اما گاهی این همزیستی تاریخی، به قیمت گزافی برای زندگی انسانها تمام شده است؛ نمونه عینی آن را میتوان همزیستی اجباری انسان و موش دانست.
نمیتوان به طور قطعی گفت که از چه زمانی موش به خانه و حیطه خصوصی زندگی انسانها وارد شده است، اما میتوان گفت از همان دورانی که انسان تصمیم به ساخت خانه میگیرد و یکجانشینی را برمیگزیند، ناچار بوده که برای دفع موش از خانه و کاشانهاش، به هر حربهای متوسل شود.
بیشترین حجم آسیب موشها را میتوان در حوزه سلامت انسان بررسی کرد؛ انسانی که با انتخاب زندگی شهرنشینی، گمان میکرد که از حیوانات موذی و آسیبهای غیربهداشتی آنها در امان است، ولی در مقام عمل متوجه شد که باید با حضور موشها در زندگی شهری کنار بیاید.
بیماری؛ مهلکترین خطر موشها
اوج شهرت موشها و تبعات منفی آن در زندگی شهری را باید به قرن نوزدهم میلادی نسبت داد؛ در آن سالها، بیماری طاعون با شیوع گستردهاش توانست صدها هزار شهروند اروپایی را به کام مرگ بکشاند و بعدها معلوم شد که متهم ردیف اول بیماری طاعون، موش بوده است.
علاوه بر موش، وبا هم از دیگر بیماریهایی است که زندگی شهرنشینان را در معرض خطر جدی قرار داده است؛ طوری که این حیوان جونده میتواند در زمان بسیار کوتاهی، وبا را از یک محیط شهری به محیطی دیگر انتقال دهد.
دکتر مسعود مردانی، متخصص بیماریهای عفونی به «جامجم» میگوید: طاعون براحتی از سوی موشها منتقل میشود و این بیماری توسط این جونده میتواند به انسان دیگری سرایت پیدا کند.وی میافزاید: سه عامل، جنگ، قحطی و سیل هم میتواند خطر بیماری طاعون و انتقال آن توسط جوندههایی مثل موش را افزایش دهد؛ مثلا هم اکنون در کشور سوریه و هائیتی، بروز اینگونه مشکلات احتمال دارد.
مردانی درباره بیماری وبا و ارتباط آن با جوندههایی مثل موش تاکید میکند: برخلاف طاعون و برای جلوگیری از خطر وبا، ما به مردم نمیگوییم که از موشها فاصله بگیرند، بلکه میگوییم که از خوردن سبزی، میوه و آبآلوده دوری کنند.
علاوه بر طاعون، برخی بیماریهای خطرناک دیگر مثل تیفوس، سالمونلوز، تب راجعه، تریشین تب گاز گرفتگی موش و بیماریهای قارچی نیز میتواند از طریق تماس انسان با موش شیوع پیدا کند.
تبعات اقتصادی موشهای شهری
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که غذایتان توسط موشها خورده شده باشد یا اینکه صبح از خواب بیدار شده باشید و ببینید گوشهای از لباس یا فرشی را موشها جویدهاند؛ اما حجم اینگونه آسیبهای اقتصادی موشها بسیار بیشتر از حدی است که میتوانید تصور کنید.
براساس آمار سازمانهای جهانی، موشها سالانه 33 میلیون تن از مواد غذایی بشر را میخورند؛ حالا یک لحظه فکر کنید با همین میزان غذا تا چه حد میتوان با قحطی مبارزه کرد و به انسانهای گرسنه جهان کمک کرد.
خطر بعدی؛ لاشه موشها!
میگویند جمعیت موشها در تهران، پنج برابر جمعیت مردم ساکن پایتخت است و با احتساب این آمارها، آیا تا حالا فکر کردهاید که لاشه موشهای مرده کجا میرود؟
موشی که در زمان زنده بودنش، این حجم از بیماریهای خطرناک را منتقل میکند، شک نکنید که موش مرده هم خطراتش دستکمی از نوع زندهاش ندارد.
با توجه به اینکه زیستگاه موشهای شهری در نهرها، فاضلابها، جویها و خانههاست؛ بنابراین تصورش ساده است که فکر کنیم موشهای شهری نیز در اینگونه محیطها میمیرند.
لاشه موشها تا ماهها در همان محیط زیستش میماند یا توسط سایر زبالههای شهری جمع و دفن میشوند که در هر دو شیوه، سلامت شهروندان در معرض آسیب است.
در بیشتر اوقات، لاشه موشها از سایر زبالهها تفکیک نمیشود که وجود این شرایط باعث شده که لاشه موشها و خطرات پرشمار آن، دست کمی از زبالههای خطرناک بیمارستانی نداشته باشد.
در هر حال، با توجه به اینکه مشکل موشها و تبعات جبرانناپذیری که بر زندگیهای شهری میگذارند، فقط مختص به کشور ما نیست؛ بنابراین میتوان از سایر روشهای علمی مبارزه با موشهای شهری که در کشورهای توسعه یافته استفاده میشود، نیز الگوبرداری کرد تا حجم آسیبهای این جونده بیماریزا به کمترین سطح خود کاهش یابد.
امین جلالوند - گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد