وی که متولد سال ۱۳۲۱ در شاهرود بود، فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۴۱ آغاز کرد و با صدایی جوان و باطراوت، بسیاری از آثار شاخص ازجمله سریالهای «اوشین» (نقش ریوزو)، «مردگان متحرک» (ریک گرایمز) و «وایکینگها» (راگنار لودبروک) گویندگی کرد. همچنین، او صدای بسیاری از شخصیتهای مطرح سینمای جهان مانند رایان اونیل، پیرس برازنان، متیو مککانهی، برد پیت و جکی چان بود.به این مناسبت، محسن برمهانی، معاون سیما، با صدور پیامی فقدان این هنرمند برجسته را به خانواده محترم ایشان، جامعه هنری و علاقهمندان دوبله تسلیت گفت. متن پیام به شرح زیر است: «درگذشت هنرمند پیشکسوت، استاد سعید مظفری، صدای ماندگار دوبله ایران، مایه اندوه و تأسف فراوان جامعه فرهنگی و هنری کشور است. ایشان با دههها فعالیت صادقانه در عرصه هنر دوبله و صداپیشگی، نقش پررنگی در شکلگیری خاطرات نسلهای مختلف مخاطبان رسانهملی داشتند. بیتردید صدای گرم و نافذ ایشان تا سالها در یاد دوستداران هنر باقی خواهد ماند.» لازم به ذکر است، در پی این فقدان بزرگ، شبکه نمایش امروز و فردا در ساعت ۱۷ دو فیلم «شاهدا» و «بنجامین باتن» را با صدای ماندگار استاد مظفری روی آنتن خواهد برد تا یاد و خاطره ایشان زنده بماند.
شکوه حرفهای و مسیر هنری
فرشید شکیبا، مدیر دوبلاژ تلویزیون درباره زندهیاد سعید مظفری، دوبلور پیشکسوت رسانهملی گفت: در دورهای که هنر دوبله ایران، با چهرههای شاخصی چون حسین عرفانی، منوچهر اسماعیلی، ژاله کاظمی و بهرام زند شکل گرفته بود، سعید مظفری درخششی متفاوت داشت؛ صدایی که نهتنها همراه بازیگر میشد، بلکه درون او نفوذ میکرد. او تنها دوبلور نبود؛ «بازیگر با صدا» بود، هنرمندی که تصویر را از دریچه حس شنیداری کامل میکرد. صدای مظفری برای بسیاری از مخاطبان ایرانی مترادف با وقار، هوشمندی و عمق انسانی بود؛ صدایی که از درون تصویر به دل مخاطب مینشست و او را شریک احساس بازیگر میکرد.
شکیبا ادامه داد: سعید مظفری کارش را در سالهای پایانی دهه ۴۰ آغاز کرد؛ زمانی که دوبله هنوز مهمترین وسیله ارتباط سینمای ایران با جهان بود. از همان ابتدا، دقت و وسواس او در انتخاب نقش و هماهنگی صدا با حس بازیگر، توجه مدیران دوبلاژ را جلب کرد. در دهههای ۵۰ و ۶۰، مظفری با صداگذاری روی چهرههایی چون کلینت ایستوود، کوین کاستنر به یکی از محورهای اصلی صدای مردان آرام و مقتدر در سینما بدل شد. تکیه خاص او بر کنترل احساس، باعث شد اکثر نقشهای پلیسی، حماسی، و تراژیک با صدای او معنا پیدا کند. در فیلمهای کلاسیک و نیز پروژههایی چون محمد رسولالله(ص) در نقش زید، مظفری توانست مرز میان گفتار و روایت را از میان بردارد؛ او تصویر را با صدا کامل میکرد. درواقع، هنر او در آنجا نه تقلید صدا، بلکه خلق نقش از طریق بیان بود.
جایگاه صدای مظفری در حافظه شنیداری ایران
وی در بیان خصایص اخلاقی زندهیاد مظفری عنوان کرد: اگر بخواهیم هویت اخلاقی مظفری را خلاصه کنیم، میتوان به دو واژه اشاره کرد: احترام و آموزش. او همیشه به جوانان میگفت: «صدا باید صداقت داشته باشد، نه ادعا.» در جلسات تمرین، نه از بالا به پایین رفتار میکرد و نه در قالب استاد رسمی ظاهر میشد. تمرکز او بر انتقال تجربه از راه مشاهده بود؛ اجازه میداد هنرجو حس نقش را درک کند، بعد وارد میکروفن شود. مظفری باور داشت دوبله نوعی بازیگری است، نهفقط خواندن دیالوگ. برای همین در ورودی هر جلسه ضبط، از دوبلور میخواست فیلم را قبل از ضبط بارها ببیند، نگاه بازیگر را بفهمد و جنس احساسش را بازی کند. این روش بعدها الگویی شد برای آموزش دوبلورهای جوان در واحدهای رسانهای صداوسیما. او برای بسیاری از هنرجویان نسل جدید، الگویی از صبر و دقت بود. زمانی که در مقام مدیر دوبلاژ فعالیت میکرد، اجازه میداد هنرجوی تازهکار روی نقشهای فرعی تمرین کند اما خودش با مهربانی در کنارشان میایستاد، خطا را بدون تحقیر توضیح میداد و با یک جمله ساده، اعتمادبهنفس دوبلور را بازمیگرداند.
شکیبا توضیح داد: صدای مظفری را نمیتوان صرفا در رده صدای مردانه جدی و پرطنین جای داد. صدای او چند وجه داشت: عمق مردانه، ملایمت عاطفی و کنترل هوشمند در اوج احساس. به همین دلیل است که حتی در نقشهای سخت و خشن، مخاطب حس مهربانی یا عقلانیت را دریافت میکرد. این ویژگی در آثار خارجی دوبلهشده که او گویندگی داشت (بهویژه فیلمهای آمریکایی و اروپایی دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰)، باعث شد صدایش در حافظه نسلهای مختلف باقی بماند. از نظر فنی، مظفری جزو معدود دوبلورهایی بود که توانایی تطبیق نفس با ریتم تدوین را داشت. او حس و سکوت را به اندازه کلمات مهم میدانست؛ وقتی صحنهای نیاز به مکث داشت، مظفری آن را با معنا اجرا میکرد، نه صرفا سکوت. همین ظرافتها، صدایش را به نوعی امضای عاطفی بدل کرد؛ شنونده میدانست پشت این صدا شخصیتی حرفهای و آرام حضور دارد.
این مدیر رسانهملی تاکید کرد: مظفری از نسل دوبلورهایی بودکه صداقت رااولویت میدانست.درسالهایی که موج تجاریسازی دوبله شدت گرفت، او هیچگاه وارد حاشیههای تبلیغاتی نشد. سادگی و وقار رفتاریش با همان منشی که پشت میکروفن داشت، یکسان بود. هیچگاه از نام خود برای برتری استفاده نکرد؛ بلکه از هنرش برای تعالی گروه کمک گرفت. در گفتوگوهای معدود رسانهای که از او باقیمانده، همواره بر این نکته تأکید کرده که دوبله «پلی میان بازیگری و ادبیات» است. او حتی در انتخاب واژگان فارسی برای ترجمه دیالوگها وسواس خاصی داشت، بر درستخوانی لغات اصرار میکرد و معتقد بود زبان فارسی باید در دوبله همانقدر زنده و خوشساخت باشد که در شعر فارسی.
میراث ماندگار در آموزش و نسل آینده
وی با اشاره به ارتباط این استاد دوبله با نسل بعدی خود گفت: پیوند عاطفی مظفری با جوانان، جدی ولی ساده بود. او هنر را میراث دانست نه دارایی؛ بارها میگفت «صدا باید منتقل شود نه تکرار». برای همین، بسیاری از شاگردانش امروز از چهرههای مطرح دوبله و صداگذاری کشور هستند. او بهجای شعار، با عمل تربیت میکرد. حتی در آخرین سالهای عمرش، با وجود محدودیت جسمی، ضبط پروژههای آموزشی و مشاوره هنری در گروههای مستقل را ادامه داد. نام سعید مظفری نهفقط در تاریخ دوبله، بلکه در فرهنگ شنیداری مردم ایران ماندگار است. بسیاری هنوز هنگام شنیدن صدای بازیگرانی چون کلینت ایستوود یا کوین کاستنر، ناخودآگاه صدای مظفری را به یاد میآورند، چون او به صدای «مردان سینما» چهرهای انسانی داد. صدای او صدای قدرت همراه با شعور بود. این همان ویژگیای است که نسلهای بعدی باید بیاموزند: قدرت بیفریاد، صلابت بدون خشونت، و احساس بدون اغراق. شکیبا افزود: امروز فقدان او نهفقط یک خسارت هنری، بلکه شکاف عاطفی در حافظه شنیداری جامعه است. در دنیایی که صداهای مصنوعی و دوبلههای تجاری فراگیر شدهاند، شخصیت و صداقت هنری مظفری الگویی انسانی و اخلاقی برای ماندگاری در طوفان گذر زمان است. سعید مظفری از معدود هنرمندانی بود که به نسل جوان آموخت هنر صدا یعنی اندیشیدن با گوش، احساسکردن با دل و سخن گفتن با احترام. صدای او میراثی معنوی برای دوبله ایران است؛ میراثی که نهتنها در فیلمها، بلکه در حافظه و نگاه مخاطبان ماندگار خواهد بود.
الگوی جوانان خواهد بود
علیرضا باشکندی، از صداپیشگان واحد دوبلاژ صداوسیما در بیان اولین دیدار با زندهیاد مظفری گفت: اولینبار که ایشان را دیدم، با شنیدن صدایشان، فورا به یاد سریال اوشین و نقشی که میگفتند «ریوزو» افتادم. همان لطافت و زیبایی کلام را در صدایشان مرور میکردم. هرچند آنطور که در خاطرم مانده اولین همکاریمان در سریال «مزد ترس» بود. امیدوارم اشتباه نکرده باشم. اولین ویژگی صدایشان پاکی و زیبایی بود. ایشان مبدع استفاده درست و شیوایی بیان بودند.باشکندی ادامه داد: وقتی در شنیدن صدای زیبا و جذاب مداومت داشته باشید، بدون تردید در بیان شما نیز تاثیرگذار خواهد بود. در آثاری که افتخار همکاری داشتیم، این همراهی و مجاورت برای من مشق شنیداری محسوب میشد. ایشان با آثاری که دارند که همگی با جدیت و به زیبایی انجام شده، رسالت معلمی را به انجام رساندهاند.این دوبلور اضافه کرد: بدیهی است کسانی که حتی ایشان را ندیدهاند با پیگیری و دقت در این آثار میتوانند در حد خود بیاموزند. امیدوارم راهی که نسل این عزیز در دوبله با سالها تلاش و بردباری پیمودهاند به دست کسانی که به این حرفه و هنر به چشم سرگرمی نگاه میکنند، ضایع نشود. روحشان قرین آرامش باد.
صدایش به شخصیتها عمق و واقعیت میبخشید
بهمن هاشمی، از دیگر صداپیشگان رسانهملی با تسلیت به جامعه هنری گفت: ایشان با صدای گرم در بیش از ۶۰ سال سابقه، بازیگران بزرگ دنیا را به مردم ایران معرفی کردند. اگر بازیگران هالیوودی در جهان با نام خود شناخته میشوند، در ایران صدای ایشان بود که آنها را به اسطوره تبدیل کرد. دوبلورهایی مثل خسرو خسروشاهی، مظفری، عرفانی و اسماعیلی در دهه ۴۰، نماد دوبله شخصیتهای فاخر بودند. استاد مظفری خیلی زود به گویندگی نقشهای اول رسید و تا اوایل دهه ۹۰ با بیش از ۸۰ سال سن، همچنان صدایی جوان، پرانرژی و باطراوت داشتند.
هاشمی ادامه داد: ایشان بسیار مهربان، رئوف و جوانمرد بودند. هروقت کسی تازه وارد دوبله میشد، بیادعا و با حوصله به او کمک میکردند تا در مسیر موفقیت قرار بگیرد. مهربانی و آرامشی که در صدایشان بود، بهترین خاطره من از ایشان است و همین آرامش در شخصیتشان نیز موج میزد. این لطافت و حس عاشقانه صدای ایشان موجب انتقال بسیار بهتر احساسات و پیوند عاطفی شخصیتها میشد و مهربانی و قلبی بودن آنها را برجسته میکرد. کلا صدایشان ترکیبی از جوانی، طراوت، مهربانی و عمق بود که باعث ماندگاری و محبوبیت ویژهشان در دوبله شد.این صداپیشه اضافه کرد: امروز علاقهمندان جوان دوبله با داشتن الگویی مثل ایشان راه همواری را در پیش رو دارند.ما که بعد از دهه ۶۰ وارد این حرفه شدیم، همه درسآموخته پیشکسوتانی مثل ایشان هستیم و هرکدام با همین الگوهایی که در ذهن داشتیم توانستیم طی مسیر کنیم. این موضوع نشان میدهد که تأثیر داشتن الگو و آموزشهای درست چقدر مهم است و نسل جدید چگونه میتواند با بهرهگیری از تجارب اساتید، مسیر موفقتری را طی کند.