غیرمولدها، هیجانی و مهارناپذیر

همچنین هر گرم طلای ۱۸ عیار از ۷میلیون و ۸۰۰ هزار تومان به حدود ۷میلیون و ۴۰۰ هزار تومان رسید. هر سکه بهار آزادی نیز در روز گذشته با کاهش ۷ میلیون تومانی به ۹۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید؛ از این رو صف فروش برای ارز و طلا تشکیل شد. همین نوسان و تشکیل صف فروش نشان می‌دهد برخی سرمایه‌گذاری‌ها هیجانی انجام می‌شود‌؛ در حالی که به منظور حفظ ارزش پول باید شرایطی فراهم شود تا افراد سرمایه‌های خود را در بخش تولید وارد کنند.
مردم عادی با نحوه سرمایه‌گذاری در بازارهای غیرمولد آشنایی ندارند و بیشتر به صورت غیرمستقیم اقدام به خرید در این بازارها با عنوان سرمایه‌گذاری می‌کنند در حالی که این بازارها محلی برای نوسان‌گیری است. بیشتر افراد اصول اولیه و مولفه‌های سرمایه‌گذاری را رعایت نمی‌کنند؛ این‌که در چه زمانی و با چه‌قیمتی اقدام به سرمایه‌گذاری کنند و چه زمانی با هدف سود سیو (انتقال بخشی از سود به یک دارایی پایدارتر) فروش را انجام دهند؛ هر چند افراد به دلیل تورم‌های بالا و در گذر زمان به سود می‌رسند، اما این موضوع سود واقعی نیست. بیشتر افراد ناآشنا در این بازارها به صورت هیجانی اقدام به فروش و خرید می‌کنند که در این زمان از نظر تحلیلگران زیان می‌بینند؛ مثلا روز گذشته با کاهش قیمت طلا در بازار داخلی، همه صندوق‌های طلا در بورس با صف فروش مواجه شدند و این صف رفته‌رفته سنگین شد به طوری که در یکی از صندوق‌ها فقط در کف قیمت ۹۴۲میلیارد تومان برای فروش ثبت شده بود در حالی که خریداری نداشت اما سرمایه‌گذاری در تولید این ریسک‌ها را ندارد.
‌بررسی‌ها نشان می‌دهد اتفاقاتی که در بازارهایی چون ارز و طلا تاثیر می‌گذارد زیاد است و برخی افراد از همین نوسانات سود می‌برند و مردم را ترغیب می‌کنند تا در یک بازار سرمایه‌گذاری کنند. در واقع افراد با اعتماد به یک تحلیل وارد یک بازار می‌شوند و ممکن است سودی هم نصیب‌شان نشود که دلیل آن هم این اصل است که برای سرمایه‌گذاری باید آگاه بود و اعتماد جایی ندارد.  شا‌ید بهترین جایی که بتواند محل پذیرش سرمایه‌های مردم باشد، بخش‌های مولد و تولیدی است. بخش‌هایی که می‌توانند اشتغال و صادرات را افزایش داده و قدرت خرید خانوارها را بهبود ببخشد. اما چرا تاکنون مردم سرمایه‌های خود را به جای تولید به بخش‌های غیر مولد مانند ارز و طلا وارد کرده‌اند. اولین پاسخ این پرسش ،نقدشوندگی است. در واقع افراد برای‌شان مطلوب است در جایی سرمایه‌گذاری کنند که هر زمان بخواهند سرمایه‌های‌شان را نقد کنند. نکته قابل توجه دیگر وجود تورم است. اگر بستری فراهم باشد که سرمایه‌گذاری در تولید بیش از میزان تورم باشد قطعا سرمایه‌ها به آن سمت مایل خواهد شد اما اکنون این شرایط فراهم نیست و ورود سرمایه به بازارهایی مانند ارز و طلا حداقل به میزان تورم رشد دارد. 
   
ریسک سرمایه‌گذاری در بازارهای غیر مولد
مصطفی صفاری، کارشناس مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با «جام‌جم» در مورد ریسک سرمایه‌گذاری در بازارهای غیرمولد اظهار داشت: هر سرمایه‌گذاری، ریسک خود را دارد و افراد باید مولفه‌های سرمایه‌گذاری را رعایت کنند، اما بیشتر مردم با این مولفه‌ها و ریسک‌ها آشنایی ندارند.
وی افزود: مردم برای این‌که بتوانند در تورم‌هایی که به وجود می‌آید، سود کسب کنند، از پول‌های کاغذی به پول‌های ذاتی مانند طلا رو می‌آورند. این اتفاق با جنگ تعرفه‌ای ترامپ و افزایش ریسک‌های سیستماتیک در اقتصاد جهانی به صورت فراگیر رخ داده و قیمت هر اونس طلای جهانی به بالای ۳۰۰۰ دلار افزایش پیدا کرده است که البته این موضوع در کشور ما به دلیل ریسک‌های سیاسی مانند تحریم‌ها مضاعف شده، به طوری که قیمت سکه در سال گذشته بیش از ۱۵۴ درصد افزایش یافت. این کارشناس تاکید کرد: در کنار جنگ تعرفه‌ها، شاهد جنگ ارزها هم هستیم و کشورها تلاش می‌کنند تا با کاهش ارزش پول خود تعرفه‌های آمریکا را خنثی کنند؛ در این شرایط افراد در کشورها برای فرار از کاهش قدرت خرید خود به دنبال خرید طلا می‌روند. صفاری ادامه داد: با کاهش ریسک، سرمایه‌گذاری در تولید توجیه پیدا می‌کند، اما متاسفانه سیاست‌های مالیاتی ما مضاعف بر تولید و بازار سهام است و اینها مالیات پرداخت می‌کنند در حالی که بخش دلالی از مالیات معاف است؛ یعنی سیاست‌ها، مردم را به سمت سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های دلالی سوق می‌دهد تا این‌که پس‌اندازها به سمت تولید برود.وی بیان کرد: مقام معظم رهبری شعار سال را سرمایه‌گذاری در تولید تعیین کرده‌اند و برای تحقق آن باید رویکردها تغییر کند. یکی از اقدامات این است که مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهای موازی و غیرمولد اجرایی شود و در کنار آن معافیت مالیاتی و مشوق‌هایی در راستای حمایت از تولید و سرمایه‌گذاری‌های مولد در دستور کار باشد. این کارشناس در توصیه به مردم گفت: افراد بهتر است برای سرمایه‌گذاری متناسب با ریسک‌های خود به صورت غیرمستقیم و از طریق انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری بورس اقدام به سرمایه‌گذاری پس‌اندازهای خرد خود کنند یا این‌که اگر سرمایه بیشتری دارند از طریق سبدگردان‌ها یا سکوهای تامین مالی جمعی اقدام کنند که زیر نظر سازمان بورس فعالیت دارند. صفاری با تاکید بر این‌که بازار سرمایه محلی برای رشد سرمایه‌گذاری در تولید است، گفت: پس‌اندازها و سرمایه‌ها در دنیا از طریق بازار سرمایه به سمت فعالیت‌های تولیدی هدایت می‌شود که ما هم باید این مسیر را انتخاب کنیم. متاسفانه نظام تامین مالی بیشتر بانک محور بوده و منابع به سمت بانک‌ها می‌رفت اما بیشتر بانک‌ها اقدام به بنگاه‌داری کردند و پول را نزد خود نگه داشتند.