این اتفاقات در شرایطی رقم میخوردکه بررسیها نشان میدهد هنوز در ایران سالانه ۲۵ تا۳۰درصد از محصولات کشاورزی طی زنجیره تولید و توزیع از بین میرود. بدتر اینکه ما هنوز درگیر فرسایش خاک و ورود وچرای بیش از حد دامها در مراتع و هدررفت آب هستیم، اما دنیا با هوشمصنوعی و پهپادهای حرفهای بدون زمین و خاک بهترین محصولات را تولید میکند.
از مجموع ۱۶۵میلیون هکتار مساحت ایران، تقریبا ۵۰میلیون هکتار آن قابل کشت و زرع است. از این ۵۰میلیون هکتار، حدود ۱۸میلیون هکتار به زراعت اختصاص دارد. از این ۱۸میلیون هکتار، تقریبا ۱۳میلیون هکتار بهطور مستمر زیر کشت قرار دارد. بیش از ۷۰درصد از سطح زیر کشت مستمر، یعنی بیش از ۹میلیون هکتار، به کشت گندم و جو اختصاص داده شده است. با وجود این، بازدهی مناسبی در این کشتها مشاهده نمیشود. متاسفانه گندم و اصولا بسیاری از محصولاتی که در ایران کاشته میشود به درد خوراک دام میخورد و ما هنوز به آن انقلاب سبز که در هند انجام شد و یکی از قحطیزدهترین کشورهای دنیا را به بزرگترینترین صادرکننده گندم در جهان تبدیل کرد، نرسیدیم. مسئولان هنوز به درجهای از فهم که میشود از تجربیات دیگران هم استفاده کرد نرسیدهاند. متاسفانه حتی بعد از انقلاب اسلامی هم هیچ انگیزهای برای اینکه کشاورزی محور توسعه اقتصادی قرار بگیرد به چشم نخورد.
در برنامههای اول و دوم پنجساله توسعه کشور، کشاورزی بهعنوان محور اصلی در نظر گرفته شد؛ اما متأسفانه بهدلیل ضعف مدیریت و کارایی بسیار پایین، موفقیت و تحقق اهداف مورد نظر حاصل نشد. نهتنها در این سالها به خودکفایی در هیچکدام از محصولات دستنیافتیم، بلکه در برخی از آنها نیز به وضعیت واردکنندگی رسیدهایم. بهعنوانمثال ایران هیچوقت واردکننده جو نبوده، اما حالا بزرگترین واردکننده است. درحالحاضر، هلند بزرگترین صادرکننده محصولات کشاورزی بدون آب و خاک در جهان است. ممکن است مقایسه میان ایران و هلند چندان منطقی نباشد، زیرا مساحت خاک هلند تنها یکپنجم مساحت خاک ایران است. این واقعیت بهخوبی نشاندهنده چالشهایی است که مسئولان حوزه کشاورزی در ایران با آن مواجه هستند.
در طول تمام دورهها، بهخاطر بازیهای سیاسی، توجه کافی به کشاورزی هدفمند نشده است. هر زمان که صحبت از کشاورزی به میان میآید، بلافاصله به کمآب بودن ایران اشاره میشود، اما امروز برخی پژوهشها نشان میدهند که مسأله تنها به کمبود منابع آبی مربوط نمیشود. درواقع، به نظر میرسد که تقویت مهارتها و کارایی مدیران میتواند نقشی کلیدی در بهبود وضعیت کشاورزی کشور ایفا کند. این بدان معناست که اگر مدیران با استفاده از روشهای نوین و دانش روز، بهینهسازی منابع را در دستورکار خود قرار دهند، میتوان به نتایج بهتری دست یافت.
پیوند ۴۰۰ نشاء در ساعت
فناوری درسالهای اخیر بهشدت بر صنایع مختلف ازجمله کشاورزی تأثیر گذاشته است. یکی از حوزههایی که فناوری در آن نفوذ کرده، توزیع محصولات کشاورزی است. با استفاده از فناوریهای نوین، میتوان تولید را بالا برد، کیفیت محصولات را بهبود بخشید و با کاهش ضایعات غذایی، فرآیند توزیع را بهینه کرد.در شرایطی ما هنوز درگیر ورود و استفاده از فناوریها و ماشینآلات پیشرفته کشاورزی هستیم که مدتهاست هوشمصنوعی حرف اول و آخررادر این زمینه میزند. اخیرا محققان موفق به تولید دستگاه رباتیکی شدهاند که قادر است فرآیند پیوندزدن گیاهان را در کمترین زمان ممکن و با اثربخشی بالا انجام دهد. آنها تاکید میکنند که میتوان مقاومت محصول رابااستفاده از پیوند و پایههای مقاوم،ارتقا داد وسد راه انواع عوامل بیماریزا در گیاه شد. رباتی که برای این کار تولید شده میتواند در هر ساعت حدود ۳۶۰ تا ۴۰۰ نشای پیوندی را تولید کند.
یکی دیگر از فناوریهای نوظهور در عرصه کشاورزی، پهپادهای ویژه زمینهای زراعی هستند که از کارایی و تواناییهای متنوعی برخوردارند. ازجمله کاربردهای این پرندههای هدایتپذیر از دورمیتوان به نظارت بر وضعیت کلی زمینهای زراعی، اسپریکردن محصولات، آبیاری،نقشهبرداری و...اشاره کرد.بااستفاده ازاین تکنولوژی،صاحبان مزارع بزرگ میتوانند مدیریت و نظارت بهمراتب بهتری را بر روند بهثمررسیدن محصولات خود داشته باشند.اگر دنیا از ماشینآلات پیشرفته و خودکار گذر کرده و به پهپادها و هوشمصنوعی رسیده است اما اینجا هنوز از تخریب زمینهای زراعی و چرای بیش از حد دامها و تبدیلشدن به کشت دیم و مدیریت نادرست صحبت میشود.متاسفانه هماکنون بخش زیادی از اراضی مرتعی کشور در معرض فرسایش آبی و بادی شدید قرار دارند و بهدلیل عملیات کشتوکار غیراصولی، تناوب زراعی نامناسب و عدم انجام اقدامات حفاظتی، فرسایش خاک یک فرآیند رایج در هر دو سیستم زراعی آبی و دیم در کشور است.
دورریز به اندازه جمعیت چند کشور
بنا براعلام سازمان ملی بهرهوری کشور،سالانه میلیونها تن ازمحصولات کشاورزی خراب شده ومیگنددودورریز میشود. بهعنوان نمونه میزان تولید ناخالص بخش کشاورزی در سال۱۴۰۱حدود ۱۲۵میلیون تن بود که ۲۵درصد این میزان یعنی حدود ۳۰میلیون تن بهعنوان ضایعات دور ریخته میشود. نکته مهم در دورریز این میزان بالا از محصولات کشاورزی، توجه به آب مصرفشده برای آن است. با این میزان اتلاف محصول میتوان ۱۶میلیون نفر، معادل جمعیت چند کشور حوزه خلیجفارس را سیر کرد که نشان از مقدار بالای ضایعات محصولات کشاورزی و غذایی در ایران دارد.
رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی با تأکید بر سختی کار در تولید انواع محصولات کشاورزی ازجمله گندم، به جامجم میگوید: «بخشی از محصول در کالای نهایی مثل نان ضایع میشود. از این رو زنجیره تولید گندم تا تهیه نان از اهمیت بسزایی برخوردار است. البته ضایعات فقط در حوزه مصرف و مشکلات نان نیست، در زمان برداشت هم بخشی از محصولات از بین میرود.»
سیدمجتبی خیامنکویی ادامه میدهد:«به نظرمیرسد یکی ازمهمترین موانع استفاده ازفناوریهای نوین درصنایع ایران هزینههای راهاندازی و سرمایهگذاری باشد.یکی دیگر ازدلایل مقاومت دربرابر ایجاد سازوکارهای مدرن، تولید و عرضه سنتی محصولات غذایی و کشاورزی است. بااینحال، فرصتهای موجود در این حوزه بسیار زیاد است. با استفاده از فناوریهای نوین مانند اینترنت اشیاوبررسی کلانداده بهدستآمده ازاین طریق،میتوان به یک سیستم غذایی پایدارتر، کارآمدتر و شفافتر دستیافت.»
به گفته این مسئول، با پیشبینی دقیق میزان تقاضا،میتوان باسیاستگذاری درست درسطح حاکمیت،ازتولیدبیش ازحد محصولات جلوگیری کرد و در نتیجه ضایعات غذایی را کاهش داد. از طرف دیگر با دانستن میزان تقاضای آینده، میتوان موجودی انبارها را بهینه کرده و از کمبود یا مازاد محصول نیز جلوگیری کرد.