اسکار به انیمیشن در سایه سرو طبق معمول سبب شادمانی بسیاری و نیز نگرانی و تاُمل عده ای دیگری شد . این گروه عمدتا دوستان انقلاب اسلامی ، طرفداران مقاومت برابر اقتدار قدرت سرمایه جهانی و نهادهای هنری آن و کسانی هستند که شناختی از خسران از دست رفتگی و مارگزیدگی و غربزدگی و طعمه شدگی هنر و جریان روشنفکری صدساله اخیر و تقدیر سینما در ایران از حاجی آقا آکتر سینما اولین فیلم داستانی تا امروز دارند .
اما آنچه کمیاب است تفکر خلاق و واقعگرا و نافذ و ایده های شناختی درست و عالمانه و پژوهیده است اگر چارچوب نظری و ارکان تحول وجود نداشته باشد و ندانیم سینما چیست و از سینما و آنچه هست چه می خواهیم ، هرگز با شعارها به جایی نخواهیم رسید .
سینما با همان واقعیت و محتوای جهانی مدرنش همچون ستون پنجم شیطان مدرنیته بر ما از درون غالب خواهد شد که شد .
همه کسانی که مدیریت سینما را به عهده می گیرند ، با محتوای مدرن به جای استفاده از یک نهاد مدرن در مسیر اهداف انقلاب اسلامی، ابزار این غلبه خواهند بود . این را درک کنیم که با شناخت سطحی ، چه افراطی و چه تفریطی و دنباله روانه ، این ما هستیم که مغلوب سینما خواهیم شد . بالاخره نظامقدرت نظم گفتار خود را دارد . در ایران دو نظام قدرت در همه نهادها و در کلیت ساختار در چالش هستند . نظام قدرت مدرن پشتیبانی ایدئولوژیک فکری و فرهنگی دارد . اصول آن و خواسته هایش همگون و روشن هستند و می داند چطور باید ببیند وچه بکند و چه بگوید و از ژنرال هایش تا سربازانش در جمهوری اسلامی هویت خود و خواست خود و نگاه خود را فرموله هستند و در برابر همه نیروهای توحیدی ، از مسئولانسینمایی جمهوری اسلامی تا صاحبنظران و علمای دین در باره مسائل بنیانی نگرش و چیستی و فلسفه سینما و نسبت شبکه ارتباطی مدرن سینما با اسلام و جمهوری اسلامی دچار نگاهی بسیار متشتت و چالش انگیز و فاقد وحدت عمل هستند و هر کس ساز خود را می زند و حتی افراد مدرن بنام با نگرش دینی برای سینمای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف می کنند و با هر کابینه به طور تصادفی و طبق سلیقه فردی و حد اکثر سلیقه گروهی و حزبی ، مسیر کج و معوج و فاقد تفقه و اجتهاد صحیح وپایه و مبنای درست برای سینما مطرح می شود و با لفاظی روی کاغذ بهنام برنامه به خورد خلق الله می دهند و چهار سال سینما رامعطل امیال متشتت می کنند و در اصل به دست آمریکا و غرب می دهند که از این گاو شیر ده همشیرش را به سود طرح خود در جنگبا ایران و استقلال و فرهنگ ملی و اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بدوشد و سرآخر جوان اهل دغدغه سینمایی با احساسات خود افسرده شود که من از جایزه اسکار در سایه سرو خوشحال نیستم !
و این تا همینجا حداکثر کنش و طراحی ما در این جنگ عظیم حق و باطل در رهبری سینما بوسیله حق و اسلام و حکمرانی انقلاب اسلامی یا سلطه شیطان مدرنیته و حتی غرب و شیطان بزرگ و سرمایه داری جهانی دشمن اسلام بر سینمای ماست!
پس این مشکل که از ماهیت سینما و پیدایش سینما در ایران از همانآغاز سر برآورده و هرگز هم مبانی نظری استقامت برابر این اسب تروای مدرنیته بوسیله رهبران دینی و فکری و متخصصان مسلمان در سینما تبیین وتثبیت نشده و نیز به برنامه و راه حل عملیاتی بدل نشده است مخصوصا و مشخصا دارم در باره سینمای جمهوری اسلامی حرف می رنم .
ما در بهترین وضعیت با سال ها تاخیر شروع می کنیم. تکنولوژی نو در قلمرو سینما مثلا دستگاه سینماتوغراف در زمان مظفرالدین شاه و دروبین برای فیلمبرداری در زمان رضاشاه و با تکنولوژی پیشرفته تر در زمان محمد رضا شاه از آلمان و آمریکا و استودیو مجازی در دوران جمهوری اسلامی را وارد کنیم . اما مشکل اصلی به امان خدا رها می شود و نتیجه باز تولید استعدادهای سینمایی درخشان در خدمت مدرنیته و حتی سیاست اتحادیه اروپا یا آمریکاست!!!
آیا مشکل و موضوع اصلی ناتوانی جریان انقلاب اسلامی در سینماست یا جریان غربگرا در پیکره انقلاب و حکمرانی یا جهل جریان اصولگرا و سطحی بودنش و یا عدم تربیت علما و فقهای بزرگ متخصص در گفتمان سینما و بر عکس تربیت طلبه های نامتفکر در حوزه ها که خود طعمه مدرنیته سینما می شوند و همان زبان و بیان مدرن ها و یا انقلابیون احساساتی و سطحی را تکرار می کنند.
یعنی در سینما ، آن نقش درخشان و دوران ساز جهانی رهبری انقلاب اسلامی از سوی رهبران سینمایی تحقق نیافته و در نتیجه رهبری سینمایی غرب در سینمای ایران دارای قدرت هژمونیک و نافذ میشود که شده است . جشنواره های کن ، اسکار ، برلین و ....پیشروترین هنرمندان سینمای ما را می بلعند، چرا؟ برای سنخیت ایدیولوژیک و مدرن بودن؟ برای وسوسه نام آوری و شهرت جهانی که روُیای هنرمند سینماست ؟
برای امتیازات مالی ؟ و.... ؟
شاید برای همه این ها و چیزی بیشتر و ناگفته که باز می گردد به تنفس توحید و حقیقت متعال در متن یک دوران نفوذ هولناک کفر و مدرنیت و پسا مدرنیت. در کره زمین و عدم تدبّر در این باره بوسیله مومنان متخصص .
حتما در اینجا در مقیاس جهان، کلمه نفوذ ، کلمه ای تحریفگر است . اصلا نفوذی در میاننیست . این کلمه ژورنالیستی ، تقلیل یک واقعیت عصری و آزمایش و تقدیر الهی و سطحی کردن موضوع است . جهان در همه ذراتش تابع تمدن مدرن با ریشه انسانخدایی است و حتی الحاد است نظام جهانی و نه الزاما میلیاردها انسان در جهان !، همه ذره های این زندگی ، ذهن میلیاردها انسان ، شالوده ها و صورتبندی اجتماعی و اقتصادی ، سرشت علم و تکنولوژی ، قدرت سیاسی، نظام رسانه ای ، نظام مدیریت ، نظام تکنولوژیک ، نظام اخلاقی همه اشیا و سبکهای هنری و از نطفه انسان و حیوان و سلول گیاهان ، جنین در زهدان، سلامت و تربیت کودکان در خانه و کودکستان ها و... . تا مرگ همه و همه با شالوده جهان بینی الحادی مدرنیته و انسان محوری و نیست انگاری ، شکلبندی گشته است . انسان های مومن نیز درون همین اقتدار تمدنی زندگی می کنند و خود نظام مستقل حکمران و دارای قدرت تمدنی و نظام موجود در سیاست و دانش و اقتصاد و تکنولوژی و ... ندارند. در چنین نظام فرعونی یک پیشا ظهور که با فرعونیت دوران حضرت موسی علیه السلام زمین تا آسمان فرق دارد و فرعونیت به حقیقت وجودی جامع و اسم جامع کفر غالب بر روح همه انکشافات تمدنی بدل شده ، دیگر نمی توان با تفکر ساده دلانه و روش های خیالی و شعاری استقامت کرد. استقامت بر پیمان با حق ، به معرفت ، ایمان و اخلاص ناب و عمل صالح بس هوشیارانه ، محتاج است تا تمدنی بیافرینی توحید محور در همه نظامات اجتماع و رها از چنگ شیاطین تا بتوانی رها حکمرانی کفر در دانش و بینش و کار و تولید و اخلاقیات و اقتصاد و سیاستو هنر و....زندگی کنی و این تمدن عدل جهانی امام موعود است و پیشا تمدنی که با رهبری اهل معرفت و اخلاص می تواند ما را تا حدی مستقل از مدرنیته حفظ کند و آن هم در صورت طی کردن مسیر درست شناختی و عمل به هدایت ولی فقیه و اجرای برنامه تحولی به طور متحدو ملی . این نظم به ایمان و تعقل و تخصص و عمل صالح نیازمند است. عملی شبیه شیعیان ناب امام زمان عج ،یعنی عمل حضرات بهجت ، امام خمینی ره ، علامه طباطبایی و امام خامنه ای دامت برکاته و... و پیروان و شاگردان صادق آنان ، مثل مطهری ها ، بهشتی و مدنی ها و دستغیب ها ورجایی ها ... تا حاج قاسم ها و سید حسن نصرالله ها و سنوارهاو...و کسانی ظاهر میان ما چون مفسر تسنیم ، آیت الله جوادی آملی و دیگران و... . اداره سینما هم چنبن فرایند شناختی و ساختاری و برنامه ای معقول و مخلصی باید طی کند و با حرف و شعار درست نمی شود.
سینما بدون این رهبری ، نمی تواند نه نهاد و نه اثری قادر به مقابله با اقتدار جهانی کفر و وسوسه اش بیافریند.
با فیلم و سریالی که سراپا در نگرش و سازمان و تفکر و تکنولوژی نامستقل و وابسته به کفر و نیز آلوده به کسب سود دنیایی و بودجه و سفره رنگین برای زندگی مرفه است نمی توان سینمایی جهادی و مستقل ایمانی داشت، این را درک کنیم . این اولین نکته ماجرای ما و سینما است .
تولد سینما اساسا در جهان و در ایران چیزی نبود جز هنر در خدمت مدرنیته و گسترش نگاه ، سبک زندگی و نشر ارزش ها و احساسات و رفتار مدرن به طور جامع.
اگر این را درست فهم کنیم اولا پدیده و موضوع ثانیا در بستر جبر عصری ، چگونگی توان یابی و اختیار و عزم ملی و استقامت بر توحید را درست فهم می کنیم و راه عملی درست ساختن فضای غلبه بر نهادهای شیطانی را پیدا می کنیم .
نمونه اش موفقیت در تجربه علم هسته ای و دانش موشکی و اجرای علم در نهادی امام محور است . آن نظام تحت هدایت امام الهی است که از بابایی تا تهرانی مقدم و از ستاری تا شهریاری و از روشن تا فخری زاده را گرد می آورد و سلیمانی و مغنیه و سید حسن و نیلفروشان و زاهدی و... را جمع می کند و رها از بروکراسی و مدیریت بروکراتیک معجزه بپا می دارد .
جز این نوع حیات طیبه روحی و ابن نوع رهبری الهی اهل ایمان مخلص همه استعدادها و نخبگان شما طعمه نهادهای شیطان می شوند ، زیرا از ابتدا رخنه ها در اعماق افراد و نهادهای ظاهرا متعلق به جمهوری اسلامی ولی کارگزار جهان مدرن نیروهایتان را در همه جا در دانشگاه ، در نهادهای سینمایی و تهیه کنندگی ، در دولت وحکمرانی غربگرا پیشاپیش اسیر و قربانی و آویخته نهادهای کفر و شیطان بزرگ می کند . آن ها پرورده می شوند تا به آغوش مادر پرتاب شوند .
معلوم است برای چنین فردی اسکار یک روُیاست . این انسان رویای حق و رهایی ندارد . اول مشکل را درست بشناسیم تا بعد درست راه حلش را در شرایط و مقتضیات انقلاب اسلامی پیدا کنیم .
اگر می خواهیم نیروهای انقلاب اسلامی طعمه نهادهای دشمن نشوند اول ببینیم چگونه اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی را مقتدر و دارای نفوذ کنیم . راه قدرت جمهوری اسلامی تبدیل شدن به یک آمریکای کوچک و نظام سرمایه سالاری ریزه خوار سفره غرب و آویزان به آن و یک نظام روحی و فرهنگی و اقتصادی و مادی پیرامونی نیست . نیروهای خلاق در فضایی پر از تبعیض و فساد و چپاول و امتیازات قشر ممتاز و بیعدالتی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و مدیریت نو لیبرالی ، پایبند نمی مانند .
این فضا آنان را پرتاب می کند به فضای کشور مادر . مرض که ندارند امتیازات ان جا را برای یک نمونه درجه چند پست تر با مدیرانی از خود بیگانه و بی باور به انقلاب از دست بدهند و زندگی خود را تباه کنند.
اگر ایران ، یک نظام دادگرانه و سالم دینی و نیرومند برپا کند ، حتی نیروهای مردد در خدمت آن در می آیند اما وقتی روُیای سیاسی رفورمیست های غربگرا له له می زند برای تقلید از غرب و نگرش غربگرا ، چرا سینماگر با اسکار یکسره به دامان غرب نغلتد؟
این پایان ماجرای ما سینما نیست آغاز آن است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اسماعیل حلالی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید به مناسبت هفته بزرگداشت شهدا در گفتوگوی اختصاصی با روزنامه «جامجم» مطرح کرد
در پانزدهمین سالگرد تأسیس شبکه مستند سیما با حسین زارعزاده گفتوگو کردیم