در ادامه با حسن موسوی چلک، معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره دستاوردهای اورژانس اجتماعی و کمبودهای آن گفتوگو کردهایم.

شرایط دسترسی شهروندان به اورژانس اجتماعی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر اورژانس اجتماعی در ۳۸۶ شهر فعال است.
با توجه به اینکه در کشور حدود ۱۴۰۰ شهر وجود دارد به نظر میرسد بعد از ۲۵سال اورژانس اجتماعی به اندازه کافی فراگیر نشده است.
درست است، به اندازه نیاز فراگیر نشده تا همه مردم در همه جای ایران به آن دسترسی به موقع داشته باشند.
برای نمونه چند سال پیش که برای تهیه گزارش با یکی از واحدهای اورژانس اجتماعی جنوب تهران همراه شده بودم، مددکاران از این گلایه داشتند که اگر در حسنآباد قم گزارش یک خودکشی اعلام شود تا کارشناسان اورژانس به آنجا برسند به قول معروف دیگر کار از کار گذشته است! دلایل اصلی فراگیر نشدن اورژانس اجتماعی را در چه میدانید؟
دلایل متعددی دارد. از جمله میتوانم به نداشتن امکانات و زیرساختهای لازم ازجمله خودرو، ساختمان مناسب، نیروی انسانی متخصص و کافی برای ارائه خدمات شبانهروزی، کمبود بودجه و.. اشاره کنم.
چرا سیاستگذاریها در این حوزه اجرایی نمیشود؟
در این خصوص سیاستگذاری انجام شده اما به همکاری بیشتر نهادهای مسئول نیاز داریم. بهعنوان مثال در بند «ت» ماده ۸۵ قانون برنامه هفتم پیشرفت اینگونه تصویب شده که «توسعه و ارتقای ساختار مراکز فوریتهای اجتماعی با هدف خدمترسانی به موقع به افراد در معرض آسیب و آسیبدیدگان اجتماعی» و همچنین در تبصره ذیل آن دولت مکلف شده تا پایان سال دوم برنامه نسبت به تأمین نیروی انسانی متخصص و تجهیز مراکز فوریتهای اجتماعی با اولویت شهرهای بالای ۵۰ هزار نفر اقدام کند. در آییننامه اورژانس اجتماعی مصوب سال ۱۳۹۲ هیأت دولت هم اشاره شده است. یا در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب سال ۱۳۹۹ و آییننامه اجرای ماده شش همین قانون مصوب ۱۴۰۰ در هیأت دولت تکالیفی برای اورژانس اجتماعی مصوب شد که انجام آنها بدون تقویت و توسعه آن میسر نیست. در واقع محور اجرای این قانون اورژانس اجتماعی است.
کارشناسان شما در برابر آسیبهای اجتماعی چه رویکردی را دنبال میکنند؟
اورژانس اجتماعی پلیس نیست. گشت ارشاد هم نیست، اورژانس یک منبع اجتماعی است برای کمک به کسانی که به هر دلیلی در معرض آسیب اجتماعی هستند یا دچار آسیب اجتماعی شدهاند؛ حتی اورژانس کمک میکند که پیشگیری از وقوع جرم هم انجام شود. به عبارت دیگر قوه قضاییه اگر میخواهد قضازدایی انجام دهد؛ یکی از مهمترین نهادهایی که میتواند در این بخش کمککننده باشد، اورژانس اجتماعی است. باید کمک کرد تا اورژانس فراگیر شود؛ اورژانس پروندههای قضایی را کاهش میدهد و کمک میکند هر کسی به هر دلیلی که دچار اشتباه شده، برچسب مجرم نخورد؛ باید توجه داشت که برچسبهایی از این دست در خیلی مواقع بهعنوان مانع و سدی برای فرد محسوب میشود. برای نمونه فردی که پایش به زندان باز شود تا آخر عمر برچسب زندانی را یدک خواهد کشید؛ علاوه بر این همسر چنین فردی نیز بهعنوان همسر زندانی و بچههایش هم برچسب فرزند زندانی میخورند. بنابراین اورژانس کمک میکند تا فرد وارد پیچ و خم قضا نشود این یک هدف مهم است که اورژانس اجتماعی دنبال میکند.
آیا کارشناسان اورژانس اجتماعی در صورت نیاز میتوانند وارد منازل افراد آسیبدیده شوند؟
ترجیح این است که انجام مداخلات در منزل یا سایر محیطهای اجتماعی بدون حضور پلیس باشد، چرا که اورژانس اجتماعی باید به صورت خودمعرف افراد را پذیرش کند ولی در قانون اطفال و نوجوانان پیشبینی شده که چنانچه مددکاران اجتماعی برای انجام مداخله و تأمین امنیت خود یا افراد و همینطور مراکز، نیاز به حضور پلیس داشته باشند با تقاضای مددکاران اجتماعی، پلیس موظف به حضور است.
برخی شهروندان نیز از این گلایه میکنند که با اورژانس تماس میگیرند اما به موقع وارد عمل نمیشوند یا کارشناسانی که به محل حادثه میرسند آنطور که باید مشکلات را پیگیری نمیکنند یا حتی آموزشهای لازم را در این خصوص ندیدهاند!
مشکل تعداد خودرو و نیروی انسانی کافی همیشه برای اورژانس اجتماعی وجود داشته و هنوز هم باقی است. خیلی هم خوشبین نیستم که بهزودی و بهطور کامل این مسائل رفع شود. گاهی اوقات وقتی یک تیم سیار درخصوص یک مورد مداخله میکند تا کارهای پزشکی قانونی، احکام قضایی و... را انجام دهد ممکن است بیش از هشت ساعت زمان نیاز داشته باشد. اینگونه نیست که اورژانس اجتماعی مثل بقیه مراکز فوریتی مثل ۱۱۵ یا ۱۲۵ یا ۱۱۰ امکانات خودرویی و نیروی انسانی داشته باشد. گرچه ممکن است آنها هم مشکلات خاص خود را داشته باشند. همکاران اورژانس اجتماعی هم فارغالتحصیل همین دانشگاههای کشور هستند. ولی متناسب با نیازهایشان دورههای مختلف آموزشی را میگذرانند. گاهی کارشناسان ما که سالها تجربه دارند بهدلیل نبود ثبات شغلی، تغییر شغل میدهند. به همین دلیل ناچار میشویم کارشناسان تازهکار را جذب کنیم. با این حال من نیز موافق هستم که کارشناسان باید آموزشهای بیشتر و تخصصیتر را بهطور مستمر بگذرانند.
چرا برای امنیت شغلی کارشناسان کاری انجام نمیشود؟
در اورژانس اجتماعی ما چند گروه همکار داریم. برخی استخدام رسمی یا پیمانی هستند که ثبات شغلی لازم را دارند. برخی هم با سازمان قرارداد میبندند در حالی که تعداد زیادی نیز بهصورت خریدخدمت فعالیت میکنند که این گروهها از نظر ثبات شغلی دچار مشکل هستند. به همین دلیل، این مسأله را براساس یک مصوبهای در قانون برنامه هفتم پیگیری میکنیم. هرچند سازمان امور اداری و استخدامی در این زمینه سختگیری زیادی دارد اما این رویکرد مانع ادامه پیگیریهای ما نخواهد شد.
مددکاران اجتماعی با چه مشکلات دیگری روبهرو هستند؟
با توجه به نقش اورژانس اجتماعی بهعنوان پلی میان خانه و کلانتری و اهمیت موضوعاتی نظیر خشونتهای خانگی، فرار از منزل، اقدام به خودکشی، زنان آسیبدیده اجتماعی و... طبیعتا مددکاران اجتماعی شرایط سختی را از حبسشدن همکاران، تا کتک خوردن و... متحمل میشوند.
همکاری قضات با کارشناسان شما چگونه است؟
در مجموع، همکاری قوه قضاییه از زمان تاسیس تاکنون مثبت و خوب بوده است. البته، نحوه عملکرد آنان تا حد زیادی به شناخت قضات و دادستانها بستگی دارد. گاهی اوقات، بهدلیل ناآشنایی برخی از آنان با مفهوم اورژانس اجتماعی، دستورات غیر مرتبط صادر و بروز مشکلاتی برای همکارانمان ما
ایجاد میشود.
چرا بعد از ۲۵ سال هنوز بسیاری از شهروندان اورژانس اجتماعی را مثل اورژانس پزشکی یا آتشنشانی نمیشناسند؟
با شما موافق هستم، هنوز عموم مردم اورژانس اجتماعی را بهخوبی نمیشناسند.
باتوجه به وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور چرا درخصوص فعالیتهای اورژانس اجتماعی اطلاعرسانی نمیشود؟ به نظر میرسد در این زمینه برخی مسئولان واهمه دارند.
کاملا درست میگویید. نباید از انجام تبلیغات ترس داشته باشیم. واقعیت این است؛ هر زمانی که تبلیغات انجام میشود تعداد مراجعین و تماسها بیش از حد افزایش پیدا میکند اما زیرساختها، نیروی انسانی، منابع مالی و... برای پاسخگویی بهموقع کافی نیست. یا مراکز دیگری که بعد از شناسایی افراد و مداخلات باید افراد را پذیرش کنند ظرفیت کافی را ندارند ولی با شما موافقم که باید پیوست رسانهای برای اورژانس اجتماعی داشته باشیم. امسال از روشهای مختلف برای اطلاعرسانی و معرفی بیشتر اورژانس استفاده خواهیم کرد.
برای توسعه و تقویت اورژانس اجتماعی برنامهای دارید؟
امسال برنامه توسعه اورژانس اجتماعی را نهایی خواهیم کرد، چون معتقدم که بدون برنامه نمیتوانیم کارهای این حوزه را پیش ببریم.
کدام نهادها باید کمک کنند تا شاهد فراگیری اورژانس اجتماعی در کشور باشیم؟
هر سه قوه در فراگیری اورژانس اجتماعی میتوانند نقشهای مؤثری ایفا کنند. از یکطرف این واقعیت را همه مسئولان عالی کشور، صاحبنظران، اصحاب رسانه، پژوهشگران و... میدانند که وضعیت اجتماعی کشور خیلی خوب نیست و نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد. از طرف دیگر این را هم میدانند که با تقویت رویکردهای انتظامی قضایی در حوزههایی که موضوع اورژانس اجتماعی هستند، وضعیت افراد بهتر نمیشود و پذیرش این افراد در خانواده و جامعه سختتر نیز خواهد شد. باید توجه داشت که آمار پروندههای قضایی کشور همین روزها هم به نسبت جمعیت بالاست و در آینده نیز افزایش پیدا خواهد کرد. مجلس شورای اسلامی، سازمان برنامه و بودجه، سازمان امور اداری و استخدامی و وزارت کشور ازجمله دستگاههایی هستند که میتوانند در این زمینه اثرگذارتر باشند. امیدوارم با همکاری این نهادها شاهد فراگیری اورژانس اجتماعی باشیم.
یک میلیون تماس با اورژانس اجتماعی
معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به اینکه عمدهترین دستاوردهای اورژانس اجتماعی را چه میدانید، میگوید: سالانه بیش از یک میلیون نفر از خدمات اورژانس اجتماعی با رویکرد کاملا اجتماعی و غیرقضایی خدمات دریافت میکنند، بدون اینکه برای آنان پرونده قضایی و مجرمانه تشکیل شود. بدون شک با فراگیری اورژانس اجتماعی این تعداد افزایش هم پیدا خواهد کرد. افزون بر این تا ۲۵ سال قبل همه چیز از اول به کلانتری و دادگستری ختم میشد ولی اکنون حد فاصل بین خانه و کلانتری را اورژانس اجتماعی پر کرده است. علاوه بر این بهجای منتظر ماندن تا اینکه افراد در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی به سمت ما بیایند، اکنون تیم تخصصی متشکل از مددکار اجتماعی و روانشناس در محل حضور پیدا میکنند. این درحالی است که تغییر در سیاستگذاریهای اجتماعی و قضایی را با عملکرد اورژانس اجتماعی شاهد هستیم که نقش اورژانس اجتماعی در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، قوانین برنامه توسعه کشور، سیاستهای کلی نظام در حوزههای مختلف و... کمنظیر است. این موارد فقط برخی از دستاوردهاست.