موتورسواری زنان مثل بسیاری ازمسائل دیگرکه امروزه مطرح میشود،نیازمند بررسی همهجانبه است.بسیار سادهاندیشانه خواهد بود اگر فردی صرفا بگوید ما لایحه میخواهیم یا نمیخواهیم یا اظهار کند که این مسأله حل شده یا حل نشده است؛ یعنی بخواهد با پاسخی کوتاه و سطحی، موضوع را جمعبندی کند. خیر، این مسأله دارای ابعاد مختلفی است که باید مورد توجه،بررسی وگفتوگو قرارگیرد تا درنهایت تصمیمگیری مناسبی درباره آن انجام شود.ازسوی دیگر، مسأله موتورسواری بانوان، مطالبه عمومی همه زنان ایران نیست و خواسته تمامی اقشار زنان بهشمار نمیآید. زنان ایران دارای اقشار و طبقات مختلفی هستند اما بههرحال، بخشی از آنان بهدلیل تنوع سبکهای زندگی و زیستجهانهایی که شکل گرفته، این موضوع را مسأله خود میدانند و برایشان موضوعیت پیدا کرده است. بنابراین با توجه به شرایطی که امروز در جامعهمان وجود دارد، لازم است به این مسأله توجه شود. البته این بهمعنای آن نیست که موتورسواری بانوان، مسأله اول یا مسأله عمومی زنان ایران باشد؛ بلکه بخشی از زنان به آن توجه نشان دادهاند و سیاستگذار نیز باید به آن توجه کند.با اینحال این موضوع گاهی در اثر برخی شیطنتها، چه از داخل و چه از خارج، مسالهای سیاسی تبدیل میشود، دچار سوگیری میگردد و توسط برخی رسانهها بزرگنمایی شده و به عنوان ابزاری برای فشار مورد استفاده قرار میگیرد. همه این ابعاد نیز باید درنظر گرفته شود. اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که این مسأله در اصل، یک موضوع اجتماعی ــ فرهنگی است که ابعاد حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و سیاستگذاری دارد و باید با دقت به آن توجه شود و پاسخی شایسته و دقیق دریافت کند؛ نه پاسخی یک کلمهای یا یکخطی. در واقع از برخوردهای سطحی با چنین مسألهای باید پرهیز کرد.یکی دیگر از ابعاد این مسأله، توجه به بُعد حقوقی آن است؛ اینکه آیا این موضوع نیازمند قانونگذاری جدید هست یا نه و اگر هست، آیا این قوانین باید مشابه قوانین مربوط به موتورسواری مردان بوده یا تفاوتهایی داشته باشد. همه این موارد باید مورد گفتوگو، بررسی و تصمیمگیری قرار گیرد تا به نتیجهای روشن برسیم. بُعد دیگر، جنبههای امنیتی و حفاظتی این موضوع است؛ اینکه آیا موتورسواری بانوان باید با همان شرایطی اجرا شود که برای آقایان وجود دارد یا خیر. از نظر مسائل ایمنی شرایط زنان با مردان یکسان است یا تفاوتهایی وجود دارد؟ با وجود این یکی از ابعاد بسیار مهم در مسأله موتورسواری بانوان، بُعد فرهنگ اجتماعی آن است. درجامعهای که هنجارهاو ارزشهای اجتماعی با پدیدهای مواجه نبوده یا آن را نپذیرفتهاند، نمیتوان با دستور یا نادیدهگرفتن، مسأله را حل کرد. بههرحال، ارزشها و هنجارهای جامعه ایرانی، تعاریف خاصی را برای نقش و حضور زنان در عرصههای مختلف ارائه دادهاند؛ هرچند در حال حاضر ارزیابی دقیقی از این وضعیت نداریم اما فرهنگ عمومی جامعه، برخی امور را پذیرفته و برخی دیگر را نه. اکنون با توجه به شرایط اجتماعی و سبکهای زندگی جدید، پدیدهای نو وارد جامعه شده است. پرسش اینجاست که آیا باید با آن برخورد افراطی یا تفریطی داشت؟ قطعا نه. این موضوع نیازمند گفتوگو و بررسی است. در عینحال که باید شرایط زیست مناسب برای همه شهروندان فراهم شود، باید این واقعیت را نیز پذیرفت که در هر جامعهای، فرهنگ عمومی وجود دارد؛ فرهنگی که ارزشها و هنجارهای غالب را شکل میدهد.بنابراین اگر پدیدهای جدید وارد این فضا شود، باید بررسی کرد که چگونه میتوان با آن مواجه شد و چگونه میتوان آن را با فرهنگ عمومی تطبیق داد.