به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات در خصوص این پرونده از شامگاه چهارشنبه ۲۴ بهمن امسال و با گزارش حمله دزدان به دانشجوی دانشگاه تهران در کوی جنت آغاز شد. پسر ۱۹ ساله اهل روستای درمیان خراسان جنوبی و دانشجوی رشته مدیریت کسب و کار که مورد سرقت قرار گرفته و مجروح شده بود، به سریعت به بیمارستان شریعتی منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما بر اثر شدت جراحات صبح روز بعد جان باخت. قتل پسر جوان با واکنش مردم همراه بود و پلیس هم عاملان این حمله مرگبار را دستگیر کرد. محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران در این باره گفت: با توجه به اینکه متهمان چهره خود را پوشانده بودند، شناسایی آنها با مشکل روبهرو بود تا اینکه شامگاه دوشنبه هویت آنها شناسایی و در ادامه دستگیر شدند. متهمان در تحقیقات اولیه اعلام کردند که انگیزهشان سرقت بوده و به دلیل مقاومت مالباخته مجبور به استفاده از چاقو شدند و ضرباتی به قفسه سینه او زدند. وی افزود: بر اساس اعتراف متهمان آنها در دو سه ماه اخیر مرتکب ۳۰ تا ۴۰ فقره سرقت گوشی شده بودند که این موضوع نیاز به بررسی بیشتری دارد. پرونده در اسرع وقت تکمیل و برای صدور حکم به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال میشود.
درخواست قصاص در ملأعام
محمد امین، برادر دانشجوی کشته شده هم بعد از دستگیری قاتل برادرش به جامجم گفت: باورمان نمیشد پلیس و دستگاه قضا به این سرعت بتوانند قاتل و همدستش را بازداشت کنند. صبح سهشنبه از طریق خبرها متوجه دستگیری قاتل برادرم شدم. از مسئولان قضایی میخواهیم قاتل هر چه زودتر محاکمه و در همان محلی که باعث قتل برادرم شد، به دار مجازات آویخته شود. من و خانوادهام راهی تهران شدهایم تا پرونده را پیگیری کنیم.
عامل اصلی قتل، ۲۳ سال دارد و از موبایل قاپهای حرفهای وسابقهدار تهران است که با دیدن طعمهها در محلهای خلوت سراغشان میرفت و در یک لحظه موبایلشان را میقاپید. اگر هم با مقاومت طعمهها روبهرو میشد برایشان چاقو میکشید. آخرین بار همراه بچه محلهشان، دانشجوی دانشگاه تهران را برای سرقت لپتاپ و گوشی تلفن همراهش کشت.
مقتول مقاومت کرد!
احمد ۲۳ ساله و عامل قتل را به شامگاه چهارشنبه ۲۴ بهمن امسال میبرم و میخواهم ماجرای زورگیری از پسر دانشجو را تعریف کند. هنوز در شوک دستگیری است و فکر نمیکرد تیم قضایی و پلیسی او و همدستش را باگذشت کمتر از یک هفته از سرقت مرگبار دستگیر کنند. تصور میکرد این بار هم مثل دزدیهای قبلی رد و نشانی از او باقی نمانده است. احمد و امیر، دو جوان موتورسوار که فیلم فرارشان از صحنه سرقت مرگبار چند روزی است در فضای مجازی پر بازدید شده بامداد سهشنبه دستگیر شدند و قبل از آن، آنقدر خیالشان راحت بود که گوشی سرقتی را فروختند اما قبل از فروش لپتاپ دستگیر شدند. احمد میگوید: «چهارشنبه شب در حال پرسه در حوالی امیرآباد بودیم که در کوچهای خلوت با پسر جوانی روبهرو شدیم. اطراف را بررسی کردیم و کسی در آن حوالی نبود. امیر-راکب موتور - گفت؛ این پسره حتما دانشجو هست و لپتاپ داره. » همان لحظه تصمیم به زورگیری از پسر جوان گرفتند و با موتور سد راهش شدند. امیرمحمد با دیدن آنها مطمئن شد که او را به عنوان طعمه سرقت انتخاب کردهاند. نگاهی به اطراف انداخت، کسی نبود تا از او کمک بخواهد.نگاهی به دو پسر موتورسوار و ورودی خوابگاه انداخت. ترک نشین در حالی که چاقو دستش بود، پیاده شد. همان موقع امیرمحمد هر چه توان در بدنی خسته از روزی پر کار داشت را در پاهایش ریخت و شروع به دویدن به سمت در خوابگاه کرد. صدای موتور را از پشت سر میشنید که به او نزدیک میشود. این جدال نابرابر خیلی زود به پایان رسید و دستی از پشت لباسش را گرفت و متوقفش کرد. «امیر او را گرفت تا فرار نکند. من هم چاقویی را که امیر به من داده بود به سمتش گرفتم. حدس امیر درست بود و خودش هم گفت دانشجو است. کولهاش را گرفتم. میگفت؛ مدارکش داخل کوله است و اطلاعات درسی و کاریاش روی لپتاپ است. قرار شد موبایلش را بدهد و من کوله را نبرم. وقتی میخواستم گوشی را بگیرم، ضربهای با دست به صورت من و امیر زد. همین موقع امیر گفت بزنش و من با چاقو دو ضربه به سینهاش زدم. پسر جوان فریادی زد و روی زمین نشست. گوشی و کوله را گرفتم.دستش را روی سینهاش گذاشته بود. سریع ترک موتور نشستم و به سمت بزرگراه جلال آلاحمد فرار کردیم. پسر دانشجو با آن وضعیت بلند شد و دنبال ما آمد.» تعقیب دزدان از سوی امیرمحمد باعث شد آنها تصور کنند که ضربهها کاری نبوده است. به محل زندگیشان رفتند و تصمیم به فروش اموال سرقتی از پسر دانشجو گرفتند. روز جمعه کمکم شبکههای اجتماعی پر شد از عکس امیرمحمد، پسر دانشجویی که در مسیرخوابگاه در کوی جنت قربانی دو سارق زورگیر شده بود. بعد هم ماجرا به روزنامهها و بخشهای خبری صداوسیما کشیده شد. همانجا بود که امیر با دیدن فیلم صحنه سرقت در تلویزیون متوجه مرگ آخرین طعمهاش شد.
آنطور که احمد میگوید؛ در مدت سه ماهی که سرقت میکرد، از حدود ۴۰ نفر موبایل سرقت کرده و بعد رد مال کرده بود. این دومین بار است که دستگیر میشود.
لپتاپ قفل داشت
امیر نسبت به همدستش قوی هیکلتر و عشق موتور سنگین است. او میگوید: «پیش از این موتور خوبی داشتم که برادرم آن را فروخت. بعد هم موتور طرح هوندا گرفتم. من و احمد اهل یکی از استانهای غربی هستیم و در یک محله در جنوب تهران زندگی میکنیم. احمد همیشه موبایل سرقت میکرد و این اولین بار بود که سراغ لپتاپ رفت. بعد از سرقت، تلفن همراه را یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروختم. مالخر بعد از بررسی لپتاپ گفت، قفل دارد و به درد نمیخورد. باید قفلش را باز کنم تا آن را بخرد. نتوانستم لپتاپ را بفروشم و آن را به مغازهای بردم تا قفل آن را باز کند. بعد هم به خاطر بیماری یکی از بستگانم به شهرستان رفتم و وقتی برگشتم، دستگیر شدم. من از مرگ پسر دانشجو بیخبر بودم.»