اصفهان در دورههای مختلف تاریخی، بهویژه در عصر صفویه، به اوج شکوفایی معماری و شهرسازی ایرانی رسید. انتقال پایتخت به این شهر در قرن یازدهم هجری، موجب شکلگیری یکی از منسجمترین الگوهای شهری در جهان شد؛ الگویی که میدان، مسجد، کاخ، بازار، پل و باغ را در قالب یک شبکه هماهنگ گرد هم آورد. میدان نقشجهان بهعنوان قلب این منظومه، هنوز محل تردد، خرید، عبادت و تعامل اجتماعی است و همین ویژگی، آن را از بسیاری از سایتهای تاریخی جهان متمایز میکند.
علی دارابی، قائممقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، پیشتر در اینباره گفته بود: «اصفهان نه یک سایت تاریخی، بلکه یک موجود زنده تاریخی است و حفاظت از آن نیازمند مدیریت متفاوت با بناهای ایستا و موزهای است.»
اصفهان در حال حاضر دارای سه اثر ثبتشده جهانی یونسکوست که در قالب دو پرونده مستقل به ثبت رسیدهاند.
میدان نقشجهان در بهمن ۱۳۱۳ در فهرست آثار ملی ایران و در اردیبهشت ۱۳۵۸ و جزو نخستین آثار ایرانی میراث جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسید. اثری که بهعنوان نمونهای ممتاز از شهرسازی و معماری صفوی به جهانیان معرفی شده است. پس از آن حدود ۲۲ سال بعد مسجد جامع اصفهان سال ۱۳۹۰ بهعنوان سندی از تحول هزارساله معماری اسلامی ایران در فهرست یونسکو قرار گرفت. البته یکسال قبل از این اتفاق، کاخ چهلستون هم بهعنوان بخشی از پرونده زنجیرهای «باغهای ایرانی» ثبت جهانی شده بود. این ثبتها گرچه جایگاه جهانی اصفهان را تثبیت کرده اما تعهداتی سختگیرانه در حوزه حفاظت، مدیریت حریم، کنترل ساختوساز و پایش مستمر به همراه داشته است.
زنگ خطر برای تاریخ
براساس گزارشهای رسمی، مهمترین تهدید فعلی میراث تاریخی اصفهان، فرونشست زمین ناشی از برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی است. این پدیده باعث ایجاد ترکهای سازهای در میدان نقشجهان و نیز مساجد شیخ لطفالله، امام و جامع شده است. پلهای تاریخی مانند سیوسهپل و پل خواجو نیز در سالهای اخیر به دلیل خشکماندن زایندهرود، دچار کاهش پایداری سازهای شدهاند. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان، در گفتوگو با جامجم میگوید: «فرونشست زمین امروز تهدید اول میراث تاریخی اصفهان است و بدون مدیریت منابع آب، هرگونه مرمت، اقدامی مقطعی خواهد بود.»
امیر کرمزاده ادامه میدهد: «در کنار این تهدید طبیعی، مداخلات انسانی، مرمتهای غیراصولی، استفاده از مصالح نامتناسب، فشار ترافیکی و ساختوسازهای ناهماهنگ در حریم بصری آثار، به آسیبهای تاریخی دامن زده است.»
بررسیهای میدانی و گزارشهای مستند نشان میدهد میدان نقشجهان، مسجد شیخ لطفالله، سیوسهپل، پل خواجو و بخشهایی از بافت تاریخی پیرامون بازار، بیشترین میزان آسیب را متحمل شدهاند. در برخی موارد، ترکهای سطحی به ترکهای سازهای عمیق تبدیل شده و هشدار کارشناسان درباره از دست رفتن پایداری بناها جدی است.
رئیس پژوهشگاه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با تأکید بر جایگاه بیبدیل اصفهان در تاریخ معماری و تمدن ایران، معتقد است اصفهان را باید میراثی زنده و پویا از معماری و تمدن ایرانی بهشمار آورد. محمدابراهیم زارعی با اشاره به نقش تاریخی اصفهان در شکلگیری هویت معماری ایران تصریح میکند: «شاید کمتر کشوری در دنیا چنین تجربهای داشته باشد. ما به نوعی ازنظرمعماری دراصفهان مدفون هستیم؛چون در دورهای که این شهر پایتخت صفویه شد، سبک و نظام معماری آن شکل گرفت و تأثیرش نهتنها در سراسر ایران بلکه حتی درآسیای صغیر نیز کاملا مشهود است.»
وی میافزاید: «دوره شاهعباس، دورهای درخشان برای اصفهان بود. در همان زمان، شاهعباس تأکید داشت که هر استاد و هر مکتب،هویت و شاکله اصلی خود راحفظ کندوهمین نگاه باعث شکوفایی بینظیرمعماری وصنایعدستی دراصفهان شد.»
زارعی با تأکید بر نفوذ سبک اصفهانی در سراسر کشور میگوید: «معماری اصفهان و شیوههای ساختوساز این شهر، به همه جای ایران نفوذ کرد و اصفهان به مرکز و خاستگاه بسیاری از هنرها و صنایعدستی تبدیل شد.»
رئیس پژوهشگاه وزارت میراث فرهنگی در پایان با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت کنونی برخی آثار تاریخی اصفهان تأکید میکند: «امروز، وظیفه همه ماست با تلاشی جمعی، اصفهان را از شرایط تهدیدکننده آثار تمدنیاش نجات دهیم. اصفهان شایسته توجه،رسیدگی وحمایتی بیدریغ است.امید که با همدلی وارادهای ملی،دراین مسیرگامهای مؤثری برداریم.»
از مرمت تا بازسازی
کارشناسان میراث فرهنگی بر این نکته تأکید دارند که مرمت باید علممحور، مستند و بلندمدت باشد. تأمین حقابه پایدار زایندهرود، نخستین و حیاتیترین گام است. پس از آن، پایش دائمی بناها با ابزارهای نوین، اجرای مرمت با مصالح اصیل و آموزش نیروی انسانی متخصص ضروری است.
اصغر شربیانی، معمار و کارشناس میراث فرهنگی مرمت بدون گردشگری پایدار را هزینهمحور میداند، اما معتقد است با پیوند زدن حفاظت و گردشگری فرهنگی، این هزینه به سرمایه تبدیل میشود.
او به جامجم میگوید: «اصفهان میتواند از طریق گردشگری فرهنگی هدفمند، نهتنها به حفاظت بناها کمک کند، بلکه اقتصاد شهر را بهبود بخشد. توسعه تورهای تخصصی معماری، گردشگری شبانه، روایتپردازی تاریخی، موزهسازی نوین و بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال، تجربه گردشگران را غنیتر میکند. البته گردشگری انبوه و فاقد مدیریت، خود تهدیدی جدی برای آثار تاریخی است.» شربیانی راهکارهایی برای نگهداری پایدار پیشنهاد کرده و با تأکید بر اینکه در گام اول باید تأمین دائمی حقابه زایندهرود بهعنوان ستون پایداری سازهها در دستور کار قرار گیرد، تصریح میکند: «تدوین مدیریت واحد میراث شهری برای جلوگیری از تصمیمگیریهای جزیرهای و استفاده از مرمتگران متخصص و مصالح همخوان تاریخی نیز بسیار مهم است.»
این معمار با تأکید بر اینکه کنترل ساختوساز و ترافیک در حریم آثار مستقیما به مشارکت ساکنان محلی در حفاظت از بافت تاریخی مربوط میشود، میگوید: «بارها پیشنهاد دادهام درآمد گردشگری به صندوق اختصاصی مرمت واریز شود تا بتوان درلحظات اضطراری بدون انتظاربرای رسیدن بودجه،اقدامات لازم جهتحفاظت ازاین یادگارانتاریخصورت گیرد.»