم این پروژه کمک خارجی دیگری دریافت کرده بود.
کد خبر: ۱۴۶۶۵۱۲
نویسنده محمد‌تقی فهیم

قاعدتا پذیرش دست‌و‌دلبازی فستیوال تمام سیاسی برلین توسط خانم بنی‌اعتماد یک انتخاب تاریخی تلقی می‌شود؛ انتخابی که می‌تواند الگویی ملی و وطن‌پرستانه در نزد نسل جوان فیلمساز و هواداران این کارگردان زن سینمای کشورمان باشد. این حمایت‌ها معمولا شکل عوض می‌کنند و هرکشوری به نوعی سراغ هنرمندان می‌رود. برای نمونه عدم پذیرش نشان شوالیه از سوی حسین علیزاده را به یاد داریم در حالی‌که برخی برای گرفتن آن سراز‌پا نمی‌شناختند، اما علیزاده در عین غلبه بر هوای نفس و تمنیات دنیایی، حرکتی ملی و میهن‌دوستانه نیز انجام داد که در تاریخ ماندگار و باعث و بانی اعتبار مضاعف این هنرمند موسیقایی کشورمان شده و خواهد بود؛ بنابراین مقاومت در برابر پیشنهاد بیگانگان همواره با قضاوت خاص اکنون و آیندگان مواجه خواهد بود. حالا در دوره‌ای سفارتخانه‌ها در این زمینه فعال بودند، ولی طی ادوار اخیر فستیوال‌ها وظیفه خطیر «هنرمندربایی» را با عناوین متنوعی برعهده گرفته‌اند؛ خصوصا که اینجا پای برلین در میان است. برخی فستیوال‌ها مانند «کن» حداقل در ظاهر ادعای استقلال و هنر دارند، ولی برلین از‌جمله رویداد‌هایی است که متولیان آن بار‌ها و صراحتا اعلام داشته‌اند که برلین جشنواره‌ای سیاسی است. همچنان‌که شاهدیم که در همین روز‌ها مسجد امام علی (ع) شهر هامبورگ را تعطیل کردند و ابایی از خوردن مهر سیاسی ندارند. برلیناله نیز سرمایه‌گذاری روی هنرمندان کشور‌های مختلف را پنهان نمی‌کند و... و مقدمه طولانی بالا به این منظور قلمی شد تا به بحث اصلی استقلال یا وابستگی در عرصه فرهنگ و هنر برسیم. سینمای مستقل از‌جمله موضوعات و رویکرد‌های مناقشه‌آمیزی است که نه فقط به درستی تبیین و تفهیم نشده است بلکه در طول چند دهه پیش از این همواره پدیده‌ای ایز گم کردن بوده است. این عنوان دهان‌پرکن که کاربرد و واقعیت ماهوی آن اساسا فریبنده و گول‌زنک است متاسفانه تبدیل به مستمسکی برای اعتبار‌آفرینی کاذب شده است و طی همه ادوار گذشته با وجود هزینه‌های زیاد و اختصاص بودجه‌های فراوان به انواع رویداد‌های سینمایی/ هنری در داخل، هیچ جریان و نهاد و فردی مبادرت به برگزاری نشست‌ها و برنامه‌هایی به‌منظور تبیین و توضیح یا بازتعریف هنر مستقل نکرده است مگر به‌صورت پراکنده و موردی بحث‌هایی درافکنده شده و الکن رها شده است. برای همین سینمای مستقل همواره بر مؤلفه دریافت بودجه از دولت‌ها قابل ارجاع و پذیرش یا نفی بوده است. در این دیدگاه موضوع و محتوا و رویکرد‌های مفهومی محلی از اعراب ندارد؛ بنابراین اصلی‌ترین نقطه مناقشه‌آمیز این رویکرد، آنجایی قوت می‌گیرد و تبدیل به پروپاگاندا می‌شود که این بودجه از دولت و نهاد‌های شبه‌دولتی ایران تامین شده باشد، اما اگر این بودجه‌ها از کلان‌سرمایه‌داران، مجموعه‌های پولشویی، دارندگان پول‌های مشکوک، دولت‌های بیگانه، فستیوال‌های سیاسی، مراسم‌های پر‌زرق و برق و‌... دریافت شود بازهم تحت عنوان سینمای مستقل در بوق و کرنا می‌شود. همه ما می‌دانیم که کشور‌های مختلف اروپایی در بخش سینما و دیگر هنر‌ها توسط بودجه‌های اختصاص داده خود، دخل و تصرفی جدی دارند. فیلمسازان بسیاری را دیده‌ایم که از دولت‌های اروپایی پول ساخت می‌گیرند و در مصاحبه‌های‌شان داد سینمای مستقل سر می‌دهند. برای نمونه آخرین برنامه سینمایی یکی از شبکه‌های فارسی‌زبان به حضور فیلمسازی ایرانی‌الاصل (بلوچ) اختصاص داشت که فیلمش را با کسب بودجه از دولت سوئد ساخته بود و درباره نوع سرمایه‌گذاری کشور‌های سوئد، نروژ، دانمارک و‌... توضیح می‌داد و دیگر فیلمسازان مستقل! را برای ادامه راه تشویق به مراجعه می‌کرد.

این دسته فیلمسازان دائم مبادرت به محکومیت هنرمندان داخلی کرده و متقابلا از استقلال و مستقل بودن خود حرف و حدیث‌های مطول می‌سرایند. این فیلمسازان هیچ بحث و نظری درباره تفکر و کارکرد فرهنگی نهفته در فیلم نمی‌کنند و اساسا کاری به این ندارند که سمت و سوی موضوعی/ محتوایی اثرشان در خدمت چه جریان و نهاد و مجموعه سیاسی/ دیپلماتیک استعماری و ضدایرانی است. نگارنده نیز سینمای مستقل را تا آنجا که به معنای استقلال از بودجه‌های عمومی تعریف شود یا به اثری گفته شود که در بخش خصوصی و با سرمایه‌های شخصی به منصه برسد قبول داشته و دارم، اما وقتی که این فرآیند محملی برای تولید فیلم‌های غیر‌ملی، مذهبی و دینی می‌شود، نفی و نسبت به آن نقد جدی دارم. چطور می‌شود در کشوری با جمعیت انبوه دارای اعتقادات دینی، فیلم علیه آنان و به نفع تفکر بیگانه ساخت و نامش را سینمای مستقل گذاشت. تازه این گروه از هنرمندان به‌رغم این‌که بودجه فیلمشان از مجاری مختلف (مشکوک) و جریان دیپلماتیک کشور‌های دارای اختلاف جدی با ایران تامین می‌شود مفتخر و به آن می‌بالند یا وقتی به‌صورت شفاف مورد حمایت مالی سازوکار‌های سیاسی خارجی و برخی فستیوال‌های بیرونی قرار می‌گیرند بی‌پروا سرشان را بالا می‌گیرند و مغرورانه در کوچه و خیابان مملو از مردم همین کشور قدم می‌زنند. این پدیده واقعا آسیب‌شناسی جدی می‌طلبد و بالاخره این‌که بحث فوق موضوعی گسترده است که امیدوارم رسانه‌ها، صاحب‌نظران و کرسی‌های آزاد‌اندیشی دانشگاهی نسبت به آن بی‌تفاوت نباشند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها