اکثر ورزشکاران ایرانی تا امروز از حدنصاب های شخصی خود فاصله داشتند

پایین تر از حد انتظار

ندا شهسواری در گفت‌و‌گوی اختصاصی با «جام‌جم»:

تا وقتی بهترین باشم، هستم

تابستانی که گذشت برای ندا شهسواری تابستان تاریخ‌سازی بود. او در پاریس تبدیل شد به اولین بانوی تاریخ ورزش ایران که سه حضور در المپیک را تجربه می‌کند. تاریخ‌سازی در۳۸سالگی. با این حال نفر اول تنیس روی میز بانوان کشور همچنان دارد می‌جنگد.
کد خبر: ۱۴۷۵۹۱۷
نویسنده رضاپورعالی و مرتضی رضایی - گروه ورزش
تا وقتی بهترین باشم، هستم
او در این سن و سال هنوز بهترین است. نه فقط در ایران که در آسیای میانه؛ خودش می‌گوید: «تا زمانی که بهترین باشم، هستم.» حریفان او فقط حریفان راکت به دست‌ پشت میز نیستند، او سال‌هاست دارد با کسانی می‌جنگد که می‌گویند پینگ‌پنگ شهسواری تمام شده و او باید جایش را به جوان‌ترها بدهد. به قول خودش از۱۰سال پیش این طعنه‌ها راتحمل می‌کند و با این حال هرگز تسلیم نشده است؛ نه تسلیم شدهو نه به حاشیه رفته. فقط و فقط تمرین بوده و تمرین.همین پشتکار وانگیزه باعث شده ندا شهسواری در۳۸ سالگی همچنان نفر اول تنیس روی میز بانوان ایران باشد و یکی از۲۰۰ بازیکن برتردنیا.شهسواری پیش از سفر به چین و حضور در گرنداسمش جهانی چین، مهمان تحریریه روزنامه جام‌جم بود. 

ندا شهسواری همان‌قدر که محبوبیت دارد، بدخواه هم زیاد دارد و این موضوع در فضای مجازی کاملا مشهود است. این موضوع اذیت‌تان نمی‌کند؟
تقریبا می‌شود گفت که به این موضوع عادت کرده‌ام. مثلا در مسابقات المپیک از چند نفر کامنت‌هایی داشتم که فکر می‌کردند برای رفتن به المپیک انتخاب شده‌ام! در صورتی که از روند گزینش‌ها خبر نداشتند. مثلا یک نفر نوشته بود؛ شما که قرار بود یک بازی انجام بدهی و ببازی چرا اجازه ندادی یک ورزشکار۲۰ساله به المپیک برود؟! انگار دست من است.آنها حتی این اطلاع را ندارند آن جوان ۲۰ ساله نخست باید کسب سهمیه کند؛یعنی باید در آسیای میانه بهترین باشد.من درآسیای میانه اول شدم که به المپیک رفتم. وقتی آن جوان ۲۰ ساله نتوانسته کسب سهمیه کند آیا این مشکل من است؟ چون او به المپیک نمی‌رود، من هم که کسب سهمیه کردم نباید بروم؟ می‌خواهم بگویم من جای هیچ جوانی را در تیم ملی تنگ نکرده ام و تا زمانی که بهترین باشم به مسیرم ادامه می‌دهم. 
تا وقتی بهترین باشم، هستم

شاید این شائبه در ذهن برخی‌ها وجود داشته باشد که فرصت‌ها و امکاناتی که در اختیار ندا شهسواری قرار می‌گیرد در اختیار جوان دیگری قرار نمی‌گیرد؟
واقعا این‌گونه نیست. در این سال‌ها امکانات در اختیار من در اختیار دیگران هم بوده؛ یعنی هیچ گاه این‌گونه نبوده که برای من کمپ جداگانه‌ای در‌نظر گرفته شود یا بدون مسابقه انتخابی به تورنمنت خاصی اعزام شوم. اتفاقا اصالت کرمانشاهی رئیس فدراسیون تنیس روی میز با من که کرمانشاهی هستم، حسن محسوب نمی‌شود و نشده است. اگر کوچک‌ترین درخواستی هم داشته باشم مطرح نمی‌کنم تا نگویند از این شرایط سوءاستفاده می‌کنم. همیشه شرایط برای من و دیگران برابر بوده و اگر من کسب سهمیه می‌کنم و دیگران نمی‌توانند کسب سهمیه کنند قطعا به تلاش و پشتکار من برمی‌گردد و این‌که همیشه سعی کرده‌ام دور از حاشیه باشم. شاید جالب باشد بدانید مخالفت‌ها با حضور من در تیم‌ملی پینگ‌پنگ از حدود ۱۰سال پیش شروع شد؛ همان روزها که ۲۸ -۲۷ ساله بودم و دائما می‌گفتند پینگ‌پینگ ندا شهسواری تمام شده است و باید فضا را در اختیار جوان‌ترها بگذارد! در صورتی که پینگ‌پینگ اینگونه نیست که بگوییم یک ورزشکار ۱۹ ساله مثلا به ورزشکاری ۲۹ یا ۳۹ ساله ارجحیت دارد. در رشته ما تجربه معیار بسیار مهمی است. همین الان اگر به ترکیب تیم‌های خوبی مثل روسیه، پرتغال، رومانی و حتی خود چین که به جوانگرایی بسیار حساس هستند نگاه کنید می‌بینید هر کدام یکی دو بازیکن هم‌سن و سال من دارند. در تیم چین تایپه بازیکنی ۴۴ ساله حضور دارد‌. لوکزامبورگی‌ها هم امسال در المپیک پاریس بازیکنی ۶۱ ساله داشتند که اتفاقا پرچمدار کشورشان بود و به جمع ۳۲ بازیکن برتر صعود کرد. خلاصه این‌که تجربه در پینگ‌پنگ بسیار مهم است و اگر با علم روز دنیا تمرین کنید، می‌توانید در بین نفرات تاپ 
باقی بمانید. 
 
کاری که شما می‌کنید همین است؟ 
مدام در حال به‌روز کردن دانشم هستم و وقت زیادی برای تماشای فیلم‌های آموزشی و مسابقات می‌گذارم تا تکنیکم را بهبود ببخشم. اگر می‌خواستم با تکنیک ۱۰ سال پیش خودم پیش بروم قطعا پینگ‌پنگم تاکنون تمام شده بود و حتی در ایران هم نمی‌توانستم حرفی برای گفتن داشته باشم. در کنار این، اگر بتوانید خود را از لحاظ روحی و جسمی در سطح مطلوبی از آمادگی نگه دارید، بسیار مهم است. شاید گفتن این حرف درست نباشد اما در تست بدنسازی و فیزیولوژی قبل از المپیک درصد چربی من پایین‌تر از بسیاری از نفرات جوان‌تر بود و این موضوع برای کسانی که آزمایش می‌گرفتند جالب بود. می‌خواهم بگویم ندا شهسواری اگر در این سطح خودش را نگه داشته خیلی دارد زحمت می‌کشد. من به خاطر هدفی که برای خودم ترسیم کرده‌ام از خوشی و تفریحم گذشته‌ام و با عشق و علاقه تا جایی که بتوانم پیش می‌روم.

کمی از این سختی‌ها بگویید؟
شاید خیلی‌ها از سختی‌هایی که یک ملی‌پوش تنیس روی میز متحمل می‌شود، اطلاعی نداشته باشند. ما در تمرینات بدنسازی پا به پای رشته‌های رزمی عرق می‌ریزیم و در تمرین‌های هوازی و استقامتی مجبوریم هفته‌ای سه جلسه تمرین بدنسازی داشته باشیم. در کنار آن ما روزی ۵ تا ۶ ساعت تمرین با توپ داریم. تمرینات دریافت سرویس و سرویس هم سرجای خود. شاید خیلی‌ها فکر کنند یک پینگ‌پنگ‌باز تحرک چندانی ندارد و کارش ساده است، اما وقتی وارد این رشته می‌شوید با تمرینات سخت و سنگین و نفسگیری روبه‌رو خواهید شد. البته هر رشته‌ای سختی‌های خاص خودش را دارد.

ندا شهسواری سومین المپیک خود را هم سپری کرد. خیلی کوتاه از پاریس برای ما بگویید...
المپیک پاریس برایم تجربه خوبی بود، هر چند چون تنها نماینده آسیای میانه در بخش دختران بودم، عملا حریف تمرینی نداشتم و نتوانستم به خوبی تمرین کنم. با این حال هیچگاه از این موضوعات گلایه نکردم. اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم باید اشتباهات‌مان را بپذیریم. در المپیک در اثر چند اشتباه فردی خودم باختم. 

گویا برای شما شب مسابقه اتفاق بدی افتاده بود؟
(با نگاهی متعجب) درباره این موضوع به کسی چیزی نگفته بودم، اما واقعیت این است که روز قبل از مسابقه در دهکده المپیک به شدت زمین خوردم و طوری از ناحیه زانو دچار جراحت شدم که نمی‌توانستم پایم را خم کنم. من با ژلوفن مسابقه دادم و شاید دلیل اصلی باخت من همین بود، اما هیچ جا به این موضوع اشاره نکردم.

حالا چطور این اتفاق برای شما افتاد؟
داشتم دنبال اتوبوس‌ها می‌دویدم تا سر موقع به تمرین برسم که پایم گیر کرد به سرعت‌گیر و به شدت زمین خوردم. در دهکده آن‌قدر تعداد اتوبوس‌ها کم و زمان‌های توقف طولانی بود که مجبور بودیم خودمان را به هر شکلی به اتوبوس برسانیم. خلاصه المپیک سوم برای من این‌گونه رقم خورد.

در حال حاضر جایگاه شما در رده‌بندی فدراسیون جهانی چیست؟
الان در جایگاه ۱۹۵ قرار دارم اما این رده واقعی‌ام نیست. بارها نفرات رده‌های ۵۰، ۶۰ یا ۷۰ را شکست داده‌ام. همین امسال مقابل حریف اوکراینی با رده و رنک ۶۸ دنیا پیروز شدم اما چون در مسابقات بین‌المللی کمتر شرکت می‌کنیم این موضوع در رتبه ما در رده‌های جهانی تاثیر منفی می‌گذارد. در واقع هر سال ۱۰ تا ۱۲ تورنمنت بین‌المللی زیر نظر فدراسیون جهانی برگزار می‌شود که ما به دلیل شرایط اقتصادی نمی‌توانیم در آنها شرکت کنیم. با این حال خودم احساس می‌کنم رنکینگ و رده واقعی‌ام زیر ۷۰ یا ۸۰ باشد. 

فکر می‌کنم رنک ۱۳۵ دنیا را هم تجربه کرده‌اید؟
بله، بهترین رنکینگ جهانی من به طور رسمی رتبه ۱۳۵ است.

این‌که نمی‌توانید در تورنمنت‌های بین‌المللی زیادی شرکت کنید کم‌کاری از کدام ناحیه است؟
اگر منظورتان فدراسیون است باید بگویم فدراسیون تا آنجا که در توانش هست ورزشکاران را به مسابقات رسمی مثل جهانی یا آسیایی می‌فرستد اما ما برای حضور در تورنمنت‌های متفرقه نیاز به اسپانسر داریم چون تقریبا هر سفر ۱۰۰ میلیون تومان هزینه برمی‌دارد و تامین این پول برای فدراسیون و خود ملی‌پوشان واقعا سخت است.

دلیل دوری ما از سکوهای جهانی تنیس روی میز پیشرفت سایر کشورهاست یا ما پیشرفتی نداشته‌ایم؟
به نظرم ما هم پیشرفت داشته‌ایم اما برای دستیابی به آن پیشرفت ایده‌آل باید برنامه‌ریزی بلند‌مدتی داشته باشیم. ببینید با وجود پیشرفت کشورهای آسیایی تیم مردان ما سال گذشته برای نخستین بار مدال برنز تیمی را در بازی‌های آسیایی به دست آورد و در بخش دختران هم الان نفرات ایران خیلی بهتر دارند با رقبا بازی می‌کنند. با این حال برای نزدیک شدن به سکوها نیاز است در تورنمنت‌های بیشتری شرکت کنیم، کمپ‌های اروپایی بزنیم و حتی تلاش کنیم در کشورهایی مثل فرانسه و آلمان لژیونر شویم؛ اتفاقی که برای نیما و نوشاد عالمیان افتاد نتیجه حضور آنها در لیگ فرانسه بود و پیشرفت‌شان هم کاملا مشهود بود. 

به لحاظ زیرساخت و امکانات هم به نظر می‌آید بین ایران و کشورهای صاحب سبک فاصله زیادی باشد.
همین‌طور است. وقتی کشوری چون ژاپن درمسابقات شرکت می‌کند بایک تیم کامل می‌آید. یعنی روان‌شناس‌‌،بدنساز‌‌،ماساژور ‌دارند وهربازیکن هم حریف تمرینی مجزا.حتی تیم فیلمبرداری هم دارند.آنها همان‌طور که کارحرفه‌ای می‌کنند نتیجه حرفه‌ای هم می‌گیرند. در واقع نمی‌توان با تمرین غیر‌حرفه‌ای و امکانات غیر‌حرفه‌ای انتظارنتیجه درحد حرفه‌ای داشت.این طورامکان‌پذیر نیست. 

در المپیک چند مربی داشتید؟ 
یک نفر!

حریف تمرینی هم که نداشتید؟
با مربی‌ام تمرین می‌کردم.

شما الان در لیگ ترکیه بازی می‌کنید. درآمد در لیگ ترکیه چگونه است؟ 
از نظر مالی لیگ ترکیه تفاوت چندانی با لیگ ایران ندارد، اما به دلیل حضور تیم‌های زیاد و بازیکنان لژیونر سطح کیفی خوبی دارد و به پیشرفت نفرات کمک می‌کند. خودم فکر می‌کنم اگر امسال توانستم برای المپیک پاریس کسب سهمیه کنم، به دلیل حضور در لیگ ترکیه بود. 
 
وضعیت قراردادها در لیگ ایران چگونه است؟
خیلی خوب نیست. من سال گذشته که بالاترین قرارداد را با سایپا داشتم ۱۵۰ میلیون تومان گرفتم و امسال قرار است این مبلغ دو برابر شود. 

در ترکیه چقدر قرارداد بستید؟ 
۴۰۰ میلیون تومان. البته این را هم بگویم که در این سه سالی که در لیگ ترکیه هستم هیچ پس‌اندازی ندارم و هرچه دریافت می‌کنم در همان ترکیه در بازار خرج می‌کنم (باخنده)
 
شما به عنوان تنها بانوی ورزشکار ایرانی که سه المپیک را تجربه کرده‌اید، تاریخ‌ساز هستید. به چهارمین حضور در المپیک هم فکر می‌کنید؟
واقعیت این که هنوز چیزی مشخص نیست. از آینده‌ام خبر ندارم و نمی‌دانم چه پیش می‌آید، ولی تا جایی که در توانم باشد ادامه می‌دهم. فقط می‌دانم سن و عدد تعیین‌کننده نیست. این تلاش و پشتکار آدم‌هاست که اهمیت دارد. در همین المپیک پاریس لوپز کوبایی با ۴۲ سال سن روی سکوی قهرمانی ایستاد. متاسفانه در ایران خیلی‌ها فقط به سن نگاه می‌کنند و به این فکر نمی‌کنند که اگر کسی بهترین است، به صرف این‌که سنی بیشتر از بقیه دارد، نباید تخریبش کرد و او را پایین کشید، بلکه باید از دانش و تجربه‌اش برای ارتقای سطح نفرات جوان‌تر استفاده کرد.

یک درخواست ۱۲ ساله!
مبینا نعمت‌زاده بعد از کسب مدال المپیک درخواست داشت در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد؛ درخواستی که خیلی هم حاشیه‌ساز شد، اما جنس درخواست ندا شهسواری از مسئولان ورزش چیز دیگری است: من از المپیک ۲۰۱۲ لندن تا الان همیشه درخواستم از مسئولان این بوده که ورزشکاران را بیمه کنند. مگر المپین‌های ورزش ایران چند نفرند؟ واقعا چرا نباید بیمه باشند‌؟ چرا نباید حقوق دریافت کنند؟ هم تیمی من در لیگ ترکیه، صرفا به دلیل کسب سهمیه المپیک برای ترکیه، حقوق مادام‌العمر می‌گیرد و به بهترین شکل حمایت می‌شود. او همه جوره خیالش از بابت آینده‌اش راحت است اما من خیالم راحت نیست و همیشه نگران آینده‌ام هستم. درخواست من درخواستی شخصی نیست. من می‌گویم باید به همه المپین‌ها توجه شود. این صرفا دغدغه من نیست. من با خیلی دیگر از المپین‌ها در ارتباط هستم و می‌شنوم که آنها هم همین خواسته را دارند. من این موضوع را از سال ۲۰۱۲ مطرح می‌کنم و به همه وزرای ورزش که آمدند گفتم اما هنوز اتفاقی نیفتاده است. باور کنید هزینه ورزش حرفه‌ای خیلی بالاست. هرچه در این سال‌ها درآمد داشته‌ام هزینه استهلاک ورزش قهرمانی کرده‌ام. هزینه ایاب و ذهاب، هزینه رویه راکت، هزینه چوب راکت، هزینه چسب، هزینه کفش و لباس ورزشی. خیلی از تورنمنت‌ها را هم با هزینه شخصی خودم رفته‌ام. من عاشق این رشته هستم و اصلا هم از این بابت پشیمان نیستم. بقیه هم همین‌طور. ای کاش مسئولان به این موضوع توجه کنند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها