بگذریم از اینکه همان جمله علی پروین الان درباره خودش صدق میکند اما این جمله درباره اکثر بازیکنان کنونی تیم ملی فوتبال ایران هم صدق میکند. «شما محبوب نیستید، فقط معروفید». باور ندارید به نگرش جامعه به بیرانوند فکر کنید یا اینکه رفتارهای شجاع خلیلزاده و یا حسین کنعانیزادگان را ببینید.
این نسل و آن نسل
محبوبیت نسل کنونی فوتبال ایران با هیچ متر و معیاری قابل مقایسه با نسل موسوم به «نسل ۹۸» نیست. نسل ۹۸ بخشی از خاطرات بود، بخش بزرگی از آرشیو ارزشمند فوتبال ایران. اکثر بازیکنان آن نسل فقط یک جام جهانی را به چشم دیدند اما نسل کنونی فوتبال ایران حداقل دو جام جهانی را دیده و بازی کرده است. با این وجود محبوبیت آن بازیکنان قابل مقایسه با بازیکنان فعلی تیم ملی فوتبال ایران نیست. تیم نزدیک به سه دهه پیش با خاطرات گره خوردهاند. آن تیم نفس تازه فوتبال ایران بود و یادآور غرور و شادی و امید. آنها در دل مردم بودند و حتی رفتار، گفتار و سبک زندگیشان مطابق با مردم بود.
مردم احساس میکردند این بازیکنان «از خودشان» هستند، نه ستارههایی دور از دسترس که در برج عاج زندگی میکنند.
در مقابل بخشی از نسل فعلی فوتبال ایران به دلیل حضور پررنگ در فضای مجازی، نمایش مداوم زندگی شخصی و گاه رفتارهای حاشیهساز این پیوند عاطفی را تا حدی از دست داده است.
فوتبال از مد افتاد؟
اما دلیل محبوبیت بیشتر نسلهای گذشته فوتبال ایران را باید در موضوعات مربوط به جامعهشناسی فوتبال بررسی کرد. در دهه هفتاد و به خصوص سالی که تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی فرانسه صعود کرد همه چیز در رابطه با فوتبال انگار برای مردم تازگی داشت. هم ستارههای بزرگی مثل علی دایی و کریم باقری و هم صعود نوبرانه به جام جهانی فوتبال. به فاصله گذشت ۲۸ سال از صعود تاریخی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ حالا همه چیز فرق کرده است. فوتبال آن جذابیت و هیجان را برای مردم ندارد. دیگر فوتبال آن اتفاق رؤیایی گذشته نیست و پشتسر خیلی از چیزها ناپدید شد، از ضعفها و بیاخلاقیها تا انبوه ریز و درشت مشکلات مربوط به فوتبال و همین فوتبالیستها. خیلی وقت است که فوتبال از مد افتاده.
شبکههای اجتماعی فوتبال را کنار زد؟
فوتبال محبوبترین و فراگیرترین سرگرمی بخش مهمی از جامعه ایران در دهههای هفتاد و هشتاد و حتی نود تلقی میشود. رسانههای اجتماعی وجود نداشتند، تنوع سرگرمیها کمتر بود و فوتبال نقش پررنگتری در زندگی مردم ایفا میکرد اما گذر زمان خیلی چیزها را تغییر داد اما قبل از آن بازیهای تیم ملی شور و اشتیاق زیادی را در جامعه به وجود میآورد و تقریبا همه اقشار جامعه آن را دنبال میکردند. همین تمرکز جمعی باعث میشد موفقیتها و شکستهای فوتبال، عمیقتر در ذهن و احساس مردم ثبت شود. در مقایسه، فوتبال امروز ایران گرچه هنوز پرطرفدار است اما به اندازه دهه هفتاد و اواخر دهه هفتاد شمسی آن جایگاه مطلق و بیرقیب را ندارد. پراکندگی توجه مردم میان شبکههای اجتماعی، سریالها، پلتفرمهای آنلاین و حتی فوتبال خارجی از شدت تأثیرگذاری فوتبال داخلی و ملی کاسته است.
ویژگیهای رفتاری نسل ۹۸
رفتار و منش خود بازیکنان نسل ۹۸ نیز عامل تعیینکنندهای در محبوبیت آنهاست. بسیاری از این بازیکنان حتی پس از پایان دوران بازی چهرههایی موجه باقی ماندند. آنها کمتر وارد جنجالهای بیمورد شدند و معمولا با ادبیاتی محترمانه درباره همتیمیها، مربیان و حتی منتقدان صحبت کردند. خودخواهی و خودشیفتگی افراطی که گاه در بخشی از نسل فعلی دیده میشود در میان ستارههای نسل ۹۸ کمتر به چشم میآمد. آنها بیشتر «تیم» را میدیدند تا «خود» را و همین نگاه تیممحور باعث میشد مردم آنها را دوست داشته باشند و به آنها اعتماد کنند.
همچنین نباید فراموش کرد که بسیاری از بازیکنان نسل ۹۸، مسیر پیشرفت سختتری را طی کردند. امکانات حرفهای، قراردادهای نجومی و شرایط ایدهآل امروزی وجود نداشت. موفقیت آنها بیشتر حاصل تلاش فردی، استعداد ذاتی و پشتکار بود. این سختی مسیر از نگاه مردم ارزش موفقیتهایشان را دوچندان میکرد.
پیوند تاریخی با مردم
بسیاری میگویند نسل ۹۸ تکرار نشدنی است. البته که هیچ غیرممکنی وجود ندارد، شاید در آیندهای بسیار دور نسلی آمد محبوبتر از تمامی نسلهای ادوار تاریخ فوتبال ایران اما آنچه اکنون مشخص است به جایگاه اجتماعی نسل کنونی تیم ملی فوتبال ایران برمیگردد، نسلی متشکل از بازیکنانی نظیر مهدی طارمی، سردار آزمون، علیرضا بیرانوند، علیرضا جهانبخش، رامین رضاییان، شجاع خلیلزاده، حسین کنعانی و بسیاری دیگر که با هیچ متر و معیاری قابل قیاس با ستارههای ۹۸ مثل علی دایی، کریم باقری، مهدی مهدوی کیا، احمدرضا عابدزاده، رضا شاهرودی، مرحوم مهرداد میناوند و بقیه نیستند. آن نسل پیوندی تاریخی با قلب مردم داشت اما اکنون اوضاع فرق میکند. گاهی اوقات زمان به بدترین شکل ممکن همه چیز را خراب میکند.