ملاحت کامیار از مدرسین آشپزی است که قبل از ورود به دنیای تصویر و تدریس در برنامههای تلویزیونی، استعداد آشپزی و اجرا و حتی بازیگری داشته است. او اینروزها در برنامه «سلام صبحبخیر» که از شبکه سه پخش میشود، با آموزشهای آشپزی نوین و احیای غذاهای فراموششده مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
همهچیز از ادویه هندی شروع شد
کامیار در کنار تدریس آشپزی در تلویزیون، چندینجلد کتاب آشپزی هم نوشته و سردبیر چند مجله آشپزی نیز بوده است. او که تدریس آشپزی را با برنامه «به خانه برمیگردیم» آغاز کرده، درباره شروع فعالیت خود در حوزه آشپزی به جامجم میگوید: علاقه من به آشپزی از کودکی شکل گرفت. مادربزرگم که بزرگشده هندوستان بود، من را با ادویه هندی آشنا کرد؛ یعنی روش تهیه ادویه را از او یاد گرفتم. برای مثال یادم است زردچوبه را شیرین میکرد و توی آب میخیساند و بعد از دوسه روز مثل لوبیا، آب زردچوبه را عوض میکرد، آنرا چرخ میکرد و ادامه ماجرا. ترکیب ادویههای مادربزرگم بهحدی عالی بود که مشتریان بسیاری هم داشت. او ادامه میدهد: آنزمان کتابهای آشپزی را مثل مجله ورق میزدم و اول با عکسها ارتباط میگرفتم و همین شد که در سن نهسالگی شیرینی و باقلوا درستکردن را شروع کردم.
حضور در تلویزیون چگونه رقم خورد؟
او با اشاره به خاطره اولین حضورش در برنامه «به خانه برمیگردیم» میگوید: «به خانه برمیگردیم» از آندسته برنامههایی بود که واقعا مخاطبان بسیاری داشت. سال ۸۰ به سامانه پیامکی این برنامه پیام دادم که میتوانم بهعنوان مدرس آشپزی با برنامه همکاری کنم و همین نقطه شروع همکاری من بود. همزمان برای ایرانیان خارج از کشور در شبکه جامجم برنامه آموزش آشپزی داشتم و تقریبا ۲۹ سال با «به خانه برمیگردیم» همکاری کردم. کامیار درباره آموزش آشپزی در برنامه «سلام صبحبخیر» میگوید: بهتازگی همکاریم را با این برنامه شروع کردهام. خوشبختانه تهیهکننده دستم را باز میگذارد و این برای مدرس آشپزی بسیار ارزشمند است. قبلتر هم سه سال با شبکه ۵ در برنامه «آشپزی با مامان» همکاری داشتم. در این برنامه اجرا و بازیگری را توامان انجام میدادم. یعنی کارشناس-مجری و بازیگر بودم و این جزو موفقیتها در رزومه کاری من محسوب میشود.
سابقه نمایشی و دوبله
او درباره استعداد خود در زمینه بازیگری و دوبله و کمک این دو به تدریس در تلویزیون، میافزاید: در دوران کودکی استعداد خوبی در سرگرم کردن اعضای خانواده داشتم. مخاطب برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» با اجرای زنده یادان منوچهر نوذری و فرهنگ مهرپرور بودم و همیشه متنهای این برنامه را روی نوار کاست ضبط و فردای آن روز در مدرسه اجرایش میکردم. علاوه بر این در مدرسه تئاترهای فراوانی اجرا میکردم و همینها باعث شد وقتی میخواستم در تلویزیون برنامه زندهای اجرا کنم، استرسی نداشته باشم. این مدرس آشپزی درباره همزمانی علاقه به آشپزی و علاقه به اجرا نیز میگوید: بهواسطه خانم زهره شکوفه که از بستگانم هستند خیلی زود با هنر دوبله آشنا شدم. معتقدم هنر اگرچه رشتههای متفاوتی دارد اما در نهایت همه هنرها به هم وصل میشوند. شاید جالب باشد بدانید تقلید صدا هم انجام میدادم.
کامیار درباره ورود به عرصه مطبوعات نیز ادامه میدهد: به همین واسطه وقتی وارد رشته آشپزی شدم، اجرا هم برایم کار راحتی بود. در ادامه هر خانم مسنی را که میدیدم فوت و فنهای آشپزی را از آنها میآموختم. بهواسطه تجربیاتی که داشتم دفترچههای بسیار زیادی جمعآوری کردم. در کنار آن به نوشتن هم علاقهمند بودم و به عرصه مطبوعات وارد شدم و سردبیر چند مجله آشپزی ازجمله هنر آشپزی، سرآشپز، کدبانو تغذیه و سلامتی و... بودم که البته با افول دوران رونق مطبوعات دیگر منتشر نمیشوند. البته من مؤلف کتابهای آشپزی زیادی ازجمله غذاهای انگشتی یا همان فینگرفود، بیسکویتها، غذاهای ملل، پاستا، پیتزا و... هستم که در بازار نشر موجود است.
مدیون تلویزیون هستم
او درباره بازخوردهای مردم از تدریس آشپزی در برنامههای تلویزیونی میگوید: هنوز اغلب خانمهایی که سالهاست مخاطب تلویزیون هستند، منرا در خیابان میشناسند و با دیدنم برخی اسمم را حتی یادشان نیست و میگویند شما همان خانمی هستید که در تلویزیون آشپزی یاد میدادید. نکتهای که وجود دارد این است که الان این اتفاق بین آشپزهایی که بهتازگی وارد این حوزه شدند اصلا وجود ندارد و مدرسین آشپزی برنامههای جدید تلویزیون خیلی در ذهن مخاطبان ماندگار نمیشوند. زمان ما تعداد آشپزهای تلویزیون خیلی محدود بود و بهدلیل نبود شبکههای اجتماعی، آموزشهای خاصی میدادیم و همین باعث میشد در ذهن مردم حک شویم اما الان میبینم که اینطور نیست. در صورتیکه من فکر میکنم اگر آموزشها درست، بدیع و خلاقانه باشد و کپی نباشد، برای خودشان امضای خاصی خواهند داشت و موفق خواهند شد. کامیار ادامه میدهد: من با سالها سابقه تدریس آشپزی در برنامههای تلویزیونی هنوز هم فراموش نمیکنم که کارم را با صداوسیما شروع کردم و فرصتی که در آن زمان و شروع کارم به من دادند و بستری که فراهم شد، زندگی و سرنوشتم را تغییر داد، تا الان در این جایگاه قرار بگیرم. معتقدم اگر فردی از جایگاهی که دارد بهدرستی استفاده کند قطعا نتیجه مطلوب کسب میکند و میتواند فرد موفقی در حوزه و حرفه خود باشد.
موش و گربهبازی در اجرای زنده
او که به تدریس در برنامه زنده علاقهمند است، درباره چالشهای تدریس در این سبک برنامههای خانوادهمحور تلویزیون نیز میگوید: برنامه زنده چالشهای خودش را دارد و شما نباید اشتباه کنید و یک اشتباه قابل جبران کردن نیست. مخاطب ما بسیار باهوش است و تشخیص میدهد که مربی آشپزی فقط آمده دو سه دستور غذا یاد دهد و برود یا نه. او ادامه میدهد: یکی از کارهایی که برای اولین بار پایهگذار آن بودم، آموزش خمیر مرغ نمکی و فینگرفود در تلویزیون بود که یادم هست مجری «به خانه برمیگردیم» معنی فینگرفود را از من پرسید که تهیهاش الان به شغلی پردرآمد تبدیل شده و جالب است شاید هیچکس این را نمیداند.
این مدرس آشپزی با بیان خاطرهای از تدریس در برنامه زنده تلویزیونی میگوید: خاطرم هست ماه رمضان قرار بود آموزش تهیه زولبیا و بامیه بدهم. حین کار وقتی دستم را زیر میز بردم یکدفعه چیزی از روی دستم رد شد و دقیقا جای ناخنش را روی دستم احساس کردم. بعد فهمیدم موش بوده. بهواسطه موش، یک گربه هم به استودیو آمده بود. با اینکه شرایط دشواری بود اما بلافاصله تمرکزم را روی آموزش گذاشتم و با نگاه به تهیهکننده فهماندم چه اتفاقی افتاده. گربه را که زیر میز منتظر موش نشسته بود دوباره دیدم و به مخاطبان گفتم قسمت بعدی برنامه را ببینیم. واقعا مضطرب شده بودم و صحنه بدی برایم بود. بالاخره برنامه زنده است و از این قبیل اتفاقات میافتد. اگر مدرس آشپزی، نکات اجرا را بهخوبی نداند نمیتواند از پس این چالشها بربیاید.
یادم رفت قرار است ترقه بزنند
او در ادامه درباره خاطره دیگرش از اجراهای تلویزیونی ادامه میدهد: یادم هست یکبار مجری برنامه نیامده بود و قرار شد تا زمانی که میرسد اجرا برعهده من باشد. من هم از پشت کانتر آشپزی اجرا را شروع کردم. چون از حساسیت مجریها آگاه بودم و میدانستم اگر روی صندلیشان بنشینم ممکن است دلخور شوند. برای اینکه مجری برنامه حساس نشود که خدای نکرده خواستهام جای او را بگیرم روی صندلیاش ننشستم. این هم یکی از خاطرات جالبی بود که همیشه در ذهنم ماندگار شده.
چندی پیش ویدئوی کوتاهی از برنامه «سلام صبح بخیر» در فضای مجازی پربازدید شد که در حین آموزش آشپزی، در استودیو ترقهای منفجر شد. ملاحت درباره این اتفاق میگوید: از این اتفاق خبر داشتم اما بهحدی حین آشپزی متمرکز بهکار بودم که با شنیدن صدای ترقه همه آردها از داخل ظرف به بیرون پاشید و فکر کردم اتفاق بدی افتاده!
غذاهای اصیل ایرانی را به منوها برگردانیم
کامیار درباره تدریس انواع مختلف آشپزی از جمله غذا، دسر، شیرینی و... میگوید: بهدلیل تحقیقات فراوانم روی غذاهای ایرانی و خارجی مدتی در برنامه شبکه جامجم برای ایرانیهای مقیم خارج تدریس میکردم. بنابراین دوست داشتم در همه بخشها وارد شوم؛ از نان و شیرینی و دسر گرفته تا کیک و غذای ایرانی، غذای فرنگی و... . همانطور که میدانید غذای فرنگی شاخههای مختلفی دارد: ایتالیایی، فرانسوی، هندی، ترکی، عربی و ....
او ادامه میدهد: درحال حاضر درزمینه غذاهای اصیل ایران باستان تحقیق میکنم و قصد دارم غذاهای قدیمی را به منوی رستورانها برگردانم. کشور ما از این نظر بسیار غنی است و مردم دنیا تمایل دارند با غذاهای اصیل و پررمزوراز ایرانی بیشتر آشنا شوند. برای همین سعی دارم غذاهایی راکه ازمنوی خانوادهها ورستورانهاحذف شدهاند به سفره آنها بازگردانم.