اهدافی از قبیل خودباوری، خانوادهمحوری، دوستی و ایستادگی مقابل ظلم ازجمله مضامینی است که این انیمیشن سعی دارد آن را به مخاطبان کودک و نوجوان منتقل کند. محسن عنایتی، کارگردان این انیمیشن نیز در گفتوگویی که با جامجم داشته به این اشاره کرده که در سینما علاقهای به پیام دادن ندارد و حسی که مخاطب از اثر برداشت میکند، همان جهانبینی مدنظر یا پیامش را تشکیل میدهد.
رویاشهر چه ظرفیت یا حرف تازهای برای گفتن داشت که تصمیم گرفتید آن را بعد از «بنیامین» بسازید؟
برای شروع کار چند ایده داشتیم و با توجه به موفقیت انیمیشن بنیامین باید مقداری با احتیاط پیش میرفتیم، چون ساخت انیمیشن بهطور کلی سخت است و هزینههای آن بالا و مدت زمان ساخت آن طولانی است؛ بنابراین ایدهای را انتخاب کردیم که خیلی شبیه کار قبلی یعنی بنیامین باشد و در واقع ایدههای جدیدمان را روی همان ساختار قبل پیاده کردیم. در واقع با توجه به تجربههایی که در انیمیشن بنیامین داشتیم، سعی کردیم به ترکیب برنده دست نزنیم و از تجربههایمان استفاده کنیم و کمدیهایش هم تا حدودی روی دوش پاشا، دوست آرات است.
حتی چهره شخصیتهای رویاشهر خیلی شبیه بنیامین است.
موضوع شباهت شخصیتها مربوط به فیلمنامه است؛ چون هنگام نوشتن شخصیتمان خیلی شبیه فیلمنامه قبلی شد و بهطور طبیعی چهرهشان هم شبیه قبل و بنیامین میشد.
چقدر طول کشید تا به این داستان که حالا روی پرده است، برسید؟
ما یک ایده اولیه داشتیم که نزدیک به شش تا هشت ماه فیلمنامه آن را نوشتیم. یک نسخه برای جشنواره آماده شد که حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقهاش را دوباره در طول سال گذشته برای اکران تغییر دادیم. بهطور کلی تولید این انیمیشن سه سال طول کشید و با نظر به تغییرات ساخت آن بیشتر از سه سال زمان برده است. بیشتر بچهها هم با توجه به بازخوردهایی که گرفتیم، متوجه خط داستانی انیمیشن فعلی روی پرده شدهاند و آن را دوست داشتند.
چه تغییراتی؟
فیلم در جشنواره که پخش شد و براساس نقدهای منتقدان، تغییراتی در آن اعمال کردیم و بهعنوان مثال بهطور کلی پایان قصه را تغییر دادیم و یکسری اتفاقات دیگر نیز دچار تحول شد. البته اشکالاتی هم خودمان نسبت به کار داشتیم و براساس پیشنهادهایی که دوستان دادند، تغییر ایجاد شد که تأثیر خیلی خوبی داشت و فیلم روانتر و شستهرفتهتر شد. بهعبارتی فیلم در بخش تدوین مقداری ضعف داشت و از طرف دیگر در برخی جاها خیلی سریع شخصیتها را وارد کرده بودیم که اینها را کمی پختهتر کردیم و برخی چیزها حذف شد.
در بیشتر انیمیشنهایی که ساختید، مادر نقش مهم و کلیدی دارد و زمانی که بچهها از راهنمایی مادر کمک میگیرند، به جای خوبی میرسند.
بهدلیل علاقهمندی ذاتی به موضوع خانواده و بهخصوص اینکه نقش مادر برایم جایگاه ویژهای دارد و این موقعیت دراماتیک حضور مادر در نبود پدر را خیلی دوست دارم. ارزش انیمیشن به حضور خانواده است که اگر نباشد، ارزش دیدن ندارد. حتی در نسخه اولیه فیلمنامه مادر آرات، نقش پررنگ و مفصلی داشت و در نسخه جشنواره هم نقش مادر پررنگتر از حالا بود اما بهخاطر محدودیتهای زمانی مجبور شدیم آن را از فیلم خارج کنیم.
گفتید داستان این انیمیشن با توجه به نظرات منتقدان تغییر کرده تا قصه بهتر شود اما انتقاد بعضیها همچنان روی داستان است که محتوا حالت چندپارگی دارد و انگار چند داستان را درهم آوردهاید و گاهی روند داستانی مشخص نیست. به نظر میرسد ایدههای زیادی داشتید اما فرصت بیان آنها در قالب یک فیلم یکساعتونیمه ممکن نبوده و شما مجبور شدید آنها را حذف یا تغییر دهید. این باعث شده وحدت اولیه داستان که یک قصه نیاز دارد، در این انیمیشن احساس نشود. نظر شما در این رابطه چیست؟
همانطور که گفتم، مشکلاتی داشتیم و میخواستیم آنها را مرتفع کنیم. در واقع، بازه زمانی کوتاهی داشتیم و تمام تلاشمان این بود که داستان شسته رفتهتر شود. واقعیت این است که ایدههای زیادی داشتیم و تلاش کردیم آنها را در قالب یک داستان منسجم بیاوریم اما محدودیت زمان و شرایط تولید باعث شد که نتوانیم همه آنها را بهطور کامل بگنجانیم. تلاش ما این بود که فیلم را تاحد امکان روان وقابلفهم کنیم وتغییراتی که اعمال کردیم،درهمین راستا بود.وحدت داستانی برای ماهم اهمیت زیادی داشت و سعی کردیم آن را حفظ کنیم اما به هرحال در فرآیند تولید و اصلاحات، برخی بخشها حذف یا تغییر کرد که ممکن است این احساس چندپارگی بهوجود آمده باشد. تلاش کردیم مخاطبان با دیدن فیلم نهایی، این موضوع را کمتر احساس کنند.
بخشی دیگر که منتقدان نسبت به داستان خرده گرفتند مربوط به میانه انیمیشن است که همه با هم نسبت فامیلی پیدا میکنند و این یادآور فیلمهای هندی است. چقدر این انتقادهای مطرح شده را قبول دارید؟
ما ایده اولیه فیلم را داشتیم و وقتی وارد مرحله اجرا شدیم، تغییرات زیادی ایجاد شد. بعد گفتیم باید کاری کنیم که داستان به اصطلاح منتقدان، حالت هندی پیدا نکند. اما وقتی بحث بودجه و زمان مطرح میشود، سرعت کار بالا میرود و دیگر به جزئیات و تغییرات لازم نمیرسیم. هنگام نوشتن فیلمنامه همیشه در ذهنم هست که صحنههای احساسی خیلی سانتیمانتال نشود. اما عجله، کمبود بودجه و زمان باعث شد که بعضی صحنهها کوتاهتر شود یا آنطور که باید پرداخته نشود. بنابراین نقدها را قبول دارم و در برخی صحنهها باید زمان بیشتری صرف میشد و اتفاقات بیشتری میافتاد. برخی سکانسها را در فیلمنامه نوشته بودیم اما هنگام اجرا متوجه شدیم توان اجرای آن را نداریم. در واقع داستان همان بود، اما در برخی قسمتها مثل اژدها، چون نمیتوانستیم با روش خاصی اجرا کنیم، خیلی ساده و معمولی اجرا شد.
در مورد طراحی لوکیشنها در انیمیشن هم انتقادهایی وجود دارد و گاهی مشخص نیست که لوکیشن محیط چینی است یا نه و استفاده از لباسهای ایرانی، یونانی و چینی مقداری به این حس چندپارگی دامن میزند. نظرتان در این رابطه چیست؟
این انتقادات را بهخصوص درباره لوکیشنها قبول دارم و احساس میکنم چندپارگی مدنظرتان بیشتر در بخش طراحی لوکیشن انیمیشن خودش را نشان میدهد و حتی ما اسامی شخصیتها را هم تغییر دادیم و این تغییرات موجب این اتفاقات شد. بههر حال اتفاقاتی افتاد که نمیتوانم همه آنها را توضیح دهم اما تلاش کردیم که فیلم رنگ و لعاب داشته باشد و وحدت ظاهری تا حدی حفظ شود.
در فرآیند تولید این انیمیشن با چه چالشهایی روبهرو شدید؟ و یک موضوع دیگر اینکه بار کمدی ماجرا روی یکی از پسرهای داستان است و امکان این وجود داشت که برای فرصت دادن به مخاطبان کودک، موسیقی و آهنگ میان داستان بیاید تا مفرحتر شود.
دوست داشتیم داستان برای بچهها همراه با موسیقی و آهنگ باشد و بینش پاساژهایی باز شود اما بههرحال مسائل مربوط به بودجه اجازه نداد. در واقع قرار بود در ۱۰ تا ۱۲ بخش فیلم موسیقی اضافه شود ولی اجرایی نشد.
گروه صداپیشگان «رویاشهر» بسیار قوی عمل کردندکه اگرایرادهایی وجود داشته باشد هم پوشش میداد. در مورد همکاری با این گروه بگویید.
یکی از نقاطقوت ما همکاری با این گروه صداپیشگان بود. در کار قبلی هم با آقای زند کار کردیم و ایشان فرد توانمندی است و کوهی از تجربه است. ترکیب گروه صداپیشگان نسبت به کارهای قبلی مثل «بنیامین» خیلی تغییر کرد و فضایی جدید را تجربه کردیم. من خیلی به دوبله حساس بودم و روی تکتک دیالوگها و صداها اصلاحاتی وارد کردیم و با صداپیشگان نیز در این رابطه صحبت کردیم. خدا را شکر که به ۹۰ درصد مقصودمان در دوبله انیمیشن رسیدیم.
چقدر به هماهنگی واژههایی که شخصیتها در دیالوگ میگویند، توجه داشتید؟
تا جایی که توانستیم، سعی کردیم که ادای واژهها با دیالوگ شخصیتها هماهنگ باشد و آن را درست کردیم و اگر در بخشهایی همخوانی ندارد، مربوط به تغییرات نهایی در انیمیشن میشود وگرنه موضوع چندان پیچیدهای نیست.
چالشهای تولید یک انیمیشن استاندارد
محسن عنایتی درباره چالشهای تولید انیمیشن به جامجم گفت: یکی از مسائل بزرگ ما، بحث مالی بود که دستمان را بسته و نمیتوانستیم از هر نیرویی استفاده کنیم یا زمان زیادی صرف کار کنیم و تعداد نیروها را افزایش دهیم. بههرحال، بحث مالی در انیمیشن خیلی پررنگ است و تلاشهای ما با در بسته مواجه میشد. یکی از بزرگترین مشکلات ما تورم بود؛ چون تولید انیمیشن زمانبر است و سرمایهگذاران هزینه را براساس شروع قرارداد حساب میکنند اما با افزایش تورم، بودجه اولیه جوابگو نیست. بهعنوان مثال، اگر الان کسی بخواهد کاری برای مراکز دولتی مانند فارابی بسازد، امسال تصمیم میگیرند و برای جشنواره آماده میکنند، اما پیشتولید انیمیشنسازان گاهی تا دو سال طول میکشد و قراردادهایی که در این رابطه بسته میشود، باید متفاوت باشد. وقتی بودجه ابتدایی کافی نباشد، همین مشکلات پیش میآید.