پیشتر نیز سفارت آلمان در برگزاری یک جشنواره موسیقی فولکلور دریکی از استانها تذکراتی دیپلماتیک گرفته بود، اما بیاعتنایی به چنین هشدارهایی نمیتوانست بیپاسخ باقی بماند. بهنظر میرسد تلاش جریانهای ضدانقلاب با حمایت سفارتخانههای برخی کشورهای خارجی در ایران در قالب تولید فیلم، تئاتر و موسیقی و...در سالهای اخیر شدت یافته؛ آثاری که علاوهبر وارونه جلوهدادن حقایق، درصدد از بینبردن مظاهر هویت ایرانی_ اسلامی هستند و فعالیتهای فرهنگی برخی سفارتخانهها تبدیل به پوششی برای پیادهسازی نقشههای براندازانه آنها شده است. برای بررسی نقش سفارتخانهها و حمایت آنها از برخی برنامههای فرهنگی مغایر با چهارچوبهای کشور با «جواد کراچی» فیلمساز ایرانی مقیم آلمان گفتوگویی داشتهام که میخوانید.
رد پای فعالیتهای نفوذی گوته در تاریخ
کراچی درموردنقش سفارتخانه و شبکههای نفوذی آنها در پوشش برنامههای فرهنگی به جامجم گفت:با نگاه به دوران تاریخی مختلف، میتوان رد پای تلاش برای نفوذ فرهنگی غربیها به ایران در ادوار مختلف رامشاهده کرد.بهعنوان نمونه ۱۰شب شعر گوته در ایران، در دوران محمدرضا پهلوی و زمانی که قیام مردم علیه پهلوی شروع شده بود، یکی از تلاشهای این موسسه برای نفوذ فرهنگی است.درواقع درشبشعرهای گوته،روشنفکران وهنرمندان را درجلساتی ادبی گردهم جمع وجریانسازی سینمایی و بیانیههایی صادر میکردند. وی تصریح کرد:۱۰ شب شعر، فقط یکی از فعالیتهای گوته در طول تاریخ است که تلاشکرده از طریق فرهنگی و هنری در ایران فعالیتهای نفوذی داشته باشد. پس ازانقلاب نیز انستیتو گوته بارها تلاش کرد فضاسازیهایی را در کشور بهراه بیندازد، نمود این رویکرد آلمان رادر فیلمهایی که جشنوارههای سینمایی این کشور از جمله جشنواره فیلم برلین تا کنون دنبال کردهاند، میتوان مشاهده کرد؛ از فیلمهایی که در این جشنواره پذیرفته میشوند و جایزه میگیرند، گرفته تا آثاری که به دستور سفارتخانه آلمان در ایران ساخته میشوند و از طریق انجمنهای فرهنگی و هنری این کشور در ایران مورد حمایت مستقیم قرار میگیرند و پولش را هم دریافت میکنند.
افتخار به عاملیت!
کارگردان مستند «من، ماه و ماهی» تاکید کرد: رسانهها بارها این موضوعات را تذکر دادهاند. موسسه گوته سالهاست سعی دارد با فعالیتهای فرهنگی و هنری نفوذ کند و هنرمندانی وجود دارند که باافتخار در مهمانی سفرای آلمان، فرانسه و... شرکت میکنند و به این همکاری مفتخر هم هستند. شبکههای نفوذ فرهنگی موردحمایت سفارتخانهها در ایران اصلا جدید نیست و ریشه تاریخی دارد. اینکه عناصر و فعالیتهای فرهنگی و هنری برای نفوذ انتخاب میشوند نیز اتفاقی نیست، چراکه این مسیر را نتیجهبخش میدانند و قبلا هم آن را در سایر کشورها امتحان کردهاند.
استعمار نرم اتحادیه خبیث اروپا
این کارگردان بااشاره به اینکه نفوذ فرهنگی تاکتیکی نوین در دهههای اخیر است که مورد استفاده جریانهای مختلف قرار گرفته، عنوان کرد: غربیها هیچوقت یک تاکتیک را دوبار تکرار نمیکنند درواقع، زمانی کشورهای بزرگی مانند انگلستان، فرانسه، آلمان، اسپانیا و پرتغال با استفاده از تاکتیکهای نظامی به استعماردیگر کشورها پرداختند و سعی کردند اموال آنها را چپاول کنند. حالا پس از سالها، این کشورها تاکتیک جدیدی را درپیش گرفتهاند و بهجای استفاده از زور و تسلط نظامی، از راههای فرهنگی تلاش میکنند تا کشورها را تحت نفوذ خود درآورند.امروز فعالیتهای فرهنگی و ورزشی و محبوبیت برخی چهرههای مطرح در این شاخهها، ابزار نفود اروپا و آمریکاست و باحمایت از چنین اقشاری درواقع دنبال بهثمرنشستن اهداف و نقشهراه سیاستهای خارجی خودهستند.
خاکریز رسانهای
کراچی اضافه کرد: خبرنگاران زبدهای نیز در این راه به کشور خود کمک میکنند و با تسلط بر زبان منطقهای که قصد نفوذ فرهنگی به آنجا را دارند، دادههای اررشمندی را به کشور خود میبرند.همین حالا در کشورهای همسایه و همزبان با ایران مانند افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و...افرادی از اروپا و آمریکا حضور دارند که نسبت به تاریخ، زبان، فرهنگ و سبک زندگی مردمان منطقه مسلط هستند و راههای نفوذ فرهنگی جدید را به سیاستگذاران کشورشان معرفی میکنند.
سرمایهگذاری آلمان روی کشورهای فارسیزبان
به گفته این فیلمساز ایرانی مقیم آلمان، رسانههای آلمانی اخباری پخش میکنند که نشان میدهد برای نفوذ فرهنگی در کشورهای گرجستان و جمهوریآذربایجان سرمایهگذاری کردهاند و تا امروز نیز کارهای زیادی انجام دادهاند و هدف نهایی آنها ایجاد بحران در منطقه است. وی در این خصوص تشریح کرد: بحران در کشورهای دیگر درواقع آب را برای ماهیگیری خودشان گلآلود میکند و فقط به فکر سودجویی هستند. زمانی که در ایران زندگی میکردم متوجه شدم که هنرمندان زیادی به همکاری با کشورهای غربی افتخار میکنند و از اینکه راه را برای نفوذ باز میکنند خوشحال هستند. همان زمان مطمئن شدم نفوذ فرهنگی کشورهای استعمارگر یک مسأله واقعی و قطعی است و حالا بستهشدن موسسه گوته در ایران را به فال نیک میگیرم به این دلیل که همین مراکز هستند که نقشه استعماری و نفوذ فرهنگی کشورهای غربی را پیاده میکنند.
مرکز اسلامی هامبورگ؛ از تاسیس تا تعطیلی
کارگردان فیلم سینمایی «یک بار زندگی» متذکر شد: سؤال اینجاست چرا آلمان که زمانی برای ساخت مرکز اسلامی هامبورگ سرمایهگذاری هنگفتی کرده، امروز باید موضع متفاوتی بگیرد و بهکلی این مرکز را تعطیل و ایران را کشوری تروریستپرور معرفی کند؟ به نظر من باید به این مسأله دقت کرد که آلمانها متوجه تاثیرگذاری و جاذبه مرکز اسلامی هامبورگ شدهاند، بهعلاوه اینکه برای درک بهتر موضوع باید از دید خودشان به آن نگاه کرد. دریاچهای که مرکز اسلامی هامبورگ کنار آن ساخته شده، یکی از بهترین مناطق هامبورگ است و واقعا برای این مرکز هزینه شده بود، ولی بعدا همه فضای سبز اطراف مرکز را هم فروختند و به ساختمانسازی تخصیص دادند تا جلوی فضای زیبایی که دریاچه و مسجد کنار یکدیگر ایجاد کرده بود را بگیرند و از جذابیت و در مرکز توجه بودن آن بکاهند.
فیلمسازی با لابی سفارتی
وی ادامه داد: آلمانیها یک زمانی سیاستی داشتند که خواستند مرکز اسلامی در هامبورگ تاسیس شود، حالا قطعا سیاستشان تغییر کرده و آن را تعطیل میکنند! نباید از چنین تغییر موضعی ساده گذشت. حتما این رویکردهای متفاوت معنای خاصی دارد و به شیوههای نفوذ فرهنگی که در نظر دارند مرتبط است. در این شرایط فیلمهایی مانند «کیک محبوب من» یا «دانه انجیر معابد» و... فضاسازیهای مغرضانهای علیه کشور دارند و معلوم است که لابیهایی هستند و از سوی برخی نهادها و جریانهای سلطه حمایت میشوند تا فیلمهای سفارتپسند بسازند و از جشنوارهها جایزه میگیرند و پخشکننده بینالمللی قوی هم دارند.
بهانههای زیادی برای تلافی داریم
کراچی در ادامه بیان کرد: برخی معتقدند بستن گوته اقدام ایران در تلافی بسته شدن مرکز اسلامی هامبورگ است؛ حتی اگر اینطور باشد هم باید گفت ما بهانههای بسیار زیادی برای تلافی داریم. فعالیتهای فرهنگی و هنری بسیاری در شرایط ایجاد شده آسیب دیده است. مثلا حتی فرش دستباف ایرانی با ریشههای اقتصادی چندهزارساله که رونق بسیاری داشته، از رونق میافتد و پشت سر هم کارخانه فرش صنعتی در کشور راهاندازی میشود و آنقدر این فرشها تبلیغ شد و از فعالیتهای فرش صنعتی حمایت کردند که هنر فرش دستباف ایران را از بین بردند. ما با نابودی فرش دستباف، به صنایعی که از غرب و از همین آلمان وارد کشور میشد، وابسته شدیم و شاخههای هنری دیگری مانند رنگرزی سنتی و طبیعی از بین رفت. در واقع با تبلیغ گسترده صنایع خارجی و فروش ماشینآلات آنها به کشور، تمام عناصر یک هنر بومی و اصیل را از بین بردند.
ملتی که هویتش از بین برود راحتتر نابود میشود
کارگردان فیلم سینمایی «کجاست» با بیان اینکه توطئههای غربیها برای از بین بردن هویت فرهنگی کشورها موضوع بسیار جدی و حساسی است، عنوان کرد: در دلایل بسته شدن گوته دیدیم که یکی از مسائل مربوط به کلاسهای آموزشی رقص معاصر بود؛ اروپا و آمریکا سالهاست در حال تبلیغ چیزی به عنوان «رقص» معاصر هستند. آنها سالها روی رقص بومی و سنتی ایران تحقیق کردهاند که نشاندهنده هویت ایرانی است و از نگاه آنها باید از بین برود چرا که هرچه به هویت ما ربط دارد باید نابود شود و ملتی که هویتش از بین برود راحتتر نابود میشود.وی خاطرنشان کرد: در مطالعاتی که همین کشورهای غربی داشتهاند، رقص اصیل ایرانی را با تاریخ بهوجود آمدن مفهوم فرشته برابر دانستهاند؛ فرشتهای که در تمامی مذاهب وجود دارد. دلیل چنین تشبیهی اهمیت حرکت دستها در رقص اصیل ایرانی است که با حرکت بال فرشتهها اینهمانی دارد. فرهنگ اصیل ما چنین مفاهیم ارزشمندی دارد.
کادرسازی برای آینده
غربیها با موضوعاتی مانند رقص معاصر میخواهند داشتههای فرهنگی وهویتی ما را کنار بزنند و مفاهیم بیریشه و بیمعنای خود را جایگزین آن کنند. همه اقدامات فرهنگی آنها در قالب شبکههای نفوذ میخواهد جوانان را جذب کند تا نسبت به کشور بیاعتماد و بیعلاقه شوند و علاوه بر سوءاستفادههای سیاسی، نیروی انسانی آینده خود را تامین کنند.
راه نفوذ؛ تخریب زیرساختهای هویتی
این فیلمساز درادامه گفت:رسانهها باید نسبت به واقعیت این شبکههای نفوذ فرهنگی که ازسمت سفارتها رشدپیدامیکنند، آگاهیبخشی کنند. زمانی که جامعه خطرات این فعالیتهای فرهنگی را درک کند، بهراحتی در تله نمیافتد. آلمان سالهاست که به نیروی انسانی متخصص نیاز دارد تا صنایع و اقتصاد خود را روی پا نگه دارند. جدال فرهنگی و جنگ روایتها زمینهسازی برای بههم ریختن کشورهاست. وقتی مردم را ناراضی کنند، ماهیت وطن دراذهان یک ملت خراب میشود و آنوقت راحتتر به کشورها حمله میکنند. در قضیه جنگ اوکراین، زمینهسازیهای بسیاری وجود داشته و بیدلیل کسی مانند زلنسکی را که یک کمدین بود، رئیسجمهور اوکراین نکردند. بهراه افتادن جنگ در اوکراین برای همه کشورهای اروپایی و آمریکا که بهظاهر از آن حمایت میکنند، با فروش اسلحه و... درآمد ایجاد میکند. حتی با پایان جنگ نیز بازسازی یک کشور جنگزده قطعا سود زیادی برای کسانی که برای این کار فراخوانده میشوند به همراه خواهد داشت. نفوذ فرهنگی استعمارگران تنها به کلاس تئاتر ورقص در مؤسسات فرهنگی خلاصه نمیشود بلکه این کارهای کوچک، زیرساخت فرهنگی و هویتی یک کشور را نابودمیکند و با این روش راحتتر به چنین کشورهایی نفوذ پیدا میکنند.