در نشست خبری روز گذشته علیرضا زاکانی، شهردار تهران باردیگر وعده حل مشکلات را داد؛ مشکلاتی که در صورت التیام نیافتن هریک بهتنهایی میتوانند سرنوشت یک کلانشهر را تحتتأثیر قرار دهند.
استفاده از نخبگان فراموش نشود
سوءمدیریت در ساختار مدیریت شهری، یکی از چالشهای جدی در اداره شهرهاست؛ مشکلی که نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار کرده، بلکه مانعی اساسی بر سر راه توسعه متوازن شهری بهشمار میآید. در همین راستا یکی از موضوعاتی که روز گذشته زاکانی به آن پرداخت، کاهش نفوذ واسطهها در روند اداری شهرداری و مقابله با پدیده کارچاقکنی بود. او گفت: با دیجیتالسازی فرآیندها، حذف امضاهای طلایی و شفافسازی صدور مجوزها، فضا برای فساد و واسطهگری تنگ شده است. مصطفی پودراتچی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با جامجم معتقد است که ریشه بسیاری از ناکارآمدیها و فسادهای شهری را باید در غیبت نخبگان و ضعف ساختارها جستوجو کرد. این استاد دانشگاه با تاکید بر ضرورت شایستهسالاری در مدیریت شهری میگوید: اولین اصل در مدیریت شهری، استفاده از نخبگان است و نباید قومگرایی یا روابط شخصی در انتخاب مدیران شهری دخیل باشد. این استاد دانشگاه ریشه فساد را ساختاری میداند و معتقد است تنها با ابزارهایی مثل سامانههای دیجیتال نمیتوان با فساد مقابله کرد، چراکه صرفا با کنترل و حذف اربابرجوع، چنین مشکلاتی از بین نمیرود.
مشارکت مردم، پادزهر مشکلات
یکی از سازوکارهای مؤثری که کارشناسان برای مهار مشکلات در مدیریت شهری از آن صحبت میکنند مشارکت مردم در امور شهری است، چراکه آنها معتقدند حضور شهروندان در فرآیند تصمیمسازی و نظارت عمومی، فضا را شفاف، مسئولیتپذیری راتقویت و رانت و تخلف را محدود میکند.عضو هیأت علمی دانشگاه علامه معتقد است اگر ساختارها اصلاح نشود و مشارکت واقعی شهروندان در اداره امور شهری تحقق پیدا نکند، فساد همچنان پابرجا خواهد ماند.وی با اشاره به ارتباط معنادار مشارکت مردم و کاهش فساد میگوید: وقتی مردم وارد میدان شوند، به منافع خودشان فکر میکنند و همین باعث شفافشدن فرآیندها میشود. بنابراین راه نجات مدیریت شهری، نه در حذف صرف اربابرجوع، بلکه در تقویت حضور و نقش مردم در اداره امور شهر است.
خلأهای فرهنگی و قانونی
بافتهای فرسوده شهری، یکی از جدیترین تهدیدها برای ایمنی و کیفیت زندگی شهروندان بهویژه در کلانشهرهایی مانند تهران است. شهردار تهران دیروز گفت که ۱۷ درصد از مساحت تهران در دستهبندی بافت فرسوده قرار دارد. این مناطق نهتنها از نظر ساختاری آسیبپذیرند، بلکه به دلیل پیچیدگیهای حقوقی و اجتماعی، به سختی وارد فرآیند نوسازی میشوند. در حالی که خطر وقوع زلزله و حوادث طبیعی، سایه سنگینی بر این مناطق انداخته، روند کند نوسازی نشان میدهد که صرف ارائه مشوقهای مالی و فنی کافی نیست. به نظر میرسد گره اصلی نوسازی بافتهای فرسوده، در جایی عمیقتر از ظاهر ماجرا پنهان است؛ جایی میان فرهنگ مالکان و خلأهای قانونی. محمدعلی پورنیا، کارشناس شهری در گفتوگو با جامجم ریشه اصلی این مشکلات را در دو بعد فرهنگی و قانونی میداند و میافزاید: درحال حاضر بیشتر از اینکه ما خطر فرسودگی را بپذیریم لازم است تا از بعد فرهنگی، صاحبان املاک فرسوده را قانع کنیم که اقدامات نوسازی بهنفع خودشان است. علت هم این است که در بسیاری از موارد، پلاکهای فرسوده به دلیل مخالفت مالکین آنها امکان نوسازی ندارند و از این رو باید این مسأله را ابتدا از نظر فرهنگی حل کنیم. در بعد دیگر ما باید سراغ قوانین و مقررات برویم. در برخی واحدها در جنوب غرب تهران در یک ساختمان ۱۶ واحدی که در فرسودگی کامل است، به دلیل نارضایتی یک واحد امکان بازسازی وجود ندارد. اگر قوانین شهرسازی دراین زمینه اصلاح شوند، تا حد زیادی نوسازی سرعت مییابد.
حل مسأله با جابهجایی ممکن نیست
در نشست خبری دیروز شهردار دوباره صحبت از نمایشگاه بینالمللی و یکی از گرههای ترافیکی تهران به میان آمد. درواقع با گذشت حدود سه دهه از ایجاد فضای نمایشگاهی در تهران، هنوز مسأله دسترسی مناسب به چنین مکانهایی حلنشده باقیمانده است. ضعف زیرساختی در ناوگان حملونقل عمومی، مهمترین چالش در این زمینه است؛ بهویژه در روزهایی که رویدادهای بزرگ و پرمخاطب در محل دائمی نمایشگاهها برگزار میشود. هرمز ذاکری، کارشناس حوزه ترافیک در گفتوگو با جامجم معتقد است انتقال برگزاری رویدادها به فضاهای خارج از شهر بدون تأمین زیرساختهای لازم، راهحل نیست، بلکه پاککردن صورتمسأله است. به گفته او، حذف محل برگزاری نمایشگاه به جای اصلاح شرایط آن، با واقعیت گسترده و پیچیده ترافیک تهران همخوانی ندارد. اگر قرار است مسألهای حل شود، باید بهجای تغییر مکان، سراغ تأمین دسترسیهای اصولی ازطریق حملونقل عمومی رفت.وی تأکید میکند:دردنیا هم نمایشگاهها عمدتا درونشهری هستند؛ زیرا وقتی فاصله زیاد میشود، میل مردم به حضور کاهش مییابد. بنابراین راهکار، توسعه حملونقل عمومی و فراهمکردن امکان حضور راحتتر برای شهروندان است.در همین رابطه، شهردار تهران نیز در تازهترین اظهارات خود درباره وضعیت محل دائمی نمایشگاهها در خیابان سئول اعلام کرده که نمایشگاه بینالمللی تهران حکم تخلیه و انتقال دارد. علیرضا زاکانی افزود: براساس آخرین توافقات با وزیر صمت، پیشبینی شده با تکمیل مجموعه شهر آفتاب، این انتقال سرعت بگیرد و اگر هم قرار باشد نمایشگاهی در محل فعلی برگزار شود، شامل نمایشگاههای پرازدحام نخواهد بود. با اینحال، ذاکری درباره شهر آفتاب نیز هشدار میدهد: پیش از هر تصمیمی، باید زیرساختهای کامل و دقیق در محل جدید پیشبینی شود. آیا آن محدوده از نظر ترافیکی، ایمنی و دسترسی اضطراری، آمادگی لازم را دارد؟ اگر مثل تجربه فعلی فقط محل را تغییر دهیم، چند سال بعد ممکن است بگوییم دوباره دچار مشکل شدهایم و این دور باطل تکرار خواهد شد. وی ادامه میدهد: هماکنون نیز در ساعات پیک، چه نمایشگاه برگزار شود و چه نشود، اطراف محل نمایشگاه شاهد ترافیک شدید هستیم. بنابراین، مشکل نه بهخاطررویدادهای خاص، بلکه بهدلیل نبود مدیریت ترافیکی و توسعهنیافتگی حملونقل عمومی است.
حملونقل عمومی، کلید حل معضل ترافیک
به باور کارشناسان، تنها راه کاهش بار ترافیکی و حل معضل دسترسی، توسعه واقعی حملونقل عمومی است. ذاکری در اینباره میگوید: باید به سمت توسعه مترو، خطوط اتوبوس تندرو(BRT)و سایر روشهای مدرن حملونقل عمومی برویم. در کنار آن، استفاده از ابزارهای اقتصادی مانند افزایش هزینه سوخت، هزینههای پارکینگ و عوارض برای خودروهای شخصی، در همه دنیا تجربه شده و موفق بوده است.شهردار تهران نیز درهمین چارچوب به بحث انرژی و پایداری شهری پرداخت و گفت: کاهش مصرف انرژی، افزایش تولید انرژیهای پاک و مشارکت مردم، سه رکنی هستند که پایههای اصلی مدیریت نوین شهری برای کاهش آلودگی هوا و حرکت بهسمت شهری پایدارتر را تشکیل میدهند. ذاکری تأکید میکند: ما باید بهسمت توسعه دولت الکترونیک برای کاهش سفرهای غیرضروری، بهبود حملونقل عمومی برای کاهش سفرهای شخصی و در نهایت استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، خودروهای متصل و مدیریت هوشمند ترافیک حرکت کنیم؛ تنها در این صورت است که میتوان به کاهش ترافیک، افزایش بهرهوری و ارتقای سطح خدمات شهری امیدوار بود.
در نهایت، آنچه از نگاه کارشناسان و حتی مدیران شهری اهمیت دارد، نه تغییر صورت مسأله، بلکه پرداختن به عمق ماجراست؛ یعنی اصلاح ساختارها، توسعه زیرساختها و فراهمکردن بسترهای واقعی برای زیست شهری بهتر.