اشعار غنایی یا تغزلی بازگوکننده تاثرات و احساسات عمیق شاعر و عواطف بیدار و زلال او نسبت به انسان، علایق مشترک جسمی و روحی، طبیعت و زیباییهای مندرج در آن است که این خود به دو نوع عشقی و اخلاقی تقسیم میشود. میدانیم انسان ـ شاکله انسان ـ از دو پدیده یا خلقت مهم به وجود میآید: 1 ـ منطق و گویایی 2 ـ تعقل و قدرت انتخاب که ماوراء غریزه است.
فکر، احساس، عاطفه، گرایشهای زیباشناسانه و بیان اینها با واژگان و عبارات منطوق و مکتوب همه برخاسته از همین شاکله منحصر به فرد است.
هنر، برخاسته از همین موهبت و نعمت ویژه است و طبعا شعر ـ ساخته دیرینه و زیبا و پربارهنرـ ارتباط دائم و نیرومند با همین مولفهها یعنی فکر، احساس، عاطفه و گرایشهای زیباشناسانه دارد.
هنر باغی جادویی، سرسبز، معطر، پر از گلوگیاه، سبزه، سبزینگی، طراوت، جوانی و جذابیت است و شعر بیهیچ دودلی یکی از دلانگیزترین باغهای این پردیس بزرگ است.
با پربارترین شاخه درخت نازنین هنر. غزل میتواند طبیعت و انسان را زیبا توصیف کند یا طبیعت و انسان زیبا را مجسم نماید که در هر دو صورت به هنرمندی و نقش ماهرانه شاعر نیازمند است. این از نظر ظاهری و صوری در بعد معنوی هم با مغز و اندیشه و لُبّ حقایق موجود در جهان کون و فساد سر و کار دارد.
از همین روست که غزل از عشق میگوید و از ارتباطات معنوی و قلبی و غریزی و عاطفی بشری.معنای لغوی غزل، ستایش معشوق است. مدح او و توصیف زیباییها، برناییها و رعناییهایش.
غزل نوعی ستایشنامه یا مدیحه است، اما قصه بخصوصی ـ مانند قصیده ـ به دنبال ندارد یا از آن برنمیخیزد؛ حتی ممکن است مخاطب آن هم مشخص نباشد.
به معنای دیگر، غزل مکالمهای و مواجههای و مکاشفهای است ستایشگرانه با معشوقی غیرمشخص و ناشناس. معشوقی آرمانی خلق شده توسط شاعر.
شاعران غزلسرا گویی معشوقی مشترک دارند، اما هرکدام از آنها بحسب لیاقتها و حساسیتها و شاعرانگیها و زیباییهای خود او را توصیف میکند و تفاوت غزل عاشقانه در شعر شاعران غزلسرا از همین ویژگی برمیخیزد. شاعر، زیبایی و دلربایی و رعنایی و جذابیت و برنایی و شورانگیزی را میستاید، خواه شخص بخصوصی را واجد این صفات میشناخته یا نه.
من مطمئنم معشوق بسیاری از شاعران هرگز آنقدر زیبا و جذاب و وجدانگیز نبوده که در غزلها و تغزلات آنان ظاهر شده.
کار شاعر تعمیق زیبایی است نه فقط توصیف آن، خلق وجاهت و تجسم رشکانگیز آن است نه بیان حقیقت با یک مابهازای خارجی عینی.
این قدرت شاعر است و نیروی آفرینندگی و زیبانمایی او که با افسون کلمات و هماهنگی پرشور واژگان و رقص نازنین موسیقایی شعر و استفاده ماهرانه از جذابیتهای زیباشناختانه درونی و بیرونی شعر وجودهایی طرفه و روحنواز به وجود میآورد.
سید محمود سجادی - شاعر و پژوهشگر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد