در این خصوص توجه به چند نکته ضروری است:
اول؛ چندسالی است که سمتوسوی تحولات بینالمللی حکایت از یک اتفاق بزرگ در عرصه نظام جهانی دارد و آن اینکه نظم موجود با محوریت یکجانبهگرایی آمریکایی درحال افول و فروپاشی است و نظم جدیدی با منطق جهان چندقطبی و ایجاد بلوکهای قدرت نوظهور در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی در حال شکلگیری است.
دوم؛ به اذعان عموم کارشناسان مسائل بینالمللی، این نظم درحال شکلگیری واجد مؤلفههای متعددی است که از آنجمله میتوان به تغییر موازنه قدرت در عرصه روابط بینالملل و ایفای نقش مؤثر سازمانها و پیمانهای بینالمللی با محوریت قدرتهای جدید دراین عرصه اشاره کرد. چنانچه تحولات یک دهه گذشته در منطقه غرب آسیا نشان میدهد، بروز انقلابهای عربی و جنبشهای بیداری اسلامی شاید از اولین اتفاقاتی بود که نظام سلطه را بهاین صرافت انداخت که نظم موجود دیگر قادر به تدبیر امور بهنفع خواستههای آمریکا نیست.
سوم؛ درچنین شرایطی، نظام سلطه با محوریت حکام غربی و با محوریت تفکر صهیونیستی، تمام ابزار خود را بهکار بسته تا بههر شکل ممکن، مانع این تغییر بزرگ شده و جهان را همچنان برمدار نظم موجود که خود در آن نقش قدرت برتر و هژمون را دارد، اداره کند. یکی از مهمترین ارکان این نظم موجود، طی چند دهه گذشته استقرار و تثبیت رژیم جعلی صهیونیستی در منطقه غرب آسیا برای مدیریت این منطقه که از آن باعنوان قلب زمین یاد میشود، بوده است.
چهارم؛ فرآیندهایی مانند «معامله قرن» یا «پیمان ابراهیم» اساسا با چنین هدفی پایهریزی و در دو دولت جمهوریخواه ترامپ و دموکرات بایدن از سوی آمریکا و ایفای نقش مؤثر صهیونیستها اجرا شد و اگر عملیات طوفانالاقصی بساط عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل را برهم نمیزد، شاید این پروژه تا به امروز به نتایج نهایی خود رسیده بود.
پنجم؛ اگر بروز جنگ اوکراین را یکی از اقدامات غرب برای جلوگیری از بروز این تحول بزرگ بدانیم، بیتردید، رفتار رژیم صهیونیستی طی یکسال گذشته در غرب آسیا، گام بعدی آنها در همین راستاست و در ادامه همین مسیر هم هست که امروز نتانیاهو به عنوان ایفاگر نقش اصلی درحال تبدیل رفتارهای خود به هنجارهایی تثبیت شده است تا جهان را مجبور به تداوم نظم موجود کند.
و در آخر؛ امروز نتانیاهو با طرح مقولهای با عنوان نظم جدید در پی ترور سیدحسن نصرا...، هم میخواهد مسیر نظم جدید در حال شکلگیری در جهان را از مسیر خود منحرف کرده و مانع تشکیل بلوک قدرت جدید با محوریت ایران و جریان مقاومت شود و هم این گزاره را به جهانیان القا کند که مانع اصلی تحقق صلح و امنیت بینالمللی، تفکر انقلاب اسلامی و مقاومت است تا شاید از این رهگذر بتواند تداوم نظم موجود تکقطبی در جهان به رهبری آمریکا را به اسم یک نظم جدید بهخورد جهانیان بدهد، غافل از اینکه تفکر مقاومت بسته به افراد نیست و ریشه در مکتب حسینی و اسلام ناب محمدی دارد.