تجربه کارگردانی مستند رابه دست آورد و...، تا اینکه سه سال پیش، اولین فیلم مستقل خود به نام «برکه خاموش» را ساخت. فیلمی که اخیرا درگروه هنروتجربه اکران شد.بیراه نیست اگربگوییم در میان این آثار،نقش سهراب که این شبها از او درسریال «سوجان» میبینیم بیشترین عامل دیدهشدنش نزد عامه مخاطبان است. زمانی در این سریال در قامت جوانی، پهلوان و بااخلاق ظاهر شده است. وی در گفتوگوی پیشرو از تجربه ایفای این نقش و نزدیک کردن خود به آن میگوید.
دنبال تکرار گذشته نیستم
بهادر زمانی، بازیگر نقش سهراب تا امروز اغلب ایفاگر نقشهای مثبت بوده است. این بازیگر انتخابش برای حضور در سریال سوجان را چنین شرح میدهد: با توجه به شرایط فیزیکی و آنچه درمورد سهراب در نظر داشتند، وقتی از در وارد شدم آقای تبریزی (کارگردان) گفت با او قرارداد ببندید و حتی نگذاشت من بنشینم. ابتدا پارت اول فیلمنامه را دادند تا بخوانیم، میتوانم بگویم همین بخش حدود ۲۰ کیلو وزن داشت. آقای تبریزی خلاصهای را برایم توضیح داد. بیشتر نگاه کارگردان برای من مهم بود. وقتی توضیح دادند دیدم میشود وجوه مشترکی با آن بسازیم. این بازیگر درباره جذابیت این نقش برای خودش عنوان میکند: تا حالا کاری به این شکل در شهرستان نداشتم و همین برایم چالش بود؛ چالشی جالب! عموما دنبال تکرار کارهای گذشتهام نیستیم. باید مدت طولانی به شهرستان میرفتیم و لهجه میگرفتم. این نکته هم جذاب بود. باید با لهجهای بازی میکردم که نهخیلی غلیظ باشد و نه لوث شود و حالت تمسخر به خود بگیرد.
حرف زدن با آهنگ گیلانی
از این بازیگر میپرسیم چرا ترجیح دادند بیانش فقط آهنگ گیلکی به خود بگیرد و از غلظت لهجه دوری کردند. او پاسخ میدهد: گروه تولید از قبل خیلی درگیر لهجه بودند تا طوری شود که هم برای بومیها توهینآمیز نشود و هم اتمسفر گیلانی را به خودش بگیرد. اگر همگی میخواستیم بدون لهجه حرف بزنیم، فضایی که الان میبینیم در نمیآمد. لذا مجبور بودیم عدهای بار لهجه را به دوش بکشند. کمی سخت بود که اشتباهی در لهجه صورت نگیرد و توهینآمیز نشود، همچنین نمیخواستیم لهجهها طوری ادا شود که به کارهای کمدی شبیه باشد، چون فضای این سریال کاملا جدی است.
عبور از یک مرز باریک
یکی از ویژگیهای که شخصیت سهراب دارد، مثبت بودن این کاراکتر است که هم میتواند مخاطبان را به خود جذب کند و هم در صورت زیادهروی در این نوع پرداخت، باعث شود بینندگان او را پس بزنند.زمانی تحلیل خود ازاین شخصیت راچنین ارائه میدهد: در همه کارهایم یکجور نقشهراه تعریف میکنم. کافی است واقعا فکر کنم اگر من آن کاراکتر بودم و در زمان مشخصی که فیلمنامه روایت میکند، حضور داشتم و با نوع تفکر و گذشتهای که برای نقش در متن نگارش شده زندگی میکردم، چه رفتاری از خود نشان میدادم. ممکن است بازیگر دیگری برای ایفای نقش سهراب،معیار متفاوتی داشته باشد. مدل بازی من اینطور است که نگاه میکنم اگر بهادر زمانی درآن موقعیت بودوچنین پیشینهای داشت؛یعنی داشتن مادری روستایی ویک برادر بزرگتر کمی با شرایط خاص؛همچنین خواهری که یک ازدواج سرسری با فردی که خیلی اخلاقمدار نیست کرده، چه کارمیکردم؟ معمولا از اینکه از خودم برای خلق یک شخصیت جدید، فاصله بگیرم، میپرهیزم.چون اینطوری احتمال اینکه تصنعی دربیاید خیلی زیاد است.
من به جای تو
با تحلیل شخصیت سهراب با توجه به گذشته و حالش میتوان گفت، امکان اینکه چنین فردی در جامعه به بیراهه کشیده شود، زیاد است اما او در قصه سوجان، فردی است که وجوه مثبتش بروز بیشتری دارد. زمانی در اینباره به تجربیات خود رجوع میکند و میگوید: اینها تجربیات زندگی شخصی خودم هم بوده؛ یعنی در جاهایی در دوراهیهایی قرار گرفتم که نمیتوانستم کار دیگری بکنم و گاهی خطاهایی هم انجام دادم و پشیمانی خطاها درزندگیام خیلی من را آزار داده است. فکر میکنم چون سهراب مسئولیت خانواده بر دوشش بوده و پدرش خیلی زود فوت شده، همیشه سعی کرده خود رادر زندگی پختهتر نشان دهد و کم خطا کند؛ بنابراین ناخودآگاه در مسیر زندگی به سمت خوب بودن و انتخاب درست کردن رفته و این برایش ایجاب کرده که پهلوانمنشی را به خاطر شرایطش داشته باشد و اینگونه تربیت شده است. این بازیگر در پایان با ذکر مثالی میگوید: امسال یک سریال نمایش خانگی بازی کردم که در داستان آن به زندان میروم. یکی از دوستانم ازمن سوال کرد:«تو که تا حالا تجربه زندان رفتن نداشتی، چطور توانستی نقش زندانی را به گونهای بازی کنی که دلمان برای نامردی که بر سر این شخصیت آمده بود، بسوزد؟ همذاتپنداریات با همسلولیهایت در زندان واقعا خوب و باورپذیر بود». در پاسخ به او گفتم؛ فقط به این فکر میکردم که اگر من، یعنی بهادر زمانی جای آن شخصیت بودم، چه کار میکردم.