یکی از یکی بدتر. پرسپولیس آنقدر حالش بد است که بخواهیم حتی درباره شرایط این تیم اغراق کنیم. این تیم به مثابه خرابهای میماند که بعد از یک دوران طلایی به جای مانده است. کارتال روی این خرابهها راه میرود و فعلا برنامه خاصی از او دیده نمیشود.
نیاز اول پرسپولیس: نیروی جوانی
نخستین ایراد اساسی به پرسپولیس این است: تیم خسته و پیر شده و نیروی جوانی ندارد. بسیاری از بازیکنان پرسپولیس پا به سن گذاشتهاند، از کنعانیزادگان و رفیعی و امیری گرفته تا آلکثیر و پورعلی گنجی و احمدزاده. یکی پس از دیگری با آنچه که درگذشته بودند فاصله میگیرند. پرسپولیس پیر و خسته خیلی وقت است که صدای همه را درآورده است. این تیم به شدت متزلزل ظاهر میشود. سرخها در فصلی که گذشت ستاره واقعی نداشتند. این تیم به خصوص در خط حمله فقدان یک تمام کننده را احساس میکند.پایان رافت، پیشکسوت سرخها میگوید:«جوانگرایی مطلق جواب نمیدهد. اما باید کمکم به فکر جانشین باشیم، جانشینانی تازه نفس که کار را دربیاورند. پرسپولیس گاهی اوقات به این دلیل کم میآوردکه نیروی جوانی ندارد.ما باید واقعیت فوتبال دنیا را بپذیریم. سی و چند سالهها دیگر به فوتبال مدرن نمیآیند. به نظرمن نیروی جوانی نیازاول پرسپولیس است.»
قهر پرسپولیس با فوتبال!
این فقط یک تیم است. یک تیم فوتبال که نام پرسپولیس را روی خود دارد. اما نه دیگر از شکوه گذشته خبری است و نه از آن فوتبالی که این تیم ارائه میداد. دیدار پرسپولیس و استقلال خوزستان نمونه بارزی است که نشان میدهد سرخها در ارائه یک فوتبال فنی و زیبا عاجز شدهاند. این اصلا در حد و اندازههای پرسپولیس نبود. انگار این تیم با فوتبال قهر کرده است. پایان رافت دراینباره نیز میگوید: «پرسپولیس همیشه قرار نیست زیبا و اصولی بازی کند. هیچ تیمی به مدت بیش از یک دهه در اوج نیست. همه باید صبور باشند. این دوران افت و خیز هم تمام میشود. اطمینان دارم که پرسپولیس دوباره همان تیمی میشود که درخشانترین فوتبال را ارائه میداد و قهرمانی پشت قهرمانی به دست میآورد.»
ناامید نباشید
باید از این پرسپولیس به طور کلی دل بکنیم؟ نه قهرمانی و نه سهمیه آسیا؟ پایان رافت میگوید ناامید مطلق نباشید: «در فوتبال هزار اتفاق میافتد وهزارمعادله به هم میریزد.همین فصل گذشته رانگاه کنید.جام در دستان استقلال بود. پرسپولیس هم اوضاع خوبی نداشت، یحیی رفت و اوسمار آمد و اوضاع بدتر شد. اما این تغییرات در واقع به نفع پرسپولیس بود. ارونوف و عیسی آلکثیر هم آمدند و ناگهان همه چیز بهتر شد. از آن طرف استقلال نتوانست مقابل نساجی نتیجه بگیرد تا جام به بهترین شکل ممکن به دست پرسپولیس بیفتد. شاید سرنوشت زیبای فصل گذشته این فصل هم در انتظار پرسپولیس باشد. به هواداران میگویم که ناامید نباشند.»
زنده کردن انگیزهها
یکی دیگر از مشکلات پرسپولیس در کنار ضعفهای فنی این است که تیم از انگیزه کافی برخوردار نیست. تیم بیانگیزه و ناامید سرخها با بدتری وضعیت روحی و روانی قطعا نمیتواند امید به قهرمانی داشته باشد. رافت دراینباره نیز گفت: «بچهها باید تلاش کنند. در کنار تلاش باید انگیزهها هم زنده شود. انگار همه باورشان شده که دیگر خبری از قهرمانی نیست. این طرز تفکر تیم را کشت. به طور واضح وحید امیری، سروش رفیعی، کنعانی و بقیه بازیکنان شرایط روحی سالهای گذشته را ندارند. تیم باید تا لحظه آخر بجنگد. این تیم فعلا تفکر برندهها را ندارد. نگرش بازندهها در این تیم انگار نهادینه شده است.»
به امید کارهای بزرگ
انگار هیچ نقطه قوتی برای پرسپولیس به جز تماشاگرانش وجود ندارد. تیمی که نه خوب بازی میکند و نه انگیزه و روحیه دارد. پایان رافت در این باره هم میگوید: «فقط میشود به کارهای بزرگ امید داشت. همه در حال جنگیدن هستند. اما قدرت جنگندگی پرسپولیس پایین آمده است. در لیگ فعلا شانس کمی داریم. اتفاقات فوتبال را باید انتظار بکشیم. باید دل به کارهای بزرگ ببندیم. شاید اتفاقات بزرگی در راه باشد. شاید هم باید به همین دل ببندیم.»