برخی نقشها بهگونهای طراحی شدهاند که بهراحتی میتوانیم نمونه آنها را در جامعه و اطرافیان خود پیدا کنیم و برخی دیگر در گونههای تاریخی، یا داستانهای خیالی و معاصر قرار دارند که نمونه عینی و مشخصی برای آنها وجود ندارد. این موضوع باعث میشود بازیگران در ایفای چنین نقشهایی با چالشهای متفاوتی روبهرو شوند. با این حال، پشت صحنه این حرفه پر از آرزوهایی است که شاید هرگز فرصت تحقق نیافتهاند. بازیگران باتجربهای که سالها زحمت کشیدهاند، نقشهایی در دل دارند که آرزو داشتهاند بازی کنند اما تاکنون نصیبشان نشده است. در این پرونده سراغ هنرمندان رفتیم و با آنها درباره نقشهایی که دوست داشتهاند ایفا کنند اما فرصت آن را پیدا نکردهاند، گفتوگو کردیم. هدف ما این است که دریابیم بازیگران در کدام قالبها و ژانرها دوست دارند دیده شوند و در چه نقشهایی فرصت حضور آنها فراهم نشده است. این گفتوگوها میتواند فرصتی باشد برای کارگردانان، تهیهکنندگان ونویسندگان که باشناخت بهتر ازخواستهها و آرزوهای بازیگران، نقشهای متنوعتر و جذابتری برای آنها خلق کنند. شاید این پرونده شروعی باشد برای ایجاد تغییراتی در نحوه نوشتن و پیشنهاد نقشها، بهخصوص برای بازیگران باتجربهای که هنوز ظرفیتهای کشف نشده زیادی دارندومنتظر فرصتهای تازه هستندتا استعدادهای خود را در ابعاد جدیدی به نمایش بگذارند. در این شماره با پوراندخت مهیمن، نسرین مرادی، ابوالفضل همراه و نسرین بابایی گفتوگو کردهایم.
دلم نقش طنز هم میخواهد
پوراندخت مهیمن، بازیگر نامآشنای تلویزیون و سینما که سالهاست با نقشهای متنوع و متفاوت خود در خاطره مخاطبان ایرانی باقی مانده، در گفتوگو با قاب کوچک درباره تجربه نقش مونس در سریال «رستگاری» و دیگر نقشهایش صحبت کرد.
مهیمن در این سریال نقش زنی را بازی میکرد که همسرش به قتل رسیده و فرزندانش درگیر مشکلات فراوانی هستند. وی درباره جذابیت این نقش گفت: نقش مونس برای من بسیار خاص بود. چون زنی بود که نمیدانست همسرش چگونه کشته شده و در اطرافش چه اتفاقاتی میافتد. این موقعیت از نظر بازیگری چالشبرانگیز و در عین حال جذاب است. این نقش پیامی مهم به مخاطب منتقل میکرد؛ اینکه عمر انسان کوتاه است و زندگی خیلی زود به پایان میرسد.
پوراندخت مهیمن که فارغالتحصیل رشته تئاتر دانشسرای هنر است، از کودکی علاقهمند به بازیگری بوده و فعالیتش را با تئاتر مدرسه آغاز کرده. او با اشاره به شروع بازیگریاش گفت: سال ۱۳۶۳ برای بازی در فیلم «شبشکن» دعوت شدم و یکسال بعد با سریال «آئینه» به تلویزیون آمدم. ازهمان ابتداعاشق بازیگری بودم و همیشه تلاش کردم نقشهایی متفاوت و چالشبرانگیز بازی کنم.
این بازیگر پیشکسوت درباره نوع نقشهایی که به او پیشنهاد میشود، گفت: معمولا نقشهای مادر مهربان یا همسر دلسوز به من پیشنهاد شده که همیشه برایم عزیز و قابل احترام بودهاند اما دوست داشتم فرصت بازی در نقشهای طنز و متنوعتر را هم داشته باشم تا بتوانم ابعاد دیگری از تواناییهایم را به نمایش بگذارم. امیدوارم در آینده برای بازیگران باتجربه و میانسال نیز نقشهای متنوعتری نوشته شود تا بتوانند در عرصههای مختلف بدرخشند.
مهیمن ادامه داد: نقشهای مثبت را بیشتر دوست دارم اما دوست دارم در کارهای طنز هم بازی کنم. یکی از نقشهای متفاوتی که بازی کردم، شهلا در سریال «باغ گیلاس» بود؛ نقاشی جاهطلب و متفاوت که تجربه خوبی برایم بود.
این بازیگر پیشکسوت درباره سریالهایی که در آنها ایفای نقش کرده، گفت: من پرکارترین بازیگر تلویزیون هستم و برای همه نقشها زحمت زیادی کشیدهام. وقتی به گذشته نگاه میکنم و سختیهایی را که تحمل کردم به یاد میآورم، احساس غرور میکنم. مثلا برای سریال «وضعیت سفید» دو سال صبح تا شب در رفت و آمد بودیم و خیلی زحمت کشیدیم. این سریال جزو بهترین آثار تلویزیون است و خروجی کار واقعا رضایتبخش بود.
پوراندخت مهیمن درباره همکاری با کارگردانان مطرحی چون کامبوزیا پرتوی، پوران درخشنده، حمید نعمتالله و فریدون جیرانی اظهار کرد: کار با آقای نعمتالله برایم تجربهای بینظیر بود. چون با او بارها همکاری کردهام و همیشه کارگردانی حرفهای و دقیق بوده است. تجربه کار با کارگردانان مختلف باعث میشود بازیگر بیشتر بیاموزد و رشد کند.
او درپایان تأکید کرد:هر نقشی برایم ارزشمند است و تلاش میکنم بهترین اجرا را داشته باشم. برایم مهم نیست نقش بزرگ باشد یا کوچک. هر نقشی را که به من پیشنهاد میشود با تمام وجود بازی میکنم و نمیتوانم بین نقشها انتخاب کنم؛ چون همه را دوست دارم.
دیگر نقش مادران ۶۰ ساله را بازی نمیکنم!
نسرین بابایی، بازیگر توانمند گیلانی که با بازی در سریالهای «وارش» و «افرا» به چهرهای شناختهشده در تلویزیون تبدیل شده در گفتوگو با قاب کوچک گفت: مسیر بازیگریام از همان ابتدا جدی و هدفمند آغاز شد.
این بازیگر متولد رشت، نخستین بار با مجموعه «روزشمار زندگی» به کارگردانی زندهیاد فرهاد پاکسرشت قدم در دنیای تصویر گذاشت و امروز در کارنامهاش آثار پرشماری از جمله سریالهای «کوبار»، «بیگانهای با من است» و «خانهای روی تپه» و فیلمهای «پاییز»، «مغز استخوان»، «قول» و «پایان رویاها» به چشم میخورد.
بابایی نقش پروین در سریال افرا را نزدیکترین نقش به شخصیت واقعی خود میداند؛ زنی صبور، متعادل و اهل حفظ آرامش خانواده در بحرانها که در عین فداکاری، هوشمندانه برای حفظ حرمتها تلاش میکند.
وی درباره این نقش بیان کرد: پروین به شخصیت من نزدیک است، با این تفاوت که من آدمی نیستم که در کار دیگران دخالت کنم. وقتی لازم باشد، نظر میدهم اما در زمان درست. این نقش تصویر ملموسی از مادر ایرانی است؛ مادری که میان عشق، نگرانی و مسئولیت در نوسان است.
بابایی تأکید کرد: دنبال چالش هستم و از راحتطلبی بیزارم. بازی در نقشهایی که از من دورند یا نیازمند تلاش مضاعف هستند، برایم جذابتر است.
وی همچنین تصریح کرد: دیگر علاقهای به بازی در نقشهای مادری که فاصله زیادی با سن واقعیام دارند ندارم. نقش مادران ۶۰ساله را دیگر بازی نمیکنم. دوست دارم شخصیتهایی را بازی کنم که متناسب با سن و زمانه من باشند. اینکه بازیگری در چهلوچند سالگی نقش مادر یک جوان ۳۰ساله را بازی کند برایم پذیرفتنی نیست. باید واقعگرایانه برخورد کرد.
این بازیگر همچنین با یادآوری خاطراتش از همکاری با زندهیاد زهره فکورصبور در سریال «بیهمگان» عنوان کرد: زهره برای من نماد عشق و زندگی بود؛ همیشه لبریز از آرامش، بیکینه و حرفهای. هیچوقت لحظهای را که مچ دستم را گرفت و از آرامشم گفت فراموش نمیکنم. واقعا دلتنگ او هستم.
بابایی درباره بازی با لهجه گیلکی در سریال «وارش» نیز گفت: برای بازیگر بومی سخت است زبان مادریاش را به لهجه تغییر دهد اما خوشحالم که موفق شدم.
فیلمنامه خوب، کلید انتخاب نقشهای من است
نسرین مرادی، بازیگر باتجربه سینما و تلویزیون که فعالیت خود را ازسال۱۳۷۱ با تئاتر آغاز کرده در گفتوگو با قاب کوچک گفت: بازیگری از ابتدا برایم فراتر از یک علاقه بوده و مسیری است که با جدیت آن را ادامه دادهام.
او درباره نخستین تجربههای تصویری خود افزود: کار من در حوزه تصویر با فیلم کوتاه، سریال، تلهفیلم و بعد هم فیلم سینمایی ادامه پیدا کرد.
وی با اشاره به اینکه ایفای نقش وکیل در فیلم «کامیون» یکی از خاطرهانگیزترین تجربههایش بوده، اظهار کرد: فیلم کامیون برای من هم دلنشین بود هم پر از خاطره. نقش وکیل را بازی میکردم. هرچند کوتاه بود اما تجربهای جدید بود. چون در پشت صحنه هم فعالیت داشتم.
مرادی در مورد معیارهای انتخاب نقش، با تأکید بر اهمیت فیلمنامه عنوان کرد: فیلمنامه، داستان و قصه برای من خیلی مهم است. نقشی که کاملا شخصیتپردازی شده باشد و نقطه قوت و ضعفش معلوم باشد برایم جذاب است. مهمتر از همه، این است که بتوانم با آن نقش ارتباط برقرار کنم.
وی نقش «ژاله» در سریال «تبوتاب» را از جمله نقشهای مورد علاقهاش دانست و ادامه داد: ژاله زنی بود که تلاش میکرد زندگی خودش را نجات دهد و در عین حال، حواسش به خانوادهاش هم بود. این خصلت بارز ما زنان ایرانی است که همیشه هوای همه را داریم.
مرادی درباره فیلمنامه این سریال نیز افزود: سریال تبوتاب خانواده را نشان میدهد و روابط ملموسی دارد. خانوادههای ایرانی چنین قصههایی را دوست دارند. در این سریال، خانواده تحت هر شرایطی کنار هم هستند.
او همچنین درباره نقش فریده سریال «نون خ» و تفاوت لهجهاش با سایر شخصیتها توضیح داد: چون اصالتا ترک هستم، آقای آقاخانی پیشنهاد دادند فریده را بهعنوان عروس ترک معرفی کنیم. من هم با اشتیاق قبول کردم. فریده به محیط زیست علاقهمند بود و حیواندوست، جدی و خانوادهدوست. همین ظرافتها باعث شد نقش را دوست داشته باشم.
نقشهای منفی و تاریخی را بیشتر دوست دارم
ابوالفضل همراه، بازیگر تلویزیون و سینمای ایران در گفتوگو با قاب کوچک با اشاره به آغاز علاقهاش به دنیای بازیگری، تجربههای کاری و نقشهای مورد علاقهاش گفت: اولین بار که فهمیدم بازیگری برایم یک شغل است، ۹ یا ۱۰ساله بودم؛ زمانی که در انشای مدرسه نوشتم میخواهم بازیگر شوم، در حالی که اکثر بچهها نوشته بودند خلبان یا دکتر. همان موقع وقتی همه به حرفم خندیدند، تصمیمم را گرفتم.
این بازیگر با بیان اینکه شخصیت پیچیده و چندوجهی دارد، افزود: گاهی بسیار آرام هستم و گاهی به شدت از کوره درمیروم. فکر میکنم در بسیاری از نقشهایم، رگههایی از خودم را وارد کردهام و سعی کردهام شخصیتها را به خودم نزدیک کنم. در چند اپیزود از سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، خیلی به شخصیت واقعیام نزدیک شدم.
همراه که بیشتر با نقشهای مثبت شناخته میشود، از علاقهاش به نقشهای منفی و کمدی گفت: برخلاف نقشهایی که بازی کردهام، واقعا نقشهای منفی و همچنین کمدی را بیشتر دوست دارم. متأسفانه در سینمای ما وقتی در یک یا دو نقش جا میافتی، بقیه کارگردانان هم همان مسیر را ادامه میدهند اما من خودم را در نقشهای منفی و کمدی موفقتر میدانم.
وی همچنین علاقه خاصی به نقشهای تاریخی دارد و معتقد است بازی در چنین آثاری میتواند یکی از نقاط عطف کارنامهاش باشد. الان خوشبختانه این اتفاق افتاده و افتخار دارم که در سریال «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری، نقشی در دوره ساسانیان ایفا میکنم. این را یکی از بهترین اتفاقات بازیگریام میدانم. وی در ادامه افزود: دوست داشتم نقشهایی مثل آریوبرزن را بازی کنم.
این بازیگر با تأکید بر اهمیت انتخاب نقشهایی با عمق احساسی گفت: بازی در نقشهایی که انسان را به خدا نزدیک میکند برایم بسیار جذاب است؛ مثل شخصیتی که یک عمر گناه کرده و در نهایت بهسمت خدا بازمیگردد. این لحظات، از نظر من سختترین اما پرمعناترین لحظات بازیگریاند.
همراه از همکاری با داوود میرباقری بهعنوان یکی از آرزوهای تلویزیونیاش یاد کرد که در حال تحقق است.
همراه در پاسخ به این سوال که دوست دارد کدام نقش تاریخی یا سینمایی را بازی کند، با اشاره به نقش افسانهای مارلون براندو در فیلم «اینک آخرالزمان» گفت: اگر فقط یک نقش باشد، قطعا همان است.
نقشی که مارلون براندو در آن شاهکار آفرید. یا مثلا گری اولدمن در «لئون» و دنیل دی لوئیس در «به نام پدر». اینها نقشهایی تکرارنشدنی هستند که همیشه الهامبخش من بودهاند.