زنان سرپرست خانوار در زمینه اشتغال،با مشکلاتی همچون نبود فرصتهای برابر با سایر زنان و مردان، نگرشهای فرهنگی محدودکننده و عدم وجود آموزشهای مهارتی کافی مواجه هستند. سازمان بهزیستی تلاش کرده با فراهم کردن آموزشهای فنیوحرفهای رایگان یا با تخفیف، پرداخت بیمههای خویشفرمایی و ارائه وام و تسهیلات، شرایط اشتغال این زنان را بهبود بخشد اما رفع این تبعیضها و نابرابریها به تغییرات گسترده در فرهنگ و قوانین جامعه نیازمند است. توانمندسازی زنان سرپرست خانوار فقط به حمایتهای مالی خلاصه نمیشود بلکه فراهم کردن شرایطی برای آموزش، سلامت، اشتغالپایدار، رفع تبعیضهای ساختاری، کلید موفقیت در این مسیر است. برای آگاهی از چالشهای این قشر و اقداماتی که جهت توانمندسازی آنان انجام شده با مریم خاکرنگین، مدیرکل امور خانواده وبانوان سازمان بهزیستی کشوربه گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
هم بهزیستی و هم کمیته امداد در زمینه حمایت از دهکهای پایین جامعه فعالیت میکنند. تفاوت این دو نهاد در پوششدهی به زنان سرپرست خانوار چیست؟
هر دو نهاد وظیفه دارند به دهکهای پایین جامعه خدمترسانی کنند و درواقع این شرط اصلی ارائه خدمات آنهاست. کمیته امداد امام خمینی(ره) تا سه دهک اول جامعه و سازمان بهزیستی تا پنج دهک پایین، زنان سرپرست خانوار را تحت پوشش قرار میدهند. خوشبختانه با حمایتهای وزارت رفاه و دولت، درحال حاضرهیچ زن سرپرست خانواری در نوبت دریافت مستمری از سازمان بهزیستی نیست.هرزنی که شرایط لازم را داشته باشد ودر دهک پنج یا پایینتر قرارگیرد،میتواند از خدمات مستمری ما بهرهمند شود. مستمری درواقع دروازه ورود به بسیاری از خدمات سازمان بهزیستی است. برخی خدمات مانند اشتغال و مسکن فقط برای زنانی قابل استفاده است که مستمریبگیر بهزیستی باشند. این موضوع از منطق توزیع عادلانه منابع پیروی میکند. به این معنا که خدمات مضاعف باید برای افرادی فراهم شود که در شرایط اقتصادی سختتری قرار دارند یا دسترسیشان به امکانات و خدمات کمتر است. برخی خدمات سازمان بهزیستی شامل همه زنان سرپرست خانوار میشود، حتی اگر مستمریبگیر نباشند. مثلا در قانون برنامه توسعه، پیشبینی شده این زنان از خدمات مشاورهای با تخفیف ۵۰ درصدی بهرهمند شوند. همچنین، امکان معرفی برای معافیت فرزندان ذکور از خدمت سربازی نیز وجود دارد که نیازی به مستمریبگیر بودن ندارد و فقط با تأیید سازمان انجام میشود.برخی خدمات مانند اشتغال و مسکن، هزینههای بالایی دارند و طبیعتا دولت باید منابع محدود را به افراد دارای اولویت بالاتر اختصاص دهد؛ به همین دلیل این نوع خدمات به زنانی تعلق میگیرد که تحت پوشش مستمری سازمان بهزیستی هستند و در دهکهای پایین اقتصادی قرار دارند.
خدمات مستمری که به زنان سرپرست خانوار پرداخت میکنید تا چهزمانی ادامه دارد؟
این خدمات تا زمانی که خانواده به سطح خودکفایی اقتصادی برسد، ادامه مییابد. یکی از شاخصهای مهم ما در ارزیابی خودکفایی، دهکبندی اقتصادی خانواده است. بهطور کلی، افزایش درآمد خانواده و قرار گرفتن در دهک بالای ۶ نشاندهنده بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده است که میتواند نتیجه مستقیم خدمات مایاعوامل بیرونی باشد.بااین حال، دهکبندی اقتصادی تنها یکی از شاخصهاست و ملاک نهایی نیست. همکاران ما مسئول بررسی دقیق شرایط واقعی خانواده هستند؛ زیرا گاهی ممکن است تغییر در دهک اقتصادی به دلایل موقتی مانند دریافت یک واریزی غیرمکرر از واحد اشتغال سازمان باشد، بدون اینکه وضعیت کلی خانواده بهبود یافته باشد. در این موارد، مددکاران اجتماعی با ارزیابی جامع، تصمیم میگیرند که خدمات باید ادامه یابد یا خاتمه پیدا کند. از دیگر شرایط خروج از خدمات، ازدواج زن سرپرست خانوار است اما حتی در این شرایط اگر وضعیت خانوار از نظر شاخصهای توانمندی و اقتصادی تغییری نکرده باشد، خدمات همچنان ادامه خواهد داشت. علاوه بر این، ما از فرزندان زنان سرپرست خانوار نیز حمایت میکنیم و این حمایتها تا سن ۱۸سالگی فرزندان ادامه دارد. شایان ذکر است در خصوص فرزندان، ادامه حمایتها به وضعیت خانوار در شاخصهای توانمندی وابسته نیست.
در مواردی که همسر زنان سرپرست خانوار دچار اعتیاد است، چه سیاستی دارید؟
در شرایط خاص، این خانوارها را برای دریافت مستمری واجد شرایط میدانیم و خدمات مددکاری اجتماعی و مشاورهای برایشان فراهم میکنیم. این حمایتها معمولا موقتی است و با هدف پشتیبانی از خانوار برای تسهیل ترک اعتیاد سرپرست ارائه میشود. در طول دوره حمایت، انتظار میرود همسر فرد مراحل ترک اعتیاد را طی کند یا مدارک مربوط به آن را ارائه دهد. هدف اصلی ما، حمایت از زن و فرزندان برای حفظ سلامت و پیشگیری از بروز مشکلات جدی در زندگی خانوادگی است.
برای خروج از چرخه حمایت مستقیم، آیا وام، تسهیلات و آموزشهایی هم به زنان سرپرست خانوار ارائه میشود؟
بله، آموزشهای فنی و حرفهای برای زنان سرپرست خانوار وجود دارد. امسال وزارت ورزش و جوانان با همکاری سازمان بهزیستی، ظرفیت خوبی برای آموزش فنی و حرفهای و اشتغال این زنان بهویژه زیر ۳۵سال فراهم کرده است. این وزارتخانه اولویت را به زنان سرپرست خانوار داده تا هم آموزش ببینند و هم شغل مناسبی برایشان فراهم شود. سازمان بهزیستی با همکاری سازمان فنی و حرفهای، آموزشهای رایگان در مراکز دولتی و ۵۰ درصد تخفیف در مراکز غیردولتی برای زنان فراهم کرده و در تأمین هزینههای سهم بانوان نیز مساعدت میکند.در حوزه درمان نیز مطابق قانون برنامه هفتم، سهم بیمه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد توسط دولت پرداخت میشود و فرانشیز و خدمات درمانی در مراکز دولتی برای آنها رایگان است. همچنین امکان معرفی خانوادههایی که تحت پوشش مستقیم ما نیستند ولی نیازمندند، برای استفاده از این خدمات وجود دارد. مطالعات متعدد نشان دادهاند که زنان سرپرست خانوار به دلیل فشارهای روانی، استرسهای شدید و اشتغال در مشاغل سخت و گاه غیررسمی، بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیماریهای مزمن نظیر بیماریهای قلبی، دیابت و سایر مشکلات جسمی قرار دارند. همچنین، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد شیوع برخی از سرطانها نیز در این گروه بالاتر است. از اینرو، طرحهای حمایتی در حوزه سلامت میتوانند نقش مؤثری در پیشگیری، کاهش روند ناتوانی جسمی و بهبود کیفیت زندگی این گروه ایفا کنند. با توجه به اهمیت غربالگری در پیشگیری از بیماریهای مزمن و صعبالعلاج، از ابتدای سالجاری، دفتر امور خانواده و بانوان با همکاری وزارت بهداشت، «طرح غربالگری سلامت جسمی زنان» را اجرا کرده است. این طرح شامل آزمایشهایی برای شناسایی سرطانهای شایع زنان مانند پستان، دهانه رحم و کولون، به همراه ارزیابی قند خون، فشارخون و دیگر شاخصهای سلامت عمومی است.در این طرح، خدمات مددکاری اجتماعی نیز بهصورت فعال به کار گرفته شدهاند؛ بهطوری که مددکاران اجتماعی مسئولیت آموزش، ترغیب و پیگیری مستمر زنان برای بهرهمندی از خدمات شبکه بهداشت و در صورت نیاز، هدایت آنها به مراحل درمانی را برعهده دارند. هدف اصلی این مداخله، تشخیص زودهنگام بیماریها و پیشگیری از پیشرفت آنها، بهمنظور کاهش هزینههای درمان و جلوگیری از آسیب بیشتر به خانوادههاست، چراکه سلامت مادر خانواده نقش مستقیمی در تأمین رفاه جسمی و روانی فرزندان دارد.
علاوه بر اعتبارات تخصیصیافته از سوی سازمان بهزیستی برای اجرای این طرح، وزارت بهداشت نیز همکاری مؤثری در این زمینه دارد که ازجمله آن میتوان به تسهیل ارتباط میان خیرین حوزه سلامت و زنان سرپرست خانوار اشاره کرد.
همچنین، بیمه سلامت با هدف گسترش و ارتقای سطح پوشش خدمات درمانی برای این گروه، پیگیریهای لازم را در دست اقدام دارد. این همکاریها درمجموع به ایجاد ظرفیتهای حمایتی بیشتر برای خانوادههایی که در تأمین هزینههای درمانی و مراقبتهای بهداشتی با چالش مواجهند، کمک میکند. با درنظرگرفتن آسیبپذیری این قشر، برخی اعتبارات دفتر نیز مشروط به بهرهمندی زنان سرپرست خانوار از خدمات بهداشتی و برنامههای غربالگری خواهد شد. این سیاست با هدف افزایش دسترسی و بهرهمندی مؤثر از مراقبتهای پیشگیرانه اتخاذ شده است. متاسفانه، در برخی موارد ترس از هزینهها باعث میشود خانوادهها از خدمات ارزان یا حتی رایگان بهداشتی صرفنظر کنند؛ به همین دلیل، این برنامهها تلاش دارند با ایجاد انگیزه، آگاهیبخشی و کاهش موانع مالی، خانوادهها را به مراقبت منظم از سلامت خود و اعضای خانواده تشویق کنند.
آیا بین زنان سرپرست خانوار شهری و روستایی تفاوتی در خدمات ارائهشده وجود دارد؟
در نوع خدمات ارائهشده به زنان سرپرست خانوار، بهطورکلی تفاوتی وجود ندارد و سیاست کلی سازمان بر ارائه خدمات برابر به همه افراد، صرفنظر از محل زندگی آنان استوار است. بااینحال، در عمل ممکن است تفاوتهایی در میزان دسترسی به برخی خدمات مشاهده شود؛ بهویژه در حوزههایی مانند آموزشهای فنی و حرفهای که بهدلیل پراکندگی جغرافیایی و فاصله محل سکونت تا مراکز آموزشی، دسترسی برای زنان ساکن در مناطق روستایی یا دورافتاده با چالشهایی همراه باشد.با وجود این، سازمان تلاش کرده تا با نگاه حمایتی و بدون درنظرگرفتن محدودیتهای محل سکونت، زمینه بهرهمندی برابر را برای تمام زنان توانمند و علاقهمند فراهم کند.در برخی موارد، حتی امکان بهرهمندی آسانتر از خدمات در شهرهای کوچک (با جمعیت کمتر از ۲۰هزار نفر) و روستاها فراهم است. بهعنواننمونه، زنان سرپرست خانوار در این مناطق میتوانند بهراحتی تحت پوشش بیمه اجتماعی عشایری و روستایی قرار گیرند و برخی خدمات غربالگری سلامت نیز بهصورت رایگان برای آنان ارائه میشود؛ درحالیکه این خدمات ممکن است در مناطق شهری بزرگ، مشمول هزینه باشند. بهاینترتیب، میتوان گفت نوعی «تبعیض مثبت» به نفع ساکنان مناطق کمجمعیتتر و محرومتر اعمال شده تا شکاف دسترسی به خدمات کاهش یابد و عدالت اجتماعی در توزیع منابع بهتر محقق شود.
آیا در زمینه کسبوکار، اشتغالزایی و کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار حمایتهای خاصی دارید؟
سازمان بهزیستی کمکهزینههایی برای اشتغال زنان سرپرست خانوار ارائه میدهد. این کمکها شامل پرداخت حق بیمه خویشفرمایی و بیمه تأمین اجتماعی برای زنانی است که مشغول به کار میشوند. اگرزنان سرپرست خانوار در هر مجموعهای استخدام شوند، سازمان سهم بیمه کارفرما و سهم کارگر را پرداخت میکند.علاوهبراین، وام بلاعوض برای راهاندازی کسبوکارهای کوچک در اختیارشان قرار میگیرد و کلاسهای آموزش فنی و حرفهای نیز بهصورت رایگان برای آنها فراهم شده است.دفتر کارآفرینی و اشتغال سازمان نیز تسهیلگر شغلی تربیت کرده که نقش اصلیشان پیوند دادن زنان سرپرست خانوار به شغل و پیگیری پایداری آن است. این تسهیلگران بهطور مستمر همراه مددجویان هستند تا مطمئن شوند شغل پیداشده یا کسبوکار راهاندازیشده، ادامهدار و پایدار باقی بماند.
در زمینه نابرابری بین زنان شاغل و زنان سرپرست خانوار، برای ایجاد فرصتهای شغلی برابر برنامه یا سیاستی دارید؟
حمایتهای سازمان بهزیستی در حوزه اشتغال زنان سرپرست خانوار دقیقا برای کاهش این نابرابریها و ایجاد فرصتهای بیشتر است. از آنجا که همه افراد امکان استفاده برابر از فرصتهای موجود را ندارند و بههمین دلیل باید زمینه و فرصتهای ویژهای برای گروههای آسیبپذیر مثل زنان سرپرست خانوار ایجاد کرد تا بتوانند به سطح سایرین برسند.ما با ارائه آموزش مهارتی، مشاوره شغلی و کلاسهای فنیوحرفهای به این زنان کمک میکنیم تا استقلال مالی پیدا کنند و اشتغال پایدار داشته باشند اما واقعیت این است که براساس آمار، وضعیت اقتصادی خانوارهای زن سرپرست بهطور معناداری ضعیفتر از خانوارهای مردسرپرست است.این موضوع نشان میدهدکه تبعیضهای ساختاری و فرهنگی درجامعه همچنان وجودداردو نهتنها مختص به زنان تحت پوشش سازمان بهزیستی، بلکه برای کل جامعه است.نگرشهای اجتماعی درمورداشتغال زنان محدودکننده است واغلب دستمزد پایینتری میگیرند.برای رفع این مشکلات ساختاری وفرهنگی،لازم است که درسطح کلان جامعه اقدامات متمرکزتری صورت گیرد تا زمینه کاهش فقر و ارتقای دسترسی عادلانه به فرصتهای شغلی و درآمد فراهم شود.
بهنظر شما بزرگترین چالش بهزیستی در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار چیست؟
بزرگترین چالش ما در این زمینه، رویکرد حداقلی و رفاهی سیستم حمایت اجتماعی در ایران است. سیستم رفاهی ما بیشتر یک «تور ایمنی» محسوب میشود که هدف آن نجات افراد از فقر مطلق و شدید است و نه توانمندسازی کامل آنها. به عبارتی، حمایتهای ارائهشده عمدتا برای رفع نیازهای اساسی و کوتاهمدت طراحی شدهاند و به بهبود بلندمدت شرایط زندگی کمک چندانی نمیکنند.درحالحاضر، در سیستم رفاهی کشور توانمندسازی واقعی که مستلزم فراهمکردن فرصتها و منابع برای بهبود کامل وضعیت اقتصادی و اجتماعی باشد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. البته برنامههای توانمندسازی نیز اجرا میشوند اما موفقیت آنها فقط به تأمین مالی وابسته نیست، بلکه عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فردی متعددی در این فرآیند دخیل هستند که باید بهصورت جامع مورد توجه قرار گیرند.
رسانهها چه نقشی میتوانند در سیاستگذاری و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار ایفا کنند؟
رسانهها بدونشک نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در جامعه دارند؛ هم در تغییر نگرشهای فرهنگی و هم در تقویت فرهنگ حمایتطلبی، مطالبهگری و افزایش مسئولیت اجتماعی افراد. مشکلات و چالشهای زنان سرپرست خانوار باید از طریق رسانهها به گوش جامعه، مسئولان و سیاستگذاران برسد تا این مسائل دیده شوند و راهکارهای مناسبی برای رفع آنها بیندیشند. در حوزه زنان، برخی موانع فرهنگی همچنان بهعنوان چالشهای قابل توجه مطرح هستند؛ بهعنوان مثال، زنانی که تنها زندگی میکنند، گاهی بهدلیل نگرشهای فرهنگی محدودیتهایی در اجاره مسکن تجربه میکنند.همچنین، بسیاری از زنان سرپرست خانوار در مشاغلی با دستمزد پایین فعالیت دارند که میتواند بر اعتمادبهنفس و روحیه آنها تأثیر بگذارد. صدای این گروه از زنان هنوز به اندازه کافی به گوش مسئولان نرسیده و جایگاه واقعی آنها در جامعه بهطور کامل شناخته نشده است.
علاوهبراین، پایینبودن سطح سواد و تحصیلات در برخی از این زنان، چالشی جدی است که میتواند به روند توانمندسازی و کاهش مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنها تأثیرگذار باشد.رسانهملی میتواند با تولید برنامههای آموزشی و فرهنگی، زمینه فرهنگسازی و آگاهیبخشی را فراهم کند تا زنان سرپرست خانوار توانمندتر شوند، چالشهایشان کاهش یابد و اعتمادبهنفس و خودباوری بیشتری پیدا کنند.