مانند آنچه پس از جنایت تروریستی صهیونیستها در کنسوگری کشورمان در دمشق رقم خورده بود، بسیاری از این واکنشها در تلاش برای متقاعد کردن تهران به پاسخ ندادن یا پاسخی کنترل شده و خویشتندارانه متمرکز شد.درهمین راستا برخی مقامات غربی و عربی با اظهارنظرهایی جانبدارانه کوشیدند ایران را از این منظر به پاسخ ندادن متقاعد کنند که هرگونه پاسخی احتمال شعلهور شدن آتش جنگ در منطقه را افزایش میدهد و نه تنها بازدارنده نخواهد بود،بلکه ابعاد درگیری را گسترش خواهد داد. پیام مقامات آلمانی و فرانسوی و سفر ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن به تهران که دیروز یکشنبه اتفاق افتاد را باید در این چهارچوب ارزیابی کرد.
ازآن سو ودرتکمیل پازل چانهزنیهای سیاسی، برخی کارشناسان و تحلیلگران نظامی-امنیتی با ارائه تحلیلهایی در رسانههای غربی بسترهای لازم را در این خصوص فراهم آورده و با القای همین فضا به افکار عمومی جهانی، سعی کردند با بهرهگیری از تکنیک فشار از پایین، مقامات کشورمان رابه هرشکل ازانجام عملیات انتقامی منصرف کنند.درانجام این ماموریت،یکی ازتحلیلهایی که شاید بیشتر به چشم آمد، یادداشت روز پنجشنبه، یکم آگوست تریتا پارسی در مجله آمریکایی تایم با عنوان خاورمیانه به یک جنگ تازه نزدیک میشود بود که در لفافه ارائه بدیهیاتی با شمایل تحلیل راهبردی، کوشید این فضا را برای طرفین ایرانی-آمریکایی ترسیم کند که با عبور همراه با چشمپوشی از این مرحله، میتوان به روزهایی در آینده امیدوار بود که شرایط برای تلطیف فضا فراهمتر شود.
تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده آمریکایی کوئینسی و از اعضای لابی موسوم به «شورای عالی ایرانیان آمریکا» یا همان «نایاک» سالهاست جزو بازوهای اصلی دموکراتها برای اعمال قدرت نرم و فشار هوشمند آمریکاییها علیه ملت ایران به حساب آمده و در پوشش تلاش برای تنظیم مناسبات تهران-واشنگتن، خدمات فراوانی به تیم «اوباما، بایدن، هیلاری» در مواجهه با ایران کرده است. تریتا پارسی در یادداشت خود کاملا میکوشد پای دولت آمریکا را از این جنایت بیرون کشیده و آن را فقط و فقط به تصمیم یکجانبه و لجوجانه شخص نتانیاهو نسبت دهد، لذا مینویسد: «نتانیاهو میخواهد جنگ بزرگتری را شعلهور کند و آمریکا را به درون آن بکشاند. گرچه خود اسرائیل در یک جنگ منطقهای بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد، اما این از چند جهت به سود نتانیاهو خواهد بود.»
اما نکته مهم اینجاست که البته تردیدی در انتفاع نتانیاهو از گسترش و تداوم جنگ و عدم حصول توافق آتشبس نیست، لیکن تبدیل این گزاره به دلیلی برای ضرورت خویشتنداری ایران از انتقام، همان فضاسازی مزورانهای است که نایاک برای آن مامور شده تا به هر شکل دموکراتها را چه در این مقطع و چه در صورت انتخاب کامالا هریس در دوره بعد، از این مهلکه نجات دهد، پس با تحلیلی مبتنی بر گزارههای دروغ مینویسد: «کشتن هنیه ممکن است رئیسجمهور آینده، کامالا هریس را در تنگنا قرار دهد، زیرا نشانههایی وجود دارد که هریس ممکن است رویکردی متفاوت از بایدن در قبال اسرائیل در پیش گیرد.»
او در ادامه، کشتن هنیه را موجب از بین رفتن امکان گفتوگوهای احتمالی آتی میان ایالات متحده و ایران دانسته و به شکلی کاملا هدفمند مینویسد: «انتخاب غیرمنتظره پزشکیان که با برنامهای برای از سرگیری مذاکرات با آمریکا وارد کارزار شد، یک پنجره کوچک برای دیپلماسی تازه ایجاد کرد؛ اما تشدید اوضاع ناشی از ترور،به شدت چشمانداز پزشکیان را برای آماده کردن فضای سیاسی در تهران برای چنین تلاشهایی تضعیف کرده است.»
این بخش از یادداشت تریتا پارسی همسویی معناداری با موضع برخی افراد و جریانها در داخل کشور دارد که آشکارا موضوع ترور هنیه را به سنگاندازی صرف جلوی پای دولت چهاردهم تقلیل دادند و تردیدی نیست که این همنظری، تصادفی نیست، چه، همین افراد در داخل، همواره به ویژه در ایام مذاکرات برجام معتقد بودند نایاکیها در پازل جمهوری اسلامی بازی میکنند!
او در این یادداشت با بازنمایی گزاره نادرست و مشحون از مغالطه «مخالفت اسرائیل با برجام»، در فضای پیش آمده کنونی نیز میکوشد با «این همانیسازی»، افکارعمومی داخل ایران وحتی منطقه رابه این سمت منحرف کندکه مقصر بروزهرگونه تبعاتی پس ازاقدام انتقامی ایران،حکومت جمهوری اسلامی است تا به زعم خودحمایت داخلی ایرانیان ازخونخواهی شهید هنیه راکاهش دهد.
پارسی در همین راستا بدون اشاره به اینکه اولین ناقض برجام و واضع تحریمهای پسابرجامی شخص اوباما بود، مدعی همگرایی اوباما با ایران و تغییر معادله قدرت به ضرر اسرائیل در زمان ریاست جمهوری او شده و مینویسد:«حمله آشکار اسرائیل با هدف تحریک ایران به واکنشی طراحی شده است؛ پاسخی که به راحتی میتواند به یک جنگ بزرگتر تبدیل شود.»
با این تفاسیر به نظر میرسد؛ «ترورها و جنایات رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی در غزه»، «حمایتهای مستمر و همهجانبه دولت بایدن از این رژیم»، «تلاش دیگر مقامات غربی در توصیه ایران به خویشتنداری و عدم پاسخ» و «ارائه تحلیلهایی مانند آنچه عضو نایاک در مجله تایم نوشته»، همگی از یک آبشخور و اتاق فکر بیرون آمده تا نهایتا بتواند اهداف اعلامی تلآویو در جنگ کنونی را با کمترین هزینه محقق سازد.