ویژگی اول
نخستین ویژگی پدیدآورنده کتاب است که مرتضی سرهنگی است و تصور میکنم حتی قبل از تشکیل دفتر ادبیات و هنر مقاومت، کار برجسته خبرنگاری خودش را با موضوع اسارت، بهویژه اسرای عراقی شروع کرده باشد. در روزنامه جمهوری اسلامی اوایل دهه ۶۰ ستونی وجود داشت با نام «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» که محصول ورود سرهنگی به جنگ و مصاحبه با اسرای عراقی بود. هدفگذاری این ستون هم جالب بود، یعنی جنگ از منظر دشمن. از اینرو خود نویسنده ــ که مرتضی سرهنگی باشد ــ و تجربه زیستهاش که مدام در فضای اسارت چرخیده، اهمیت دارد و در فضای این کتاب نمود پیدا کرده و جای بحث و بررسی دارد که از چه زمانی شروع شده، چه تطوری داشته تا به این کتاب رسیده است. میدانیم که روایتهای آن ستونها بعدها با همین نام، یعنی اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی؛ سال ۱۳۶۳ در انتشارات سروش چاپ شد.
ویژگی دوم
نکته دوم؛ ویژگی خود اسارت است که درمباحث مختلف جنگ جایگاه خاصی دارد.معتقدم اسارت اتفاق عجیبی است که درآن لایههای زیرین و پنهان فرهنگها را به ما نشان میدهد. وقتی ماروایت ایرانی و عراقی را از اسارت بیان میکنیم در واقع عراقی با فرهنگ خودش و ایرانی با فرهنگش مقابل هم قرار میگیرند.اسارت مثل جنگ تن به تن، مواجهه دو انسان با دو هویت مختلف است. یعنی در واقع تقابل فرهنگها را نشان میدهد که ما چگونه اسیرداری کردیم و عراق چطور اسیرداری کرد. درخصوص لحظه اسارت، کتاب دیگری با عنوان «زمان ایستاده بود»سال۱۳۹۸ با قلم فرزانه قلعهقوند، یعنی سه سال قبل از کتاب تابستان ۱۳۶۹ در ساختاری متفاوت، منتشر شده است. قلعهقوند و سرهنگی به ما نشان میدهند که لحظه اسارت، سختترین لحظه برای یک سرباز است.
ویژگی سوم
این کتاب یک گزیدهسازی است که سنت دیرینه در ادبیات فارسی ما محسوب میشود و به ادبیات جنگ هم سرایت کرده است. شخصا تجربههای شیرینی از مطالعه گزیدههای ادب فارسی درخاطراتم دارم.وقتی گزیدهسازی مطرح میشود که دادهها و اطلاعات، فراوانی پیدا کند و دسترسی به همه منابع آنها مقدور نباشد و تو ندانی که خواندن کدامیک برایت جذابیت خواهد داشت، بنابراین از کارشناسی خبرگانی مثل سرهنگی استفاده میکنی. زمانی که ۵ تا ۱۰تا کتاب خاطره منتشر شود، چون محدود است قابل استفاده و در دسترس و مطالعه آن راحت است، اما وقتی به ۳۹۰ اثر برسد که اکنون در حوزه خاطره اسارت منتشر شده است، دراینجا گزیدهسازی با اهمیت و ضروری به نظر میرسد.
ویژگی چهارم
نکته چهارم که اتفاق نادری است یادداشتهای مولف یعنی آقای سرهنگی است که در واقع بخشی از سوانح پدیدآمدن کتابهای دفاعمقدس را بیان میکند که چگونه منتشر میشوند، پیش و پس از انتشار چه سیری دارند؟ سرهنگی در این یادداشتها از آشنایی خود با سوژه میگوید و اینکه در زمان انتشار چه اتفاقی افتاد و پس از آن، چه رخداده است. آن هم با نگاه ادبی و ذوقی خودش.
ویژگی پنجم
نکته آخر که به نظرم با کتاب «سیاهچال مستر» شروع شد، نوشتن مشارکتی سرهنگی به همراه محبوبه عزیزی و محمدعلی آقامیرزایی است که تیمی تشکیل دادهاند و مدتهاست منشأ نشر آثارارزشمندی شدهاند.درغرب این شیوه دهها سال است که شکل گرفته و سنت نوشتن و پدیدآوری مشارکتی در غرب درزمینه موسیقی، ادبیات و هنر وجود دارد.در ایران هم به شکلی سالهاست در جریان است. هر چند هنوز در کشور ما ناشناخته است. به نظرم ازهمین منظر، مفهوم «نویسنده در سایه» درباره خاطرات آدمهای معروف سیاسی دنیا مطرح است که حتی اسم نویسنده درآثارمنتشر شده ذکر نمیشود.از نگاه من، کتاب پنج ویژگی کلی دارد که درباره هرکدام از این ویژگیها میتوانیم جداگانه بحث کنیم.