ازآن طرف آمارکنکوریهای امسال هم حاکی ازآن است که از۳۰نفر رتبه برتر،۲۲نفر؛ یعنی حدود ۷۳ درصد از دانشآموزان، جزو سمپادیها بودند و تنها سهم مدارس دولتی از چنین ماراتن سرنوشتسازی ۷/۶درصد بوده است. حالا روز گذشته الهام یاوری، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان تیر خلاص را به این مدارس زد و اعلام کرد: «ما علاقهای به توسعه بیرویه مدارس سمپاد نداریم. ملاک ما، پوشش حداکثر ۲ درصد از جمعیت دانشآموزان شهری در مناطقی است که این مدارس تأسیس شدهاند.» مدارسی که هنوز هم به سبب دولتی یا غیردولتی بودنشان بین خیلیها محل مناقشه و بحث است. حالا سؤال اینجاست که تنوع در آموزش و این جداسازی دانشآموزان با عدالت آموزشی سازگار است یا نه؟
مدارس سمپاد بهعنوان یکی از آن چند نوع مدرسه در کشور است که با وجود ۷۰۰مدرسه، حدود ۱۴۰هزار دانشآموز در آن مشغول به تحصیل هستند. مدارسی با امکانات و معلمان مجرب و خاص که موافقان و مخالفان مختص به خود را دارد. بعضیها معتقدند که برای نخبگان کشور باید فضای ویژه با معلمانی مجرب درنظر گرفت تا استعدادشان درست هدایت شود و بستر علمی و صنعتی کشور را ارتقا دهند. ازآن طرف مخالفان هم میگویند که جداسازی دانشآموزان نخبه، آنها را در فضایی گلخانهای و غیرواقعی رشد میدهد که این ازعدالت آموزشی به دور است. این درحالیاست که رضوان حکیمزاده معتقد است: «رویکردهای جدید تعلیم و تربیت تحت عنوان آموزشوپرورش فراگیر تاکید دارد که مدارس باید زمینه موفقیت تمام دانشآموزان را فراهم کنند و نادیدهگرفتن دانشآموزان ضعیف و جداکردن دانشآموزان از یکدیگر و تمرکز روی دانشآموزان قویتر صحیح نیست.» جداسازی دانشآموزانی که با چالشهای زیادی همراه است.
مصوبه مغفول حذف تنوع مدارس
چندین سال پیش بود که مصوبه حذف تنوع مدارس در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. مصوبهای که با اما و اگرهای فراوانی همراه بود و پس از مدتی گویا به فراموشی سپرده شد. البته موسیالرضا کفاش، معاون دبیرکل شورای عالی آموزشوپرورش مهرماه بود که اعلام کرد: «تا زمان تصویب طرح کاهش تنوع مدارس در شورای عالی از هرگونه توسعه مدارس خاص مثل استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و فرهنگ جلوگیری میشود. در صورت نیاز به ایجاد یک مدرسه خاص، موضوع در شورای معاونان وزارت آموزشوپرورش بررسی و بعد اتخاذ تصمیم میشود.» مصوبهای که اگر مغفول بماند علاوه بر بحث عدالت آموزشی، آسیبهای غیرقابل جبرانی را به دانشآموزان وارد میکند.
کلنی امکانات در کنار مدارس دوقطبی!
عدالت آموزشی و دسترسی برابر همگان به فرصتهای آموزشی برابر، یک اصل مهم در نظام حکمرانی است و مقدمهای بر عدالت اجتماعی نیز محسوب میشود. عادل برکم، کارشناس آموزشوپرورش در گفتوگویی با جامجم و در پاسخ به این سؤال ما که آیا تنوع در آموزش خلاف عدالت آموزشی است، میگوید:«نمیشود هم جدا بودوهم برابر و طبیعتا جداسازی نافی برابری است. همین جداسازی دانشآموزان و ساختن مدارس مبتنی بر ثروت والدین، جغرافیا، نگرش و رویکرد، منطقه سکونت، طبقه اجتماعی و ...اشکال جداسازی است.طبق تجربیات، خروجی این وضعیت نابرابری بین دو گونه مدارس را شامل میشود. وقتی مدارس متفاوت را ایجاد میکنید نتیجه آن نابرابری در توزیع امکانات، کیفیت یادگیری و آموزش است و در انتها هم میتواند مدارس دوقطبی و سیاهوسفید را تشکیل دهد، چرا که با جداسازی، نابرابری آموزشی را توجیه میکنیم.»
وی ضمن بیان مقوله جداسازی دانشآموزان معتقد است که این جداسازی همه چیز را کنار میزند و مفهوم آموزش را تغییر داده و باعث تشکیل یک کلنی امکانات در کنار اکثریت مدارسی میشود که فاقد امکانات اولیه هستند.
سمپادیهای دوموتوره!
مدارس سمپاد در هر شهری که دستکم ۳۰۰۰ دانشآموز در پایه ششم یا نهم داشته باشد تاسیس میشود و از آن طرف سهم آنها از داوطلبان کنکور ۳.۵درصد است و نزدیک به ۷۰درصد از رتبههای تکرقمی و زیر۳۰۰۰ کنکور نیز سمپادی هستند. مدارسی که خود بهنوعی به جداسازی دانشآموزان و بهحاشیهراندن عدالت آموزشی منجر میشود. عادل برکم نیز ضمن بیان تنوع مدارس میگوید: «وقتی مدارسی را ساختید که بهترین امکانات و معلمان در آنجا بوده و نقطه شروع توزیع امکانات در آنجاست و بقیه را به جاهای دیگر میفرستید، شما یک نابرابری دولتی را شروع کردهاید.»
او با اشاره به دوموتوره بودن مدارس سمپاد ادامه میدهد: «مدارس سمپاد هم بخش قابلتوجهی از هزینههایشان را از طریق شهریهای جبران میکنند که از والدین دریافت کرده و بهاصطلاح مدارس دوموتوره هستند؛ یعنی دولت بهترین ظرفیت و امکانات و معلمانش را در اختیار این مدارس قرارمیدهد ونگاه و رویکرد حمایتیاش را به این مدارس معطوف کرده است. از آن طرف هم این مدارس آزادند تا پول و شهریه دریافت وامکانات رابه طرق مختلف جذب کنند.هم نابرابری دولتی مطرح است و هم نابرابری برخاسته از پولیشدن آموزشوپرورش.» البته برکم نیز بر این باور است که تمرکز بر برخی هوشهای خاص ممکن است منجر به شکلگیری سیستمی شود که در آن همه استعدادها فرصت شکوفایی نداشته باشند. با وجود این باید منتظر بمانیم تاکمی ازعمق شکاف آموزشی میان قشر غنی وضعیف کاسته و اقدامات موثرتری برای تحقق عدالت آموزشی انجام شود.