این توافقنامه که ریشه در ماهها مذاکرات پرتنش بین دوکشور دارد،ازپیشنهاد اولیه اوکراین دردوران دولت بایدن بانام «طرح پیروزی» نشأت گرفته است اما بهمرور به دغدغه و عامل تنش در روابط پُرالتهاب کییف و واشنگتن تبدیل شد. در نهایت ولودیمیر زلنسکی،رئیسجمهوراوکراین،چارهای جزامضای این توافق نداشت،درغیر این صورت،امکان داشت روابط اوکراین با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، دچار گسست عمیق شود.
اما درنهایت کییف توانست دونالد ترامپ،رئیسجمهور آمریکا رامتقاعد کند که از برخی خواستههای کلیدی خود در خصوص قرارداد موادمعدنی صرف نظرکند اما نتوانست تضمینهای امنیتی ازسوی آمریکارا به توافق میان دو کشور وارد کند. توافقنامه مواد معدنی بین ایالات متحده و اوکراین بهعنوان یک موفقیت قابل توجه برای اوکراین ارزیابی میشود، هرچند بهعنوان یک گشایش دیپلماتیک یا پایانی برای جنگ تلقی نمیشود. توافق امضاشده، درواقع بهنظر میرسد که نسبت به برخی از نسخههای قبلی، برای اوکراین مطلوبتر است.
مفاد کلیدی توافق نامه جدید چیست؟
متن سند تنها ۱۰ صفحه است و دوصفحه دیگر به ضمائم اختصاص دارد. پس از امضای سند یولیا سویریدنکو، وزیر اقتصاد اوکراین اعلام کرد ایالات متحده و اوکراین یک صندوق بازیابی سرمایهگذاری مشترک ایجاد میکنند که سرمایهگذاری جهانی را به این کشور جذب خواهد کرد. مالکیت و کنترل کامل بر منابع و معادن موجود در خاک اوکراین و آبهای سرزمینی این کشور همچنان در اختیار اوکراین قرار دارد و این دولت اوکراین است که تعیین میکند کجا و چهچیزی باید استخراج شود.
این صندوق سرمایهگذاری بهصورت سهم مشترک و برابر یعنی ۵۰/۵۰ ایجاد شده است؛ به این معنی که کییف و واشنگتن سهم مساوی در مدیریت مشترک آن دارند و طبق اعلام سایت رسمی وزارت اقتصاد اوکراین «هیچکدام از طرفین صدای غالب در این صندوق نخواهند داشت».
کمکها به این صندوق بهصورت نقدی و فقط از طریق مجوزهای جدید برای پروژههایی در حوزههای مواد حیاتی و نفت و گاز خواهد بود. در عین حال، واشنگتن این فرصت را دارد که کمکهای نظامی جدید به کییف را بهعنوان یک مشارکت در نظر بگیرد.درآمدوکمکهای این صندوق نه درایالات متحده ونه دراوکراین مشمول مالیات نخواهد بود.مدت سرمایهگذاری در صندوق فوق در توسعه اوکراین که در این توافقنامه مشخص شده، ده سال است.در این دوره درآمد صندوق منحصرا در پروژههای جدید یابازسازی کشوراوکراین سرمایهگذاری خواهدشدوهیچیک ازطرفین اجازه برداشت ازاین صندوق را نخواهند داشت. همچنین واشنگتن به کییف کمک خواهد کرد تا سرمایهگذاری وفناوری را ازصندوقها و شرکتهای موجود در ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و سایر کشورهابه اوکراین جذب کند.بهگفته بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، کشورها و افرادی که «ماشین جنگی روسیه» را تأمین مالی یا تجهیز کردهاند، قادر نخواهند بود «از مزایای بازسازی اوکراین بهرهمند شوند.»
متن جدید شامل چهمواردی است؟
مهمترین نکته توافق جدید این است که ترامپ برخلاف ادعاها و خواستهای مطرحشده در ۱۰۰روز قبل، دراین توافق بههیچ عنوان از دریافت کمکهای قبلی ارائهشده به کییف سخنی بهمیان نمیآورد. این موضوع را میتوان یک امتیاز کلیدی از سوی ترامپ به زلنسکی دانست که بازپرداخت ۵۰۰میلیارد دلارکمک ارائهشده درسه سال گذشته را از شروط اصلی هرگونه توافق میان دو پایتخت میدانست.این توافق که برای اوکراین یک برد محسوب میشود، لحن تندی نیز در مورد روسیه اتخاذ کرده است. این توافق مسکو را بهعنوان متجاوز در این درگیری معرفی میکند و با برخی از اظهارات قبلی ترامپ در مورد اوکراین و زلنسکی که این کشور را مسئول جنگ میدانست، متفاوت است.در توافقنامه جدید همچنین هدف از توافق رسیدن به«یک اوکراین آزاد، مستقل، مقاوم و مرفه» ذکر شده است؛ گامی قابل توجه درجهت فاصلهگرفتن ازسخنان ترامپ در اوایل سال جاری که «اوکراین را مسئول شروع جنگ معرفی کرد و گفت شاید اوکراین روزی قلمرو روسیه شود»
توافق چهتغییراتی کرده است؟
اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که توافق امضاشده با نسخههای پیشین تفاوتهای فاحشی دارد و این موضوع میتواند بهخوبی نشان دهد که ایالاتمتحده در بیشتر مفاد پیشنویسهای قبل عقبنشینی داشته است. دریکی ازنسخههای اولیه این توافقنامه، درآمد حاصل از مواد معدنی و منابع طبیعی دیگر اوکراین، بهعنوان غرامت به ایالات متحده بهمنظور کمکهای نظامی که قبلا ارائهشده، در نظر گرفته شده بود. در سند نهایی، کمک نظامی ارائهشده توسط واشنگتن به کییف قبل از انعقاد توافق، بهعنوان کمک طرف آمریکایی در نظر گرفته شده است و نه وام. در عین حال، وجوهی که ایالات متحده پس از امضای توافقنامه به اوکراین اختصاص میدهد، سرمایهگذاریهای آنها در صندوق مشترک محسوب خواهد شد. طبق گزارشهای رسانهها، در ابتدا فرض بر این بود که ایالات متحده ۵۰درصد از درآمد فعلی اوکراین از استخراج منابع و ۵۰ درصد از ارزش مالی «تمام مجوزهای جدید صادرشده برای اشخاص ثالث» را برای کسب درآمد از منابع در آینده، بهخود اختصاص خواهد داد.به این ترتیب، ایالات متحده تقریبا کنترل کامل بر بخش عمدهای از اقتصاد مواد خام و منابع اوکراین را بهدست خواهد گرفت. روزنامه تلگراف مفاد این توافق را با «استعماراقتصادی دائمی» این کشور مقایسه کرد.در مراحل بعد، کاخ سفید شرایط خود را سختتر کرد: ایالات متحده میخواست ۱۰۰درصد مالکیت صندوق را بهدست آورد و اوکراین قرار بود دوسوم از ارزش ۵۰۰ میلیاردی این صندوق را از درآمدهای تولیدی خوددرآینده تأمین کند. یکسوم مابقی بهعنوان کمک نظامی که قبلا توسط واشنگتن ارائه شده بود، محاسبه شد. رسانههای غربی این پیشنهاد را بردهداری نوین ارزیابی کردند.
واقعیت این توافق چیست؟
باتوجه به زوایای مختلف توافق امضاشده میان ایالات متحده واوکراین میتوان گفت این توافق زمینه رابرای رابطه بلندمدتتر بین ایالات متحده و اوکراین فراهم میکند اما هیچ تضمین قطعی برای سود آمریکا در سالهای بعدی دولت ترامپ ارائه نمیدهد. با این حال، نکته اصلی این توافق، جنبه نمادگرایی آن است. ترامپ باید احساس میکرد که آمریکا چیزی از کییف دریافت کرده است. از سوی دیگر اوکراین نیز باید نشان میداد که رابطهاش با کاخ سفید کارآمد و روبهبهبود است. همچنین متحدان اوکراین نیاز داشتند که این توافق انجام شود تا حواسها از بحث پیچیده کمک نظامی و روند صلح واقعی که اکنون باید بر روی آن تمرکز شود، منحرف شود. متن این توافق همچنین شامل دو عبارت است که بهطور مشخص برای کییف خوشایند خواهد بود. اولی به «ویرانی گسترده ناشی از تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین» اشاره دارد؛ گزارهای صریح و تند از سوی کاخ سفید که اغلب ترجیح داده از موضع خود درخصوص کرملین کوتاه بیاید. همچنین توضیح این مورد که اوکراین چگونه ممکن است از ایالات متحده سلاح بخرد که برای کییف با توجه به برتری میدانی روسیه امری حیاتی است. ماهیت نمادین این سند همچنین تاحدی به دلیل چشماندازهای بلندمدت آن و میزان تغییرات سیاسی احتمالی درسالهای مورد نیاز (۱۰سال) برای شروع جذب پول به خزانه ایالات متحده است.نه کییف ونه واشنگتن،حتی اگرجنگ فردا تمام شود، بیش از سه سال دیگر دولتهای یکسانی نخواهند داشت.بنابراین، بهنظر میرسد که این توافق گسترده، عظیم و متحولکننده است اما در عین حال تأثیر آن بر خط مقدم فوری نیست، بلکه عمدتا نمادین است: یک چسب زخم فوری؛ توافقی متناقض و پیچیده که درعین حال احتمالا برای ترامپ بهاندازه کافی قابلیت بازی رسانهای را دارد.