درحالحاضر سگهای ولگرد و رشد افسارگسیخته آنها به یکی از اصلیترین معضلات و خطرات برای انسان و طبیعت تبدیل شدهاند. طبق بررسیهای انجامشده، اکنون ۲۱ تا ۲۵گونه در حال انقراض ساکن در ایران توسط سگهای بلاصاحب مورد تهدید قرار دارند. آهو، یوزپلنگ آسیایی و وشق اوراسیایی بهترتیب سه هدف اصلی حملات سگهای پرسهزن آزاد در ایران هستند. نمونه آن هم تلفشدن ۱۷ قلاده یوزپلنگ آسیایی، ۴۴آهو و تعداد بسیاری بز کوهی و دیگر گونهها است.
سگهای ولگرد، بلای جان انسان
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سالانه ۳۵ تا ۵۰ نفر بهویژه کودکان براثر حمله سگهای ولگرد میمیرند. آمار ارائهشده از سوی پزشکی قانونی هم نشان میدهدکه از ابتدای سال۱۴۰۳تاکنون ۹نفرکه عمده آنها کودکان بودهاند،براثر حمله سگ جان باختهاند. مستندات اداره بیماریهای مشترک انسان و حیوان وزارت بهداشت ایران همچنین از افرایش ۱۶برابری سگگزیدگی طی ۳۵ سال اخیر حکایت دارد. بهطوریکه آمار سگگزیدگی از حدود ۱۵هزار مورد در سال ۱۳۶۶ به بیش از ۲۴۸هزار مورد در سال ۱۴۰۱ رسیده است که این خود خطری جدی برای سلامتی انسانهاست. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، از میان ۱۷۰۹ عامل بیماریزا، ۸۳۲ عامل از حیوانات به انسان منتقل شده و مشترک است، همچنین از میان ۱۵۶ بیماری نوپدید شناختهشده در انسان، ۱۱۴ مورد آن از حیوانات به انسان منتقل میشود. البته نکته جالب این است که برخلاف تصور عموم، ۸۵درصد آمار رسمی سگگزیدگی توسط سگهای صاحبدار و ۱۵درصد توسط سگهای بلاصاحب ثبت شده است!
دلسوزیای که گران تمام میشود!
طبق آمارهای رسمی اعلام شده، درحالحاضر دومیلیون سگ ولگرد یا بلاصاحب در کشور وجود دارد. البته این آما در گزارشهای غیررسمی به چهارمیلیون نیز میرسد! همچنین گفته میشود که هر سگ بهطور میانگین سالانه ۱۶توله به دنیا میآورد. با یک حساب و کتاب ساده میتوان عمق فاجعه ازدیاد این سگها را درک کرد؛ سگهایی که بسیاری از آنها به گفته کارشناسان محیطزیست تحت تاثیر دلسوزی بیجای افراد در غذادادن به آنها تغذیه و تکثیر میشوند. محمد درویش، فعال محیطزیست و عضو هیاتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ایران در گفتوگو با جامجم دراینباره میگوید: هر موجود زندهای که تعداد آن از ظرفیت زیستی بیشتر شود، خطر جدی برای زیستبوم خود ایجاد میکند. لذا ما باید به ظرفیتهای زیستی که اکوسیستم میتواند خدمات مطلوبی ارائه کند تن دهیم. بنابراین اگر رفتارهای انسانی سبب شوند تا یکی از این موجودات بیشتر از بقیه، فضا برای رشد پیدا کنند، این ضرر میتواند برای آن موجود و سایر موجودات زیاد شود.
جز ساماندهی سگها هیچ راهی نداریم!
به گفته این فعال محیطزیست، اکنون رشد بیرویه سگها به یک تهدید جدی برای حیات وحش ایران تبدیل شده است. وی دراینباره میگوید: گزارشهای متعددی نشان میدهد که سگها به میشبرهها در مناطق حفاظتشده حمله میکنند و اجازه تکثیر و زادوولد را از آنها میگیرند. همچنین آمیزش این سگها با گرگها باعث بهوجودآمدن جانداری بهنام گرگاس میشود که بهشدت خطرناک است و به دنبال آن احتمال پدیده هاری نیز بسیار افزایش پیدا کرده. بنابراین ما حتما باید به سمت ساماندهی سگهای بدون صاحب برویم و هیچ راه دیگری وجود ندارد. بهعنوان مثال در کشورهای اتحادیه اروپا یا ایالتهای آمریکا این سگها جمعآوری میشوند و استانداردهای پزشکی را میگذرانند؛ اگر هار باشند معدوم میشوند و بخش قابل توجهی نیز عقیم شده و مدتی در پناهگاهی میمانند و مشخصات آنها در اختیار مردم و افرادی که مایل به نگهداری این حیوانات هستند قرار میگیرد و اگر کسی هم حاضر به این کار نشد به روشهای اخلاقی کشته میشوند. این کاری است که در ایران هم باید انجام شود و این کار باید توسط شهرداریها و وزارت کشور و با نظارت سازمان دامپزشکی و حفاظت محیطزیست صورت گیرد. متاسفانه اکنون این دستگاهها به وظایف خود عمل نمیکنند و متهم اول در این مسأله نیز وزارت کشور است که فکر میکند با کشتن سگها میتواند مشکل را حل کند، درحالیکه کشتار سگها و دادن هزینه به کسانی که لاشه سگ را میبرند باعث ایجاد انگیزه تولهکشی شده و از این طریق برای خود کسبوکاری به راه انداختهاند و تا زمانی که کشتار سگها تولید درآمد کند هیچ تاثیری بر از بین رفتن آنها نخواهد داشت.
انباشت زباله علت هجوم سگها
درویش، یکی از عوامل گسترش سگهای ولگرد را نظام ساماندهی زباله در کشور میداند. وی دراینباره بیان میکند: درحالحاضر یکی از مهمترین دلایل افزایش سگها نظام جمعآوری زباله در شهرها و اطراف شهرهاست که بهوفور غذا برای دسترسی حیوانات بدونصاحب در سطلهای زباله ومحلهای جمعآوری زباله را فراهم کرده است.متاسفانه ما حجم بسیار زیادی از دورریز غذا داریم و سیستم دفع زباله هنوز قادر به بازیافت این زبالهها نیست ومراکز انباشت زباله معمولابه مراکز هجوم وافزایش جمعیت سگهاو سایر حیوانات تبدیل شده است. وی تاکید میکند: اگر سازمان پسماند شهرداری به وظایف خود عمل و مراکز جمعآوری زبالهها را کنترل میکرد و تفکیک زباله از مبدا اتفاق میافتاد و زبالههای تر بازیافت میشد بخش بزرگی از این مسأله نیز قابل حل بود. موضوع دیگر فرهنگ سنتی گلهداری ما است، چراکه چوپانها با تولهکشی بهترین آنها را انتخاب و بقیه را در طبیعت رها میکنند که این خود باعث افزایش جمعیت این سگها در طبیعت میشود.