در گفت وگو با ۲کارشناس و مجری با سابقه صدا و سیما در برنامه «جام‌جم»شبکه یک مطرح شد

رسانه بی‌طرف شوخی است

برنامه این هفته جام‌جم از شبکه یک سیما، به مانند هفته گذشته به موضوع چالش‌های اجرا در تلویزیون اختصاص داشت و مهدی مهدی‌قلی و سیدحسین حسینی، دو مجری برنامه‌های سیاسی سیما در این برنامه، دیدگاه‌های خود را بیان داشتند.موضوع دو هفته اخیر برنامه جام‌جم، موردتوجه مخاطبان واقع شده و بخش‌هایی از گفته‌های آنان در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده است وبه همین دلیل،گزیده‌ای ازصحبت‌های مطرح‌شده دراین برنامه راتقدیم مخاطبان‌می‌کنیم.
برنامه این هفته جام‌جم از شبکه یک سیما، به مانند هفته گذشته به موضوع چالش‌های اجرا در تلویزیون اختصاص داشت و مهدی مهدی‌قلی و سیدحسین حسینی، دو مجری برنامه‌های سیاسی سیما در این برنامه، دیدگاه‌های خود را بیان داشتند.موضوع دو هفته اخیر برنامه جام‌جم، موردتوجه مخاطبان واقع شده و بخش‌هایی از گفته‌های آنان در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده است وبه همین دلیل،گزیده‌ای ازصحبت‌های مطرح‌شده دراین برنامه راتقدیم مخاطبان‌می‌کنیم.
کد خبر: ۱۵۲۵۴۴۹
 
مهدی‌قلی با بیان این‌که درجلسات مختلف با مدیران سازمان صدا وسیما، نقدهای صریحی درباره این موضوع مطرح شده،‌ گفت: حالا اینجا که در حضور مردم هستیم، فرصت خوبی است تا کمی بالاتر از مسأله رسانه‌ملی و صداوسیما به موضوع نگاه کنیم.وی گفت: تعبیر «رسانه بی‌طرف» شوخی است. هیچ رسانه‌ای وجود ندارد که خنثی باشد. تفاوت در این است که آن رسانه در چه حوزه‌ای و در چه زمانی کنشگری می‌کند. علوم ارتباطات و نظریه‌های رسانه به ما می‌گوید که مجری باید کنشگر ارتباطی و نمایشی باشد و همزمان نقش انتقال‌دهنده پیام و تعامل‌گر را ایفا کند. این‌مساله که او باید حرف مدیر سازمان را هم رعایت کند، درست است اما این‌که گفته می‌شود در برنامه زنده در گوش مجری چیزی القا می‌کنند، سطح نازل ماجراست و حتی بیان این سخن هم در شأن مجریان رسانه‌ملی نیست.
 
کاهش مخاطب را درست تحلیل کنیم
وی گفت: «بی‌بی‌سی» از منشور سلطنتی تبعیت می‌کند یا رسانه‌هایی مانند PBS، MSNBC، NHK یا ZDF؛ هرکدام آیین‌نامه‌ای برای خود دارند، در هیچ‌کدام مجری اجازه ندارد هرطور دلش خواست حرف بزند. 
مهدی‌قلی کاهش مخاطب را پدیده‌ای جهانی دانست و گفت: توجهی که جامعه جهانی، به‌ویژه نسل زد، به رسانه‌های نو دارد، در سراسر دنیا فراگیر‌است. متأسفانه ما در کشور، پدیده‌های جدید را به‌عنوان بحران می‌بینیم، در حالی که نسل زد ظرفیت بزرگی است. اگر بلد نیستیم با آنها گفت‌وگو کنیم یا روش تعامل با آنها را نمی‌دانیم، تقصیر از ماست. در ایران هم باید کاهش مخاطب را پذیرفته، آن را به رسمیت بشناسیم اما عاملش را درست تشخیص دهیم. بخشی از آن، تغییر ذائقه است و بخشی، سیاست‌گذاری رسانه. در همه‌جا مجری باید تابع سیاست رسانه باشد اما اگر آن سیاست براساس شناخت مخاطب تدوین نشده باشد، مشکل‌ساز می‌شود.مجله «ویک» در اردیبهشت امسال گزارشی درباره بی‌طرفی در بی‌بی‌سی منتشر کرد. در آن آمده بود چند مجری به دلیل رفتارهای شخصی اخراج شدند؛ یکی از آنها گفته بود از شکست بوریس جانسون خوشحال است، دیگری پستی ضدصهیونیستی منتشر کرده بود و بی‌بی‌سی همکاری‌اش را با آنها قطع کرد. بی‌طرفی یعنی همین. البته اگر در صداوسیما رفتار مشابهی انجام شود، همه می‌گویند عجب سازمان متصلبی است و صدای آزادی را قطع کرده‌است!
   
گاهی بودجه سازمان به گروگان گرفته می‌شود
این مجری برنامه‌های سیاسی تلویزیون، گفت: یک واقعیت را باید بپذیریم. مخاطب باید خودش را در رسانه بشنود اما واقعیت این است که آیا رسانه‌ملی حرف مخاطب را نمی‌گوید؟ به نظر من در بسیاری از برنامه‌های سیاسی، اجتماعی و حوزه‌های مختلف می‌گوید اما این‌که اثر می‌کند یا نمی‌کند، تابعی است از الگویی پیچیده در ساختار قدرت و مسئولان ما.
وی افزود: در یکی از سریال‌های طنز سازمان اگر به یک قشر یا گروه اجتماعی کنایه‌ای زده می‌شد، فردا نامه می‌آمد. شورای نظارت تذکر می‌داد، یا فلان نهاد اعتراض می‌کرد که چرا چنین گفته شده. حتی گاهی در جلسات رسمی، جای نشستن افراد هم حساسیت‌برانگیز می‌شد. یادم است در جلسه تودیع و معارفه آقای سرافراز، آقای پورمحمدی با همان صراحت همیشگی سخن گفت که آقای آشنا را از ردیف سوم به ردیف اول بیاورید؛ چون همین موضوع در بودجه سازمان تاثیر دارد! این یک واقعیت است و باید پذیرفت. بعضی وقت‌ها سازمان بودجه‌اش به گروگان گرفته می‌شود. حتی اگر نگوییم رسمی است اما برخوردها با رسانه طوری است که نتیجه‌اش همان می‌شود. ما در رسانه باید ملاحظه کنیم. شورای‌عالی امنیت ملی تصمیم می‌گیرد و بحث امنیت کشور کاملا روشن است.
مهدی‌قلی به موضوع تربیت مجریان هم اشاره کرد و گفت: از دکتر جبلی و از رئیس دانشگاه صداوسیما خواهش می‌کنم رشته گویندگی و مجری‌گری را در سطح کارشناسی ارشد ایجاد کنند. مجری باید جامعه‌شناسی، تاریخ و اصول علوم ارتباطات بداند و با موسیقی، صدا و بیان آشنا باشد. وقتی این آموزش‌ها داده نمی‌شود، طبیعی است که برخی مجریان بدون پرورش حرفه‌ای روی آنتن بروند.
وی گفت: در همین کشور، یک مجری بین‌المللی با رئیس‌جمهور گفت‌وگو کرد، در فضایی ساده، دو صندلی بدون میز، با رفتاری متفاوت. شاید لحنش تند بود اما رئیس‌جمهور وقت، آقای احمدی‌نژاد پاسخ داد و گفت‌وگو پیش رفت. در همان زمان، در همین کشور چنین گفت‌وگویی ممکن بود اما حالا کافی است یک مجری از صداوسیما سؤال متفاوتی مطرح کند تا بلافاصله به سازمان نامه بزنند و گله کنند. این نشان‌دهنده ‌پایین بودن سعه‌صدر و انعطاف در میان برخی مقامات است. از یک‌سو توقع وجود دارد رسانه آزاد باشد، از سوی دیگر کوچک‌ترین پرسش موجب دلخوری می‌شود. 
مهدی قلی در ادامه بحث تربیت مجری به خاطره‌ای اشاره کرد و گفت: من و علی ضیا در یک روز با هم ابلاغ‌مان را از آقای دکتر خجسته گرفتیم و همان روز وارد سازمان شدیم. وقتی وارد شدم، دیدم جوان خوش‌قد و بالایی نشسته است. به من گفت: «تو کشتی‌گیری؟» گفتم نه، ولی فکر می‌کنم تو بسکتبالیستی. گفت نه، من والیبالیستم. شروع کردیم به صحبت کردن. آن زمان آزمون صدا داده بودیم و آقای خجسته مصاحبه مفصلی با من داشت. از من پرسید نام اولین کتابی که در دستت بود، چیست و الان چه می‌خوانی. برایم جالب بود که سراغ مسائل عقیدتی به آن معنا نرفت بلکه روی مطالعه و دانش تمرکز داشت. آقای خجسته مرا معرفی کرد و مدیر شبکه، آقای نصیری‌پور مرا به مدیر پخش، معرفی کرد. او دوباره از من تست گرفت و مرا به آموزش معرفی کرد. مجبور بودم در استودیوهای ساختمان شهریار رادیو بنشینم و اجرای خانم پریچهر مهربانو، خانم مهین‌فر و استاد رضوی را ببینم؛ فقط ببینم و یاد بگیرم. بعد در کلاس‌های آقای سروش و دیگر اساتید شرکت کردم و وقتی دوره‌ها را گذراندم، تازه به من گفتند می‌توانی اجرا کنی اما این شیوه به‌تدریج تغییر کرد. در کنار این، باید توجه شود که در حوزه سیاست‌گذاری نیز خودِ سازمان گاهی کوتاهی‌می‌کند.
   
نمونه‌هایی از تاثیرگذاری صداوسیما در اصلاح امور
وی گفت: اولین گفت‌وگوی تلویزیونی آقای روحانی را من اجرا کردم. پیش از برنامه بحثی درباره نوع پرسش‌ها. مطرح شد فضای گفت‌وگو کمی تلخ بود اما محترمانه پیش رفت. فردای آن روز، یکی از روزنامه‌ها نوشت «برای اولین‌بار مجری در برابر رئیس‌جمهور دست‌بسته نبود». چه شد؟ آیا از ارزش‌های دولت کاسته شد؟ خیر اما ما متهم شدیم به دولت‌ستیزی. وی ادامه داد: در دولت دهم دعوت‌نامه برای مسئولان می‌فرستادیم اما نمی‌پذیرفتند. صندلی خالی می‌گذاشتیم و منتقد را دعوت می‌کردیم. همان موقع گفتند برنامه ضد دولت است. پرسش این است: ما بالاخره طرفدار کدام دولت هستیم و مخالف کدام؟
مهدی‌قلی افزود: در ادوار مختلف، این فرهنگ شکل گرفته که چون صداوسیما رسانه رسمی کشور است، هر حرفی که می‌زند، باید کاملا درست باشد اما از سوی دیگر وقتی رسانه حرف خنثی می‌زند، می‌گویند اثر ندارد.وی افزود: من در زمان مدیریت گروه سیاسی شبکه سه، مسئول برنامه «متن و حاشیه» بودم. در یکی از برنامه‌ها، رئیس وقت سازمان خصوصی‌سازی را دعوت کردیم. موضوعاتی مطرح شد و او در پاسخ گفت مجتمع گوشتی در یکی از استان‌ها را به خود واگذار کرده است. همان‌جا دادستان استان وارد و آن مقام دستگیر شد. این کار صداوسیما بود. همچنین موضوع «باستی‌هیلز» برای نخستین بار توسط امام‌جمعه وقت لواسانات در برنامه «چهارسو» شبکه سه مطرح شد و بعدا به شکل جدی پیگیری گردید. مدیران وقت سیاسی سازمان با سیاست‌گذاری درست پای این موضوع ایستادند و نتیجه آن، اصلاح بخشی از روندها در کشور بود اما از آن‌طرف فشار دستگاه‌های مختلف به صداوسیما زیاد شد و درنتیجه رسانه هم ناچار به ملاحظه‌کاری شد. همین باعث می‌شود بسیاری از تولیدکنندگان محتوا از سازمان خارج شوند، برنامه را در بیرون بسازند و بعد از سازمان بخواهند آن را پخش کند.
   
بازار شایعات چگونه داغ‌ می‌شود 
سیدحسین حسینی، مجری برنامه‌های سیاسی تلویزیون نیز در ادامه برنامه جام‌جم با بیان این‌که تصنعی شدن اجرا به خاطر فشار زیادی است که روی مجری‌ها وجود دارد، ‌گفت: بخشی از این موضوع به ویژگی‌های شخصی مجری برمی‌گردد اما بخش دیگر ناشی از محدودیت‌هایی است که از بالا اعمال می‌شود.
حسینی تصریح کرد: الان اگر کسی در فضای مجازی بنویسد «بنزین قراراست۵۵۰۰ تومان شود»، مردم به همان گزاره استناد می‌کنند، چون در رسانه رسمی هیچ توضیح روشنی ارائه نشده است. وقتی به مجری اجازه نمی‌دهند سؤال بپرسد و پاسخ شفاف بگیرد، نتیجه این می‌شود که اطلاعات درست در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد و بازار شایعات داغ‌تر می‌شود.
حسینی با اشاره به موضوع حواشی و مشکلات اجرای برنامه‌های سیاسی در تلویزیون، گفت: مخاطب انتظار دارد شبی که خسته و کوفته و از همه‌جا رانده به خانه می‌آید و کنار زن و بچه‌اش می‌نشیند، خودش را در قاب تلویزیون ببیند.
وی ادامه داد: من ۱۰ سال برنامه پیک بامدادی را روی آنتن رادیو ایران داشتم. این برنامه ضمیمه تحلیلی اخبار ساعت ۸ صبح بود و بسیاری از مردم که صبح‌ها در ماشین بودند، آن را می‌شنیدند. طبیعی بود که مخاطب بخواهد بداند، به اصطلاح امروزی، دنیا دست کیست. برنامه زمینه تحلیلی داشت و گاهی گزارش‌های گزنده و انتقادی هم پخش می‌کرد. من از ابتدای تولید این برنامه تا آذر ۹۷ اجرای آن را برعهده داشتم.
وی گفت: یک‌بار جانباز محترمی پیام داد و گفت بیمه تکمیلی ما را واریز نمی‌کنند. من پیگیر شدم و جواب را توضیح دادم. آن زمان بحث بازنشستگی داغ بود. به کنایه گفتم برادر عزیزم، حالا پیگیر بیمه تکمیلی باش ولی باید خودت را بازنشسته کنی، چون بقیه صندلی‌ها را ول نمی‌کنند. هنوز یادم هست، به خانه رسیدم از دفتر مدیرکل خبر تماس گرفتند. دوستم رضا بود، گفت «نه ممنوع‌الصدا شدی، نه توبیخ، در اختیار کارگزینی قرار گرفتی!» 
وی افزود: به نظر من مطالبه همان چیزی است که مخاطب می‌پسندد، چه در رادیو چه در تلویزیون.  
   
مجری نباید لکنت داشته باشد
مجری برنامه‌های سیاسی تلویزیون، سیدحسین حسینی، درباره پیشنهاد مهدی‌قلی برای ایجاد مقطع کارشناسی ارشد گویندگی در دانشگاه صداوسیما گفت: اگر مقطع فوق‌لیسانس در بحث گویندگی در دانشگاه صداوسیما ایجاد شود، به نظر من فاجعه خواهد بود. شما باید ابتدا یک مصاحبه داشته باشید تا ببینید فرد اصلا می‌تواند مجری شود یا نه و بعد مواد درسی او را بسنجید تا مشخص شود آیا واقعا توانایی دارد یا خیر.
حسینی افزود: خیلی‌ها هستند که درس‌خواندن‌شان فوق‌العاده است، خوب حفظ می‌کنند و تست می‌زنند اما وقتی وارد دانشگاه می‌شوند و در نهایت کارشناسی ارشدشان را می‌گیرند، به هیچ دردی نمی‌خورند. این موضوع باید حتما مورد بازنگری و تصمیم جدی قرار گیرد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا نظام استعدادیابی و پرورش در سازمان دچار نقص است، تصریح کرد: بخشی از مشکل همین و بخش دیگر زور مدیران‌است.
حسینی گفت: به نظر من، همان‌طور که در گفت‌وگو با هر شخصیت سیاسی رعایت ادب ضروری است، باید بدون لکنت هم سؤال پرسید؛ مثلا این‌که «آقا گرانی است، جواب‌تان چیست؟». می‌دانم آقای مهدی‌قلی در این زمینه تجربه زیادی دارند و حتما خواهند گفت که گاهی سؤالات از پیش تعیین می‌شود یعنی از جانب مسئول مربوطه به ما می‌گویند این پنج سؤال از وزیر یا رئیس‌جمهور پرسیده شود و دیگر هیچ. حتی اگر وسط گفت‌وگو هم مجری بخواهد سؤال خودش را مطرح کند، کارش تمام است.
مهدی مهدی‌قلی، مجری برنامه‌های سیاسی تلویزیون، گفت: بخشی از این‌که ما بعضی مسائل را نمی‌توانیم پخش کنیم، به «خودنظام‌پنداری» برخی از مسئولان بازمی‌گردد. رسانه‌ملی باید چارچوب‌هایی از جمله بحث امنیت ملی، قانون اساسی، اقوام و تمامیت ارضی را رعایت کند و این خط قرمز ماست اما وقتی مسئولی می‌گوید چون چنین سؤالی از من پرسیدید، امنیت ملی به خطر افتاده است، این به نظر من پذیرفتنی نیست. منِ مجری باید ریسک کنم و سؤالم را بپرسم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها